نکات کلیدی
۱. شعار بیرحمانه موساد: «از راه فریب، جنگ خواهی کرد»
شعار ما این است: «از راه فریب، جنگ خواهی کرد.»
فلسفهی بنیادین. موساد بر پایهی اصلی استوار است که فریب را بهعنوان ابزار اصلی در عملیات خود قرار میدهد. این شعار که بهصراحت به نیروهای تازهوارد اعلام میشود، رویکرد سازمان را در جمعآوری اطلاعات و عملیات ویژه مشخص میکند و بر حیلهگری و گمراهسازی به جای رویارویی مستقیم تأکید دارد.
توجیه بر اساس تهدید. این فلسفه ریشه در باور به تهدیدات وجودی اسرائیل دارد و اینکه برای بقا باید از هر وسیلهای استفاده کرد. به نیروهای جدید آموزش داده میشود که امنیت کشور توجیهکننده اقداماتی است که ممکن است از نظر اخلاقی قابل قبول نباشند و بدین ترتیب چارچوبی شکل میگیرد که ملاحظات اخلاقی در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند.
تأثیر بر عملیات. این شعار در تمام سطوح فعالیت موساد نفوذ دارد؛ از روشهای جذب نیرو تا عملیاتهای بزرگ بینالمللی. این دیدگاه ذهنیتی را ترویج میکند که در آن دستکاری، گمراهسازی و بهرهبرداری از نقاط ضعف، رفتارهای معمول و استاندارد محسوب میشوند و شخصیت و روشهای مأموران را شکل میدهند.
۲. فرایند شدید جذب و شستشوی مغزی
کل سیستم شامل انتخاب کاندیداهای مناسب است و سپس در طول زمان، از طریق دورهای منظم و هماهنگ از تبلیغات و شستشوی مغزی، آنها را شکل میدهد.
انتخاب سختگیرانه. فرایند جذب طولانی و فشرده است و شامل آزمونهای روانشناختی گسترده، مصاحبهها، معاینات جسمانی و تستهای دروغسنج میشود. هزاران نفر برای چند جایگاه محدود غربال میشوند و به دنبال افرادی هستند که آماده، سازگار و دارای استعدادهای خاص و اغلب پنهان باشند.
شکلدهی ذهنیت. پس از انتخاب، کادتها تحت آموزشهای تحولآفرینی قرار میگیرند که دیدگاهها و وفاداریهای آنها را بازسازی میکند. با تقویت مداوم و مواجهه با ایدئولوژی سازمان، نیروها به مأمورانی تبدیل میشوند که اهداف موساد را بر باورهای شخصی یا کدهای اخلاقی خارجی ترجیح میدهند.
ایجاد وفاداری و بیرحمی. آموزش حس تعلق به نخبگان و وفاداری شدید به سازمان را پرورش میدهد. همچنین بیرحمی لازم را تقویت میکند تا مأموران بتوانند بدون تردید تصمیمات دشوار و اغلب اخلاقاً مبهم را در میدان عمل بگیرند و اهداف و حتی متحدان را صرفاً از منظر سودمندی ببینند.
۳. قدرت سایانیم: شبکهای جهانی از یاران یهودی
شما در اختیار خود سیستمی بدون ریسک برای جذب دارید که در واقع به شما دسترسی به میلیونها یهودی خارج از مرزهای خودتان میدهد.
شبکه داوطلبانه پشتیبانی. موساد به شدت به سیستم منحصر به فرد «سایانیم» متکی است؛ داوطلبان یهودی که در خارج از اسرائیل زندگی میکنند و بدون اینکه مأمور رسمی یا مطلع از اطلاعات محرمانه باشند، پشتیبانی لجستیکی ارائه میدهند. این شبکه به دلیل کوچک بودن موساد حیاتی است.
خدمات متنوع ارائه شده. سایانیم خدمات گستردهای ارائه میدهند و از حرفههای غیرنظامی خود برای کمک به عملیات بهره میبرند، از جمله:
- اجاره خودرو یا آپارتمان بدون مدارک معمول
- ارائه درمان پزشکی بدون گزارش به مقامات
- خدمات مالی یا پرداخت نقدی فوری
- راهاندازی دفاتر موقت یا آدرسهای جعلی
ملاحظات اخلاقی و ریسکها. اگرچه این سیستم برای سایانیم کمخطر جلوه داده میشود، اما پرسشهای اخلاقی درباره احتمال به خطر افتادن جوامع یهودی در خارج در صورت افشا مطرح میکند. دیدگاه موساد اغلب واقعگرایانه است و نیازهای عملیاتی را بر پیامدهای احتمالی در دیاسپورا ترجیح میدهد.
