نکات کلیدی
1. جذابیت با مقدمهای گیرا آغاز میشود
گفتن اینکه سرنوشت شما به تأثیری که میگذارید بستگی دارد، اغراق نیست.
اولین تأثیرات مهم هستند. در دنیای توجهات کوتاه، آغاز هر ارتباطی حیاتی است. به جای شروع با توضیحات، از سوالات "آیا میدانستید؟" برای برانگیختن کنجکاوی استفاده کنید و حقایق یا آمارهای شگفتانگیزی را ارائه دهید که دامنه یک مشکل یا فوریت یک موضوع را نشان دهد. به عنوان مثال، به جای گفتن "محصول ما عالی است"، بگویید "آیا میدانستید که 80 درصد مردم با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند؟"
نشان دهید، فقط نگویید. از تصاویری زنده و وسایل برای نشان دادن مشکلی که در حال حل آن هستید، استفاده کنید. یک سناریو را به تصویر بکشید که نقاط دردناک مخاطبان شما را برجسته کند. به عنوان مثال، اگر اپلیکیشن سفر میفروشید، نشان دهید که کسی با یک نقشه مچاله شده دست و پنجه نرم میکند و سپس نشان دهید که چگونه اپلیکیشن شما این مشکل را حل میکند. این رویکرد مسئله را قابل ارتباط میسازد و تمایل به راهحل شما را ایجاد میکند.
خود را آماده کنید. به ارتباطات مانند یک ورزشکار که برای یک بازی آماده میشود، نزدیک شوید. مقدمه خود را تمرین کنید، با مکان آشنا شوید و یک حالت مطمئن به خود بگیرید. این آمادگی به شما کمک میکند تا نگرش "من برای هر چیزی آمادهام" را به نمایش بگذارید که توجه و احترام را جلب میکند.
2. تازگی کلید جلب توجه پایدار است
دنیا همیشه روشنتر به نظر میرسد وقتی که چیزی را تازه خلق کردهاید.
نظم را مختل کنید. برای جلب توجه، چیزی جدید و اصیل معرفی کنید. از هفت P اختلال (هدف، شخص، مشکل، پیشفرض، محصول، وعده، POP) برای ایدهپردازی رویکردها و پیشنهادات نوآورانه استفاده کنید. به عنوان مثال، به جای ارائه یک برنامه آموزشی استاندارد، یک برنامه "نقص و نظم" ایجاد کنید که از فرمت یک برنامه تلویزیونی برای جذابتر کردن یادگیری استفاده کند.
بهروز باشید. از تحقیقات اخیر، نقلقولهای رهبران فکری امروز و ارتباط پیام خود با رویدادهای جاری استفاده کنید. این نشان میدهد که شما بهروز و مرتبط هستید. به عنوان مثال، اگر درباره رهبری صحبت میکنید، از یک نقلقول اخیر از یک رهبر تجاری استفاده کنید به جای یک نقلقول قدیمی از یک شخصیت تاریخی.
چشمهای خود را دوباره بیدار کنید. به معجزات در اطراف خود توجه کنید و دنیا را با چشمان تازه ببینید. مشاهدات جالب را یادداشت کنید. این تمرین به شما کمک میکند تا دیدگاهها و بینشهای جدیدی پیدا کنید که میتواند ارتباطات شما را جذابتر کند.
3. کارایی زمانی اعتماد ایجاد میکند
اگر کاری برای انجام دادن ندارید، اینجا انجام ندهید.
به زمان مردم احترام بگذارید. در دنیای حواسپرتی مداوم، کارایی زمانی حیاتی است. با درخواست زمان مشخصی شروع کنید و سپس با کمتر از آنچه انتظار میرفت، مردم را خوشحال کنید. به عنوان مثال، بگویید: "میدانم که یک ساعت زمان داریم، اما میتوانم ایدهام را در ده دقیقه توضیح دهم."
خلاصه نگهدارید. محدودیتهای عددی را برای ارتباطات خود اعمال کنید، مانند 140 کاراکتر توییتر. از ایمیلهای پنج جملهای استفاده کنید و گزارشهای جلسه را به سه دقیقه محدود کنید. این شما را مجبور میکند تا بر روی آنچه ضروری است تمرکز کنید و قسمتهایی را که مردم نادیده میگیرند، حذف کنید.
