Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Capital in the Twenty First Century

Capital in the Twenty First Century

توسط Thomas Piketty 2013 685 صفحات
4.06
33k+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary

نکات کلیدی

1. توزیع ثروت: مسئله‌ای سیاسی، نه صرفاً اقتصادی

تاریخ توزیع ثروت همواره به شدت سیاسی بوده و نمی‌توان آن را به مکانیزم‌های صرفاً اقتصادی تقلیل داد.

سیاست، اقتصاد را شکل می‌دهد. توزیع ثروت تنها به وسیله‌ی نیروهای بازار تعیین نمی‌شود؛ تصمیمات سیاسی و دیدگاه‌های اجتماعی درباره‌ی عدالت نقش حیاتی دارند. سیاست‌هایی که پس از جنگ‌ها اتخاذ می‌شوند، به‌ویژه در زمینه‌ی مالیات و مالی، تأثیر قابل توجهی بر توزیع ثروت دارند.

زمینه تاریخی اهمیت دارد. کاهش نابرابری بین سال‌های 1910 تا 1950 عمدتاً به دلیل شوک‌های جنگ و پاسخ‌های سیاسی بعدی بود، نه یک فرآیند اقتصادی طبیعی. به‌طور مشابه، بازگشت نابرابری پس از 1980 به تغییرات سیاسی، به‌ویژه در مالیات و مالی مرتبط است.

انتخاب‌های جمعی نتایج را تعریف می‌کنند. توزیع ثروت محصول مشترک بازیگران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که قدرت نسبی و انتخاب‌های جمعی آن‌ها درباره‌ی آنچه که عادلانه محسوب می‌شود را منعکس می‌کند. درک این دینامیک‌ها نیازمند رویکردی وسیع و بین‌رشته‌ای است.

2. همگرایی در برابر واگرایی: فشار و کشش نیروهای اقتصادی

دینامیک‌های توزیع ثروت مکانیزم‌های قدرتمندی را نشان می‌دهد که به‌طور متناوب به سمت همگرایی و واگرایی حرکت می‌کنند.

انتشار دانش به همگرایی کمک می‌کند. گسترش دانش، مهارت‌ها و فناوری نیروی اصلی برای کاهش نابرابری، هم در درون کشورها و هم بین آن‌ها است. اقتصادهای نوظهور با پذیرش روش‌های پیشرفته تولید و کسب مهارت‌های مشابه به پیشرفت می‌رسند.

نیروهای واگرایی همچنان وجود دارند. با وجود روندهای همگرایی، نیروهای قدرتمندی به سمت نابرابری بیشتر فشار می‌آورند، حتی در بازارهای کارآمد. این شامل:

  • جدا شدن درآمدهای بالا به‌طور قابل توجه
  • انباشت و تمرکز ثروت در زمان رشد ضعیف و بازده بالای سرمایه

رشد پایین واگرایی را تشدید می‌کند. رشد پایین جمعیت و بهره‌وری نمی‌تواند به‌طور کافی اصل مارکسیستی انباشت بی‌نهایت را متعادل کند و منجر به سطوح بالقوه ناپایدار از تمرکز ثروت می‌شود.

3. نابرابری بنیادی: r > g

زمانی که نرخ بازده سرمایه به‌طور قابل توجهی از نرخ رشد اقتصاد بیشتر باشد... به‌طور منطقی نتیجه می‌گیرد که ثروت به ارث رسیده سریع‌تر از تولید و درآمد رشد می‌کند.

r > g توضیح داده شده است. مفهوم اصلی این است که وقتی نرخ بازده سرمایه (r) از نرخ رشد اقتصادی (g) بیشتر باشد، ثروت تمایل به تمرکز دارد. این بدان معناست که ثروت به ارث رسیده سریع‌تر از درآمد ناشی از کار رشد می‌کند و منجر به افزایش نابرابری می‌شود.

سابقه تاریخی. این دینامیک در قرن نوزدهم رایج بود و احتمالاً در قرن بیست و یکم دوباره ظهور خواهد کرد و ممکن است ارزش‌های شایسته‌سالارانه و جوامع دموکراتیک را تضعیف کند.

