نکات کلیدی
1. ریشههای باستانی جادو: از آیین تا دین
جادو با نگهداشتن احساسات مردم در یک پیوند سهگانه … بر بخش بزرگی از بشریت تسلط دارد.
آغازهای پیشاتاریخی. جادو به اندازهی انسانها قدیمی است و شواهد نشان میدهد که نئاندرتالها ۹۵,۰۰۰ سال پیش مراسم تدفین آیینی را انجام میدادند. انسانهای اولیه، در مواجهه با معماهای زندگی و مرگ، به دنبال کنترل محیط خود از طریق شمنگرایی و هنر بودند و بر این باور بودند که میتوانند بر دنیای روحها تأثیر بگذارند. نقاشیهای غار، مانند آنهایی که در لاسو وجود دارد، ممکن است بخشی از مراسم شکار بوده باشد، در حالی که مجسمههای زنانی با ویژگیهای اغراقآمیز نشاندهندهی تمرکز بر جادوی باروری است.
ظهور دینهای سازمانیافته. با پیشرفت جوامع، زندگی روحانی ساختارمندتر شد و منعکسکنندهی سلسلهمراتبهای اجتماعی انسانها گردید. در سومر و مصر باستان، خدایان همتراز با حاکمان، کشیشان و اشراف بودند. نوشتن امکان کدگذاری شیوههای مذهبی و جادوها را فراهم کرد و بینشهای دقیقتری از جادوهای نیک و بد ارائه داد.
قدرت کلمات. کلمات، چه گفتاری و چه نوشتاری، به عنوان جادوئی دیده میشدند و لوحهای نفرین در یونان و روم باستان نشاندهندهی این باور بودند که بیان یک آرزوی تاریک با فرمولهای صحیح میتواند به تحقق آن منجر شود. تمایل به جلوگیری از هرج و مرج و مرگ به این معنا بود که جادو در دنیای باستان همیشه حاضر بود.
2. بینالنهرین و مصر: جایی که جادو در زندگی روزمره نفوذ داشت
من به غروب، نیمهشب و سپیدهدم فراخواندهام، زیرا یک جادوگر مرا جادو کرده است.
جادوی بینالنهرین. در بینالنهرین باستان، جادو بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره بود و مردم به دنبال حفاظت از خود در برابر شیاطین و تلاش برای پیشبینی آینده از طریق جادوگران و مفسران نشانهها بودند. مردم بینالنهرین به یک پانتئون از خدایان و لایهای از شیاطین، مانند لاماشتو و نامتارو، اعتقاد داشتند که باید راضی شوند. بلایای طبیعی به نفرینها، تخلفات از خدایان یا نشانههای الهی نادیده گرفته شده نسبت داده میشد.
هکا در مصر. در مصر باستان، هکا (جادو) مرکزی برای باورها بود و خدایان خالق از آن برای به وجود آوردن جهان استفاده میکردند. مصریان بر این باور بودند که هم خدایان و هم انسانها دارای هکا هستند که میتواند از طریق جادوها و آیینها برای حفاظت در برابر ارواح بد استفاده شود. جادو در تمام جنبههای زندگی، از امور دولتی تا مسائل شخصی، به کار میرفت.
اقدامات حفاظتی. هر دو فرهنگ از اقدامات حفاظتی مختلفی استفاده میکردند، از جمله آمولیتها، مجسمهها و جادوها. مردم بینالنهرین با مجسمههای لاماسو از کاخها محافظت میکردند و از آیینهای جانشینی برای دور کردن شر استفاده میکردند. مصریان آمولیتها میپوشیدند، جادوها را بر روی کاسهها مینوشتند و سیپیها را در اتاقها قرار میدادند تا از نیشها و گزشها جلوگیری کنند.
3. دست و پنجه نرم کردن با الهی: جادو در یونان و روم باستان
بدون حضور یک مغوس، قربانی کردن قانونی نیست.
جادوی یونانی. در یونان باستان، جادو (ماژیا) با دین رسمی در هم تنیده بود و تأثیر الهی در سراسر جهان نفوذ داشت. در حالی که دین رسمی شامل قربانیهای عمومی و دعاها بود، جادو شکلی پنهان و متجاوز از درخواست به خدایان بود که اغلب برای منافع شخصی یا آسیب به دیگران استفاده میشد. فیلسوفان ادعا میکردند که جادو را رد میکنند، اما پزشکان خوابیدن در مکانهای مقدس را برای درمان تجویز میکردند.