ارتباطات خود را محصور کنید. با تعیین مرزهای زمانی و مکانی واضح، ارتباطات خود را متمرکز نگهدارید. این به شما کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کنید و از گسترش پیام خود جلوگیری کنید. به عنوان مثال، یک محدودیت 90 دقیقهای برای جلسات تعیین کنید و به آن پایبند باشید.
4. عبارات تکراری پیام شما را تقویت میکنند
اگر چیزی را میبینید، بگویید.
یک عبارت به یاد ماندنی بسازید. یک جمله به یاد ماندنی ایجاد کنید که پیام شما را به طور مختصر خلاصه کند و با مخاطبان شما همخوانی داشته باشد. این عبارت باید به راحتی تکرار شود، عمل مورد نظر شما را بیان کند و به عنوان عنوانی که میتواند تجاری شود، عمل کند. به عنوان مثال، "هنر خوب بسازید" عبارتی است که با بسیاری از افراد همخوانی دارد.
از ریتم و قافیه استفاده کنید. کلمات خود را به یک ضرب آهنگ تبدیل کنید تا به راحتی تکرار شوند. از همصداها (کلماتی که با یک صدا شروع میشوند) و قافیه برای به یاد ماندنیتر کردن پیام خود استفاده کنید. به عنوان مثال، "کلیک کن یا جریمه شو" عبارتی به یاد ماندنی است که جانها را نجات داده است.
توقف و تأکید. عبارت به یاد ماندنی خود را با تأکید خاصی بیان کنید. قبل و بعد از گفتن آن توقف کنید تا به مردم زمان بدهید تا آن را جذب کنند. این به شما کمک میکند تا پیام شما در ذهن آنها باقی بماند. به عنوان مثال، بگویید: "مهمترین چیزی که یاد گرفتهام این است که... [توقف]... ما پیروز خواهیم شد."
5. تعامل بر اطلاعات ارجحیت دارد
هیچیک از ما به اندازه همه ما باهوش نیستیم.
مونولوگها را به دیالوگها تبدیل کنید. به جای سخنرانیهای یک طرفه، مکالمات دو طرفه ایجاد کنید. به جای اینکه به مردم بگویید چه کار میکنید، از آنها بپرسید که چگونه ممکن است نتایج کار شما را تجربه کرده باشند. به عنوان مثال، به جای گفتن "من یک مهندس نرمافزار هستم"، بپرسید "آیا تا به حال چیزی را به صورت آنلاین خریداری کردهاید؟"
مکالمات متقابلاً سودمند ایجاد کنید. سوالات باز بپرسید، با دقت گوش دهید و مکالمه را با سوالات "شما" برگردانید. این نشان میدهد که شما به طور واقعی به آنها علاقهمند هستید. به عنوان مثال، به جای گفتن "من جودی را میشناسم"، بپرسید "هدفهای او برای اتاق امسال چیست؟"
جلسات تعاملی را تسهیل کنید. با چرخش میزبانها و دادن فرصت به شرکتکنندگان برای رهبری، کنترل را به اشتراک بگذارید. جلسات را با معرفیها آغاز کنید و "غذاهای موضوعی میز" ایجاد کنید تا تعامل را تشویق کنید. این کار جلسات شما را جذابتر و پربارتر میکند.
6. توجه به ارتباط کمک میکند
ما میتوانیم در دو ماه بیشتر دوست پیدا کنیم با علاقهمند شدن به دیگران تا در دو سال با تلاش برای جلب توجه دیگران.
با همدلی پیش بروید. به جای تمرکز بر آنچه میخواهید بگویید، بر آنچه مخاطبان شما میخواهند بشنوند، تمرکز کنید. از آنها درباره نیازها، چالشها و اهدافشان بپرسید. این به شما کمک میکند تا پیام خود را سفارشی کنید و آن را مرتبطتر کنید. به عنوان مثال، بپرسید "شما در حال کار بر روی چه چیزی هستید که به آن excited هستید؟"
به طور کامل گوش دهید. به مردم توجه کامل خود را بدهید. به آنها نگاه کنید، به جلو خم شوید و ابروهایتان را بالا ببرید. قضاوت را معلق کنید، یادداشت بردارید و همدلی کنید. این باعث میشود مردم احساس ارزشمندی و شنیده شدن کنند. به عنوان مثال، از خود بپرسید "چگونه احساس میکردم؟" تا بهتر دیدگاه آنها را درک کنید.
از "و" به جای "اما" استفاده کنید. به جای استفاده از کلمه "اما"، از "و" استفاده کنید تا آنچه مردم میگویند را تأیید کنید به جای اینکه آن را رد کنید. به عنوان مثال، بگویید "من میشنوم که شما میگویید، و..." به جای "من میشنوم که شما میگویید، اما..."
7. مفید بودن اقدام را تحریک میکند
یک تصمیم واقعی با این واقعیت نشان داده میشود که شما اقدام جدیدی انجام دادهاید. اگر اقدامی انجام ندادهاید، واقعاً تصمیمی نگرفتهاید.
رابطه واقعی با دنیای واقعی برقرار کنید. پیام خود را با روشن کردن اینکه چگونه به مخاطبان و وضعیت آنها مربوط میشود، مرتبط کنید. از آمار، مثالها و داستانهای شخصی استفاده کنید تا نشان دهید ایدههای شما چگونه میتوانند در عمل به کار گرفته شوند. به عنوان مثال، به جای گفتن "مهم است که کامپیوترهای خود را محافظت کنید"، بگویید "دوشنبه گذشته، یک فروشگاه بزرگ هک شد و این کاری بود که ما برای رفع آن انجام دادیم."
گزینهها ارائه دهید، نه دستورات. به جای اینکه به مردم بگویید چه کار کنند، گزینههای مختلفی ارائه دهید و بگذارید آنها انتخاب کنند که کدام یک برایشان بهتر است. این به آنها حس کنترل میدهد و احتمال اقدام آنها را بیشتر میکند. به عنوان مثال، به جای گفتن "شما باید تغییر کنید"، بگویید "شما ممکن است بخواهید این گزینهها را در نظر بگیرید."
بذر اقدام بکارید. ارتباطات خود را با سوالات اقدام خاصی که مردم را وادار به روشن کردن اینکه دقیقاً چه زمانی، کجا و چگونه قرار است آنچه را که یاد گرفتهاند به کار ببرند، پایان دهید. به عنوان مثال، بپرسید "یک چیز که شما فردا وقتی به دفتر برمیگردید، متفاوت انجام خواهید داد چیست؟"
8. مثالها ایدهها را واقعی میکنند
در تأثیرگذاری بر دیگران، مثال تنها چیز اصلی است؛ این تنها چیز است.
از تلسکوپ همدلی استفاده کنید. به جای صحبت درباره مفاهیم انتزاعی، یک مثال واقعی از یک فرد که آنچه را که شما در حال صحبت درباره آن هستید، تجربه کرده است، به اشتراک بگذارید. این کار پیام شما را قابل ارتباطتر و احساسیتر میکند. به عنوان مثال، به جای صحبت درباره اهمیت آموزش، داستان مالالا یوسفزایی را به اشتراک بگذارید.
آن را ملموس کنید. ایدههای خود را در جزئیات خاص قرار دهید. بگویید چه زمانی و کجا چیزی اتفاق افتاده، چه گفته شده و چه نتایجی به دست آمده است. این کار پیام شما را معتبرتر و تأثیرگذارتر میکند. به عنوان مثال، به جای گفتن "مشتریان را خوشامد بگویید"، بگویید "از قانون ده-ده هنگام خوشامدگویی به مشتریان استفاده کنید."
از مثالهای "سگ روی نفتکش" استفاده کنید. داستان یک فرد را که بر چالشی مرتبط با موضوع شما غلبه کرده است، به اشتراک بگذارید. این کار به مردم کمک میکند تا با پیام شما همدلی کنند و آن را به یاد ماندنیتر کند. به عنوان مثال، داستان جیجی و دلفینها را برای نشان دادن قدرت شمول به اشتراک بگذارید.
9. مردم را در صحنه قرار دهید تا همدلی ایجاد کنید
روح هرگز بدون تصویر ذهنی فکر نمیکند.
از جزئیات حسی استفاده کنید. توصیف کنید که یک وضعیت چگونه به نظر میرسید، چه بویی داشت، چه صدایی داشت و چه احساسی داشت. این کار به مخاطبان شما کمک میکند تا احساس کنند که در آنجا با شما هستند. به عنوان مثال، صحنه استخر را با خانواده توصیف کنید تا نکته خود را درباره پیشفرضهای جدید بیان کنید.
درگیری ایجاد کنید. چالش یا مانعی که شخصیت اصلی شما با آن مواجه شده است را به اشتراک بگذارید. این کار مثال شما را جذابتر و قابل ارتباطتر میکند. به عنوان مثال، داستان خدمه نفتکش و سگشان را به اشتراک بگذارید تا قدرت همدلی را برجسته کنید.
دوباره آن را تجربه کنید. فقط درباره مثال خود صحبت نکنید؛ آن را در ذهن خود دوباره تجربه کنید تا زنده شود. این کار به شما کمک میکند تا احساسات و بینشهایی را که میخواهید مخاطبانتان احساس کنند، منتقل کنید. به عنوان مثال، مکالمه با فرد مسلح طالبان را دوباره به تصویر بکشید تا شجاعت خود را نشان دهید.
از روایت استفاده کنید. شامل دیالوگهای رفت و برگشتی شوید تا مثال شما جذابتر شود. این کار به مخاطبان شما کمک میکند تا احساس کنند که بخشی از مکالمه هستند. به عنوان مثال، دیالوگ بین زوج در استخر را به اشتراک بگذارید تا نشان دهید چگونه آنها یک پیشفرض جدید را پذیرفتند.
درس آموخته را به اشتراک بگذارید. مثال خود را با یک درس آموخته، یک پایان خوش یا یک اخلاق داستان به پایان برسانید. این کار به مخاطبان شما کمک میکند تا نقطهای که میخواهید بیان کنید را درک کنند. به عنوان مثال، درس آموخته از داستان استخر را درباره قدرت پیشفرضهای جدید به اشتراک بگذارید.
10. تأثیر خود را با خدمت به دیگران گسترش دهید
من یاد گرفتهام که نباید در زندگی با دستکش بیسبال به جلو بروید؛ شما باید بتوانید چیزی را به عقب پرتاب کنید.
درسهای آموخته خود را به اشتراک بگذارید. بینشهای خود را برای خود نگه ندارید. تخصص، تجربه و بینشهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. این کار به شما کمک میکند تا تأثیر خود را گسترش دهید و تفاوت مثبتی ایجاد کنید. به عنوان مثال، داستان خود را درباره اینکه چگونه بر چالشی غلبه کردهاید، به اشتراک بگذارید تا دیگران را الهام بخشید.
اصیل باشید. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. واقعی، آسیبپذیر و قابل ارتباط باشید. این کار به شما کمک میکند تا با مردم در سطح عمیقتری ارتباط برقرار کنید. به عنوان مثال، مانند برنه براون باشید و مشکلات شخصی خود را به اشتراک بگذارید تا با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.
بر خدمت تمرکز کنید. به جای تمرکز بر آنچه میتوانید بگیرید، بر آنچه میتوانید بدهید، تمرکز کنید. این کار به شما کمک میکند تا ارتباطات متقابلاً سودمند ایجاد کنید و تأثیر خود را برای خیر گسترش دهید. به عنوان مثال، مانند اندرو باشید و یک سازمان غیرانتفاعی برای کمک به دیگران ایجاد کنید.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب توجه شما جلب شد؟ نوشتهی سم هورن، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۹۳ از ۵ است. خوانندگان از نکات و تکنیکهای عملی ارتباطی برای جلب و حفظ توجه قدردانی میکنند. بسیاری از آنها واژهنامهی INTRIGUE را مفید میدانند و فصلهای کوتاه کتاب را قابل دسترس مییابند. این کتاب به خاطر ارتباطش با حوزههای مختلف، از جمله کسبوکار و سخنرانی عمومی، مورد تحسین قرار گرفته است. برخی انتقادات شامل استفادهی بیش از حد از اختصارات و اصطلاحات فنی است و چند نفر از خوانندگان آن را کمتر جذاب یا مرتبط با نیازهای خود یافتهاند. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان منبعی ارزشمند برای بهبود مهارتهای ارتباطی شناخته میشود.