۴. روشهای عملیاتی: پوششها، امنیت و دستکاری روانی
دوره در واقع مدرسهای بزرگ برای کلاهبرداری بود — مدرسهای که به مردم میآموخت چگونه برای کشورشان کلاهبردار باشند.
تسلط بر فریب. مأموران به طور گسترده در ایجاد و حفظ داستانهای پوششی آموزش میبینند و اغلب هویتها و حرفههای متعدد را به کار میگیرند. انعطافپذیری کلید است تا کاتساها بتوانند بهراحتی خود را با موقعیتها و اهداف مختلف تطبیق دهند.
پروتکلهای امنیتی سختگیرانه. امنیت شخصی و عملیاتی (APAM) اهمیت بالایی دارد و از طریق تمرینهای واقعگرایانه بارها تکرار میشود. تکنیکها شامل:
- شناسایی تعقیب (مسیرهای معمول، دنبال کردن بدون حرکت)
- تأمین مکانهای ملاقات و خانههای امن
- استفاده از ارتباطات رمزگذاری شده و نقاط تحویل مخفی
- مدیریت مدارک و گذرنامههای جعلی
بهرهبرداری از آسیبپذیریهای انسانی. جذب نیرو اغلب بر اساس «قلاب»هایی مانند پول، احساسات (انتقام، ایدئولوژی) یا مسائل جنسی انجام میشود. مأموران آموزش میبینند این آسیبپذیریها را شناسایی و به تدریج افراد را به مسیر سازش سوق دهند.
۵. رقابتهای داخلی و فقدان پاسخگویی
یک سازمان اطلاعاتی بدون نهاد نظارتی مانند یک توپخانه رها شده است، اما با تفاوتی مهم: این توپخانه با نیت قبلی بدخواهانه است.
تعارضات دپارتمانی. رقابتهای قابل توجهی بین بخشهای مختلف موساد، بهویژه تسومت (جذب نیرو) و تِوِل (ارتباطات) وجود دارد. این کشمکشهای داخلی میتوانند همکاری را مختل کنند، به تصمیمات ضعیف منجر شوند و حتی عملیات را به خطر اندازند.
فقدان نظارت بیرونی. موساد عملاً بدون پاسخگویی عمومی یا سیاسی فعالیت میکند. برخلاف سازمانهای اطلاعاتی در دموکراسیهای دیگر، هیچ کمیته قانونگذاری رسمی برای بررسی فعالیتهای آن وجود ندارد و این اجازه میدهد سیاستهای داخلی و منافع شخصی بدون پیامد تأثیرگذار باشند.
پیامدهای قدرت کنترلنشده. این فقدان نظارت محیطی ایجاد میکند که در آن پیشرفت شخصی و رقابتهای داخلی بر منافع ملی اولویت مییابند. این امر به سازشهای اخلاقی مشکوک، هدررفت منابع و اقدامات بالقوه زیانآور منجر میشود که اعتبار و روابط اسرائیل را خدشهدار میکند.
۶. عملیاتهای جنجالی: ترورها و دستکاریها
ما باید کاری را انجام دهیم که به نفع ماست و به بقیه اهمیت ندهیم، چون آنها به ما کمک نخواهند کرد.
ترورهای هدفمند. موساد از واحدهای ترور (کیدون) برای حذف دشمنان فرضی استفاده میکند، اغلب بدون محاکمه و بر اساس فهرستهای مخفی اعدام که توسط نخستوزیر تأیید شدهاند. این اقدامات به عنوان دفاع ملی در برابر کسانی که «دستشان به خون آلوده است» توجیه میشود.
دستکاری متحدان. موساد به طور فعال سازمانهای اطلاعاتی و دولتهای دوست را برای منافع خود دستکاری میکند. این شامل:
- ارائه اطلاعات گزینشی یا گمراهکننده (مثلاً به سیا یا پلیس ایتالیا)
- بهرهبرداری از روابط ارتباطی برای مزیت عملیاتی
- استفاده از متحدان برای پوشش اقدامات یا شکستهای موساد
منابع مالی مشکوک. سازمان در فعالیتهایی مانند معامله اسلحه و احتمالاً دخالت در تجارت مواد مخدر (همانطور که در حادثه پاناما مطرح شده) شرکت دارد تا درآمد کسب کند، که خارج از کانالهای مالی معمول است و نگرانیهای اخلاقی جدی ایجاد میکند.
۷. عملیات اسفینکس: خرابکاری و جذب در رقابت هستهای
ماهی قلاب را بلعیده بود.
