Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Death of Ivan Ilych and Other Stories

The Death of Ivan Ilych and Other Stories

توسط Leo Tolstoy 1886 256 صفحات
4.12
16k+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary

نکات کلیدی

1. ماهیت فریبنده‌ی زندگی‌های اجتماعی تأییدشده

زندگی زناشویی، هرچند که برخی راحتی‌ها را فراهم می‌کند، در واقع یک کار بسیار پیچیده و دشوار است که اگر کسی بخواهد وظیفه‌اش را انجام دهد، یعنی زندگی آراسته‌ای که جامعه تأیید کرده است را پیش ببرد، باید برای خود یک خط مشخص ترسیم کند، درست مانند خدمت در دولت.

تطابق در برابر اصالت. تولستوی فشار اجتماعی برای زندگی «آراسته» را نقد می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که چنین تطابقی اغلب نارضایتی عمیق‌تر و کمبود ارتباط واقعی را پنهان می‌کند. زندگی ایوان ایلیچ نمونه‌ای از این موضوع است، زیرا او به دقت زندگی‌ای را بر اساس تأیید خارجی می‌سازد نه رضایت درونی.

بوروکراسی روح. داستان نشان می‌دهد که چگونه روحیه بوروکراسی می‌تواند هر جنبه‌ای از زندگی، از دوستی‌های شخصی تا ازدواج و خانواده را آلوده کند. ایوان ایلیچ ازدواجش را به عنوان یک «کار بسیار پیچیده و دشوار» می‌بیند که نیاز به یک «خط مشخص» دارد، درست مانند خدمت دولتی‌اش، که بوروکراتیزه شدن روح را برجسته می‌کند.

توهم خوشبختی. جستجوی ایوان ایلیچ برای تأیید اجتماعی و راحتی مادی در نهایت او را خالی و نارضی می‌گذارد. لحظات خوشبختی او اغلب زودگذر و سطحی هستند، مانند آن‌هایی که در میز پل پیدا می‌شوند، که به عنوان جایگزینی برای ارتباط واقعی و معنا عمل می‌کنند.

2. واقعیت اجتناب‌ناپذیر مرگ و رنج

سه روز و شب رنج و مرگ وحشتناک. چرا، این ممکن است هر لحظه، هر دقیقه، بر من نیز بیفتد.

مواجهه با مرگ. داستان خواننده را با واقعیت تلخ مرگ مواجه می‌کند و او را مجبور به تأمل در طبیعت زودگذر زندگی می‌سازد. انکار اولیه ایوان ایلیچ از مرگش، تمایل بشر به فاصله گرفتن از این حقیقت اجتناب‌ناپذیر را نشان می‌دهد.

رنج به عنوان کاتالیزور. رنج‌های جسمی و عاطفی ایوان ایلیچ به عنوان کاتالیزوری برای خوداندیشی و بیداری روحانی او عمل می‌کند. او از طریق درد شروع به پرسش از ارزش‌ها و انتخاب‌هایی می‌کند که زندگی‌اش را تعریف کرده‌اند.

عمومیت مرگ. تولستوی تأکید می‌کند که مرگ یک تجربه جهانی است که فراتر از وضعیت اجتماعی و دستاوردهای شخصی می‌باشد. با وجود تلاش‌هایش برای نادیده گرفتن آن، ایوان ایلیچ در نهایت مجبور به مواجهه با مرگ خود می‌شود که منجر به ارزیابی عمیق‌تری از وجودش می‌گردد.

3. دروغ و ریاکاری در روابط

خوب! شما فداکاری می‌کنید ... و من فداکاری می‌کنم—چه چیزی می‌تواند بهتر باشد؟ این یک تضاد از سخاوت است. آیا این همان چیزی نیست که شما خانواده خوشبخت می‌نامید؟

فریب در ازدواج. تولستوی دروغ و ریاکاری گسترده‌ای را که می‌تواند در روابط زناشویی وجود داشته باشد، به ویژه زمانی که بر اساس انتظارات اجتماعی به جای عشق و درک واقعی بنا شده باشد، افشا می‌کند. ازدواج ایوان ایلیچ با پراسکوفیا فیودورونا با سطحی‌نگری، کینه و کمبود صمیمیت عاطفی مشخص می‌شود.

