نکات کلیدی
1. شیطنتهای مالی واقعیت را تحریف کرده و سرمایهگذاران را گمراه میکند
از همه چیز مهمتر، آسیبی نرسانید.
روشهای فریبنده فراوان است. شرکتها از ترفندهای مختلف حسابداری برای ارائه تصویری خوشایندتر از وضعیت مالی و عملکرد خود استفاده میکنند. این شیطنتها از تفسیرهای تهاجمی قوانین حسابداری تا تقلبهای آشکار متغیر است. تاکتیکهای رایج شامل شناسایی زودهنگام درآمد، کمنمایی هزینهها، دستکاری صورتهای جریان نقدی و سوءاستفاده از معیارهای غیر GAAP است.
انگیزهها فریب را هدایت میکنند. مدیران تحت فشار شدید برای برآورده کردن انتظارات وال استریت و افزایش قیمت سهام قرار دارند. این فشار، همراه با مشوقهای نادرست مانند جبران خسارت مبتنی بر سهام، میتواند به رفتارهای غیراخلاقی منجر شود. در برخی موارد، فرهنگ فریب در DNA یک شرکت ریشهدار میشود و استفاده از شیطنتها را در چندین دوره گزارشگیری ادامه میدهد.
هزینهها بر دوش سرمایهگذاران است. زمانی که شیطنتها در نهایت افشا میشوند، عواقب میتواند شدید باشد. قیمت سهام به شدت کاهش مییابد، شهرتها نابود میشوند و در موارد شدید، شرکتها به طور کامل سقوط میکنند. شکستهای پر سر و صدایی مانند انران، ورلدکام و به تازگی، والنت داروسازی، به عنوان داستانهای هشداردهندهای از آسیبهای ناشی از فریب مالی عمل میکنند.
2. ترفندهای دستکاری درآمد عملکرد خط بالایی را بزرگنمایی میکنند
آیا واقعاً مصرفکنندگان میخواستند که جوراب و سهام را زیر یک سقف بخرند؟
شناسایی زودهنگام رایج است. شرکتها اغلب درآمد را قبل از اینکه واقعاً کسب شود، ثبت میکنند، مانند ثبت فروش برای محصولات تحویلنشده یا شناسایی درآمد قراردادهای بلندمدت به صورت پیشپرداخت. انباشتهسازی کانال – فشار دادن موجودی اضافی به توزیعکنندگان – فروشهای دوره جاری را به هزینه دورههای آینده به طور مصنوعی بزرگنمایی میکند.
ایجاد درآمد ساختگی. در موارد شدیدتر، شرکتها از طریق طرحهای مختلف فروشهای جعلی تولید میکنند:
- ثبت درآمد بر اساس توافقات غیرالزامآور
- شرکت در معاملات "گردش" بدون محتوای اقتصادی
- طبقهبندی نادرست درآمدهای وام یا درآمدهای سرمایهگذاری به عنوان درآمد
دستکاری معیارهای کلیدی. شرکتها ممکن است معیارهای مرتبط با درآمد را تحریف کنند تا تصویری مطلوبتر ارائه دهند:
- تغییر تعریف "فروشهای فروشگاههای مشابه" برای شامل کردن دادههای غیرقابل مقایسه
- تغییر محاسبات برای معیارهایی مانند متوسط درآمد به ازای هر کاربر (ARPU)
- ارائه ارقام گمراهکننده "رشد ارگانیک" که شامل درآمدهای مرتبط با خرید است
3. ترفندهای دستکاری هزینه به طور مصنوعی سود را افزایش میدهند
فردا خورشید خواهد درخشید.