هدفگیری برنامه هستهای عراق. نگران برنامه هستهای عراق، موساد عملیاتی چندساله را برای تأخیر یا توقف پروژه آغاز کرد که شامل جمعآوری اطلاعات، خرابکاری و جذب نیرو بود.
جذب از طریق دستکاری. موفقیت کلیدی جذب دانشمند عراقی، بطرس ایبن حلیم بود. با ترکیبی از:
- نظارت و بهرهبرداری از آسیبپذیریهای شخصی (ازدواج ناموفق، تمایل به پول)
- داستانهای پوششی پیچیده (تاجر ثروتمند)
- دستکاری روانی (ایجاد ترس از سیا)
خرابکاری و ترور. عملیات شامل خرابکاری قطعات رآکتور در فرانسه و ترور افراد کلیدی عراقی مانند فیزیکدان یحیی المشد و یک زن فاحشه که میتوانست عملیات را فاش کند، بود و نشاندهنده آمادگی موساد برای استفاده از نیروی کشنده است.
۸. نقشه موشک استرلا و نزاعهای داخلی
اما پافشاری کائولی جان گولدا مئیر را نجات داد.
تهدید سپتامبر سیاه. پس از کشتار مونیخ، گروه سپتامبر سیاه رهبران اسرائیل از جمله نخستوزیر گولدا مئیر را هدف قرار داد. نقشهای برای سرنگونی هواپیمای او در رم با موشکهای استرلا طراحی شد.
شکستهای اطلاعاتی و رقابتها. با وجود هشدارها، رقابتهای داخلی موساد و قضاوتهای نادرست پاسخ را مختل کرد. امنیت سهلانگارانه کاتساها یک مأمور را لو داد و نزاع بین رؤسای ایستگاههای رم و میلان به تأخیر در تبادل اطلاعات حیاتی انجامید.
فاجعه دفع شده. در برابر مقاومت داخلی، کاتسای دقیق، شای کائولی، سرنخها را جمعآوری و اقدام را وادار کرد. این منجر به کشف و ضبط موشکها درست پیش از رسیدن مئیر شد و نشان داد چگونه پافشاری فردی میتواند نقصهای سیستماتیک را جبران کند، اما هزینه بالای اختلالات داخلی را نیز نمایان ساخت.
۹. کارلوس تروریست: محصول بیعملی موساد
کارلوس آن روز مشهور شد.
جذب منبع کلیدی. پس از ترور رهبر سپتامبر سیاه، موساد رابط او، موخاربل، را جذب کرد و اطلاعات ارزشمندی درباره شبکههای تروریستی اروپایی از جمله کارلوس به دست آورد.
تردید و رقابت هزینهبر. با وجود آگاهی از خطرناک بودن کارلوس و فرصتهایی برای خنثیسازی یا معرفی او به پلیس فرانسه، بحثها و رقابتهای داخلی موساد مانع اقدام قاطع شدند. تسومت میخواست اطلاعات را استفاده کند و تِوِل کنترل انتشار آن را برای اهرم فشار میخواست.
پیامدهای تراژیک. این بیعملی مستقیماً به یورش ناموفق پلیس انجامید که در آن کارلوس سه پلیس فرانسوی و رابط خود، موخاربل، را کشت. این حادثه کارلوس را به شهرت بینالمللی رساند و نشان داد چگونه سیاستهای داخلی موساد میتوانند پیامدهای مرگبار خارجی داشته باشند.
۱۰. عملیات موسی: نجات مخفیانه و افشای پرهزینه
تمام سالها ترک سخت بود... حالا که نیمی از خانوادههایمان هنوز آنجا هستند، همه چیز را منتشر میکنند. چگونه چنین کاری کردند؟
نجات یهودیان اتیوپی. موساد عملیاتی گسترده و مخفیانه برای نجات هزاران یهودی گرسنه اتیوپی (فالاشا) از اردوگاههای پناهندگان سودان انجام داد و آنها را به اسرائیل منتقل کرد.
عملیات پوششی پیچیده. بخش مهمی از نجات شامل راهاندازی یک تفرجگاه گردشگری جعلی در ساحل دریای سرخ سودان بود که بهعنوان پوششی برای انتقال فالاشاها از طریق دریا و هوا عمل میکرد. این نیازمند رشوه دادن به مقامات، قاچاق تجهیزات و استفاده از نیروی دریایی و پرسنل غیرنظامی اسرائیل تحت پوشش عمیق بود.
