نکات کلیدی
1. آموزش پاسخگو به فرهنگ: پل زدن بر شکاف دستاوردها
آموزش پاسخگو به فرهنگ ابزاری قدرتمند است که به یادگیرندگان وابسته کمک میکند تا مهارتهای شناختی برای تفکر سطح بالا را توسعه دهند.
پرداختن به شکاف دستاوردها نیازمند رویکردی دوگانه است: کمک به یادگیرندگان وابسته برای توسعه مهارتهای تفکر پیچیده و افزایش ظرفیت معلمان برای حمایت از این توسعه. آموزش پاسخگو به فرهنگ (CRT) فراتر از ارجاعات سطحی فرهنگی میرود و بر استفاده از دانش و فرآیندهای فرهنگی دانشآموزان برای پشتیبانی از یادگیری تمرکز دارد.
اجزای کلیدی CRT شامل:
- تأکید بر جهتگیری جمعی
- ایجاد روابط قوی
- ارائه پشتیبانی شناختی
- پرورش آگاهی اجتماعی انتقادی
با اجرای استراتژیهای CRT، معلمان میتوانند به دانشآموزان از پیشینههای متنوع کمک کنند تا اطلاعات جدید را به دانش موجود خود متصل کنند، اطلاعات را به طور مؤثرتری پردازش کنند و مهارتهای لازم برای یادگیری مستقل را توسعه دهند.
2. درک تأثیر عمیق فرهنگ بر یادگیری
فرهنگ، به نظر میرسد، راهی است که هر مغز برای درک جهان استفاده میکند.
فرهنگ به عنوان نرمافزار مغز: فرهنگ در سه سطح عمل میکند - سطحی، کمعمق و عمیق. سطح عمیق، شامل دانش ضمنی و فرضیات ناخودآگاه، نحوه یادگیری اطلاعات جدید را کنترل میکند. این برنامهریزی فرهنگی عمیق مدلهای ذهنی یا طرحهایی ایجاد میکند که راهنمای درک ما از جهان هستند.
الگوهای فرهنگی برای در نظر گرفتن:
- جمعگرایی در مقابل فردگرایی
- سنتهای شفاهی در مقابل نوشتاری
درک این الگوها به معلمان کمک میکند تا کلاسهای متنوع را هدایت کنند و تجربیات یادگیری مؤثرتری طراحی کنند. علاوه بر این، شناخت زمینه اجتماعی-سیاسی که در آن آموزش رخ میدهد برای پرداختن به نابرابریهای سیستماتیک که بر دستاوردهای دانشآموزان تأثیر میگذارد، حیاتی است.
3. پردازش اطلاعات مغز و ارتباطات فرهنگی
پردازش عمل دریافت اطلاعات با قصد درک آن، ارتباط آن با آنچه که قبلاً میدانید و ذخیره آن به گونهای است که بتوانید به راحتی آن را بازیابی کنید.
مراحل پردازش مغز: مغز اطلاعات را در سه مرحله پردازش میکند: ورودی، بسط و کاربرد. آموزش پاسخگو به فرهنگ از این فرآیندهای طبیعی با استفاده از عناصر فرهنگی آشنا برای بهبود یادگیری بهره میبرد.
استراتژیهای کلیدی برای پردازش اطلاعات پاسخگو به فرهنگ:
- جرقه: مغز را با استفاده از محرکهای فرهنگی مرتبط به توجه وادار کنید
- بخشبندی: اطلاعات را در قطعات قابل مدیریت ارائه دهید
- جویدن: زمان و تکنیکهایی برای پردازش فعال فراهم کنید
- مرور: فرصتهایی برای کاربرد یادگیری جدید ارائه دهید
با تطبیق روشهای تدریس با مکانیسمهای طبیعی پردازش مغز و بهرهگیری از پیشینههای فرهنگی دانشآموزان، معلمان میتوانند به طور قابل توجهی نتایج یادگیری را بهبود بخشند.
4. ایجاد اعتماد و ارتباط در شراکت یادگیری
اعتماد بین معلمان و دانشآموزان چسب عاطفی است که روابط آموزشی را به هم پیوند میدهد.
پایه یادگیری: اعتماد و ارتباط برای ایجاد محیط یادگیری امن، به ویژه برای دانشآموزان فرهنگی و زبانی متنوع، ضروری است. وقتی دانشآموزان احساس ارتباط و ارزشمندی میکنند، مغز آنها اکسیتوسین، "هورمون پیوند"، را آزاد میکند که یادگیری را تسهیل میکند.
استراتژیهایی برای ایجاد اعتماد و ارتباط:
- تمرین گوش دادن فعال
- استفاده از "مولدهای اعتماد" مانند آسیبپذیری انتخابی
- اجرای تمرینهای تأیید و اعتبار
- ایجاد فرصتهایی برای تعاملات مثبت
با پرورش روابط قوی و مثبت، معلمان میتوانند محیطی ایجاد کنند که در آن دانشآموزان احساس امنیت کنند تا ریسکهای تحصیلی بپذیرند و تواناییهای شناختی خود را گسترش دهند.
5. تبدیل شدن به یک مطالبهگر گرم: تعادل بین مراقبت و انتظارات بالا
گرمای شخصی همراه با آنچه او مطالبهگری فعال مینامید.
