نکات کلیدی
1. سیستم مالی مدرن بر چهار نوع پول بنا شده است
به کیف پول خود نگاه کنید و به روز خود فکر کنید—چقدر ارز با خود حمل میکنید و استفاده میکنید؟
چهار نوع پول. سیستم مالی مدرن بر چهار نوع اصلی پول تکیه دارد:
- ذخایر بانک مرکزی: پول ویژهای که توسط فدرال رزرو صادر میشود و فقط توسط بانکهای تجاری نگهداری میشود
- سپردههای بانکی: توسط بانکهای تجاری ایجاد میشود و شکل اصلی پولی است که توسط عموم استفاده میشود
- اوراق قرضه دولتی: اوراق بهاداری که توسط دولت صادر میشود و به عنوان پول بهرهدار عمل میکند
- ارز فیات: پول نقد فیزیکی که توسط دولت صادر میشود
این اشکال پول در یک سیستم مالی کارآمد به هم متصل و قابل تبدیل آزادانه هستند. سپردههای بانکی، که رایجترین شکل برای عموم است، اساساً بدهیهای بانکی هستند، در حالی که ذخایر بانک مرکزی بدهیهای فدرال رزرو به بانکهای تجاری هستند. اوراق قرضه به عنوان شکلی از پول برای سرمایهگذاران بزرگ عمل میکند و ارزش امنی با بهره ارائه میدهد.
2. بانکهای تجاری و بانکهای سایه بیشتر پول در گردش را ایجاد میکنند
یک بانک تجاری نوع خاصی از کسبوکار است که مجوز ایجاد پول را از دولت دارد.
فرآیند ایجاد پول. بانکهای تجاری پول را زمانی ایجاد میکنند که وام میدهند یا دارایی میخرند، برخلاف تصور عمومی که آنها سپردههای موجود را وام میدهند. این فرآیند بدون دخالت مستقیم بانک مرکزی، عرضه پول را افزایش میدهد. بانکهای سایه، که مؤسسات مالی غیر بانکی هستند، نیز در فعالیتهای مشابه بانکی شرکت میکنند و ابزارهای شبیه پول ایجاد میکنند.
ایجاد پول توسط بانکهای تجاری:
- وام دادن یا خرید یک دارایی
- ایجاد سپرده معادل در حساب وامگیرنده
- پول جدید زمانی وارد گردش میشود که وامگیرنده وام را خرج کند
ایجاد پول توسط بانکهای سایه:
- قرض گرفتن کوتاهمدت برای سرمایهگذاری در داراییهای بلندمدت
- ایجاد ابزارهای شبیه پول (مانند سهام صندوق بازار پول)
- افزایش نقدینگی در سیستم مالی
توانایی بانکها در ایجاد پول با ملاحظات سودآوری و مقررات، مانند الزامات سرمایه و نسبتهای ذخیره، محدود میشود.
3. سیستم مالی جهانی به شدت به دلار آمریکا متکی است
یورودلارها دلارهای آمریکایی هستند که خارج از ایالات متحده نگهداری میشوند.
سلطه دلار. دلار آمریکا نقش مرکزی در سیستم مالی جهانی ایفا میکند و فراتر از مرزهای ایالات متحده گسترش مییابد. این سلطه در موارد زیر مشهود است:
- تجارت بینالمللی: حدود 50٪ از تجارت جهانی به دلار فاکتور میشود
- ذخایر ارز خارجی: تقریباً 60٪ از ذخایر ارز خارجی جهانی به دلار نگهداری میشود
- بازار دلار خارج از کشور: بازاری گسترده برای معاملات به دلار خارج از ایالات متحده
استفاده گسترده از دلار به ایالات متحده قدرت اقتصادی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی میدهد. این امکان را به ایالات متحده میدهد که با قطع دسترسی به سیستم مالی دلاری، تحریمهای مؤثری اعمال کند. با این حال، این همچنین به این معنی است که سیاستهای فدرال رزرو تأثیرات جهانی گستردهای دارد و عملاً آن را در زمان بحرانها به بانک مرکزی جهان تبدیل میکند.
4. فدرال رزرو نرخهای بهره کوتاهمدت را کنترل میکند و بر نرخهای بلندمدت تأثیر میگذارد
فدرال رزرو نرخهای بهره کوتاهمدت را از طریق کنترل خود بر نرخهای بهره شبانه کنترل میکند.
ابزارهای نرخ بهره فدرال رزرو. فدرال رزرو از چندین ابزار برای مدیریت نرخهای بهره استفاده میکند:
کنترل نرخ کوتاهمدت:
- هدف نرخ وجوه فدرال
- بهره بر ذخایر اضافی
- تسهیلات بازخرید معکوس شبانه
تأثیر بر نرخ بلندمدت:
- راهنمایی آیندهنگر
- تسهیل کمی
- کنترل منحنی بازده (ابزار احتمالی آینده)
کنترل فدرال رزرو بر نرخهای کوتاهمدت به آن اجازه میدهد تا بر نرخهای بلندمدت تأثیر بگذارد، زیرا شرکتکنندگان بازار از نرخ شبانه به عنوان مرجع برای قیمتگذاری وامهای بلندمدت استفاده میکنند. با این حال، نرخهای بلندمدت نیز تحت تأثیر انتظارات بازار از شرایط اقتصادی آینده و تورم قرار میگیرند.