اجراهای اجتماعی. شخصیت‌های داستان اغلب در اجراهای پیچیده‌ای از غم و همدردی شرکت می‌کنند که احساسات واقعی آن‌ها را از بی‌تفاوتی یا خودخواهی پنهان می‌کند. این موضوع فشار اجتماعی برای تطابق با نمایش‌های عاطفی خاص را حتی در برابر مرگ برجسته می‌کند.

خودخواهی و خودفریبی. هم ایوان ایلیچ و هم همسرش مرتکب خودفریبی می‌شوند و به توهم یک زندگی شاد و موفق چسبیده‌اند در حالی که از خالی بودن و نارضایتی زیرین غافل‌اند. ناتوانی آن‌ها در برقراری ارتباط صادقانه با یکدیگر، چرخه دروغ و کینه را بیشتر ادامه می‌دهد.

4. قدرت همدلی و ارتباط واقعی

سؤال وحشتناک—برای چه؟—به ذهنم خطور نکرد. به نظرم بسیار ساده و واضح بود که ما باید زندگی کنیم تا خوشبخت باشیم، و مقدار زیادی خوشبختی به نظر می‌رسید که در آینده در انتظار من است.

همدلی گراسیم. گراسیم، خدمتکار جوان دهقان، در تضاد کامل با سایر شخصیت‌های داستان قرار دارد و به ایوان ایلیچ همدلی و مراقبت واقعی ارائه می‌دهد. اعمال ساده‌ی او از مهربانی و تمایل به کاهش رنج ایوان، نگاهی به ارتباط انسانی واقعی را فراهم می‌کند.

شکستن انزوا. عمیق‌ترین لحظات وضوح و آرامش ایوان ایلیچ زمانی رخ می‌دهد که او قادر است با دیگران در سطحی عمیق‌تر و معنادارتر ارتباط برقرار کند. این نشان می‌دهد که همدلی و مهربانی برای غلبه بر انزوا و ناامیدی که می‌تواند همراه مرگ باشد، ضروری است.

ارزش مهربانی ساده. اعمال گراسیم قدرت تحول‌آفرین اعمال ساده‌ی مهربانی و همدلی را نشان می‌دهد. تمایل او به انجام کارهای ناخوشایند با نگرانی و توجه واقعی، به ایوان ایلیچ احساس راحتی و کرامت در روزهای پایانی‌اش می‌دهد.

5. نیروی ویرانگر شهوت بی‌حد و حصر

اما به شما می‌گویم که هر کس به زنی نگاه کند تا به او شهوت ببندد، در دلش با او زنا کرده است.

شهوت به عنوان تأثیر فاسدکننده. تولستوی به بررسی طبیعت ویرانگر شهوت بی‌حد و حصر می‌پردازد، به ویژه در «سونات کروز»، جایی که به عنوان نیرویی محرک پشت حسادت، خشم و در نهایت، قتل به تصویر کشیده می‌شود. وسواس پوزدنیشف با شهوت، درک او از همسرش را تحریف کرده و تمایلات خشن او را تشدید می‌کند.

شیء قرار دادن زنان. داستان به نقد تمایل اجتماعی برای دیدن زنان به عنوان اشیاء صرف لذت می‌پردازد و آن‌ها را به ابزارهایی برای ارضای مردان تبدیل می‌کند. این شیء قرار دادن به عنوان یک علت ریشه‌ای درگیری‌های زناشویی و خشونت دیده می‌شود.

توهم عشق. درک پوزدنیشف از اینکه دیدگاه او نسبت به عشق احساسی و خودخواهانه است، خطرات اشتباه گرفتن شهوت با محبت واقعی را برجسته می‌کند. او متوجه می‌شود که خواستگاری اولیه آن‌ها پوششی برای تمایل جنسی بوده است که به حسادت و خودمحوری منجر می‌شود.

