نکات کلیدی
1. جنگ ترامپ با رسانهها تهدیدی برای دموکراسی آمریکا
"رسانههای اخبار جعلی (نیویورک تایمز شکستخورده، NBCNews، ABC، CBS، CNN) دشمن من نیستند، بلکه دشمن مردم آمریکا هستند!"
اتهامی خطرناک. این توییت از رئیسجمهور ترامپ در فوریه ۲۰۱۷ نشاندهنده تشدید قابلتوجهی در جنگ او علیه رسانهها بود. با برچسب زدن رسانهها به عنوان "دشمن مردم آمریکا"، ترامپ زبان دیکتاتورهای قرن بیستم مانند استالین و هیتلر را تکرار کرد که از زبان مشابهی برای سرکوب مخالفتها و تحکیم قدرت استفاده میکردند.
تضعیف اعتماد عمومی. حملات بیوقفه ترامپ به رسانهها تأثیر قابلتوجهی بر افکار عمومی داشته است. نظرسنجیها نشان میدهند که تعداد فزایندهای از آمریکاییها، بهویژه جمهوریخواهان، رسانهها را نامطلوب میدانند و به اعتبار آنها شک دارند. این فرسایش اعتماد به رسانهها تهدیدی جدی برای عملکرد دموکراسی آمریکا است که به شهروندان آگاه و رسانههای آزاد برای پاسخگویی به قدرت متکی است.
نگرانیهای قانون اساسی. خصومت ترامپ با رسانهها فراتر از لفاظی است. دولت او اقداماتی انجام داده که چالشهایی برای حفاظتهای متمم اول قانون اساسی ایجاد کرده است، از جمله تهدید به تغییر قوانین افترا، تلاش برای لغو اعتبارنامههای مطبوعاتی و درخواست برای کنترل بیشتر دولت بر محتوای رسانهها. این تلاشها حمله مستقیمی به نقش قانون اساسی رسانهها به عنوان نظارت بر قدرت دولت است.
2. مککارتیسم و ترامپیسم: شباهتها در عوامفریبی
"مککارتی یک عوامفریب بود، اما چه میتوانستم بکنم؟ باید گزارش میدادم و مککارتی را نقل میکردم. چگونه میتوانم در وسط داستانم بگویم، 'این یک دروغ است.' رسانهها باید بیطرف باشند."
استفاده از ترس و تفرقه. هم سناتور جوزف مککارتی در دهه ۱۹۵۰ و هم دونالد ترامپ در زمان حاضر از تاکتیکهای مشابهی برای کسب و حفظ قدرت استفاده کردند. آنها از ترسهای عمومی (کمونیسم برای مککارتی، مهاجرت و تروریسم برای ترامپ) بهرهبرداری کردند، اعتبار نهادها را زیر سوال بردند و از رسانهها به عنوان یک سکوی تبلیغاتی و یک کیسه بوکس استفاده کردند.
چالشها برای رسانهها. همانطور که روزنامهنگاران در پوشش اتهامات بیاساس مککارتی بدون ظاهر شدن به عنوان جانبدارانه دچار مشکل بودند، امروز خبرنگاران با معضلات مشابهی در پوشش اظهارات نادرست ترامپ و حملات به رسانهها مواجه هستند. این نقلقول تنش مداوم بین عینیت و حقیقتگویی در روزنامهنگاری را برجسته میکند.
تأثیر بر گفتمان عمومی. مککارتیسم و ترامپیسم هر دو تأثیر خنککنندهای بر گفتمان عمومی داشتند و فضایی ایجاد کردند که در آن مخالفت با بیوفایی برابر بود. در هر دو دوره، این منجر به قطبی شدن جامعه و فروپاشی هنجارهای دموکراتیک شد.
3. ادوارد آر. مورو: روزنامهنگاری که در برابر مککارتی ایستاد
"نباید مخالفت را با بیوفایی اشتباه بگیریم. همیشه باید به یاد داشته باشیم که اتهام اثبات نیست و محکومیت به شواهد و روند قانونی بستگی دارد."
