نکات کلیدی
1. تحول وال استریت: از تحلیل به تعارض منافع
"آنچه که قبلاً یک تعارض بود، اکنون یک همافزایی است."
تکامل نقش تحلیلگر. در دهه 1980 و اوایل 1990، تحلیلگران تحقیقاتی وال استریت عمدتاً بر ارائه تحلیلهای عینی به سرمایهگذاران تمرکز داشتند. با این حال، با پیشرفت دهه 1990، نقش آنها بهطور چشمگیری تغییر کرد. تحلیلگران بهطور فزایندهای در فعالیتهای بانکداری سرمایهگذاری درگیر شدند و اغلب در معاملات شرکت کرده و از تحقیقات خود برای تأمین هزینههای بانکی سودآور برای شرکتهای خود استفاده کردند.
ظهور تعارض. این تغییر منجر به بروز تعارضات قابل توجهی شد:
- تحلیلگران تحت فشار قرار گرفتند تا ارزیابیهای مثبتی به شرکتهایی که مشتریان بانکداری سرمایهگذاری بودند، ارائه دهند.
- تحقیق به ابزاری برای جذب و حفظ کسبوکار بانکی تبدیل شد.
- تحلیل عینی به حاشیه رفت و تولید درآمد در اولویت قرار گرفت.
خط بین تحقیق و بانکداری سرمایهگذاری مبهم شد و به وضعیتی منجر گردید که نظرات تحلیلگران غالباً تحت تأثیر عواملی غیر از شایستگیهای شرکتهایی که پوشش میدادند، قرار میگرفت.
2. ظهور تلکام و تولد حباب اینترنت
"همه چیز قابل بحث بود و ما ساعتها بحث کردیم تا تأثیرات سرمایهگذاری این دنیای جدید را تعیین کنیم."
انفجار بخش تلکام. دهه 1990 شاهد رونق بیسابقهای در صنعت ارتباطات بود که ناشی از:
- آزادسازی بازار تلکام
- پیشرفتهای سریع فناوری
- ظهور اینترنت و ارتباطات موبایل
این رشد سرمایهگذاریهای عظیمی را جذب کرد و منجر به موجی از ادغامها، خریدها و عرضههای عمومی اولیه (IPO) در این بخش شد.
هیجان اینترنت. با پیشرفت دهه، اینترنت به کانون هیجان سرمایهگذاران تبدیل شد. ادعاهای رشد نمایی در ترافیک اینترنت و تقاضای پهنای باند حبابی سفتهبازانه را ایجاد کرد:
- تحلیلگران و مدیران ادعا کردند که ترافیک اینترنت هر 100 روز دو برابر میشود.
- شرکتهای جدید با مدلهای کسبوکار اثباتنشده، ارزشگذاریهای نجومی دریافت کردند.
- معیارهای سنتی ارزشگذاری غالباً به نفع تفکر "اقتصاد جدید" کنار گذاشته شد.
این محیط فشار زیادی بر تحلیلگران وارد کرد تا خوشبین باشند و به سقوط نهایی داتکام و فروپاشی تلکام کمک کرد.
3. جک گربمن: نماد تعارضات تحلیلگران
"جک پرانرژیترین، خوشبینترین و قابل مشاهدهترین حامی صنعت ما بود، گروهی که روزگاری خوابآلود بود و ناگهان داغ و پر از پول شد."
صعود به شهرت. جک گربمن در اواخر دهه 1990 و اوایل 2000 به تأثیرگذارترین تحلیلگر ارتباطات در وال استریت تبدیل شد. قدرت او ناشی از:
- روابط نزدیک با مدیران تلکام، بهویژه برنی اببرز از ورلدکام
- ترویج تهاجمی برخی سهام و شرکتها
- توانایی او در حرکت دادن بازارها با توصیههایش
مبهم شدن خطوط اخلاقی. رویکرد گربمن نماد تعارضات منافع در صنعت بود:
- او بهطور علنی دربارهی مشارکتش در معاملات بانکداری سرمایهگذاری صحبت میکرد.
- او بهطور مکرر اطلاعات داخلی دریافت کرده و بر اساس آن عمل میکرد.
- تحقیقات او غالباً به نفع مشتریان بانکی شرکتش به جای سرمایهگذاران به نظر میرسید.
رفتار گربمن، هرچند افراطی، نشانهای از مسائل گستردهتر در صنعت بود و نیاز به اصلاحات نظارتی را برجسته کرد.
4. فریب ورلدکام و خطرات اطلاعات داخلی
"ما وقت نداریم. اگر او کاری غیر اخلاقی کرده باشد، باید آن را در این تماس در زمان پرسش و پاسخ افشا کنم."
دستکاری اطلاعات. ورلدکام، به رهبری مدیرعامل برنی اببرز و CFO اسکات سالیوان، در الگوی رفتاری فریبکارانه درگیر شد:
- افشای انتخابی اطلاعات به تحلیلگران مورد علاقه
- به تدریج کاهش پیشبینیها برای مدیریت انتظارات بازار
- در نهایت متوسل شدن به تقلب آشکار برای برآورده کردن انتظارات وال استریت
مزایای اطلاعات داخلی. این رفتار میدان نابرابری در بازار ایجاد کرد:
- برخی تحلیلگران، بهویژه جک گربمن، غالباً به اطلاعاتی قبل از افشای عمومی دسترسی داشتند.
- این اطلاعات داخلی به برخی سرمایهگذاران اجازه میداد تا به هزینه دیگران سود ببرند.