6. توهم کنترل و جستجوی معنا

اگر در واقع تمام زندگی‌ام، زندگی آگاهانه‌ام، چیز درستی نبوده باشد، چه؟

از دست دادن اراده. مرگ ایوان ایلیچ با ناتوانی او در اعمال اراده آزاد پیش‌بینی می‌شود و این موضوع به تم «انسان اضافی» در ادبیات روسی اشاره دارد. او به طور منفعلانه کنوانسیون‌های طبقه اجتماعی‌اش را می‌پذیرد و اجازه می‌دهد انتخاب‌های مهم برای او توسط کسانی که «در مقام قدرت» هستند، اتخاذ شود.

سؤال معنا. هنگامی که ایوان ایلیچ با مرگش مواجه می‌شود، با این سؤال دست و پنجه نرم می‌کند که آیا زندگی‌اش واقعاً معنایی داشته است یا خیر. این بحران وجودی او را مجبور به ارزیابی مجدد ارزش‌ها و اولویت‌هایش می‌کند و به جستجوی چیزی عمیق‌تر از وضعیت اجتماعی و دارایی‌های مادی می‌انجامد.

بوروکراتیزه شدن روح. داستان نشان می‌دهد که تسلیم مطلق اراده، نه تنها بوروکراتیزه شدن جامعه بلکه بوروکراتیزه شدن روح را نیز به همراه دارد. زندگی بی‌خبر ایوان ایلیچ نتیجه عدم استفاده کامل از اراده انسانی‌اش و عدم پرسش از سؤال تولستوی «چگونه زندگی کنیم؟» است.

7. نقد هنجارهای اجتماعی و شیء قرار دادن زنان

خوب، و حالا آن‌ها زن را آزاد می‌کنند، تمام حقوق را به او می‌دهند همانند مردان، اما هنوز هم به او به عنوان ابزاری برای لذت نگاه می‌کنند و بنابراین او را با این هدف در نظر می‌گیرند، هم در کودکی و هم از طریق نظر عمومی.

آزادی سطحی. تولستوی به نقد جنبش آزادی زنان می‌پردازد و پیشنهاد می‌کند که این جنبش اغلب به مسائل زیرین شیء قرار دادن نمی‌پردازد. پوزدنیشف استدلال می‌کند که آزادی واقعی تنها زمانی محقق می‌شود که مردان و زنان بتوانند یکدیگر را به عنوان هدف‌های خود درک کنند، نه به عنوان ابزار لذت یا سود.

آموزش به عنوان کالا. داستان به ارزش آموزش زنان می‌پردازد زمانی که تنها برای افزایش ارزش آن‌ها در بازاری که در آن شیء قرار داده می‌شوند، استفاده می‌شود. تولستوی پیشنهاد می‌کند که توسعه واقعی فکری نباید به خاطر وضعیت اجتماعی یا سود اقتصادی تحریف شود.

ارزش‌گذاری مادری. در حالی که به نظر می‌رسد ضد فمینیستی باشد، ارزش‌گذاری تولستوی بر مادری و زندگی خانگی باید در زمینه روسیه قرن نوزدهم درک شود. او مادری را به عنوان یک ارزش مثبت و هدفی در زندگی ارائه می‌دهد که بر اساس طبیعت و فداکاری واقعی بنا شده است.

8. مسیر رستگاری از طریق خودآگاهی

اگر در واقع تمام زندگی‌ام، زندگی آگاهانه‌ام، چیز درستی نبوده باشد، چه؟

مواجهه با حقیقت. سفر ایوان ایلیچ به سوی رستگاری با تمایل او به مواجهه با حقیقت ناخوشایند درباره زندگی‌اش آغاز می‌شود. این فرآیند دردناک خوداندیشی به او اجازه می‌دهد تا خالی بودن و سطحی بودن انتخاب‌های گذشته‌اش را ببیند.