شجاعت در پخش. پخش ادوارد آر. مورو در ۹ مارس ۱۹۵۴ در برنامه "See It Now" شبکه CBS نقطه عطفی در مبارزه با مککارتیسم بود. مورو از کلمات و اعمال خود مککارتی برای افشای تاکتیکها و دروغهای او استفاده کرد و قدرت روزنامهنگاری را در به چالش کشیدن عوامفریبی سیاسی نشان داد.
دفاع از ارزشهای دموکراتیک. بیانیه مورو بهطور بلیغی از اصول آزادی بیان و روند قانونی دفاع کرد و به بینندگان یادآوری کرد که این ارزشهای دموکراتیک در برابر شکار جادوگران مککارتی چقدر مهم هستند. پخش او نشان داد که چگونه روزنامهنگاری میتواند به عنوان مدافع دموکراسی عمل کند زمانی که سایر نهادها ناکام میمانند.
میراث برای روزنامهنگاران مدرن. ایستادگی مورو در برابر مککارتی همچنان الهامبخش روزنامهنگاران امروز است. مثال او اهمیت گفتن حقیقت به قدرت و تأثیر بالقوه گزارشهای شجاعانه و مبتنی بر واقعیت در زمان بحران سیاسی را برجسته میکند.
4. تکامل رسانه: از مورو تا عصر دیجیتال
"ما با سرعتی شگفتانگیز از چاپ به وب میرویم و ممکن است در عرض ده سال حتی نسخه چاپی نیویورک تایمز هم وجود نداشته باشد."
اختلال تکنولوژیکی. چشمانداز رسانه از زمان مورو و کرانکایت تغییرات اساسی کرده است. ظهور اخبار کابلی، اینترنت و رسانههای اجتماعی نحوه تولید، توزیع و مصرف اخبار را متحول کرده است.
چالشهای اقتصادی. رسانههای سنتی، بهویژه روزنامهها، در عصر دیجیتال با فشارهای مالی شدید مواجه هستند. از دست دادن درآمد تبلیغاتی و کاهش خوانندگان منجر به کاهش بودجه، تعطیلی دفاتر و کاهش گزارشهای تحقیقی شده است.
تکهتکه شدن مخاطبان. تکثیر گزینههای رسانهای منجر به تکهتکه شدن مخاطبان شده است، بهطوری که مردم بهطور فزایندهای اخباری را مصرف میکنند که با باورهای موجود آنها همخوانی دارد. این اثر اتاق پژواک به قطبی شدن سیاسی کمک کرده و کار را برای هر روزنامهنگار یا رسانهای دشوارتر کرده است تا تأثیر وحدتبخشی که مورو در زمان خود داشت، داشته باشد.
5. دستکاری ترامپ در رسانهها و افکار عمومی
"او چیزی را به تسلیم میکوبد، هر چه که باشد... با رسانهها، او فقط آن را فرسوده میکند، فرسوده میکند،" تا اینکه، آلن اضافه کرد، یک خبرنگار در پوشش ترامپ اشتباه میکند و رئیسجمهور بر روی اشتباه میپرد و از آن به عنوان اثباتی استفاده میکند که هیچکدام از رسانهها قابل اعتماد نیستند.
غرق کردن منطقه. استراتژی ترامپ از توییتهای مداوم، اظهارات تحریکآمیز و حملات به رسانهها محتوای زیادی برای پوشش روزنامهنگاران ایجاد میکند. این سیل اطلاعاتی باعث میشود که هیچ داستانی بهتنهایی نتواند جلب توجه کند و به ترامپ اجازه میدهد روایت را کنترل کند.
استفاده از اشتباهات. وقتی روزنامهنگاران در گزارشهای خود درباره ترامپ اشتباه میکنند، او از این اشتباهات برای بیاعتبار کردن کل رسانهها استفاده میکند. این تاکتیک اعتماد عمومی به روزنامهنگاری را فرسایش میدهد و کار را برای گزارشهای واقعی برای نفوذ به حامیان ترامپ دشوارتر میکند.