جادوی رومی. رومیها از یونانیها احساسی به ارث بردند که جادو وسیلهای برای به دست آوردن تسلط بر خدایان بود. با این حال، تحت سلطهی روم، تقسیم بین دین رسمی و جادو سختتر شد و منجر به آزار و اذیت جادوگران گردید. امپراتورها در زمانهای بحران به کتابهای سیبیلین مشورت میکردند و ستارهشناسی مرز بین جادوهای مردمی و اشرافی را در بر میگرفت.
نفرینها و نکرومانسی. هر دو فرهنگ لوحهای نفرین تولید کردند و به دنبال بستن ارادهی دیگران یا انتقامگیری بودند. نکرومانسی، هنر صحبت کردن با مردگان، نیز انجام میشد و برخی رومیها شایعه شده بودند که از آن برای مقاصد شوم استفاده میکنند. ترس رومیها از جادوهای مضر عمیق بود و منجر به وضع قوانینی برای ممنوعیت جادوهای بد و دستگیریهای جمعی دورهای شد.
4. ظهور مسیحیت و حاشیهنشینی جادو
یک نورن شرور در روزگاران قدیم مرا محکوم کرد تا در آبها زندگی کنم.
تغییر مذهبی. دورهی قرون وسطی شاهد ظهور مسیحیت و اسلام بود که به سنتهای جادویی باستانی چالش میکشید. با گسترش مسیحیت، جادوگران به طور فزایندهای حاشیهنشین شدند و قدرتهای ماورایی به نفع قدیسان توسط کلیسا تصاحب شد. جادوگران قدرتمند شیطانی شدند و به عنوان کسانی که تواناییهای خود را به شیطان مدیون هستند، به تصویر کشیده شدند.
جادوی عامیانه ادامه دارد. با وجود محکومیت، جادوی عامیانه ادامه یافت و درمانگران روستایی به شیوههای خود ادامه دادند. موعظهها مردم را به دعا تشویق میکرد و استفاده از فراخوانها و طلسمها را محکوم مینمود، اما بسیاری به قدرتهای جادویی گیاهان و سنگها باور داشتند.
جادوی نورس. در اسکاندیناوی، جادوی نورس، به ویژه سایدری که توسط زنان انجام میشد، شامل سفرهای بصری و تماس با دنیای روحها بود. نورسها همچنین به دنبال نشانهها در طبیعت بودند و قربانیهایی برای راضی کردن خدایان انجام میدادند. رونها، نشانههای زاویهدار حکاکی شده، به عنوان یک زبان مخفی از قدرت و جادو استفاده میشدند.
5. دانش اسلامی: حفظ و گسترش دانش جادو
بدون حضور یک مغوس، قربانی کردن قانونی نیست.
دانش اسلامی. در جهان اسلامی، جادو جایگاه مبهمتری داشت و جادوی عامیانه در کنار علاقهی علمی شکوفا شد. با پیروی از دستور قرآن برای جستجوی دانش، دانشمندان متون جادویی آیینی را ترجمه کردند و مطالعهی ریاضیات و علوم طبیعی با پیشرفتهای کیمیاگری، ستارهشناسی و دیگر هنرهای غیبی همراه بود.
حفاظت در برابر شیاطین. مسلمانان به فرشتگان سقوط کردهای که به شیاطین و ارواح شیطانی به نام جن تبدیل شدهاند، اعتقاد داشتند و استفاده از طلسمها برای حفاظت در برابر آنها بخشی از زندگی روزمره بود. قرآن به طلسمها انتقاد میکرد، اما مسلمانان اولیه از قدرتهای آنها برای دور کردن شر استفاده میکردند.
نوشتن جادوئی. برای بسیاری از پیروان اولیه اسلام، حروف و اعداد دارای قدرتهای جادویی بودند و برخی جادوگران در علم حروف بسیار ماهر شدند. این شامل مطالعهی خواص غیبی حروف عربی و نامهای مرتبط با آنها بود.
6. جادو در رنسانس: ترکیبی از فلسفه، علم و خرافات
دو تصویر با اولین چهرهی سرطان در حال ظهور بسازید و ونوس در آن و ماه در اولین چهرهی ثور …
هرمتیک و جهان. جادو در رنسانس غالباً به دو نوع بالا و پایین تقسیم میشد، که جادوی بالا شامل آزمایشهای علمی با کیمیاگری و جادوی پایین شامل سنتهای عامیانه بود. جادو فلسفی، به ویژه هرمتیک، بر روحی که جهان و همه چیز در آن را متحد میکند، تأکید داشت.
