نکات کلیدی
1. ارزیابی، سنگ بنای تصمیمگیری مالی صحیح است.
دانستن ارزش یک دارایی و عواملی که آن ارزش را تعیین میکند، پیشنیاز تصمیمگیری هوشمندانه است؛ چه در انتخاب سرمایهگذاریها برای یک پرتفوی، چه در تعیین قیمت مناسب برای پرداخت یا دریافت در یک خرید و چه در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری، تأمین مالی و تقسیم سود در هنگام مدیریت یک کسبوکار.
پایهای برای تصمیمات. ارزیابی، مبنای انتخابهای آگاهانه در حوزه مالی را فراهم میکند، از مدیریت پرتفوی تا استراتژی شرکتی. این امر برای تعیین مناسب بودن سرمایهگذاری، قیمتگذاری در ادغام و تملک و تصمیمات مالی داخلی ضروری است. بدون درک صحیح از ارزش، تصمیمات به حدس و گمان تبدیل میشوند و مستعد خطا هستند.
اصول جهانی. همان اصول بنیادی برای ارزیابی تمام انواع داراییها، چه واقعی و چه مالی، اعمال میشود. در حالی که جزئیات ارزیابی ممکن است متفاوت باشد، مفاهیم اصلی جریان نقدی، رشد و ریسک ثابت باقی میمانند. این جهانی بودن، چارچوبی سازگار را در سناریوهای سرمایهگذاری متنوع فراهم میکند.
فراتر از زیباییشناسی. بر خلاف هنر، داراییهای مالی به خاطر جریانهای نقدی که تولید میکنند خریداری میشوند. بنابراین، ادراکات از ارزش باید بر اساس واقعیت باشد و جریانهای نقدی مورد انتظار، عدم قطعیت و پتانسیل رشد را منعکس کند. مدلهای ارزیابی به دنبال ارتباط ارزش با این عوامل بنیادی هستند.
2. تعصب، عدم دقت و پیچیدگی چالشهای ذاتی در ارزیابی هستند.
یک نکته وجود دارد که در آن هیچگونه اختلاف نظری وجود ندارد. قیمتهای دارایی نمیتوانند تنها با این استدلال توجیه شوند که سرمایهگذاران دیگری وجود دارند که در آینده قیمت بالاتری پرداخت خواهند کرد.
منابع تعصب. ارزیابی به ندرت عینی است، زیرا تحلیلگران تعصبات پیشین را به این فرآیند میآورند. این تعصبات از منابع مختلفی ناشی میشوند، از جمله گزارشهای رسانهای، نظرات تحلیلگران و قیمتهای بازار. فشارهای نهادی، مانند تمایل به تأمین مالی سرمایهگذاری، میتواند تعصب را تشدید کند.
عدم قطعیت اجتنابناپذیر است. ارزیابی به طور ذاتی غیر دقیق است به دلیل عدم قطعیت پیرامون جریانهای نقدی آینده، شرایط اقتصادی و رویدادهای خاص شرکت. حتی بهترین مدلها نیز با حاشیه خطای قابل توجهی همراه هستند. شناسایی و کمیسازی این عدم قطعیت برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری صحیح حیاتی است.
هزینه پیچیدگی. در حالی که مدلهای دقیق ممکن است جذاب به نظر برسند، میتوانند منجر به بار اطلاعاتی و پدیده "جعبه سیاه" شوند، جایی که تحلیلگران دید خود را نسبت به فرضیات زیرین از دست میدهند. سادگی کلید است: از سادهترین مدلی استفاده کنید که به طور کافی عوامل ارزش دارایی را در بر بگیرد.
3. ارزیابی جریان نقدی تنزیلشده (DCF) ارزش را به جریانهای نقدی آینده مرتبط میکند.
ارزش یک دارایی آن چیزی نیست که کسی تصور میکند بلکه تابعی از جریانهای نقدی مورد انتظار آن دارایی است.