پیامدها برای ثروت به ارث رسیده. زمانی که r > g، ثروت به ارث رسیده بر ثروت انباشته شده از کار یک عمر تسلط پیدا می‌کند و منجر به تمرکز شدید سرمایه می‌شود. این می‌تواند سطوحی از نابرابری ایجاد کند که با ارزش‌های دموکراتیک و عدالت اجتماعی سازگار نیست.

4. دگرگونی سرمایه: از زمین به مالیه

ماهیت سرمایه به‌طور رادیکالی تغییر کرده است (از زمین و سایر املاک در قرن هجدهم به سرمایه صنعتی و مالی در قرن بیست و یکم).

ترکیب دارایی در حال تغییر است. سرمایه از عمدتاً زمین‌های کشاورزی در قرن هجدهم به ترکیبی از املاک، تجهیزات صنعتی و ابزارهای مالی در قرن بیست و یکم تبدیل شده است. این تغییر نشان‌دهنده‌ی تحول اقتصادها از کشاورزی به صنعتی و خدماتی است.

اهمیت پایدار سرمایه. با وجود تغییرات در ترکیب آن، سرمایه همچنان عاملی حیاتی در رشد اقتصادی و ساختار اجتماعی باقی می‌ماند. سهم سرمایه از درآمد ملی در اوایل قرن بیست و یکم تنها کمی کمتر از قرن هجدهم یا نوزدهم است.

رشد کند نقش سرمایه را تقویت می‌کند. اهمیت سرمایه در کشورهای ثروتمند امروزی عمدتاً به دلیل کند شدن رشد جمعیت و بهره‌وری و همچنین رژیم‌های سیاسی است که به نفع سرمایه خصوصی عمل می‌کنند.

5. معکوس شدن منحنی کازنتس: افزایش نابرابری در قرن بیست و یکم

نظریه جادویی منحنی کازنتس عمدتاً به دلایل نادرست شکل گرفته و پایه‌های تجربی آن به شدت ضعیف بوده است.

دیدگاه خوشبینانه کازنتس. سایمون کازنتس نظریه‌پردازی کرد که نابرابری درآمد به‌طور خودکار در مراحل پیشرفته توسعه سرمایه‌داری کاهش می‌یابد، نظریه‌ای که با "ترنت گلواریوز" پس از جنگ جهانی دوم هم‌راستا بود.

منحنی U شکل. نابرابری درآمد از دهه 1970 به‌طور قابل توجهی در کشورهای ثروتمند افزایش یافته است، به‌ویژه در ایالات متحده، که نظریه کازنتس را به چالش می‌کشد. این بازگشت نابرابری منعکس‌کننده‌ی تغییرات سیاسی، به‌ویژه در مالیات و مالی است.

فرآیندهای واگرایی متمایز. منحنی U شکل نمایانگر دو پدیده متمایز است:

  • انفجار درآمدهای بسیار بالا از کار، به‌ویژه در میان مدیران ارشد
  • انباشت و تمرکز ثروت در زمان رشد ضعیف و بازده بالای سرمایه

6. دولت اجتماعی: نوآوری قرن بیستم تحت تهدید

کاهش نابرابری که در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته بین سال‌های 1910 تا 1950 رخ داد، عمدتاً نتیجه جنگ و سیاست‌های اتخاذ شده برای مقابله با شوک‌های جنگ بود.

ظهور دولت اجتماعی. قرن بیستم شاهد ظهور دولت اجتماعی بود که با افزایش مداخله دولت در اقتصاد و ارائه خدمات اجتماعی مانند آموزش، بهداشت و مستمری‌ها مشخص می‌شود.

تأثیر جنگ بر دولت اجتماعی. جنگ‌های جهانی و رکود بزرگ منجر به ایجاد سیاست‌های جدید نظارتی و مالیاتی شد که سهم سرمایه از درآمد را کاهش داد و راه را برای دولت اجتماعی هموار کرد.