ستارهشناسی و کیمیاگری. ستارهشناسی و کیمیاگری از اجزای کلیدی جادو در رنسانس بودند و دانشمندان به دنبال درک تأثیر اجسام آسمانی و تبدیل فلزات بیارزش به طلا بودند. کتاب پیکاتریکس، کتابی در مورد جادوهای ستارهای، ارتباطات طبیعی بین سیارات و چیزهای نامحسوس مانند رنگها و عطرها را توضیح میدهد.
کابالا و الفبای فرشتگان. سنت کابالا، یک روش تفکر عرفانی یهودی، به دنبال درک و ارتباط با الهی بود. الفبای فرشتگان، که از نشانههای یونانی باستان مشتق شده بود، به عنوان یک زبان مخفی با قدرت جادویی ذاتی شناخته میشد و در آیینهای جادویی استفاده میشد.
7. اتهامات جادوگری: جنسیت، قدرت و آزار و اذیت
کسانی که جرأت کنند مردم را با کو مسموم کنند … به طور عمومی اعدام خواهند شد.
شیطانی کردن جادو. با افزایش نفوذ مسیحیت، سنتهای جادویی باستانی به عنوان چالشی برای اقتدار آن دیده میشد. جادوگران شیطانی شدند و به عنوان کسانی که تواناییهای خود را به شیطان مدیون هستند، به تصویر کشیده شدند. مجازاتها برای چنین اعمالی شدید شد و جادوگران و جادوگران به مرگ محکوم شدند.
تصویر کلیشهای جادوگر. رنسانس شاهد ظهور تصویر کلیشهای زن جادوگر شرور بود و اتهامات غالباً متوجه زنان فقیر و آسیبپذیر میشد. جنون بزرگ جادوگری در اروپا در قرنهای 16 و 17 بر اساس ایدههایی بود که قدرت شر از شیطان میآید و زنان ضعیفتر و مستعدتر به وسوسههای شیطانی هستند.
محاکمات جادوگری و شکنجه. محاکمات جادوگری به طور گستردهای رواج یافت و اعترافات غالباً تحت شکنجه استخراج میشد. کتاب مالئوس مالفی کاروم، کتابی در مورد جادوگری، به دادگاهها یک رساله برای اتخاذ رویکرد سختگیرانهتر در پیگرد جادوگری ارائه داد.
8. شکاکیت روشنگری و ظهور جادوگری صحنهای
جادو به قدری بالا رفت که حتی امروز نیز بر بخش بزرگی از بشریت تسلط دارد.
کاهش محاکمات جادوگری. تا قرن 1700، با افزایش سرعت روشنگری، آزار و اذیت جادوگران کاهش یافت. قوانین اکنون بر پیگرد جادوگران به خاطر فریب مردم با ادعای قدرتهای دروغین تأکید میکردند، نه به خاطر اینکه عاملان شیطان هستند که جادوهای مرموز انجام میدهند.
مردم زیرک و پزشکی عامیانه. با وجود شکاکیت، جادوگری عامیانه ادامه یافت و مردم زیرک درمانهای گیاهی و پیشگویی ارائه میدادند. با این حال، آنها همچنین با افزایش نظارت و پیگرد قانونی مواجه شدند.
ظهور جادوگری صحنهای. با کاهش باور به جادوگری، جادوگری صحنهای به عنوان یک شکل محبوب از سرگرمی ظهور کرد. جادوگران مانند ژان اوژن روبر-هودین ترکیب پیچیدگی فنی با نمایشگری را برای ایجاد توهمات شگفتانگیز به کار گرفتند.
9. روحگرایی و تئوسوفی: جستجوی معنا در دنیای در حال تغییر
نباید تصور کرد که راز حروف میتواند با کمک استدلال منطقی کشف شود؛ بلکه تنها از طریق بینش و با کمک تفسیر الهی میتوان به آن دست یافت.
ظهور روحگرایی. قرن نوزدهم شاهد ظهور روحگرایی بود، باوری که بر اساس آن زندهها میتوانند از طریق واسطهها با ارواح مردگان ارتباط برقرار کنند. این جنبش به سوگواران تسلی میداد و جنون جلسات روحخوانی را به راه انداخت.