قدرت بخشش. در لحظات پایانی‌اش، ایوان ایلیچ احساس عمیق بخشش را تجربه می‌کند، هم برای خود و هم برای اطرافیانش. این عمل بخشش به او اجازه می‌دهد تا خشم و کینه‌اش را رها کند و در برابر مرگ آرامش پیدا کند.

تحول از طریق رنج. رنج‌های جسمی و عاطفی ایوان ایلیچ در نهایت به یک تحول روحانی منجر می‌شود. با پذیرش دردش و مواجهه با مرگش، او قادر است از خودخواهی‌اش فراتر برود و با چیزی بزرگ‌تر از خود ارتباط برقرار کند.

9. بی‌فایده بودن مادی‌گرایی و وضعیت اجتماعی

سؤال وحشتناک—برای چه؟—به ذهنم خطور نکرد. به نظرم بسیار ساده و واضح بود که ما باید زندگی کنیم تا خوشبخت باشیم، و مقدار زیادی خوشبختی به نظر می‌رسید که در آینده در انتظار من است.

پیگیری‌های خالی. تولستوی به نقد پیگیری ثروت مادی و وضعیت اجتماعی به عنوان اموری بی‌فایده و نارضایتی می‌پردازد. زندگی ایوان ایلیچ با جاه‌طلبی و تمایل به پیشرفت تعریف می‌شود، اما این پیگیری‌ها هیچ رضایت پایداری برای او به ارمغان نمی‌آورند.

دام تطابق. داستان نشان می‌دهد که فشار برای تطابق با انتظارات اجتماعی می‌تواند افراد را از خود واقعی‌شان دور کند. پایبندی ایوان ایلیچ به کنوانسیون‌های طبقه اجتماعی‌اش در نهایت مانع از زندگی معنادار و اصیل او می‌شود.

ارزش سادگی. در مقابل سطحی‌نگری جامعه‌ی بالا، تولستوی پیشنهاد می‌کند که خوشبختی واقعی می‌تواند در سادگی و ارتباط انسانی واقعی یافت شود. شخصیت‌هایی مانند گراسیم که این ارزش‌ها را تجسم می‌کنند، نگاهی به یک زندگی پربارتر ارائه می‌دهند.

10. قبیله‌گرایی و دشمنی‌های شخصی در بوروکراسی نظامی و مدنی روسیه

بدون کلمات، آن‌ها تمام حقیقت را به یکدیگر گفتند. چشمان ورونتسوف نشان می‌داد که او به هیچ یک از کلمات حاجی مراد باور ندارد و می‌داند که او و همیشه دشمن هر چیزی روسی خواهد بود و تنها به خاطر اجبار تسلیم شده است.

دینامیک‌های قدرت. تولستوی قبیله‌گرایی و دشمنی‌های شخصی را که زیرساخت بوروکراسی نظامی و مدنی روسیه را تشکیل می‌دهد، افشا می‌کند. قدرت ورونتسوف از پس‌زمینه اشرافی و ثروتش ناشی می‌شود، نه از تجربه یا رتبه نظامی، که منجر به درگیری با دیگر مقامات می‌شود.

خودخواهی به جای وظیفه. شخصیت‌های داستان «حاجی مراد» اغلب به جای حس وظیفه یا وفاداری، توسط خودخواهی تحریک می‌شوند. تغییر وفاداری‌های حاجی مراد ناشی از انتقام‌های شخصی و تمایل به محافظت از خانواده‌اش است.

نقد امپریالیسم. تولستوی به انگیزه‌های پشت گسترش روسیه در قفقاز می‌پردازد و پیشنهاد می‌کند که این انگیزه‌ها ناشی از تمایل به قدرت و سرزمین است نه نگرانی واقعی برای رفاه جمعیت محلی.

