نکات کلیدی
۱. ال نارکو به نیروی شبهنظامی تبدیل شد
این کتاب دربارهی شبکههای جنایی است که به گونزالو پول میدادند تا سر انسانها را قطع کند.
از قاچاقچی به جوخههای مرگ. باندهای مواد مخدر مکزیک بهطور بنیادین از قاچاقچیان ساده به جوخههای مرگ شبهنظامی تبدیل شدند که از روشهای بیرحمانهای مانند سر بریدن، قتلعامها و بمبگذاریهای خودرویی استفاده میکردند. این تغییر طی دههها رخ داد و در اوایل قرن بیستویکم به شدت افزایش یافت.
نوعی خشونت نوین. قاتلانی مانند گونزالو که پیشتر بیشتر در زمینه آدمربایی و شکنجه برای وصول بدهی فعالیت داشتند، به جنگجویان شهری مسلح تبدیل شدند که فرماندهی نیروهای سنگینسلاح را بر عهده داشتند. روشهای آنها روزبهروز بیرحمانهتر شد و شامل شمار زیادی سر بریدن و آدمرباییهای دستهجمعی بود که نشاندهنده از دست رفتن ترس و دلسوزی بود.
فراتر از جرم سنتی. این تحول، ال نارکو را از یک کسبوکار جنایی به نیرویی مسلح تبدیل کرد که تهدیدی جدی برای امنیت مکزیک به شمار میرفت. گستردگی و ماهیت خشونت آنها، از جمله حملات به مقامات دولتی و ایجاد رعب و وحشت در جوامع، نشان میدهد که آنها به شورشگران جنایی بدل شدهاند.
۲. سیاست مواد مخدر آمریکا تجارت مواد مخدر مکزیک را تقویت کرد
داستان ال نارکو همزمان داستان سیاست مواد مخدر آمریکاست.
ممنوعیت بازار را ایجاد کرد. ممنوعیت مواد مخدر در آمریکا، که با قانون هریسون در سال ۱۹۱۴ آغاز شد، بلافاصله بازار سیاهی برای مواد مخدر مانند تریاک و کوکائین ایجاد کرد و فرصت سودآوری برای قاچاقچیان در مکزیک همسایه فراهم آورد. جنگجویان اولیه مواد مخدر آمریکا مانند همیلتون رایت با ادعاهای اغراقآمیز و اغلب نژادپرستانه، ممنوعیت را تبلیغ میکردند.
تقاضا عرضه را هدایت کرد. افزایش مصرف مواد مخدر در آمریکا در دهههای ۶۰ و ۷۰، بهویژه ماریجوانا و کوکائین، تقاضا برای مواد مخدر مکزیکی را بهشدت افزایش داد. این موضوع تولید مواد مخدر را از فعالیتی محدود در سینالوا به صنعتی ملی در بیش از ده ایالت مکزیک تبدیل کرد.
سرکوبها مسیرها را تغییر داد. تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از جریان مواد مخدر، مانند عملیات اینترسپت نیکسون یا سرکوبهای ریگان در فلوریدا، اغلب فقط مسیرهای قاچاق را تغییر داد و قدرت کارتلهای مکزیکی را افزایش داد. وقتی آمریکا کارتلهای کلمبیایی را هدف قرار داد، مکزیکیها کنترل مسیر پرسود کوکائین را به دست گرفتند و بازیگران اصلی شدند.
۳. سودهای کوکائین کارتلهای قدرتمند ایجاد کرد
تا اوایل دهه هشتاد، مافیای مدئین به چهرههایی شناختهشده و قدرتمند تبدیل شده بودند.
سود سرشار کوکائین. کوکائین سودآورترین ماده مخدر شد و میلیاردها دلار درآمد ایجاد کرد و اولین میلیاردرهای قاچاق مواد مخدر مانند پابلو اسکوبار را به وجود آورد. حاشیه سود بالا از تولید تا فروش خیابانی، آن را بسیار پرسودتر از ماریجوانا یا هروئین کرد.
«ترامپولین مکزیکی». کارتلهای کلمبیایی که تحت فشار در فلوریدا بودند، بهطور فزایندهای از مکزیک بهعنوان نقطه عبور یا «ترامپولین» برای قاچاق کوکائین به آمریکا استفاده کردند. این توافق که توسط افرادی مانند خوان رامون ماتا بالسترروس تسهیل شد، میلیاردها دلار به مکزیک سرازیر کرد و تجارت مواد مخدر آن را دگرگون ساخت.
مکزیکیها کنترل را به دست گرفتند. در ابتدا بهعنوان حامل پول پرداخت میشدند، اما به تدریج گانگسترهای مکزیکی کنترل تجارت کوکائین را از کلمبیاییها گرفتند. تا دهه ۹۰، آنها به جای پول نقد، کوکائین دریافت میکردند و شبکههای توزیع خود را در آمریکا ساختند و به سازمانهای جنایی غالب در قاره آمریکا تبدیل شدند.
۴. گذار به دموکراسی کنترل دولت را تضعیف کرد
متأسفانه همان سیستمی که امید میداد، در کنترل قدرتمندترین مافیاهای قاره ناتوان بود.