افشا و هزینه آن. عملیات بهطور زودهنگام توسط یک مقام اسرائیلی پرحرف و یک روزنامه افشا شد و مجبور به پایان ناگهانی شد. در حالی که هزاران نفر نجات یافتند، چند هزار دیگر پشت سر گذاشته شدند که هزینه انسانی فاجعهباری از شکستن راز عملیاتی حتی برای هدفی ظاهراً شریف را نشان میدهد.
۱۱. عمل کردن «فراتر» از قوانین: واحد مخفی «آل» در آمریکا
پولارد موساد نبود، اما بسیاری دیگر که فعالانه جاسوسی، جذب نیرو، سازماندهی و انجام فعالیتهای مخفی را — عمدتاً در نیویورک و واشنگتن که آنها را «زمین بازی» خود مینامند — انجام میدهند، عضو واحدی فوقالعاده محرمانه موساد به نام «آل» هستند که در عبری به معنای «بالا» یا «بر فراز» است.
عملیات مخفی در آمریکا. با وجود انکارهای رسمی، موساد واحدی بسیار محرمانه به نام «آل» در ایالات متحده دارد که عمدتاً در نیویورک و واشنگتن فعالیت میکند. این واحد خارج از سفارت اسرائیل عمل میکند و از گذرنامههای آمریکایی استفاده میکند که برخلاف قوانین معمول موساد است.
جمعآوری اطلاعات و نفوذ. تمرکز اصلی «آل» جمعآوری اطلاعات درباره جهان عرب و سازمان آزادیبخش فلسطین در آمریکا است، اما همچنین اطلاعاتی درباره فعالیتهای سیاسی و نظامی آمریکا که برای اسرائیل اهمیت دارد، جمعآوری میکند. آنها از شبکههای اجتماعی بهره میبرند و منابعی در نهادهای آمریکایی جذب میکنند.
پیامدهای سیاسی. فعالیتهای «آل» پیامدهای سیاسی قابل توجهی داشته است، از جمله کمک به استعفای اجباری سفیر سازمان ملل، اندرو یانگ، با افشای دیدار غیرمجاز او با سازمان آزادیبخش فلسطین. این حادثه روابط آمریکا و اسرائیل را تحت فشار قرار داد و خطرات عملیات مخفی در قلمروی متحد نزدیک را نشان داد.
۱۲. ناامیدی و خروج: بهای پرسشگری از سیستم
آنچه مرا ناامید کرد این بود که فکر میکردم وارد المپ اسرائیل میشوم، اما در واقع خود را در سدوم و عموره یافتم.
شکستن ایدهآلیسم. نویسنده با ایدهآلیسم عمیق صهیونیستی به موساد پیوست و آن را سازمانی نخبه و متعهد به حفاظت از اسرائیل میدید. تجربهاش دنیایی از سازشهای اخلاقی، فساد داخلی، عملگرایی بیرحمانه و بیتوجهی به جان انسانها را آشکار کرد که این تصویر را ویران ساخت.
پرسشگری روشها. مشاهده عملیاتهایی که توسط رقابتهای داخلی، منافع شخصی و ذهنیت «به بقیه اهمیت نده» هدایت میشد، نویسنده را به تردید درباره اخلاق و کارآمدی سازمان واداشت. تلاشهایش برای ابراز نگرانی با خصومت و طرد مواجه شد.
خروج اجباری. امتناع نویسنده از تبعیت و تمایلش به به چالش کشیدن سیستم، بهویژه پس از حادثهای شخصی با یک فرد قدرتمند، او را به تهدیدی تبدیل کرد. در نهایت مجبور به ترک سازمان شد و با تهدید و تلافی مواجه گردید.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «از طریق فریب» اثری جنجالی است که توسط ویکتور استروفسکی، مأمور پیشین موساد، نوشته شده و به افشای عملیاتهای این سازمان میپردازد. نظرات دربارهی این کتاب متفاوت است؛ برخی از فاشسازیهای درونسازمانی آن تمجید میکنند و برخی دیگر به اعتبار آن شک دارند. بسیاری از خوانندگان جزئیات مربوط به آموزشها را جذاب مییابند، اما در فصلهای بعدی علاقهشان کاهش مییابد. این کتاب هرچند قدیمی به نظر میرسد، اما همچنان مطالبی مرتبط و آموزنده دربارهی روشهای بهکار گرفته شده توسط سازمانهای اطلاعاتی ارائه میدهد. منتقدان معتقدند که ممکن است این اثر جنبهای خودخواهانه یا تبلیغاتی داشته باشد. در مجموع، خوانندگان آن را روایتی مهیج اما احتمالاً جانبدارانه از دنیای پنهان موساد میدانند که پرسشهای اخلاقی مهمی دربارهی عملیاتهای اطلاعاتی مطرح میکند.