ایجاد روایتهای جایگزین. استفاده ترامپ از اصطلاحاتی مانند "اخبار جعلی" و "حقایق جایگزین" باعث ایجاد سردرگمی در مورد آنچه درست است و آنچه نیست میشود. این سردرگمی به نفع ترامپ است زیرا به او اجازه میدهد نسخه خود از واقعیت را برای حامیانش بسازد.
6. فرسایش حقیقت در عصر ترامپ
"ترامپ هر دلیلی برای باور این که او واقعاً یک دروغگوی مادرزاد است، میدهد. هیچچیز از لبهای او دیگر نمیتواند به عنوان حقیقت پذیرفته شود."
دروغگویی بیسابقه. فراوانی و جسارت اظهارات نادرست ترامپ بسیار بیشتر از رؤسایجمهور قبلی است. بررسیکنندگان حقایق هزاران ادعای نادرست یا گمراهکنندهای که ترامپ از زمان به قدرت رسیدن مطرح کرده است را مستند کردهاند.
عادیسازی دروغگویی. دروغگویی مداوم ترامپ منجر به عادیسازی خطرناک دروغگویی در سیاست شده است. این فرسایش حقیقت تهدیدی برای پایههای گفتمان دموکراتیک است که به مجموعهای مشترک از حقایق متکی است.
تأثیر بر حکومت. جریان مداوم اطلاعات نادرست از رئیسجمهور تصمیمگیری آگاهانه درباره مسائل سیاستی را برای شهروندان دشوار میکند و برای سایر مقامات دولتی انجام مؤثر وظایف خود را سختتر میکند.
7. رسانه به عنوان رکن چهارم: نگهبان دموکراسی
"اگر به تاریخ و دکترین خود عمیقاً نگاه کنیم و به یاد بیاوریم که ما از مردان ترسو، نه از مردانی که از نوشتن، سخن گفتن، معاشرت و دفاع از دلایلی که در آن لحظه محبوب نبودند، نمیترسیدند، نیاکان نداریم."
نقش تاریخی. رسانهها مدتها به عنوان "رکن چهارم" در نظر گرفته شدهاند که به عنوان نظارت بر قدرت دولت در کنار شاخههای اجرایی، قانونگذاری و قضایی عمل میکنند. این نقش برای حفظ یک دموکراسی سالم حیاتی است.
عملکرد نظارتی. روزنامهنگاران نقش حیاتی در افشای فساد، پاسخگویی مقامات و اطلاعرسانی به عموم درباره مسائل مهم دارند. مثالهایی مانند تحقیقات واترگیت قدرت روزنامهنگاری تحقیقی در شکلدهی به تاریخ را نشان میدهند.
دفاع از دلایل نامحبوب. همانطور که نقلقول مورو نشان میدهد، یک رسانه آزاد باید آماده باشد تا نظر عمومی را به چالش بکشد و از دلایل نامحبوب در صورت لزوم دفاع کند. این شجاعت برای حفظ ارزشهای دموکراتیک و حفاظت از حقوق اقلیتها ضروری است.
8. تأثیر رسانههای اجتماعی بر اخبار و سیاست
"با ۵۰,۰۰۰ دلار اضافی، اندرسون توانست به دهها کالج و دانشگاه آمریکایی و همچنین مدارس متوسطه سفر کند تا به دانشآموزان درباره گزارشهای خود از خاورمیانه بگوید. این راهی بود که مرکز پولیتزر برای روشن کردن آتش در نسل جدیدی از دانشآموزان برای تشویق آنها به یادگیری درباره روزنامهنگاری و اهمیت دادن به مردم و مکانهای سراسر جهان بود."
دموکراتیزه شدن اطلاعات. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بهطور چشمگیری نحوه اشتراکگذاری و مصرف اخبار را تغییر دادهاند. هر کسی با یک گوشی هوشمند اکنون میتواند به عنوان یک روزنامهنگار شهروندی عمل کند، اخبار را بشکند و اطلاعات را بهسرعت به اشتراک بگذارد.