به تأخیر انداختن شناسایی هزینه. شرکتها هزینهها را از طریق روشهای مختلف به دورههای آینده منتقل میکنند:
- سرمایهگذاری تهاجمی در هزینههای عملیاتی عادی
- تمدید برنامههای استهلاک برای داراییها
- عدم نوشتن داراییهای آسیبدیده یا دریافتنیهای غیرقابل وصول
ایجاد و آزادسازی ذخایر. ذخایر "کوکی جار" به شرکتها اجازه میدهد تا درآمدها را هموار کنند:
- گرفتن هزینههای بزرگ بازسازی که میتوانند بعداً آزاد شوند
- بیش از حد محاسبه کردن برای بدهیها و سپس معکوس کردن مازاد
- دستکاری ذخایر موجودی یا پیشبینیهای زیان وام
طبقهبندی نادرست هزینهها. انتقال هزینهها به بخشهای مختلف صورتهای مالی میتواند سودآوری درک شده را بهبود بخشد:
- انتقال هزینههای عملیاتی عادی به دسته "غیرقابل تکرار"
- پنهان کردن هزینهها در هزینههای مرتبط با خرید
- طبقهبندی هزینههای عمومی به عنوان بخشی از موجودی برای تأخیر در شناسایی
4. شیطنتهای جریان نقدی سلامت واقعی عملیاتی را پنهان میکند
آیا قبلاً کلمه "چوتزپاه" را ذکر کردیم؟
سوءاستفاده از طبقهبندی عملیاتی در مقابل سرمایهگذاری. شرکتها از ساختار صورت جریان نقدی سوءاستفاده میکنند:
- طبقهبندی هزینههای عملیاتی عادی (مانند جذب مشتری) به عنوان خروجیهای سرمایهگذاری
- ثبت عواید حاصل از فروش داراییها به عنوان ورودیهای عملیاتی
- دستکاری سرمایه در گردش برای افزایش جریان نقدی عملیاتی
تحریفهای مرتبط با خرید. فعالیتهای ادغام و خرید فرصتهایی برای بزرگنمایی جریان نقدی عملیاتی ایجاد میکند:
- به ارث بردن جمعآوریهای دریافتنی شرکت خریداری شده بدون خروجیهای نقدی مرتبط
- ساختاردهی معاملات به گونهای که داراییهای تولیدکننده نقدی بالا حفظ شوند در حالی که داراییهای مصرفکننده نقدی واگذار شوند
- استفاده از "حسابداری خرید" برای پنهان کردن هزینههای عملیاتی عادی در تخصیص قیمت خرید
افزایشهای غیرقابل تحمل جریان نقدی. شرکتها از تاکتیکهای کوتاهمدت استفاده میکنند که عملکرد آینده را قربانی میکند:
- جمعآوری تهاجمی دریافتنیها یا به تأخیر انداختن پرداختها
- فروش دریافتنیها (فاکتورینگ) برای تسریع ورودیهای نقدی
- کاهش سطوح موجودی به زیر مقادیر پایدار
5. حسابداری خرید فرصتهایی برای فریب ایجاد میکند
بیشتر ارزشها از طریق خریدها نسبت به هر اقدام دیگری که شرکتها انجام میدهند، نابود میشود.
ساختارهای معامله مشکلات را پنهان میکنند. شرکتهای خریدار میتوانند از M&A برای پنهان کردن مسائل زیرین استفاده کنند:
- استفاده از حسابداری خرید برای نوشتن هزینههای جاری
- ایجاد goodwill بزرگ که میتواند به تدریج کاهش یابد
- پنهان کردن داراییهای ضعیف عملکرد در خریدهای بزرگتر
دستکاری معیارهای پس از خرید. شرکتها از پیچیدگیهای ترکیب کسبوکارها سوءاستفاده میکنند:
- ارائه ارقام گمراهکننده "پروفرما" یا "رشد ارگانیک"
- تغییر سیاستهای حسابداری شرکتهای خریداری شده برای افزایش عملکرد گزارششده
- استفاده از هزینههای مرتبط با خرید برای پنهان کردن هزینههای عملیاتی عادی
خریداران سریالی زنگ خطر را به صدا در میآورند. فعالیتهای مکرر M&A باید دقت سرمایهگذاران را افزایش دهد:
- استراتژیهای "جمعآوری" غیرقابل تحمل که رشد ارگانیک ضعیف را پنهان میکند
- افزایش وابستگی به مزایای حسابداری خرید برای برآورده کردن اهداف
- کاهش جریان نقدی آزاد با وجود رشد گزارششده در درآمد
6. معیارهای غیر GAAP بدون زمینه میتوانند گمراهکننده باشند
وارن بافت مدتهاست که به تیمهای مدیریتی که معیارهای پروفرما غیرصادقانه ایجاد میکنند، میخندد.
معیارهای سفارشی فاقد استانداردسازی هستند. شرکتها معیارهای مالی سفارشی ایجاد میکنند:
- "EBITDA تعدیلشده" که هزینههای واقعی و تکراری را نادیده میگیرد
- "درآمد نقدی" که هزینههای غیرنقدی مهم را نادیده میگیرد
- تغییر مداوم تعاریف معیارهای کلیدی عملکرد
تطبیق ضروری است. سرمایهگذاران باید پل ارتباطی بین ارقام GAAP و غیر GAAP را درک کنند:
- تفاوتهای بزرگ و پایدار بین معیارهای GAAP و تعدیلشده نگرانکننده است
- به دنبال استثناهای هزینههای عملیاتی عادی و تکراری باشید
- مراقب معیارهایی باشید که همیشه تصویری خوشایندتر از GAAP ارائه میدهند
معیارهای خاص صنعت نیاز به دقت دارند. معیارهای غیر GAAP در سطح بخش میتوانند گمراهکننده باشند:
- "وجوه حاصل از عملیات" REITها ممکن است استهلاک واقعی املاک را نادیده بگیرد
- محاسبات "هزینههای جذب مشتری" شرکتهای SaaS به طور گستردهای متفاوت است
- تعاریف شرکتهای تجارت الکترونیک از "کاربران فعال" یا "ارزش کل کالا" فاقد ثبات است
7. پرچمهای قرمز و نشانههای هشداردهنده پیش از فروپاشی مالی ظاهر میشوند
وقتی اولین نشانهها به مشکلات حسابداری اشاره میکنند، به اطمینانهای مدیریت به سادگی اعتماد نکنید.
اختلافات زنگ خطر را به صدا در میآورد. به دنبال عدم تطابق بین صورتهای مالی و معیارهای مختلف باشید:
- رشد درآمد از جمعآوری نقدی پیشی میگیرد
- افزایش درآمد با وجود کاهش حاشیهها
- نسبتهای سرمایه در گردش در جهتهای غیرمنتظره حرکت میکنند
تغییرات ناگهانی نیاز به بررسی دارند. تغییرات ناگهانی در سیاستهای حسابداری یا شیوههای مدیریتی نگرانکننده است:
- تغییر حسابرسان، به ویژه خارج از چرخه چرخشی عادی
- تغییر سیاستهای شناسایی درآمد
- خروجهای غیرقابل توضیح از مدیران کلیدی، به ویژه در نقشهای مالی
کیفیت افشا مهم است. به نحوه ارتباط شرکتها توجه کنید:
- افزایش پیچیدگی یا عدم شفافیت در یادداشتهای صورتهای مالی
- تغییر تمرکز به معیارهای غیر GAAP که مبهم یا به طور مداوم در حال تغییر هستند
- تأخیر در ارائه گزارشهای الزامی یا اعلام اصلاحات
8. ذهنیت جنایی برای شناسایی شیطنتها ضروری است
درست مانند اینکه کلانتر ناتینگهام نتوانست از دزدی رابین هود از ثروتمندان و بخشیدن به فقرا جلوگیری کند، قوانین حسابداری کنونی اغلب به نظر ناکافی میرسند تا از شرکتها در برابر شیطنتهای جریان نقدی جلوگیری کنند.
شکاکیت بنیادی است. روایت مدیریت را زیر سؤال ببرید و عمیقتر بررسی کنید:
- روندها را در چندین دوره تحلیل کنید، نه فقط تغییرات سال به سال
- شیوههای یک شرکت را با همتایان صنعتی و نُرمهای تاریخی مقایسه کنید
- به اعداد اصلی نگاه کنید تا عوامل زیرین را درک کنید
زمینه کلیدی است. تصویر کلی surrounding گزارشهای مالی را درک کنید:
- مشوقهای مدیریتی و فرهنگ شرکتی را در نظر بگیرید
- دینامیکهای صنعتی و فشارهای رقابتی را ارزیابی کنید
- عوامل کلان اقتصادی که میتواند بر عملکرد تأثیر بگذارد را بررسی کنید
یادگیری مداوم ضروری است. در مورد شیطنتهای در حال تحول آگاه باشید:
- به مطالعه رسواییهای حسابداری و تقلبهای گذشته بپردازید
- با تغییرات در استانداردهای حسابداری و تمرکز نظارتی بهروز باشید
- شبکهای از حرفهایها برای به اشتراکگذاری بینشها و بهترین شیوهها ایجاد کنید
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب حقههای مالی بهعنوان یک راهنمای ضروری برای سرمایهگذاران و حرفهایهای مالی بهطور گستردهای مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از توضیحات دقیق آن دربارهی ترفندهای حسابداری و مثالهای واقعی از تقلبهای شرکتی قدردانی میکنند. این کتاب به خاطر سبک نوشتاری قابلفهم و مشاورههای عملیاش در شناسایی ناهنجاریهای مالی مورد ستایش قرار گرفته است. بسیاری از منتقدان آن را برای هر کسی که در تحلیل مالی یا سرمایهگذاری فعالیت میکند، یک کتاب ضروری میدانند. در حالی که برخی بدون دانش قبلی حسابداری آن را چالشبرانگیز یافتند، اکثر آنها بر این باورند که این کتاب بینشهای ارزشمندی دربارهی گزارشدهی مالی شرکتی و نشانههای خطر احتمالی ارائه میدهد.