کنترل فاسد حزب PRI. حزب اقتدارگرای PRI برای دههها با استفاده از سیستم فساد، جرایم سازمانیافته را مدیریت میکرد، از گانگسترها مالیات میگرفت و آنها را تحت کنترل داشت. این «دیکتاتوری کامل» از شبکهای از روسای محلی و نیروهای پلیس بهره میبرد که پول به بالا و قدرت به پایین جریان داشت.
دموکراسی سیستم را مختل کرد. پایان ۷۱ سال حکومت PRI و گذار به دموکراسی، که با اصلاحات رئیسجمهور زدیلو آغاز و با انتخاب فوکس به اوج رسید، سیستم قدیمی کنترل را از هم پاشید. در حالی که هدف شفافیت بود، بهطور ناخواسته توانایی دولت در مدیریت مافیاهای قدرتمند را تضعیف کرد.
تکهتکه شدن قدرت. بدون اقتدار مرکزی PRI، نیروهای پلیس پراکنده شدند و اغلب برای مافیاهای رقیب کار میکردند. این وضعیت محیطی ایجاد کرد که گانگسترها بتوانند به قدرت چالش وارد کنند و فساد به منبعی برای درگیری به جای ثبات بدل شود.
۵. باندهای نظامی جنگ مواد مخدر را شعلهور کردند
ناگهان مردم مجرمان دستگیرشده را در لباسهای نظامی و با سلاحهای سنگین دیدند.
ظهور زتاس. زتاس که توسط سربازان سابق نیروهای ویژه مکزیک تشکیل شد، با بهکارگیری آموزش و تاکتیکهای نظامی در جرم سازمانیافته، درگیری را نظامی کرد. جدایی آنها نشانه تغییر رادیکال از پلیسهایی بود که سود میبردند به سربازانی که به مافیا پیوستند.
تاکتیکهای شورشی. زتاس و دیگر کارتلها تاکتیکهای شبهنظامی مانند حملات همزمان به مراکز پلیس، آدمرباییهای دستهجمعی و استفاده از ترور مانند سر بریدن را به کار گرفتند. آنها درگیریهای سنگینی با ارتش و باندهای رقیب داشتند و خشونت را فراتر از جرم سنتی بردند.
جنگ کالدرون. تصمیم رئیسجمهور فلیپه کالدرون برای اعلام جنگ به کارتلها و بهکارگیری ارتش، اگرچه در ابتدا محبوب بود، همزمان با تشدید درگیریها بود و احتمالاً آن را تشدید کرد. حمله او که با حمایت آمریکا همراه بود، منجر به ضبطهای بیسابقه شد اما خشونت را بهشدت افزایش داد زیرا کارتلها به مقابله با هم و ارتش پرداختند.
۶. قاچاق مواد مخدر صنعتی میلیارد دلاری است
این شبح سالانه حدود ۳۰ میلیارد دلار از قاچاق کوکائین، ماریجوانا، هروئین و متآمفتامین به آمریکا درآمد دارد.
مقیاس عظیم عملیات. صنعت مواد مخدر مکزیک بهصورت شبانهروزی فعالیت میکند و سالانه تنها مواد مخدر تولید و منتقل میکند. توقیفها در مرز آمریکا نشاندهنده مقیاس عظیم است، با صدها تن مواد مخدر ضبطشده در سال که نشان میدهد جنگ بهطور قابلتوجهی عرضه را کاهش نداده است.
قدرت اقتصادی. تجارت مواد مخدر که سالانه حدود ۳۰ میلیارد دلار ارزش دارد، یکی از بزرگترین صنایع مکزیک است و با صادرات نفت و حوالههای مهاجران رقابت میکند. این ثروت هزاران شغل ایجاد میکند، بخشهای دیگر را تغذیه میکند و قدرت فساد نهادها را دارد.
لجستیک هوشمندانه. کارتلها از روشهای پیچیده و «مغزها» برای انتقال مواد استفاده میکنند، از جمله:
- خودروهای ویژه با محفظههای مخفی
- شبکههای گسترده تونل زیر مرز
- استفاده از کشتیها، زیردریاییها و هواپیماهای سبک
- برونسپاری حملونقل به فریلنسرها
۷. قاتلان موتور خشونت شدند
این جنگی است که توسط قاتلان اداره میشود.
تکامل قاتلان. قاتلان مکزیکی از «تریگرمن»های حرفهای که با کلت کار میکردند به «سیکاریو»هایی تبدیل شدند که از کمینهای نظامی با سلاحهای خودکار استفاده میکنند. تحت تأثیر روشهای کلمبیایی، آنها بسیار مؤثر شدند و اغلب چندین هدف را همزمان میکشتند.
خشونت بیش از حد و تلفات غیرنظامیان. استفاده از آتش سنگین، مانند شلیک صدها گلوله در کمین، باعث اصابت میشود اما خطر برای غیرنظامیان را بهشدت افزایش میدهد که قربانی «گلولههای گمشده» میشوند. این خشونت بیتفاوت جوامع را به وحشت میاندازد.