چالشها برای رسانههای سنتی. ظهور رسانههای اجتماعی مدلهای کسبوکار رسانههای سنتی را مختل کرده و نقش دروازهبانی روزنامهنگاران حرفهای را به چالش کشیده است. این امر هم فرصتهایی برای صداهای متنوع و هم نگرانیهایی درباره گسترش اطلاعات نادرست ایجاد کرده است.
مدلهای جدید برای روزنامهنگاری. همانطور که نقلقول نشان میدهد، سازمانهایی مانند مرکز پولیتزر در حال یافتن راههای نوآورانه برای حمایت از روزنامهنگاری با کیفیت و جذب مخاطبان جوانتر در عصری از کاهش منابع رسانههای سنتی هستند.
9. چالشهای پیش روی روزنامهنگاری مدرن در عصر ترامپ
"پوشش ترامپ در عصر چرخههای خبری بیستوچهار ساعته میتواند یک کار خستهکننده باشد. شبکهها و روزنامهها خبرنگاران اضافی به کاخ سفید اختصاص دادهاند و این هزینهبر است."
محدودیتهای منابع. تقاضاهای پوشش دولت ترامپ منابع بسیاری از سازمانهای خبری را که در عصر دیجیتال با فشارهای مالی مواجه هستند، تحت فشار قرار داده است.
سرعت در مقابل دقت. فشار برای انتشار سریع اخبار در چرخه خبری ۲۴/۷ میتواند منجر به اشتباهاتی شود که ترامپ سپس از آنها برای بیاعتبار کردن رسانهها استفاده میکند. روزنامهنگاران باید نیاز به سرعت را با ضرورت دقت متعادل کنند.
دسترسی و ارعاب. خصومت ترامپ با رسانهها دسترسی روزنامهنگاران به اطلاعات و مقامات دولتی را دشوارتر کرده است. برخی از خبرنگاران با ارعاب و تهدیدهایی از سوی دولت و حامیان ترامپ مواجه شدهاند.
10. اهمیت رسانههای آزاد در حفظ دموکراسی
"تنها چیزی که مهم است حق دانستن، سخن گفتن، فکر کردن است،" مورو یک بار به دوستی گفت، "این!—و قداست دادگاهها. در غیر این صورت، این آمریکا نیست."
اطلاعرسانی به شهروندان. رسانههای آزاد برای ارائه اطلاعاتی که شهروندان برای تصمیمگیری آگاهانه و مشارکت مؤثر در دموکراسی نیاز دارند، ضروری هستند.
پاسخگویی به قدرت. روزنامهنگاران به عنوان ناظران عمل میکنند، فساد و سوءاستفاده از قدرت را افشا میکنند. این نقش برای حفظ توازن و تعادلهای لازم برای یک دموکراسی کارآمد حیاتی است.
حفاظت از آزادی بیان. رسانهها بهعنوان سنگری برای حقوق آزادی بیان بهطور کلی عمل میکنند. حملات به آزادی رسانهها اغلب پیشدرآمد حملات گستردهتر به آزادیهای مدنی و هنجارهای دموکراتیک هستند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب دشمن مردم نوشتهی ماروین کالب، شباهتهایی میان مککارتیسم و ریاستجمهوری ترامپ ترسیم میکند و بر اهمیت مطبوعات آزاد و قوه قضائیه مستقل برای دموکراسی تأکید میورزد. نقدها به این کتاب متنوع است؛ بسیاری از خوانندگان به بینشها و دیدگاه تاریخی کالب ارج مینهند، در حالی که برخی دیگر به جانبداریهای احتمالی او انتقاد میکنند. حامیان این کتاب از دفاع آن از روزنامهنگاری و هشدارهایش دربارهی تهدیدات علیه دموکراسی قدردانی میکنند. منتقدان بر این باورند که این کتاب بهطور ناعادلانهای به ترامپ حمله میکند و کاستیهای رسانهها را نادیده میگیرد. بهطور کلی، خوانندگان این کتاب را تحریککننده، بهموقع و مرتبط با گفتمان سیاسی کنونی مییابند، هرچند نظرات بر اساس تمایلات سیاسی متفاوت است.