موضع مؤثر معلم: رویکرد "مطالبهگر گرم" ترکیبی از مراقبت شخصی با انتظارات تحصیلی بالا است. این تعادل به ویژه برای دانشآموزان از فرهنگهای جمعگرا که به روابط ارزش میدهند و به استانداردهای بالا وقتی با مراقبت واقعی همراه است، پاسخ خوبی میدهند، مؤثر است.
ویژگیهای یک مطالبهگر گرم:
- ایجاد اعتماد از طریق گرمای شخصی
- تعیین انتظارات تحصیلی بالا
- ارائه پشتیبانی و پشتیبانی لازم
- اصرار بر تلاش و برتری
با اتخاذ این موضع، معلمان میتوانند دانشآموزان را به برتری سوق دهند در حالی که محیط یادگیری حمایتی و پاسخگو به فرهنگ را حفظ میکنند.
6. تغییر ذهنیت تحصیلی: از یادگیرندگان وابسته به مستقل
کمک به یادگیرندگان وابسته برای پرورش ذهنیت تحصیلی برای اینکه بتوانند به بازخورد عمل کنند و به سمت یادگیری مستقل حرکت کنند، حیاتی است.
توانمندسازی یادگیرندگان: بسیاری از دانشآموزان فرهنگی و زبانی متنوع به دلیل نابرابریهای سیستماتیک و میکروآگراسیونها ذهنیت تحصیلی منفی ایجاد کردهاند. تغییر این ذهنیت برای توسعه یادگیرندگان مستقل حیاتی است.
استراتژیهایی برای تغییر ذهنیت:
- به دانشآموزان کمک کنید تا روایتهای متقابل درباره هویتهای خود به عنوان یادگیرنده ایجاد کنند
- از تصاویر، نقلقولها و شعر برای جرقه زدن تخیل استفاده کنید
- رفتارهای تحصیلی را به رسمیت بشناسید و جشن بگیرید
- به دانشآموزان بیاموزید که خودگویی منفی را متوقف کنند
با پرداختن به ذهنیت، معلمان میتوانند به دانشآموزان کمک کنند تا بر ناتوانی آموخته شده غلبه کنند و اعتماد به نفس لازم برای مقابله با کار تحصیلی چالشبرانگیز را توسعه دهند.
7. تکنیکهای پردازش اطلاعات برای ساخت ظرفیت فکری
قدرت آموزش پاسخگو به فرهنگ برای ساخت ظرفیت فکری دانشآموزان محروم در تمرکز آن بر پردازش اطلاعات نهفته است.
افزایش قدرت شناختی: پردازش اطلاعات مؤثر کلید توسعه ظرفیت فکری دانشآموزان - توانایی آنها برای درگیر شدن در تفکر پیچیده و حل مسئله است.
تکنیکهای پردازش اطلاعات پاسخگو به فرهنگ:
- استفاده از داستانگویی و ساختارهای روایتی
- گنجاندن موسیقی، ریتم و حرکت
- استفاده از استعارهها و تشبیهات
- استفاده از ساختارهای یادگیری تعاونی
- اجرای سازماندهندههای گرافیکی بازگشتی
این تکنیکها سبکهای یادگیری فرهنگی را به کار میگیرند در حالی که رشد مغز را از طریق افزایش اتصالات عصبی و میلینسازی تحریک میکنند.
8. ایجاد محیط کلاس پاسخگو به فرهنگ
کلاس یک ظرف حیاتی برای توانمندسازی دانشآموزان حاشیهنشین است.
فضای یادگیری جامع: یک کلاس پاسخگو به فرهنگ فراتر از تزئینات است و بر ایجاد یک جو که از امنیت اجتماعی، عاطفی و فکری برای همه دانشآموزان حمایت میکند، تمرکز دارد.
عناصر یک کلاس پاسخگو به فرهنگ:
- زیباییشناسی و نمادهای متفکرانه که فرهنگهای دانشآموزان را منعکس میکنند
- روالها و آیینهایی که ارزشهای فرهنگی را تقویت میکنند
- ساختارهای گفتاری متنوع برای گفتمان اجتماعی و تحصیلی
- فرصتهایی برای عاملیت و صدای دانشآموزان
با دقت در طراحی محیط کلاس، معلمان میتوانند "فضای سوم" ایجاد کنند که هویتهای دانشآموزان را تأیید کند، سبکهای یادگیری آنها را حمایت کند و حس تعلق و موفقیت تحصیلی را پرورش دهد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب آموزش پاسخگو به فرهنگ و مغز به خاطر بینشهایش در زمینهی علوم اعصاب و آموزش پاسخگو به فرهنگ، مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از استراتژیهای عملی، مفاهیم یادگیری مبتنی بر مغز و تمرکز بر ایجاد استقلال در دانشآموزان قدردانی میکنند. بسیاری از معلمان این کتاب را برای شیوهی تدریس خود تحولآفرین میدانند. برخی انتقادات شامل کمبود مثالهای عینی و گاهی سادهسازی بیش از حد است. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان خواندنی ضروری برای معلمان که به دنبال بهبود پاسخگویی فرهنگی و درک یادگیرندگان متنوع هستند، بهطور گستردهای توصیه میشود.