11. پرسش از مخالفت نژادی و تلاش برای برادری

هیچ‌کس از نفرت نسبت به روس‌ها صحبت نکرد. احساسی که همه چچنی‌ها، از جوان‌ترین تا پیرترین، تجربه کردند، قوی‌تر از نفرت بود. این نفرت نبود، زیرا آن‌ها این سگ‌های روسی را به عنوان انسان نمی‌دیدند؛ اما انزجار، تنفر و سردرگمی از بی‌رحمی بی‌معنی این موجودات، تمایل به نابودی آن‌ها—مانند تمایل به نابودی موش‌ها، عنکبوت‌های سمی یا گرگ‌ها—به اندازه‌ی غریزه‌ی خودحفاظتی طبیعی بود.

غیرانسانی کردن دشمن. تولستوی به بررسی غیرانسانی کردن دشمن در زمان جنگ می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه هر دو طرف اغلب یکدیگر را کمتر از انسان می‌بینند. «انزجار، تنفر و سردرگمی» چچنی‌ها از «بی‌رحمی بی‌معنی» روس‌ها به تمایل به نابودی آن‌ها منجر می‌شود.

همدلی در خطوط دشمن. با وجود خشونت و نفرتی که قفقاز را فراگرفته، تولستوی تلاش می‌کند تا حس همدلی برای شخصیت‌های هر دو طرف درگیری ایجاد کند. او سعی می‌کند انگیزه‌ها و دیدگاه‌های آن‌ها را درک کند، حتی زمانی که به نظر می‌رسد غیرقابل سازش هستند.

امکان برادری جهانی. اثر دیرهنگام تولستوی «حاجی مراد» امکان برادری جهانی را میان دشمنان نظامی که توسط سیاست، مذهب، زبان و فرهنگ جدا شده‌اند، آزمایش می‌کند. او به دنبال یافتن زمین مشترک و انسانیت مشترک، حتی در میانه‌ی جنگ و خشونت است.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.12 از 5
میانگین از 16k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب مرگ ایوان ایلیچ و داستان‌های دیگر مجموعه‌ای از آثار کوتاه تولستوی است که به بررسی موضوعاتی چون مرگ، اخلاق و معنای زندگی می‌پردازد. خوانندگان به نثر استادانه تولستوی، بینش‌های روان‌شناختی او و توانایی‌اش در پرداختن به سؤالات عمیق در قالبی مختصر ارج می‌نهند. داستان عنوانی این کتاب به خاطر بررسی بی‌پرده‌اش از مرگ و ریاکاری اجتماعی به‌ویژه مورد تحسین قرار گرفته است. در حالی که برخی از خوانندگان برخی داستان‌ها را کمتر جذاب یافته‌اند، اما بیشتر منتقدان به مشاهدات تیزبینانه تولستوی از طبیعت انسانی و استعداد او در خلق روایت‌های تفکر برانگیز که پس از خواندن همچنان در ذهن باقی می‌مانند، ارادت می‌ورزند.

درباره نویسنده

لئو نیکولایویچ تولستوی نویسنده‌ای مشهور و برجسته روسی است که بیشتر به خاطر رمان‌های حماسی‌اش، «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» شناخته می‌شود. او همچنین داستان‌های کوتاه، نمایشنامه‌ها و مقالاتی نوشته است. تولستوی در دهه ۱۸۷۰ دچار بیداری روحانی شد که منجر به تغییراتی در نوشتار و فلسفه شخصی‌اش گردید. او به یک آنارشیست مسیحی و صلح‌طلب تبدیل شد و از مقاومت غیرخشونت‌آمیز و تفسیر تحت‌اللفظی آموزه‌های عیسی حمایت کرد. ایده‌های اخلاقی و اجتماعی تولستوی تأثیر عمیقی بر شخصیت‌هایی چون گاندی و مارتین لوتر کینگ جونیور گذاشت. آثار او به خاطر واقع‌گرایی، عمق روان‌شناختی و بررسی موضوعات پیچیده مورد تحسین قرار گرفته و جایگاه او را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان جهان تثبیت کرده است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Get personalized suggestions
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Apr 20,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Appearance
Loading...
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →