نکات کلیدی
1. شروع پروژه: رویکردی چابک برای آغاز پروژه
"شروع پروژه شامل فعالیتها و تمرینهایی است که برای پرداختن به سه بعد آغازین ذکر شده (محصول، فرآیند و افراد) طراحی شدهاند."
آغاز کارآمد پروژه. شروع پروژه یک دوره سه هفتهای از همکاری فشرده است که برای راهاندازی پروژههای چابک طراحی شده است. این دوره بر سه بعد اصلی تمرکز دارد:
- محصول: تعریف مشکل مشتری، اهداف کسبوکار و چشمانداز راهحل
- فرآیند: تعیین نحوه همکاری تیم و ارائه ارزش
- افراد: درک دینامیک تیم، نقاط قوت و سبکهای کاری
این رویکرد نیاز به آمادگی را با اصول چابک متعادل میکند و از مراحل برنامهریزی طولانی اجتناب میکند در حالی که همراستایی در جهت پروژه را تضمین میکند. این دوره شامل فعالیتهایی مانند تعریف معیارهای موفقیت، نقشهبرداری از وضعیت فعلی و آینده و توسعه فهرستهای اولیه محصول است.
2. آمادهسازی: ارزیابی زمینه پروژه و آمادهسازی برای موفقیت
"هیچ دو سازمانی یکسان نیستند و تاریخچه، دینامیک افراد، پیچیدگی و بسیاری از ظرافتهای دیگر یک تیم و سازمان باید نقش بزرگی در تعیین نحوه آغاز پروژه ایفا کنند."
زمینه مهم است. قبل از ورود به شروع پروژه، ضروری است که زمینه پروژه را درک کنید:
- افراد: شناسایی ذینفعان کلیدی، نقشها، انگیزهها و تجربیات پروژههای گذشته آنها
- وضعیت فعلی: تحلیل تحقیقات مشتری موجود، نقشههای فرآیند و ارزیابیهای فنی
- چشمانداز آینده: بررسی هرگونه کار کشف یا چشمانداز قبلی
- پیشینه سازمانی: ارزیابی بلوغ چابک، فرهنگ و درسهای پروژههای گذشته
این ارزیابی به تطبیق شروع پروژه با نیازهای خاص سازمان و پروژه کمک میکند. این اطمینان میدهد که کارهای موجود به کار گرفته میشوند و چالشهای بالقوه زود شناسایی میشوند.
3. تحلیل وضعیت فعلی: سفر مشتری، فرآیند کسبوکار و معماری
"برای درک بهتر نحوه تعامل مشتریان با محصول موجود و تصور بهبود تجربه آنها، با تیم خود برای توسعه مشترک سفرهای مشتری در وضعیت فعلی (همانطور که هست) کار کنید."
درک پایه. تحلیل وضعیت فعلی شامل سه جزء کلیدی است:
- نقشهبرداری سفر مشتری: تجسم نحوه تعامل مشتریان با محصول
- نقشهبرداری فرآیند کسبوکار از ابتدا تا انتها: مستندسازی فرآیندهای داخلی برای ارائه ارزش
- تحلیل معماری فعلی: درک اجزای سیستم موجود و تعاملات
این فعالیتها به شناسایی نقاط درد، ناکارآمدیها و فرصتهای بهبود کمک میکنند. آنها درک مشترکی از نقطه شروع پروژه ارائه میدهند و طراحی راهحلهای آینده را اطلاع میدهند.
4. تصور آینده: طراحی محصول حداقل قابل عرضه (MMP)
"محصول حداقل قابل عرضه (MMP) کوچکترین قطعه عملکردی است که میتواند ارائه شود و برای مشتری و کسبوکار ارزش دارد و به ما بازخورد ارزشمندی درباره اینکه آیا عملکرد درست را میسازیم و همچنین آیا آن را به درستی میسازیم، ارائه میدهد."
تمرکز بر حداقل قابلیت. MMP اولین بخش از محصول است که باید منتشر شود:
- کوچکترین مجموعه ویژگیهایی که به مشتریان و کسبوکار ارزش میدهند
- طراحی شده برای جمعآوری بازخورد اولیه و اعتبارسنجی فرضیات
- تعادل بین نیاز به سرعت و ارائه یک محصول قابل عرضه
برای طراحی MMP:
- از مدل 7 بعد محصول برای شناسایی گزینههای با ارزش بالا استفاده کنید
- وایرفریمها یا نمونههای اولیه برای آزمایش کاربر و بازخورد ایجاد کنید
- بر اساس ورودی کاربر برای اصلاح طراحی MMP تکرار کنید
5. تجزیه چشمانداز: از اپیکها به داستانهای کاربر
"اپیکها بلوکهای کاری با اهداف و نتایج قابل اندازهگیری هستند که به نقاط درد یا شکافها میپردازند. روایت/متن یک اپیک کوتاه، ساده و به زبان مشتری چیزی را که مشتری میخواهد یا نیاز دارد توصیف میکند."
تجزیه برای تحویل. تجزیه چشمانداز محصول به قطعات قابل مدیریت شامل:
- شناسایی اپیکها: قطعات بزرگ و سطح بالای عملکرد
- تجزیه اپیکها به داستانهای کاربر: ویژگیهای کوچکتر و قابل اجرا
- تخمین و اولویتبندی: ارزیابی تلاش و ارزش کسبوکار برای هر داستان
این فرآیند به ترجمه چشمانداز مفهومی به اقلام کاری ملموس و قابل اجرا کمک میکند. این امکان را به تیم میدهد تا تلاشهای توسعه خود را برنامهریزی کنند و مبنایی برای برنامهریزی انتشار فراهم میکند.
6. برنامهریزی برای موفقیت: برنامهریزی انتشار و مدیریت ریسک
"نقشهبرداری داستانهای کاربر سطح بالا به اسپرینتها یا ماهها، پس از محاسبه تقریبی ظرفیت مورد انتظار تیم (مقدار کاری که تیم انتظار میرود در یک بازه زمانی خاص انجام دهد) و تخمینهای تلاش داستان کاربر که قبلاً محاسبه شدهاند، میتواند پاسخ تقریبی به این سوال بدهد که آیا برنامه MMP واقعبینانه است."
برنامهریزی استراتژیک. برنامهریزی انتشار شامل:
- نقشهبرداری داستانهای کاربر به اسپرینتها یا ماهها
- تخمین ظرفیت تیم و تلاش داستان
- تعادل بین دامنه MMP و جدول زمانی واقعبینانه
مدیریت ریسک به همان اندازه مهم است:
- شناسایی ریسکهای بالقوه در ابعاد مشتری، کسبوکار، فناوری و تیم
- ارزیابی احتمال و تأثیر ریسکها
- توسعه استراتژیهای کاهش برای ریسکهای با اولویت بالا
این فعالیتها به تنظیم انتظارات واقعبینانه و آمادهسازی تیم برای چالشهای بالقوه کمک میکنند.
7. تقویت همکاری: توسعه توافقات کاری تیم و روشهای کار
"پر کردن بوم توافق کاری تیم با هم یک تمرین عالی برای ایجاد هویت تیم است."
ایجاد انسجام تیمی. ایجاد توافقات کاری واضح و روشهای کار برای موفقیت تیم حیاتی است:
- توسعه هویت تیم: انتخاب نام و شعار تیم
- تعریف مأموریت و ارزشهای تیم
- شناسایی نقاط قوت فردی و جمعی و فرصتهای رشد
- تعیین هنجارها برای ارتباطات، تصمیمگیری و حل تعارض
- توافق بر روی شیوهها و مراسم چابک برای پیروی
این توافقات به ایجاد درک مشترک از نحوه کار تیم با هم کمک میکنند، همکاری را تقویت میکنند و پایهای برای یک تیم چابک با عملکرد بالا ایجاد میکنند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب اسکرام ضروری: راهنمای عملی برای محبوبترین فرآیند چابک از سوی خوانندگان به دلیل پوشش جامع اصول و روشهای اسکرام مورد تحسین قرار گرفته است. منتقدان از توضیحات واضح، مثالهای عملی و تصاویر مفید آن قدردانی میکنند. بسیاری از افراد این کتاب را برای مبتدیان و همچنین متخصصان با تجربه مفید میدانند و به ارزش آن به عنوان یک راهنمای مرجع اشاره میکنند. این کتاب به دلیل رویکرد متعادل خود که به دیدگاههای مختلف ذینفعان میپردازد، ستایش میشود. برخی از خوانندگان به طول و جزئیات آن اشاره کرده و پیشنهاد میکنند که میتوانست مختصرتر باشد. به طور کلی، این کتاب به شدت برای کسانی که به دنبال درک و اجرای مؤثر اسکرام هستند، توصیه میشود.