اصل اصلی. ارزیابی DCF فرض میکند که ارزش یک دارایی، ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده مورد انتظار آن است که با نرخی که ریسک آنها را منعکس میکند، تنزیل میشود. این رویکرد از نظر نظری صحیح و در مالی به طور گستردهای استفاده میشود.
ارزیابی ادامه فعالیت در مقابل ارزیابی دارایی. مدلهای DCF میتوانند یک کسبوکار را به عنوان یک ادامه فعالیت ارزیابی کنند، با در نظر گرفتن سرمایهگذاریها و سودآوری آینده، یا به عنوان مجموعهای از داراییهای فردی. ارزیابیهای ادامه فعالیت برای شرکتهای در حال رشد مناسبتر هستند، در حالی که ارزیابیهای مبتنی بر دارایی برای شرکتهایی با فرصتهای رشد محدود مناسب است.
ارزیابی سهام در مقابل ارزیابی شرکت. مدلهای DCF میتوانند یا سهام در یک کسبوکار را ارزیابی کنند یا کل شرکت را. ارزیابی سهام بر جریانهای نقدی در دسترس سهامداران تمرکز دارد، در حالی که ارزیابی شرکت جریانهای نقدی قبل از پرداخت بدهیها را در نظر میگیرد. اگر به طور مداوم اعمال شوند، هر دو رویکرد باید همان ارزش سهام را به دست دهند.
4. ارزیابی نسبی از قیمتگذاری بازار داراییهای مشابه استفاده میکند.
در ارزیابی نسبی، ارزش یک دارایی از قیمتگذاری داراییهای "مشابه" به دست میآید که با استفاده از یک متغیر مشترک استاندارد شده است.
رویکرد مبتنی بر بازار. ارزیابی نسبی ارزش یک دارایی را با مقایسه قیمت آن با قیمت داراییهای مشابه، که با یک متغیر مشترک مانند درآمد، ارزش دفتری یا درآمدها استاندارد شده است، تخمین میزند. این رویکرد بر این فرض استوار است که بازارها به طور متوسط، داراییهای مشابه را به درستی قیمتگذاری میکنند.
تنوع در کاربرد. ارزیابی نسبی میتواند شامل مقایسه مستقیم با چند دارایی بسیار مشابه، میانگین گروه همتایان، یا میانگین گروه همتایان تنظیمشده برای تفاوتهای بنیادی باشد. تکنیکهای آماری، مانند رگرسیون چندگانه، میتوانند برای کنترل تفاوتها در مجموعهای وسیعتر از شرکتهای مشابه استفاده شوند.
سادگی و سوءاستفاده. مضربها ساده و آسان برای ارتباط هستند و این امر آنها را برای تخمینهای سریع مفید میسازد. با این حال، آنها میتوانند به راحتی مورد سوءاستفاده و دستکاری قرار گیرند، به ویژه هنگام انتخاب شرکتهای مشابه. تعریف "مشابه" ذهنی است و به تحلیلگران متعصب اجازه میدهد تا شرکتهایی را انتخاب کنند که از ارزیابی مورد نظر آنها حمایت میکند.
5. ارزیابی ادعای مشروط از قیمتگذاری گزینهها برای داراییهایی با ویژگیهای مشابه گزینهها استفاده میکند.
یک ادعای مشروط یا گزینه، دارایی است که تنها تحت شرایط خاصی پرداخت میشود - اگر ارزش دارایی زیرین از یک ارزش مشخص برای گزینه خرید فراتر رود، یا کمتر از یک ارزش مشخص برای گزینه فروش باشد.
ویژگیهای گزینه. ارزیابی ادعای مشروط، یا تحلیل گزینههای واقعی، از مدلهای قیمتگذاری گزینهها برای ارزیابی داراییهایی با ویژگیهای مشابه گزینهها استفاده میکند. این داراییها تنها تحت شرایط خاصی پرداخت میشوند، مانند یک پتنت که حق توسعه یک محصول را در صورتی که ارزش آن از هزینه سرمایهگذاری فراتر رود، فراهم میکند.
انعطافپذیری و یادگیری. مدلهای گزینههای واقعی ارزش انعطافپذیری و یادگیری را به تصویر میکشند، که مدلهای DCF اغلب آن را کماهمیت میشمارند. به عنوان مثال، یک شرکت منابع طبیعی میتواند تولید خود را بر اساس قیمتهای مشاهدهشده تنظیم کند، به جای اینکه در یک برنامه ثابت قفل شود.
محدودیتها و احتیاط. در حالی که برای داراییهایی با ویژگیهای قوی گزینهای مفید است، تحلیل گزینههای واقعی میتواند به طور نادرست برای توجیه ارزیابیهای غیرمنطقی استفاده شود. یادگیری و انعطافپذیری باید مختص به شرکت باشد و فرضیات مربوط به واریانس ثابت و بازدههای تقسیم ممکن است برای گزینههای بلندمدت بر روی داراییهای غیرقابل معامله صدق نکند.
6. برآورد نرخهای تنزیل نیاز به ارزیابی ریسک پیشفرض و ریسک سهام دارد.
در ارزیابی، ما با این مفهوم بنیادی شروع میکنیم که نرخ تنزیل استفاده شده بر روی یک جریان نقدی باید ریسک آن را منعکس کند، به طوری که جریانهای نقدی با ریسک بالاتر نرخهای تنزیل بالاتری داشته باشند.
مدلهای ریسک و بازده سهام. هزینه سهام، که یکی از اجزای کلیدی نرخ تنزیل است، بازدهای را که سرمایهگذاران برای تحمل ریسک مالکیت سهام نیاز دارند، منعکس میکند. مدلهای ریسک و بازده، مانند CAPM، APM و مدلهای چندعاملی، سعی در کمیسازی این رابطه دارند.
نرخ بدون ریسک و حق بیمه ریسک. برآورد هزینه سهام شامل تعیین یک نرخ بدون ریسک و یک حق بیمه ریسک است. نرخ بدون ریسک باید با ارز و مدت زمان جریانهای نقدی مطابقت داشته باشد، در حالی که حق بیمه ریسک بازده اضافی مورد نیاز برای سرمایهگذاری در داراییهای پرریسک را منعکس میکند.
بتا و ریسک کشور. CAPM از بتا برای اندازهگیری ریسک بازار یک دارایی استفاده میکند، در حالی که ارزیابیهای بازارهای نوظهور نیاز به گنجاندن حق بیمه ریسک کشور برای در نظر گرفتن ریسکهای اضافی مرتبط با سرمایهگذاری در آن بازارها دارند. حق بیمههای سهام ضمنی میتوانند از دادههای بازار فعلی استخراج شوند.
7. برآورد جریان نقدی شامل تنظیم درآمدهای حسابداری و درک نیازهای سرمایهگذاری مجدد است.
در معنای دقیق، تنها جریان نقدی که یک سرمایهگذار سهام از یک شرکت عمومی دریافت میکند، سود سهام است؛ مدلهایی که از سود سهام به عنوان جریان نقدی استفاده میکنند، به نام مدلهای تنزیل سود سهام شناخته میشوند.
محدودیتهای درآمدهای حسابداری. درآمدهای حسابداری اغلب نیاز به تنظیماتی دارند تا عملکرد اقتصادی واقعی را منعکس کنند. این تنظیمات ممکن است شامل سرمایهگذاری هزینههای تحقیق و توسعه، تبدیل اجارههای عملیاتی به بدهی و حذف اقلام یکباره یا غیرمعمول باشد.
جریان نقدی آزاد. جریان نقدی آزاد (FCF) نمایانگر جریان نقدی است که پس از تأمین تمام هزینههای عملیاتی، مالیاتها و نیازهای سرمایهگذاری در دسترس سرمایهگذاران قرار میگیرد. FCF میتواند برای شرکت (FCFF) یا برای سهامداران (FCFE) محاسبه شود.
نیازهای سرمایهگذاری مجدد. برآورد جریانهای نقدی نیاز به درک نیازهای سرمایهگذاری مجدد یک شرکت دارد، از جمله هزینههای سرمایه و تغییرات در سرمایه در گردش. این سرمایهگذاریها برای حفظ رشد آینده ضروری هستند.
8. پیشبینی رشد نیاز به تعادل بین دادههای تاریخی، برآوردهای آگاهانه و عوامل بنیادی دارد.
در حین برآورد رشد مورد انتظار در جریانهای نقدی در آینده، تحلیلگران به طور مستقیم با عدم قطعیت مواجه میشوند.
رشد تاریخی. در حالی که نرخهای رشد تاریخی میتوانند بینشهایی ارائه دهند، ممکن است به عنوان شاخصهای قابل اعتمادی برای رشد آینده عمل نکنند. رشد گذشته ممکن است نشاندهنده رشد آینده نباشد.
برآوردهای تحلیلگران. برآوردهای مدیریت یا سایر تحلیلگران میتوانند مفید باشند، اما ممکن است تعصب داشته باشند. برآوردهای مدیریت میتوانند به نفع خودشان باشد، در حالی که برآوردهای تحلیلگران ممکن است تحت تأثیر فشارهای نهادی قرار گیرند.
رشد بنیادی. یک رویکرد سازگارتر رشد را به نرخ سرمایهگذاری مجدد و بازده سرمایه مرتبط میکند. این رویکرد اطمینان از سازگاری داخلی را تضمین میکند و تعادل بین رشد و سودآوری را برجسته میسازد.
9. برآورد ارزش پایانی به مدلهای ارزیابی پایان میدهد.
حتی در پایان دقیقترین و جزئیترین ارزیابی، هنوز هم عدم قطعیتی درباره اعداد نهایی وجود خواهد داشت که تحت تأثیر فرضیاتی است که ما درباره آینده شرکت و اقتصادی که در آن فعالیت میکند، میسازیم.
فرض رشد پایدار. از آنجا که جریانهای نقدی نمیتوانند به طور نامحدود پیشبینی شوند، معمولاً یک ارزش پایانی محاسبه میشود تا ارزش شرکت را فراتر از افق پیشبینی خاصی نمایان کند. این ارزش پایانی معمولاً فرض میکند که یک نرخ رشد پایدار وجود دارد که میتواند برای همیشه حفظ شود.
ارزش تصفیه. یکی از رویکردهای برآورد ارزش پایانی این است که فرض کنیم داراییهای شرکت تصفیه میشوند. با این حال، این رویکرد ممکن است برای شرکتهای در حال فعالیت با فرصتهای رشد آینده مناسب نباشد.
رویکرد مضرب. رویکرد دیگر استفاده از مضرب درآمد، ارزش دفتری یا درآمدها برای برآورد ارزش پایانی است. با این حال، این رویکرد میتواند ناهماهنگیهایی را به وجود آورد اگر مضرب به دقت انتخاب و توجیه نشود.
10. ارزیابی نقش کلیدی در مدیریت پرتفوی، تحلیل خرید و مالی شرکتی ایفا میکند.
ارزیابی در هر مرحله از چرخه حیات یک شرکت نقشی دارد.
مدیریت پرتفوی. ارزیابی راهنمای تصمیمات سرمایهگذاری است و تحلیلگران بنیادی از آن برای شناسایی سهامهای undervalued یا overvalued استفاده میکنند. فلسفههای سرمایهگذاری مختلف، مانند سرمایهگذاری ارزشی و سرمایهگذاری رشد، تأکیدات متفاوتی بر ارزیابی دارند.
تحلیل خرید. ارزیابی در تحلیل خرید مرکزی است و به شرکتهای پیشنهاددهنده کمک میکند تا قیمت منصفانهای برای شرکتهای هدف تعیین کنند. همافزایی و حق کنترل از جمله ملاحظات کلیدی در ارزیابی خرید هستند.
مالی شرکتی. ارزیابی تصمیمات مربوط به بودجهبندی سرمایه، تأمین مالی و سیاست تقسیم سود را اطلاعرسانی میکند. هدف مالی شرکتی حداکثر کردن ارزش شرکت است و ارزیابی چارچوبی برای ارزیابی تأثیر تصمیمات مالی بر ارزش فراهم میکند.
11. داراییهای نامشهود تأثیر قابل توجهی بر ارزش شرکت دارند و نیاز به توجه دقیق دارند.
در هیچیک از ارزیابیهای جریان نقدی تنزیلشده یا نسبی نمیتوان چیزی را جدید و انقلابی در نظر گرفت.
فراتر از داراییهای فیزیکی. داراییهای نامشهود، مانند نام برند، پتنتها و تخصصهای فناوری، به طور فزایندهای به عنوان محرکهای ارزش شرکت اهمیت دارند. حسابداری سنتی اغلب این داراییها را کماهمیت یا نادیده میگیرد.
رویکردهای ارزیابی. داراییهای نامشهود میتوانند با استفاده از روشهای مختلفی ارزیابی شوند، از جمله:
- سرمایهگذاری هزینههای مرتبط (مانند تحقیق و توسعه)
- تنزیل جریانهای نقدی افزایشی
- استفاده از مدلهای قیمتگذاری گزینهها برای داراییهایی با ویژگیهای مشابه گزینهها
ارزیابی نام برند. نام برند، که یک دارایی نامشهود کلیدی است، میتواند با مقایسه عملکرد یک شرکت با عملکرد یک رقیب عمومی یا با استفاده از تکنیکهای آماری برای جداسازی تأثیر آن بر ارزش شرکت ارزیابی شود.
12. نقدینگی بر قیمتگذاری داراییها تأثیر میگذارد و باید در ارزیابی لحاظ شود.
حتی در پایان دقیقترین و جزئیترین ارزیابی، هنوز هم عدم قطعیتی درباره اعداد نهایی وجود خواهد داشت که تحت تأثیر فرضیاتی است که ما درباره آینده شرکت و اقتصادی که در آن فعالیت میکند، میسازیم.
هزینههای معاملات. عدم نقدینگی، یا دشواری در فروش سریع یک دارایی با قیمت منصفانه، بر قیمتگذاری داراییها تأثیر میگذارد. عدم نقدینگی به هزینههای بالاتر معاملات، از جمله اختلاف قیمت خرید و فروش و تأثیر قیمت تبدیل میشود.
ریسک و بازده. سرمایهگذاران برای نگهداری داراییهای غیرنقدی بازدههای بالاتری را درخواست میکنند تا هزینه و ریسک اضافی را جبران کنند. این حق بیمه عدم نقدینگی باید در نرخ تنزیل منعکس شود.
تنظیمات ارزیابی. عدم نقدینگی میتواند با اعمال تخفیف بر ارزش تخمینی یا با تنظیم نرخ تنزیل برای منعکس کردن حق بیمه عدم نقدینگی در ارزیابی لحاظ شود. مدلهای قیمتگذاری گزینهها نیز میتوانند برای ارزیابی عدم نقدینگی به عنوان یک گزینه فروش استفاده شوند.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
1. What is "Damodaran on Valuation" by Aswath Damodaran about?
- Comprehensive valuation framework: The book offers a detailed guide to valuing assets, securities, and firms, covering discounted cash flow (DCF), relative valuation, and option pricing models.
- Bridging theory and practice: Damodaran integrates academic rigor with real-world examples, addressing both fundamental principles and practical challenges in valuation.
- Universal applicability: The author emphasizes that valuation principles apply across asset types, markets, and economic conditions, even in the face of market irrationality.
- Coverage of advanced topics: The book delves into complex issues like intangibles, control premiums, illiquidity, synergy, and financial distress, making it a comprehensive resource.
2. Why should I read "Damodaran on Valuation" by Aswath Damodaran?
- Expert insights: Aswath Damodaran is a leading authority on valuation, and the book distills decades of research and teaching into actionable frameworks.
- Practical and theoretical balance: The book prepares readers for real-world valuation challenges, including bias, uncertainty, and accounting anomalies.
- Global and modular approach: Examples span global markets, and the book is structured for selective reading, making it relevant for diverse scenarios.
- Addresses common pitfalls: It highlights sources of bias and uncertainty in valuation and offers strategies to mitigate them.
3. What are the key valuation approaches explained in "Damodaran on Valuation"?
- Discounted Cash Flow (DCF) Valuation: Values assets based on the present value of expected future cash flows, adjusted for risk via appropriate discount rates.
- Relative Valuation: Estimates value by comparing pricing multiples (like P/E, EV/EBITDA) of similar or comparable assets, standardizing for differences.
- Contingent Claim (Real Options) Valuation: Uses option pricing models to value assets with option-like characteristics, capturing flexibility and growth potential.
- Choosing the right model: The book guides readers on selecting the appropriate approach based on asset characteristics, market conditions, and analyst objectives.
4. How does Aswath Damodaran address bias and uncertainty in valuation?
- Sources of bias: Bias can stem from preconceptions, institutional pressures, and reward structures, often leading to optimistic assumptions or post-valuation adjustments.
- Mitigation strategies: Damodaran recommends reducing institutional pressures, de-linking rewards from valuation outcomes, and maintaining self-awareness and transparency.
- Managing uncertainty: The book advocates for using valuation ranges, probabilistic statements, and improved models to address estimation, firm-specific, and macroeconomic uncertainties.
- Healthy skepticism: Analysts are encouraged to avoid giving up on fundamentals and to report biases honestly.
5. What are the main discounted cash flow (DCF) models discussed in "Damodaran on Valuation"?
- Dividend Discount Model (DDM): Values equity based on the present value of expected dividends, with variants for stable and high-growth firms.
- Free Cash Flow to Equity (FCFE) Model: Uses free cash flows available to equity holders, accommodating firms with varying dividend policies.
- Firm Valuation via WACC: Values the entire business by discounting free cash flow to the firm (FCFF) at the weighted average cost of capital, then subtracting debt to find equity value.
- Adjusted Present Value (APV): Separates the value of the unlevered firm from the present value of tax shields and bankruptcy costs, offering flexibility for changing leverage.
6. How does "Damodaran on Valuation" guide the estimation of discount rates and cost of capital?
- Risk reflection: Discount rates must match the riskiness of cash flows, distinguishing between default risk for debt and market risk for equity.
- Cost of equity estimation: Models like CAPM, Arbitrage Pricing Model, and multi-factor models are used to estimate expected returns based on non-diversifiable risk.
- Cost of capital calculation: The weighted average cost of capital (WACC) combines the cost of equity and after-tax cost of debt, weighted by market values.
- Adjustments for leverage: The book discusses how capital structure assumptions affect discount rates and valuation outcomes.
7. What methods does Aswath Damodaran recommend for forecasting growth in valuation?
- Linking growth to fundamentals: Growth is made endogenous by tying it to the firm’s reinvestment rate and return on equity or capital, ensuring internal consistency.
- Retention and return approach: Growth in earnings per share is calculated as the product of the retention ratio and return on equity, assuming no new equity issuance.
- Dynamic adjustments: The model accounts for changes in return on equity or capital over time, affecting growth rates as firms mature.
- Terminal value estimation: Sustainable growth rates are tied to reinvestment and return assumptions to avoid unrealistic terminal values.
8. How does "Damodaran on Valuation" explain the use and limitations of relative valuation and multiples?
- Relative valuation basics: Assets are valued based on how similar assets are priced, using standardized multiples like P/E, P/B, and EV/EBITDA.
