نکات کلیدی
1. گلدمن ساکس: از آغازهای فروتنانه تا قدرتنمایی در وال استریت
"مارکوس گلدمن نمیتوانست اندازه، تنوع و رهبری شرکت بانکداری سرمایهگذاری خود را که تا سال 1960 به دست آورد، تصور کند، زمانی که در سال 1869 از فیلادلفیا به نیویورک آمد تا به خرید و فروش اسناد تجاری بپردازد."
ریشههای مهاجرتی تا امپراتوری مالی. مارکوس گلدمن، مهاجر یهودی آلمانی، کسبوکار خود را در سال 1869 با تجارت اسناد تجاری در نیویورک آغاز کرد. دامادش ساموئل ساکس در سال 1882 به او پیوست و گلدمن، ساکس و شرکا را تشکیل دادند. این شرکت به سرعت رشد کرد و به حوزههای پذیرهنویسی و بانکداری سرمایهگذاری گسترش یافت.
شخصیتهای کلیدی در رشد اولیه:
- هنری گلدمن (پسر مارکوس): پیشگام در پذیرهنویسی سهام
- سیدنی واینبرگ: از نظافتچی به شریک ارشد رسید، معروف به "آقای وال استریت"
- گاس لوی: گلدمن را به یک قدرتنمایی در تجارت تبدیل کرد
تحول این شرکت بازتابی از تغییرات در چشمانداز مالی آمریکا بود، از تجارت ساده اسناد تجاری تا ابزارهای مالی پیچیده و عملیات جهانی.
2. راه گلدمن: پرورش فرهنگ برتری و تمرکز بر مشتری
"منافع مشتریان ما همیشه در اولویت است. تجربه ما نشان میدهد که اگر به خوبی به مشتریان خود خدمت کنیم، موفقیت خودمان نیز به دنبال خواهد داشت."
اصول وایتهد. جان وایتهد، یکی از شرکای کلیدی، اصول کسبوکار گلدمن را در دهه 1970 تدوین کرد. این اصول بر تمرکز بر مشتری، صداقت و کار تیمی تأکید داشتند و به سنگبنای فرهنگ شرکت تبدیل شدند.
عناصر کلیدی راه گلدمن:
- اولویتبندی منافع مشتری
- حفظ استانداردهای اخلاقی بالا
- پرورش محیطی تیممحور
- نوآوری و تطبیق مداوم
این فرهنگ به گلدمن اجازه داد تا استعدادهای برتر را جذب کند و روابط بلندمدت با مشتریان بسازد، که به موفقیت پایدار و شهرت آن در وال استریت کمک شایانی کرد.
3. مدیریت بحرانها: پن سنترال و قدرت شهرت
"ترس واقعی وجود داشت که مسئولیت پن سنترال میتواند شرکت را به زیر بکشد ... مردم واقعاً نگران بودند که شرکت و داراییهای خالصشان از بین برود."
فاجعه پن سنترال. در سال 1970، ورشکستگی راهآهن پن سنترال، که گلدمن برای آن اسناد تجاری فروخته بود، موجودیت شرکت را تهدید کرد. گلدمن با دعاوی حقوقی متعدد و خطر ورشکستگی مالی مواجه شد.
مدیریت بحران:
- ابتدا دعاوی را در دادگاه به چالش کشید
- در نهایت بیشتر موارد را برای حفظ شهرت حل و فصل کرد
- رویههای دقت نظر سختگیرانهتری را اجرا کرد
این بحران اهمیت مدیریت ریسک و شکنندگی شهرت در صنعت مالی را برجسته کرد. توانایی گلدمن در مدیریت این بحران نشاندهنده انعطافپذیری و تطبیقپذیری آن بود.
4. انتقال رهبری: دوران "دو جان"
"پس از تصمیمگیری، هر دو احساس راحتی کردیم. هیچکدام از ما مجبور نبودیم به تنهایی مسئولیت کامل اداره گلدمن ساکس را بر عهده بگیریم و هیچکدام از ما مجبور نبودیم به عنوان نفر دوم قناعت کنیم."
مدل رهبری مشترک منحصر به فرد. پس از مرگ ناگهانی گاس لوی در سال 1976، جان وایتهد و جان واینبرگ به عنوان شرکای ارشد مشترک منصوب شدند، که یک ترتیب بیسابقه در وال استریت بود.
نقاط قوت مکمل:
- وایتهد: برنامهریزی استراتژیک و سازماندهی
- واینبرگ: روابط با مشتریان و توسعه کسبوکار
این رهبری دوگانه به گلدمن اجازه داد تا در حالی که به دنبال فرصتهای رشد بود، ثبات خود را حفظ کند. دوران "دو جان" شاهد گسترش قابل توجه در بازارهای بینالمللی و خطوط کسبوکار جدید بود.
5. گسترش و نوآوری: ورود به بازارهای جدید و توسعه محصولات مالی
"من فرصتهای بزرگ کسب درآمد را دیدم، به عنوان مثال، اگر میتوانستیم کل محصول قهوه برزیل را در یک معامله با دولت برزیل به قیمت ثابت بخریم و سپس به طور همزمان به تولیدکنندگان قهوه در ایالات متحده بفروشیم."
گسترش جهانی. گلدمن اولین دفتر بینالمللی خود را در سال 1970 در لندن تأسیس کرد، که آغاز گسترش جهانی آن بود. این شرکت به طور تهاجمی فرصتها را در اروپا و آسیا دنبال کرد.
نوآوری محصول:
- پیشگام در تجارت گزینهها در بورس گزینههای شیکاگو
- توسعه استراتژیهای جدید آربیتراژ
- گسترش به تجارت کالاها
این دوره از گسترش و نوآوری زمینهساز ظهور گلدمن به عنوان یک قدرتنمایی مالی جهانی شد، که قادر به ارائه طیف گستردهای از محصولات و خدمات مالی به مشتریان در سراسر جهان بود.
6. خرید جی. آرون: حرکتی تحولآفرین اما چالشبرانگیز
"کمتر از شش ماه بعد، ناگهان به جای اینکه این چیز بسیار سودآور باشد، شروع به عدم سودآوری کردند."
خرید استراتژیک. در سال 1981، گلدمن شرکت جی. آرون، یک شرکت تجارت کالا، را با بیش از 100 میلیون دلار خریداری کرد. این حرکت برای تنوعبخشی به کسبوکار گلدمن و گسترش قابلیتهای تجاری آن طراحی شده بود.
چالشهای اولیه:
- تضاد فرهنگی بین کارکنان گلدمن و جی. آرون
- کاهش سریع سودآوری جی. آرون
- نیاز به بازسازی و کاهش نیروهای قابل توجه
تلاشهای بازگشت:
- رابرت روبین و مارک وینکلمن رهبری تحول را بر عهده گرفتند
- به رویکردی با ریسکپذیری بیشتر در تجارت کالاها تغییر یافتند
- عملیات جی. آرون را با کسبوکار موجود گلدمن ادغام کردند
با وجود دشواریهای اولیه، خرید جی. آرون در نهایت در توسعه قابلیتهای تجارت کالا و ارز خارجی گلدمن نقش اساسی داشت.
7. ادغامها و تملکها: رویکرد استراتژیک گلدمن در بازاری پررونق
"خدا را شکر که مجبور نشدیم درگیر شویم."
مشارکت گزینشی. گلدمن به خاطر اجتناب از تصاحبهای خصمانه و تمرکز بر ادغامهای دوستانه شهرت پیدا کرد و خود را از رقبا در بازار پررونق M&A دهه 1980 متمایز کرد.
استراتژی M&A گلدمن:
- تأکید بر روابط بلندمدت با مشتریان به جای سودهای کوتاهمدت
- اجتناب از نمایندگی مهاجمان شرکتی در تصاحبهای خصمانه
- تمرکز بر مشاوره به هر دو طرف در ادغامهای دوستانه
این رویکرد، هرچند گاهی توسط رقبا مورد انتقاد قرار میگرفت، به گلدمن کمک کرد تا اعتماد مشتریان شرکتی را جلب کند و خود را به عنوان یک مشاور پیشرو در M&A معرفی کند. موفقیت شرکت در ادغامهای پرآوازه مانند ایجاد CIGNA توانایی آن را در مدیریت معاملات پیچیده در حالی که تضاد منافع بالقوه را مدیریت میکرد، نشان داد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب پول و قدرت: چگونه گلدمن ساکس به حکمرانی جهان رسید نقدهای متفاوتی دریافت کرده است. بسیاری از منتقدان تاریخ جامع و بینشهای آن درباره فرهنگ و رویههای گلدمن را تحسین میکنند. خوانندگان از روایتهای دقیق رویدادهای کلیدی مانند بحران مالی ۲۰۰۸ قدردانی میکنند. با این حال، برخی آن را بیش از حد طولانی و تکراری میدانند. منتقدان معتقدند که کتاب فاقد عینیت است و نتوانسته به طور کامل رفتارهای غیراخلاقی گلدمن را افشا کند. به طور کلی، منتقدان آن را خواندنی مهم برای علاقهمندان به امور مالی میدانند، اگرچه نظرات در مورد تعادل و اثربخشی آن در نقد این شرکت متفاوت است.