چالش‌ها برای دولت اجتماعی. از دهه 1980، دولت اجتماعی با چالش‌هایی از سوی جهانی‌سازی مالی، مقررات‌زدایی و تغییرات سیاسی مواجه شده است که به سوالاتی درباره‌ی پایداری و کارایی آن در قرن بیست و یکم منجر شده است.

7. مالیات پیشرفته: ابزاری برای تنظیم، نه فقط درآمد

مالیات نه تنها راهی برای الزام همه شهروندان به مشارکت در تأمین مالی هزینه‌های عمومی و پروژه‌ها است... بلکه برای ایجاد طبقه‌بندی‌ها و ترویج دانش و همچنین شفافیت دموکراتیک نیز مفید است.

نقش دوگانه مالیات. مالیات نه تنها برای تأمین هزینه‌های عمومی بلکه برای ترویج دانش، شفافیت دموکراتیک و عدالت اجتماعی نیز عمل می‌کند.

تأثیر تاریخی مالیات پیشرفته. مالیات بر درآمد پیشرفته، یک نوآوری عمده در قرن بیستم، نقش کلیدی در کاهش نابرابری ایفا کرد. با این حال، اکنون با تهدیدهایی از سوی رقابت مالیاتی بین‌المللی و عدم درک واضح از مبانی آن مواجه است.

بازنگری در مالیات پیشرفته. مالیات پیشرفته بر سرمایه برای تنظیم سرمایه‌داری پاتریمونیالی جهانی، ترویج منافع عمومی و حفظ باز بودن اقتصادی ضروری است.

8. عدم تعادل ثروت جهانی: بحرانی در حال ظهور؟

آیا جهان در سال 2050 یا 2100 متعلق به بازرگانان، مدیران ارشد و ثروتمندان خواهد بود، یا اینکه به کشورهای تولیدکننده نفت یا بانک چین تعلق خواهد داشت؟

ابعاد نابرابری جهانی. نابرابری جهانی از مناطقی با درآمد سرانه 150-250 یورو در ماه تا مناطقی با 2,500-3,000 یورو در ماه متغیر است که نشان‌دهنده‌ی تفاوت‌های وسیع است.

قدرت اقتصادی در حال تغییر. از سال 1900 تا 1980، اروپا و آمریکا بر تولید جهانی تسلط داشتند، اما سهم آن‌ها از آن زمان کاهش یافته و آسیا، به‌ویژه چین، به‌طور فزاینده‌ای در حال ظهور است.

سوال مالکیت. تمرکز ثروت نگرانی‌هایی را درباره‌ی اینکه در آینده چه کسی مالک جهان خواهد بود، ایجاد می‌کند، خواه بازرگانان، مدیران ارشد، کشورهای تولیدکننده نفت یا مؤسسات مالی باشند.

9. توهم شایسته‌سالاری: ارث هنوز هم مهم است

نابرابری لزوماً بد نیست: سوال کلیدی این است که آیا توجیه‌پذیر است و آیا دلایلی برای آن وجود دارد.

نقش پایدار ارث. با وجود باورها به شایسته‌سالاری، ثروت به ارث رسیده همچنان عاملی مهم در انباشت ثروت، به‌ویژه در محیط‌های با رشد پایین است.

بازگشت ارث. کاهش احتمالی جمعیت و رشد اقتصادی در دهه‌های آینده، روند انباشت ثروت را نگران‌کننده‌تر می‌کند.

ارث در برابر شایسته‌سالاری. اهمیت نابرابری‌های ثروت بسته به اینکه آیا آن‌ها ناشی از ثروت به ارث رسیده یا پس‌اندازها هستند، متفاوت است و بر ساختار نابرابری و سیستم‌های توجیه تأثیر می‌گذارد.

10. نیاز به شفافیت اقتصادی و مالی

بحث‌های فکری و سیاسی درباره‌ی توزیع ثروت مدت‌هاست که بر پایه‌ی پیش‌داوری‌های فراوان و کمبود واقعیت‌ها استوار بوده است.

تحلیل مبتنی بر داده. بحث‌های فکری و سیاسی درباره‌ی توزیع ثروت باید بر اساس تحقیقات سیستماتیک و روش‌مند، با استفاده از منابع، روش‌ها و مفاهیم به‌دقت تعریف شده باشد.