- برای تحلیلگران بدون دسترسی به اطلاعات داخلی، ارزیابی دقیق شرکت بهطور فزایندهای دشوار شد.
مورد ورلدکام خطرات وابستگی به راهنماییهای شرکتی و اهمیت تحلیل و تأیید مستقل را نشان داد.
5. قدرت رتبهبندیهای سرمایهگذاران نهادی
"برای درک رتبهبندیهای I.I. باید بفهمید که واقعاً چه چیزی یک تحلیلگر وال استریت را در دهه 1990 ساخته است."
اهمیت رتبهبندی. رتبهبندیهای سالانه تحلیلگران مجله سرمایهگذار نهادی (I.I.) به یک معیار حیاتی در صنعت تبدیل شد:
- تعیینکنندهی جبران خسارت و امنیت شغلی تحلیلگران
- تأثیرگذار بر اینکه کدام شرکتها قراردادهای بانکداری سرمایهگذاری را برنده میشوند
- تأثیرگذار بر چگونگی جدی گرفتن شرکتها از تحلیلگران فردی
مشوقهای معیوب. اهمیت این رتبهبندیها انگیزههای مشکلسازی ایجاد کرد:
- تحلیلگران بر روی راضی کردن مشتریان نهادی تمرکز کردند به جای ارائه تحقیقات دقیق.
- آنها زمان زیادی را صرف خدمات مشتری و بازاریابی کردند به جای تحلیل.
- برخی به شیوههای مشکوکی برای کسب برتری در رتبهبندیها متوسل شدند.
نفوذ بیش از حد این رتبهبندیها به کاهش کیفیت و استقلال تحقیقات در وال استریت کمک کرد.
6. سقوط داتکام و تأثیر آن بر تلکام
"چه قطعهای شگفتانگیز از خودفریبی. هیچکس متوجه نشده بود، اما بخش ما به سمت فروپاشی میرفت که سقوط داتکام را به یک تصادف جزئی تبدیل میکرد."
ترکیدن حباب. سقوط داتکام که از سال 2000 آغاز شد، پایان حباب اینترنت را رقم زد:
- بسیاری از شرکتهای اینترنتی تازهوارد به سرعت ورشکست شدند.
- میلیاردها دلار ارزش بازار تقریباً در یک شب ناپدید شد.
- روانشناسی سرمایهگذاران بهطور چشمگیری از خوشبینی به بدبینی تغییر کرد.
پیامدهای تلکام. در حالی که در ابتدا بهعنوان بخشی جدا از سقوط داتکام دیده میشد، بخش تلکام به زودی دچار مشکلات شد:
- مازاد ظرفیت در صنعت به وضوح نمایان شد.
- بسیاری از استارتاپهای تلکام که به شدت بدهکار بودند، شروع به شکست کردند.
- حتی بازیگران معتبر مانند ورلدکام و گلوبال کراسینگ با مشکلات جدی مواجه شدند.
پیوندهای متقابل بین بخشهای اینترنت و تلکام به وضوح نمایان شد و منجر به سقوطی وسیعتر و عمیقتر از آنچه بسیاری پیشبینی کرده بودند، گردید.
7. ناکامیهای نظارتی و نیاز به اصلاحات در تحقیقات وال استریت
"کمیسیون بورس و اوراق بهادار آرام آرتور لوویت به نظر نمیرسید که توجهی داشته باشد."
کوتاهیهای نظارتی. با وجود شواهد فزایندهای از تعارضات منافع و شیوههای مشکوک، نهادهای نظارتی به کندی عمل کردند:
- "نامه عدم اقدام" SEC بهطور ناخواسته تعارضات را بدتر کرد و به تحلیلگران اجازه داد تا درباره معاملاتی که شرکتهایشان در آن درگیر بودند، اظهار نظر کنند.
- قوانین موجود بهخوبی اجرا نمیشدند یا دارای خلأهایی بودند.
- نهادهای نظارتی به نظر میرسیدند که برای دینامیکهای به سرعت در حال تغییر صنعت آماده نیستند.
فراخوان برای اصلاحات. رسواییها و سقوط بازار نیاز به تغییرات اساسی را برجسته کرد:
- جدایی بیشتر بین تحقیق و بانکداری سرمایهگذاری
- بهبود افشای تعارضات منافع
- اجرای سختگیرانه قوانین موجود
- قوانین جدید برای حفظ یکپارچگی تحقیق
این رویدادها در نهایت منجر به اصلاحات نظارتی شد، از جمله توافقات تحقیقاتی جهانی و قانون ساربینز-آکسلی، که هدف آن بازگرداندن اعتماد سرمایهگذاران و بهبود کیفیت و استقلال تحقیقات وال استریت بود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب اعترافات یک تحلیلگر وال استریت نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۸۶ از ۵ است. خوانندگان از دیدگاه درونی آن نسبت به شیوههای وال استریت و چرخه رونق و رکود صنعت مخابرات قدردانی میکنند. بسیاری آن را روشنگر در زمینهی دستکاری بازار سهام و تضاد منافع میدانند. برخی به توجیهات خود نویسنده و محتوای تحلیلی فشرده انتقاد میکنند. این کتاب به خاطر داستانگویی جذابش ستایش میشود، اما به خاطر تکرار و تمرکز بیش از حد بر رقابت نویسنده با جک گربمن مورد انتقاد قرار میگیرد. بهطور کلی، خوانندگان به بینشهای آن دربارهی کارکردهای درونی وال استریت و درسهایی که برای سرمایهگذاران فردی دارد، ارزش میدهند.
Similar Books