5. بازارهای سرمایه امکان تخصیص کارآمد پول موجود را فراهم میکنند
به جای ایجاد پول سپرده بانکی بیشتر، بازارهای سرمایه بدهی امکان استفاده کارآمدتر از پول سپرده بانکی موجود را فراهم میکنند.
عملکردهای بازار سرمایه. بازارهای سرمایه، شامل بازارهای سهام و بدهی، عملکردهای حیاتی در سیستم مالی دارند:
- تخصیص کارآمد: به دارندگان سپردههای بانکی اجازه میدهد به طور مستقیم به وامگیرندگان غیر بانکی وام دهند
- کشف قیمت: اطلاعاتی درباره ارزش داراییها و شرکتها ارائه میدهد
- انتقال ریسک: به سرمایهگذاران امکان میدهد پرتفوی خود را متنوع کنند و ریسکها را پوشش دهند
بازارهای سهام:
- بازارهای عمومی: سهام معامله شده در بورسها
- سرمایهگذاری خصوصی: سرمایهگذاری در شرکتهای غیر عمومی
بازارهای بدهی:
- اوراق قرضه شرکتی
- اوراق بهادار دولتی
- اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن
بازارهای سرمایه سیستم بانکی را با ارائه منابع تأمین مالی جایگزین و فرصتهای سرمایهگذاری تکمیل میکنند و به کارایی کلی سیستم مالی کمک میکنند.
6. بحرانهای مالی اغلب از شکست در بازارهای پول ناشی میشوند
هنگامی که بازارهای پول شکست میخورند، آن نهادها نمیتوانند بدهی کوتاهمدت خود را تمدید کنند و مجبور به فروش داراییهای خود برای بازپرداخت وامها میشوند.
پویایی بحران. بازارهای پول، که تسهیلکننده وامدهی و وامگیری کوتاهمدت هستند، برای عملکرد روزانه سیستم مالی حیاتی هستند. شکست در این بازارها میتواند به سرعت به بحرانهای مالی گستردهتر منجر شود:
- فشار نقدینگی: وامدهندگان تمایلی به تمدید وامهای کوتاهمدت ندارند
- فروش اجباری داراییها: وامگیرندگان باید داراییها را برای بازپرداخت وامها بفروشند، اغلب با قیمتهای آتشفروشی
- سرایت: کاهش قیمت در یک کلاس دارایی به دیگران گسترش مییابد و یک حلقه بازخورد منفی ایجاد میکند
نمونههایی از شکست بازارهای پول که به بحرانها منجر شدهاند شامل:
- بحران مالی 2008: انجماد بازار بازخرید و بازار وامدهی بینبانکی
- پانیک کووید-19 در سال 2020: فشار در بازارهای کاغذ تجاری و اوراق قرضه شهرداری
این رویدادها اهمیت بازارهای پولی کارآمد برای ثبات مالی را برجسته میکنند.
7. فدرال رزرو نقش خود را به عنوان وامدهنده آخرین راه گسترش داده است
فدرال رزرو با گسترش گسترده همتایان وامدهی خود برای شامل بخشهای کلیدی بانکداری سایه به بحران پاسخ داد.
حمایت گسترشیافته فدرال رزرو. از زمان بحران مالی 2008، فدرال رزرو نقش خود را به عنوان وامدهنده آخرین راه به طور قابل توجهی گسترش داده است:
نقش سنتی:
- وامدهی به بانکهای تجاری از طریق پنجره تخفیف
نقش گسترشیافته:
- حمایت از بانکهای سایه (مانند دلالان اولیه، صندوقهای بازار پول)
- وامدهی به بانکهای مرکزی خارجی از طریق خطوط مبادله
- حمایت مستقیم از کسبوکارها و بازارهای خاص (مانند خرید اوراق قرضه شرکتی)
این گسترش بازتابدهنده طبیعت در حال تغییر سیستم مالی است، جایی که نهادهای غیر بانکی نقش فزایندهای ایفا میکنند. با ارائه نقدینگی به طیف وسیعتری از مؤسسات، فدرال رزرو هدف دارد ثبات مالی را حفظ کند و از بحرانهای سیستمیک جلوگیری کند. با این حال، این نقش گسترشیافته همچنین سوالاتی درباره خطر اخلاقی و محدودیتهای مناسب مداخله بانک مرکزی را مطرح میکند.