سیکاریوهای نوجوان. جذب نوجوانان از محلههای فقیرنشین، بهویژه در خوآرز، به جوخههای ترور کارتل با دستمزد اندک حدود ۸۵ دلار برای هر قتل، نشاندهنده فروپاشی ترسناکی در جامعه است. این قاتلان جوان که اغلب کنترل کمی بر آنها وجود دارد، سهم بزرگی در خونریزی دارند.
۸. فرهنگ و مذهب نارکو قانونشکنان را تمجید میکند
در قلب نارکوکولتورا، چهرهی پدرخوانده مافیا قرار دارد.
موسیقی متن جنگ. نارکوکوریدوها (ترانههای مواد مخدر) موسیقی محبوب جنگ مواد مخدر هستند که از پادشاهان، اسلحهها و قتلها تمجید میکنند. هنرمندانی مانند والنتین الیزالده و چالینو سانچز ستاره شدند و موسیقیشان سبک زندگی نارکو را منعکس و شکل میدهد.
رمانتیسم قانونشکن. نارکوکولتورا، شامل موسیقی، سینما و مد (بوچونها)، چهره گانگستر را بهعنوان شورشی که از فقر برخاسته و به دولت میتازد، رمانتیک میکند. این موضوع به سنت طولانی پرستش قانونشکنان در شمال مکزیک پیوند دارد.
مذهب نارکو. کارتلها بهطور فزایندهای از نمادها و فرقههای مذهبی مانند خِسوس مالورد، سانتا مورت و ایمان خاص خانواده لا فامیلیا بهره میبرند. این امر به جنگجویان آنها توجیه معنوی، انضباط و حس مأموریت میدهد و اقتدار مذهبی سنتی را به چالش میکشد.
۹. تعقیب قضایی بر اطلاعات و معامله متکی است
مبارزه با مواد مخدر بازی کثیفی است.
اطلاعات کلید است. ضبطها و دستگیریهای بزرگ مواد مخدر به شدت به اطلاعات بهدستآمده از خبرچینها و مأموران مخفی وابسته است. این امر مأموران را وادار میکند در قلمروی اخلاقی مبهم عمل کنند و با مجرمان برای دستگیری مجرمان بزرگتر همکاری کنند.
تبدیل مظنونان. یکی از تاکتیکهای اصلی متقاعد کردن قاچاقچیان و گانگسترهای دستگیرشده به خبرچین شدن است تا اطلاعات درباره سران، مسیرهای قاچاق و داراییها ارائه دهند. این فرایند که اغلب شامل معاملههای قضایی و کاهش مجازات است، بهطور فزایندهای از طریق استرداد به آمریکا انجام میشود.
قطع سر کارتلها. استراتژی هدف قرار دادن و دستگیری یا کشتن رهبران کارتل («قطع سر کارتل») با هدف تضعیف سازمانها است. اگرچه در حذف چهرههای کلیدی موفق است، اما اغلب به افزایش خشونت منجر میشود زیرا رقبای داخلی برای کنترل میجنگند و جریان مواد مخدر را متوقف نمیکند.
۱۰. کارتلها در سراسر آمریکا و فراتر گسترش یافتهاند
سرنوشت ال نارکو، برخی بیم دارند، تبدیل شدن به قدرتی جهانی است.
گسترش به شمال. کارتلهای مکزیکی در سراسر ایالات متحده فعالیت گسترده دارند و توزیع عمده مواد مخدر را در مراکز مهمی مانند لسآنجلس، هیوستون و فینیکس کنترل میکنند. اگرچه خشونت گستردهای منتقل نمیکنند، حضور آنها قابل توجه است.
باندهای فرامرزی. باندهایی مانند باریو آزتکا به سازمانهای واقعی فرامرزی تبدیل شدهاند که جرم خیابانی آمریکا را به کارتلهای مکزیکی پیوند میدهند و جریان اسلحه به جنوب و مواد مخدر و خشونت به شمال را تسهیل میکنند، بهویژه در مسیر ال پاسو-خوآرز.
دامنه جهانی. فراتر از آمریکا، کارتلهای مکزیکی در آمریکای مرکزی و جنوبی، آفریقا و حتی اروپا و آسیا گسترش یافتهاند، مسیرها را ایجاد میکنند، املاک میخرند و مجرمان محلی را به کار میگیرند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «ال نارکو» بهعنوان یک روایت جامع و پژوهششده از کارتلهای مواد مخدر مکزیک و صعود خشونتآمیز آنها به قدرت مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از تحلیل تاریخی عمیق گریلو، مصاحبههای دستاول و بررسی فرهنگ نارکو استقبال کردهاند. این کتاب بهخاطر سبک نوشتاری روان و بررسی دقیق عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مؤثر در جنگ مواد مخدر شناخته میشود. اگرچه برخی نقدهایی به جهتگیریهای گاهبهگاه نویسنده وارد کردهاند، اما اکثریت آن را منبعی ارزشمند برای درک مسئله پیچیده قاچاق مواد مخدر در مکزیک و پیامدهای گسترده آن میدانند.