تأثیر تئوسوفی. تئوسوفی، که توسط هلن بلواتسکی تأسیس شد، جادوگری غربی را با ادیان شرقی ترکیب کرد و به دنبال حقیقتی جهانی و درک بالاتر از بشریت بود. تئوسوفی بر بسیاری، از جمله هنرمندان و روشنفکران، تأثیر گذاشت.
ستارهشناسی و پیشگویی. ستارهشناسی و پیشگویی همچنان محبوب بودند و ستارهشناسان راهنمایی ارائه میدادند و پیشگوها خوابها و نشانهها را تفسیر میکردند. با این حال، این شیوهها همچنین با افزایش شکاکیت از سوی جامعه علمی مواجه شدند.
10. ویکا و نئوپگانیسم مدرن: بازپسگیری سنتهای باستانی
کسانی که جرأت کنند مردم را با کو مسموم کنند … به طور عمومی اعدام خواهند شد.
ظهور نئوپگانیسم. قرن بیستم شاهد ظهور نئوپگانیسم بود، حرکتی که به دنبال احیای باورها و شیوههای پیش از مسیحیت بود. ویکا، که توسط جرالد گاردنر تأسیس شد، به معروفترین شکل نئوپگانیسم تبدیل شد و بر ارتباط با طبیعت و اصل "به هیچکس آسیب نرسانید" تأکید داشت.
باورها و شیوههای ویکا. ویکا شامل پرستش یک الهه دوگانه، خدای شاخدار و الهه مادر، و جشنوارههای فصلی است. آیینها معمولاً در یک دایره جادویی برگزار میشوند و شامل استفاده از ابزارهای مختلفی مانند آتامه، چوبدستی و کریستالها هستند.
تنوع و تکامل. ویکا به اشکال مختلفی از جمله ویکای گاردنری، ویکای سلتی و ویکای فمینیستی تکامل یافته است. با وجود ابرازهای متنوع آن، ویکا همچنان گواهی بر نیاز پایدار انسان به جادو و معنویت است.
11. جادو در رسانههای مدرن: از نمایش به توانمندسازی
او در مقبرههای متروکه زندگی میکرد و از قبرهایی که ارواح از آنها رانده شده بودند، آزار میداد.
جادو به عنوان سرگرمی. در قرن بیستم و بیست و یکم، جادو به یک عنصر اصلی از سرگرمی جمعی تبدیل شد و جادوگران صحنهای مانند هری هودینی با توهمات و کارهای طاقتفرسا مخاطبان را مجذوب خود کردند. فیلم و تلویزیون نیز نقش مهمی در شکلدهی به تصویر جادو ایفا کردند، از جادوگران شرور داستانهای پریان تا جادوگران توانمند در فانتزیهای مدرن.
جادوگران در فیلم و تلویزیون. تصویر جادوگران در فرهنگ عامه از اوایل قرن بیستم تغییر کرده است. از تجسمهای اولیه یک زن پیر و زشت، تصویر به روز شده است تا نمایانگر توانمندسازی زنان باشد—گاهی برای خوبی یا سرگرمی شیطنتآمیز و گاهی ترسناک، نگرانکننده یا به سادگی شرور.
تفسیرهای مدرن. رسانههای مدرن همچنین به جنبههای تاریکتر جادو پرداختهاند و فیلمها و برنامههای تلویزیونی خطرات دست زدن به امور غیبی و عواقب ایجاد پیمان با نیروهای تاریک را به تصویر کشیدهاند. با این حال، روند کلی به سمت تصویرسازی پیچیدهتر و توانمندسازتر از جادو بوده است که بازتابدهندهی تغییرات فرهنگی گستردهتر در نگرشها نسبت به معنویت و ماوراء طبیعی است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تاریخ جادو، جادوگری و علوم غیبی بهخاطر مرور جامع و تصاویر زیبا، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از گستردگی پوشش آن، از شیوههای باستانی تا مدرن در سرتاسر جهان، قدردانی میکنند. بسیاری آن را بهعنوان یک مرجع عالی یا نقطهی شروعی برای تحقیقات بیشتر میدانند. برخی به کمبود عمق در برخی موضوعات و اطلاعات نادرست گاهبهگاه انتقاد کردهاند. نسخهی کتاب صوتی بهدلیل عدم وجود تصاویر، کمتر مؤثر ارزیابی شده است. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان یک مقدمهی قابل دسترس به تاریخ جادو مورد ستایش قرار گرفته است، هرچند که ممکن است برای عملگرایان با تجربهتر، محتوای آن ابتدایی به نظر برسد.