شفافیت به‌عنوان پیش‌نیاز. شفافیت مالی و به اشتراک‌گذاری اطلاعات برای تنظیم مؤثر سیستم مالی جهانی و ترویج حکمرانی دموکراتیک ضروری است.

نقش حساب‌های ملی. حساب‌های ملی یک ساخت اجتماعی هستند که نگرانی‌های دوره‌ای را که در آن‌ها شکل گرفته‌اند منعکس می‌کنند و باید با احتیاط و با روح انتقادی مورد استفاده قرار گیرند.

آخرین به‌روزرسانی::

FAQ

What's Capital in the Twenty-First Century about?

  • Focus on Inequality: The book examines the dynamics of wealth and income inequality over the last three centuries, particularly in developed countries.
  • Historical Analysis: Piketty provides a comprehensive historical analysis, highlighting how wealth distribution has evolved, especially in Europe and the United States.
  • Key Concepts: It introduces critical concepts such as the capital/income ratio and the relationship between the rate of return on capital (r) and economic growth (g).

Why should I read Capital in the Twenty-First Century?

  • Timely and Relevant: The book addresses contemporary issues of wealth inequality and economic disparity, making it highly relevant in today's socio-economic climate.
  • Extensive Research: Piketty's work is based on fifteen years of research and extensive historical data, providing a well-rounded perspective on capital and income dynamics.
  • Influential Ideas: It has sparked significant debate among economists, policymakers, and the public regarding the future of capitalism and inequality.

What are the key takeaways of Capital in the Twenty-First Century?

  • Inequality is Persistent: Piketty argues that inequality is a fundamental characteristic of capitalism, especially when the return on capital outpaces economic growth.
  • Historical Context Matters: The book emphasizes the importance of historical data in understanding current economic conditions and predicting future trends.
  • Need for Regulation: Piketty advocates for policies that can help mitigate inequality, such as a global tax on wealth and reforms in taxation systems.

What are the best quotes from Capital in the Twenty-First Century and what do they mean?

  • "Social distinctions can be based only on common utility.": This highlights that social hierarchies should be justified by their contribution to the common good.
  • "When the rate of return on capital exceeds the rate of growth of output and income, capitalism automatically generates arbitrary and unsustainable inequalities.": Piketty warns that unchecked capitalism can lead to significant wealth disparities.
  • "The history of the distribution of wealth has always been deeply political.": This emphasizes that economic systems and wealth distribution are influenced by political decisions and power dynamics.

How does Piketty define capital in Capital in the Twenty-First Century?

  • Nonhuman Assets: Piketty defines capital as the total of nonhuman assets that can be owned and exchanged, excluding human capital.
  • Types of Capital: This includes real estate, financial assets, machinery, and intellectual property, all contributing to wealth generation.
  • Market Value: Capital is measured by its market value, which can fluctuate based on economic conditions and societal changes.

What is the capital/income ratio in Capital in the Twenty-First Century, and why is it important?

  • Definition: The capital/income ratio (β) is the total stock of capital divided by the annual flow of income, indicating how much capital exists relative to income generated.
  • Economic Implications: A higher capital/income ratio suggests a greater reliance on capital for income generation, which can lead to increased inequality.
  • Historical Trends: Piketty shows that this ratio has fluctuated significantly over time, reflecting changes in economic conditions and policies.

What does Piketty mean by the "first fundamental law of capitalism"?

  • Formula Explanation: The first fundamental law states that capital's share of income (α) is equal to the rate of return on capital (r) multiplied by the capital/income ratio (β): α = r × β.
  • Accounting Identity: This relationship is a tautological accounting identity that holds true across all societies and periods.
  • Implications for Inequality: Understanding this law helps analyze how changes in the rate of return and capital accumulation affect income distribution.

How does Capital in the Twenty-First Century address the issue of public debt?

  • Historical Context: Piketty discusses how public debt levels rose significantly during the two world wars and how inflation helped reduce these debts postwar.
  • Public vs. Private Wealth: He emphasizes that public wealth has historically been much lower than private wealth, with public debt often exceeding public assets.
  • Policy Implications: The book suggests that managing public debt effectively is crucial for ensuring economic stability and addressing inequality.