- Selection and adjustment: The book emphasizes defining multiples consistently, understanding their determinants (growth, risk, cash flow), and selecting truly comparable firms.
- Analytical rigor: Statistical methods like regressions are recommended to control for differences in fundamentals and avoid biases.
- Limitations: Subjectivity in selecting comparables and the risk of embedding market mispricings are highlighted as key challenges.
9. What is the role of valuation multiples (equity and enterprise value) in "Damodaran on Valuation"?
- Equity multiples: These scale the market value of equity to earnings, book value, or revenues, with the P/E ratio being the most common.
- Enterprise value (EV) multiples: EV multiples relate total firm value to operating metrics like EBITDA or EBIT, providing a broader perspective and reducing leverage effects.
- Determinants: Multiples are driven by fundamentals such as growth, risk, payout ratios, return on equity, and profit margins.
- Cross-country and time adjustments: The book discusses how interest rates, risk premiums, and growth expectations affect multiples across markets and over time.
10. How does Aswath Damodaran address the valuation of intangibles, employee stock options, and control in "Damodaran on Valuation"?
- Intangible assets: The book categorizes intangibles (e.g., patents, brand names) and recommends DCF, relative, or option pricing models based on their characteristics.
- Employee stock options: Options are valued using option pricing models and expensed at grant date, with their impact on dilution and earnings explicitly incorporated into valuation.
- Control value: The value of control is measured as the difference between optimal and status quo management, adjusted for the probability of management change.
- Practical implications: These factors affect firm value, share price, and acquisition premiums, and must be carefully incorporated into valuation models.
11. What guidance does "Damodaran on Valuation" provide for valuing illiquid and private firms?
- Illiquidity premium: The book discusses adding an illiquidity premium to discount rates or applying illiquidity discounts to value, reflecting higher expected returns for less liquid assets.
- Discount estimation: Methods include regression-based models, comparisons with restricted stock/private placements, and option-based approaches to estimate firm-specific discounts.
- Private firm valuation: The book advises comparing private firms to similar illiquid firms or adjusting public multiples for illiquidity, while noting the challenges of limited data and accounting differences.
- Empirical evidence: Studies show higher expected returns for less liquid assets, and illiquidity discounts typically range from 8% to 25% depending on firm characteristics.
12. How does "Damodaran on Valuation" approach the valuation of synergy, complexity, and financial distress?
- Synergy in mergers: Synergy is valued by estimating the combined firm’s value with and without synergy, focusing on changes in cash flows, growth, and discount rates, and separating synergy from control value.
- Complexity and transparency: The book suggests adjusting cash flows, discount rates, or applying complexity discounts for firms with opaque or complex financials, and advocates for skeptical analysis.
- Financial distress: Valuation methods include simulations, modified DCF models with distress probabilities, and option pricing models, recognizing that equity in distressed firms behaves like a call option.
- Practical advice: The book emphasizes matching valuation models to firm specifics, using multiple approaches, and maintaining internal consistency for robust valuations.
نقد و بررسی
کتاب داموداران در ارزیابی عمدتاً نظرات مثبتی دریافت کرده است و خوانندگان از پوشش جامع روشهای ارزیابی و رویکرد عملی آن تقدیر میکنند. برخی آن را چالشبرانگیز اما ارزشمند برای یادگیری تحلیل امنیت میدانند. منتقدان به سن کتاب اشاره کرده و برخی از دیدگاههای داموداران در مورد سهام فناوری و نظریه پرتفوی مدرن را مورد سؤال قرار میدهند. این کتاب به عنوان منبعی عالی برای درک اصول ارزیابی شناخته میشود، هرچند برخی پیشنهاد میکنند که ممکن است به مواد مکمل برای کاربرد عملی نیاز باشد. به طور کلی، این کتاب به عنوان مرجعی ضروری برای حرفهایهای مالی و دانشجویان در نظر گرفته میشود.
Similar Books