8. ارتباطات بانک مرکزی برای هدایت انتظارات بازار حیاتی است
به یاد داشته باشید، فدرال رزرو در عصر مدرن نمیخواهد بازار را بیش از حد شگفتزده کند زیرا از نوسانات در قیمت داراییهای مالی خوشش نمیآید.
کانالهای ارتباطی فدرال رزرو. فدرال رزرو از ابزارهای ارتباطی مختلفی برای هدایت انتظارات بازار و اجرای سیاست پولی استفاده میکند:
- بیانیههای کمیته بازار آزاد فدرال
- کنفرانسهای مطبوعاتی
- صورتجلسات جلسات کمیته بازار آزاد فدرال
- پیشبینیهای اقتصادی ("نمودار نقطهای")
- سخنرانیهای مقامات فدرال رزرو
- شهادتهای کنگره
ارتباطات مؤثر به فدرال رزرو کمک میکند:
- مدیریت انتظارات بازار
- کاهش نوسانات بازار مالی
- افزایش اثربخشی سیاست
با بیان واضح دیدگاههای خود درباره اقتصاد و اقدامات سیاستی آینده، فدرال رزرو میتواند بر نرخهای بهره بلندمدت و شرایط مالی تأثیر بگذارد بدون اینکه لزوماً نرخ سیاستی خود را تغییر دهد.
9. تسهیل کمی و راهنمایی آیندهنگر اکنون ابزارهای استاندارد سیاست پولی هستند
هم راهنمایی آیندهنگر و هم تسهیل کمی پس از بیش از یک دهه استفاده از ابزارهای غیرمتعارف به بخشهای متعارف جعبهابزار فدرال رزرو تبدیل شدهاند.
ابزارهای جدید سیاست پولی. در پاسخ به چالشهای حد صفر پایین نرخهای بهره، بانکهای مرکزی ابزارهای سیاستی جدیدی را اتخاذ کردهاند:
تسهیل کمی (QE):
- خریدهای گسترده دارایی، عمدتاً اوراق قرضه دولتی
- هدف کاهش نرخهای بهره بلندمدت و افزایش عرضه پول
راهنمایی آیندهنگر:
- ارتباط صریح درباره نیتهای سیاستی آینده
- میتواند مبتنی بر زمان یا مبتنی بر نتیجه باشد
این ابزارها به بانکهای مرکزی اجازه میدهند تا حتی زمانی که نرخهای بهره کوتاهمدت نزدیک به صفر هستند، بر شرایط مالی تأثیر بگذارند و اقتصاد را تحریک کنند. در حالی که در ابتدا بحثبرانگیز بودند، آنها به عمل استاندارد برای بانکهای مرکزی بزرگ در سراسر جهان تبدیل شدهاند.
10. اثربخشی کاهش نرخهای بهره برای تحریک رشد اقتصادی قابل بحث است
حتی بدون فدرال رزرو، نرخهای بهره همچنان از چرخه کسبوکار پیروی میکنند.
نرخهای بهره و رشد. رابطه بین نرخهای بهره و رشد اقتصادی پیچیده و احتمالاً سوءتفاهم شده است:
حکمت متعارف:
- نرخهای پایینتر وامگیری و هزینهکرد را تحریک میکنند
- نرخهای بالاتر اقتصاد داغ را خنک میکنند
استدلالهای مخالف:
- نرخهای بهره و رشد در دادههای تاریخی به طور مثبت همبسته هستند
- نرخهای فوقالعاده پایین ممکن است بازده کاهشی یا اثرات منفی داشته باشند
مسائل احتمالی با نرخهای پایین:
- کاهش سودآوری بانکها
- تورم قیمت دارایی بدون رشد اقتصادی متناسب
- تشویق به ریسکپذیری بیش از حد
در حالی که کاهش نرخهای بهره همچنان ابزار اصلی برای بانکهای مرکزی است، اثربخشی آن در تحریک رشد اقتصادی واقعی، به ویژه در محیط نرخ پایین، به طور فزایندهای مورد سوال قرار میگیرد. این منجر به بحثهایی درباره نیاز به رویکردهای سیاستی جایگزین، مانند تحریک مالی یا اصلاحات ساختاری شده است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بانکداری مرکزی 101 به خاطر توضیحات واضحش در مورد مفاهیم پیچیده مالی، به ویژه در زمینهی فدرال رزرو ایالات متحده، مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از دیدگاه داخلی نویسنده و دسترسی آسان کتاب برای افرادی که دارای دانش مالی نسبی هستند، قدردانی میکنند. بسیاری آن را خواندنی ضروری برای درک سیستمهای پولی مدرن میدانند. در حالی که برخی به تمرکز زیاد آن بر روی ایالات متحده و پیچیدگیهای گاه و بیگاه اشاره میکنند، اما بیشتر افراد آن را منبعی ارزشمند برای روشن کردن عملیات بانکداری مرکزی، مکانیزمهای بازار و سیاستهای اقتصادی مییابند.