How does Piketty's analysis of historical data inform his conclusions in Capital in the Twenty-First Century?

  • Long-term Perspective: Piketty uses extensive historical data to illustrate trends in wealth and income distribution, showing that current inequalities have deep historical roots.
  • Comparative Analysis: By comparing different countries and time periods, he highlights how various economic and political systems have influenced wealth distribution.
  • Lessons for the Future: The historical context provides insights into potential future trends and the importance of policy interventions to address inequality.

What are the implications of Piketty's findings for modern capitalism?

  • Need for Regulation: Piketty argues that without intervention, capitalism is likely to lead to increasing inequality, undermining democratic values and social cohesion.
  • Global Tax on Capital: He proposes a progressive global tax on wealth as a potential solution to address the disparities created by capital accumulation.
  • Rethinking Economic Policies: The book calls for a reevaluation of current economic policies and tax systems to ensure a more equitable distribution of wealth and income.

How does Piketty propose to combat inequality in Capital in the Twenty-First Century?

  • Progressive Tax on Capital: Piketty advocates for a global tax on wealth to address growing disparities and ensure a fairer distribution of resources.
  • International Cooperation: He emphasizes the need for countries to work together to implement such a tax effectively, as wealth is often held in offshore accounts.
  • Reforming Democratic Institutions: Piketty argues that reforms in democratic institutions are necessary to regain control over capitalism and address structural causes of inequality.

How does Capital in the Twenty-First Century relate to current economic issues?

  • Relevance to Modern Inequality: The book provides a framework for understanding current trends in wealth and income inequality, making it highly relevant to contemporary discussions.
  • Policy Implications: Piketty's recommendations for progressive taxation and wealth redistribution resonate with current debates on economic policy and social justice.
  • Global Perspective: The book's analysis extends beyond national borders, addressing the global nature of wealth inequality and the need for international solutions.

نقد و بررسی

4.06 از 5
میانگین از 33k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. بسیاری از منتقدان به تحلیل جامع داده‌های آن در زمینه نابرابری ثروت و زمینه تاریخی آن اشاره کرده و آن را ستایش می‌کنند. اما برخی از منتقدان بر این باورند که این کتاب مسائل اقتصادی پیچیده را بیش از حد ساده‌سازی کرده و راه‌حل‌های غیرواقعی را پیشنهاد می‌دهد. خوانندگان از سبک نوشتاری واضح پیکتی و استفاده او از ارجاعات ادبی قدردانی می‌کنند، اما برخی دیگر کتاب را سنگین و تکراری می‌یابند. در حالی که برخی آن را به عنوان یک اثر نوآورانه می‌نگرند، دیگران آن را در فرضیات و پیش‌بینی‌هایش دارای نقص می‌دانند. این کتاب بحث‌های قابل توجهی را در مورد نابرابری اقتصادی و پاسخ‌های سیاستی ممکن به راه انداخته است.

درباره نویسنده

توماس پیکتی یک اقتصاددان فرانسوی است که به خاطر کارهایش در زمینه نابرابری ثروت و درآمد شناخته می‌شود. او در سال 1350 به دنیا آمد و در 22 سالگی مدرک دکترای خود را دریافت کرد و در مؤسسات معتبری همچون MIT، CNRS و EHESS مشغول به کار بوده است. پیکتی در حال حاضر مدیر مطالعات در EHESS و استاد در مدرسه اقتصاد پاریس است که در تأسیس آن نقش داشته است. کتاب پرفروش او، «سرمایه در قرن بیست و یکم»، استدلال می‌کند که نابرابری ثروت با افزایش بازده سرمایه نسبت به رشد اقتصادی بیشتر خواهد شد. پیکتی برای حل این مشکل، پیشنهاد یک مالیات جهانی بر ثروت را مطرح می‌کند. او جوایز متعددی دریافت کرده و در سیاست‌های فرانسه نیز فعال بوده و به نامزدهای حزب سوسیالیست مشاوره داده است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Get personalized suggestions
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Apr 24,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Appearance
Loading...
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →