نکات کلیدی
۱. بوکس جوهرهی مبارزهی انسانی را آشکار میکند
این ورزش وحشتناک است، اما ورزش است… مبارزه برای بقا، همان مبارزه است.
درامی فشرده. هر مسابقهی بوکس، درامی منحصر به فرد و بسیار فشرده است که بدون کلام، مرزهای نهایی توانایی جسمی و روانی انسان را به نمایش میگذارد. حتی وقتی اتفاق خارقالعادهای رخ نمیدهد، درام جنبهای روانشناختی دارد و ظرفیت شجاعت، هوش و امید بوکسور را آشکار میسازد. رینگ به صحنهای بدل میشود برای تجربهای مطلق، حسابرسی عمومی از وجود فرد.
فراتر از استعاره. بوکس صرفاً استعارهای از مبارزات زندگی نیست، بلکه جهانی منحصر به فرد و بسته است که بهطور غیرمستقیم شبیه به ادیان سختگیرانهای است که در آن فرد هم «آزاد» و هم «مقدر» است. زندگی ممکن است در بسیاری از جنبهها شبیه بوکس باشد، اما بوکس فقط شبیه خود بوکس است. اشتراک پنجصد مسابقهی بوکس اهمیتی ندارد؛ هر مبارزه درام خود را دارد.
صمیمیت تماشاگرانه. وارد شدن به رینگ تقریباً برهنه و به خطر انداختن جان، تماشاگران را به نوعی ناظر خصوصی بدل میکند؛ بوکس بسیار صمیمی است. این خروج از آگاهی عادی و ورود به حالتی دیگر است که نامگذاری آن دشوار است. این ریسک کردن و گاهی تجربهی درد عمیقی است که ریشهی آن در کلمهی یونانی «آگون» به معنای «مبارزه» است. زنگ مراسمی آغاز هوشیاری کامل برای بوکسورها و تماشاگران است و قدرت زمان را به حرکت درمیآورد.
۲. بدن بوکسور هویت اوست
مانند یک رقصنده، بوکسور «خود» بدنش است و کاملاً با آن هویت دارد.
دستههای وزنی. هویت بوکسور بهطور ذاتی به بدن و بهویژه وزن او وابسته است. دستههای وزنی مختلف، از سنگینوزن تا سبکوزن، محدودههای فیزیکی رقابت را تعیین میکنند. مبارزه خارج از دستهی وزنی خود فاجعهآمیز است، زیرا بوکسور ممکن است نتواند «ضربهاش را همراه خود بیاورد.»
تحول فیزیکی. تلاش برای رسیدن به وزن مناسب ممکن است به اقدامات شدید مانند روزهداری یا ورزش شدید نزدیک به زمان مبارزه منجر شود که خطر آسیب جدی دارد. موفقیت مایکل اسپینکس در تبدیل شدن به اولین سبکوزن سنگینوزن که عنوان قهرمانی سنگینوزن را کسب کرد، نمونهای از تعصب بوکس است که با تمرین و تغذیهی سخت بدنی واقعی برای سنگینوزن ساخت.
فراتر از کلمات. بدن وسیلهی اصلی بیان میشود. وقتی از بری مکگیگان، قهرمان سبکوزن ایرلندی، پرسیدند چرا بوکسور است، پاسخ داد: «من نمیتوانم شاعر باشم. نمیتوانم داستان بگویم…» هر مسابقهی بوکس داستانی است—درامی منحصر به فرد و بسیار فشرده بدون کلام. حتی وقتی اتفاق خارقالعادهای رخ نمیدهد، درام «فقط» روانشناختی است.
۳. زمان و مرگ همیشه دشمنان حاضرند
در رینگ بوکس، حتی در دوران بسیار انسانیشدهی ما، مرگ همیشه ممکن است—به همین دلیل برخی ترجیح میدهند فیلمها یا نوارهای مبارزات گذشته را تماشا کنند که به تاریخ پیوستهاند.
وجود محدود به زمان. بوکسورها در رینگ نوعی زمان «کند» را تجربه میکنند که سه دقیقهی هر راند ممکن است بهشدت طولانی به نظر برسد. بیرون از رینگ، زمان بهشدت شتابزده است؛ بوکسوری بیستوسه ساله دیگر جوان محسوب نمیشود و سیوپنج ساله پیر. این پیری سریع تجربهی تماشای مبارزان بزرگ گذشته را کاملاً متفاوت از دیدن آنها در اوج خود میکند.
از زمان بیرون افتادن. زمان، مانند احتمال مرگ، دشمن نامرئی است که بوکسورها—و داور، مربیان، تماشاگران—به شدت از آن آگاهند. وقتی بوکسوری «ناکاوت» میشود، به معنای بیهوش شدن یا ناتوان شدن نیست؛ بلکه بهطور شاعرانه به معنای بیرون افتادن از زمان است.
مصرف برتری. بوکس تراژیکترین ورزش است زیرا بیش از هر فعالیت انسانی دیگری برتریای را که نشان میدهد مصرف میکند—درام آن همین مصرف است. صرف انرژی در مبارزهی بزرگترین مبارزهی زندگی، ناگزیر آغاز نزول است که دفعهی بعد ممکن است سقوطی ناگهانی به پرتگاه باشد.
۴. درد در رینگ فراتر از جسمانی است
درد، در زمینهی مناسب، چیزی فراتر از درد است.
تعریف مجدد درد. بوکسورها درد را مانند ما احساس نمیکنند، زیرا درد در زمینهی مناسب چیزی فراتر از درد است. حرفهی جین تانی بر پایهی درد ساخته شد، زیرا شکستش مقابل هری گرب به او آموخت چگونه نهایتاً او را شکست دهد. بدون آن، هرگز به کلاس دمپسی صعود نمیکرد.
دعوت به آسیب. برخی بوکسورها آسیب را بهعنوان راهی برای کاهش گناه دعوت میکنند، در تبادل داستایوسکیایی سلامت جسمی در برابر آرامش ذهن. بوکس بیشتر دربارهی خوردن ضربه است تا زدن آن، همانطور که بیشتر دربارهی احساس درد، اگر نه فلج روانی ویرانگر، است تا پیروزی.
زمینه همه چیز است. هنرمند در این زمینه نوعی همخونی، هرچند غیرمستقیم و یکطرفه، با بوکسور حرفهای حس میکند. این تسلیم دیوانهوار خود در برابر سرنوشتی آرزو شده است. در واقع، میتوان گفت «زمینه» همه چیز است.
۵. بوکس رقصی همجنسگرایانهی سلطه است
هیچ ورزشی به اندازهی بوکس همجنسگرایانه به نظر نمیرسد: رویارویی در رینگ—برهنه شدن—مبارزهی عرقآلود و داغ که بخشی رقص، خواستگاری، جفتگیری است—تعقیب مکرر و فوری یک بوکسور از دیگری در حرکت طبیعی و خشونتآمیز مبارزه به سوی «ناکاوت».
تقلید شهوانی. جذابیت بوکس تا حد زیادی از تقلید نوعی عشق شهوانی ناشی میشود که در آن مردی دیگری را در نمایش قدرت و ارادهی برتر شکست میدهد. تجرد ستایششدهی مبارز در تمرین بخشی از افسانهی بوکس است: به جای تمرکز انرژی و خیالپردازی بر زن، بوکسور آنها را بر حریف متمرکز میکند.
آغوش پس از مبارزه. اکثر مبارزات، هرچند به هر شکلی که انجام شده باشند، با آغوشی بین بوکسورها پس از زنگ پایان به پایان میرسند—حرکتی از احترام متقابل و محبت ظاهری که برای ناظر بیش از یک رسم معمولی به نظر میرسد. راکی گرازیانو گاهی اوقات از سپاسگزاری برای مبارزه، حریفانش را میبوسید.
تحسین شجاعت. اگرچه بسیاری از مردان ضعف را با صدای بلند تحقیر میکنند، زن تحت تأثیر تحسین، گاهی به حد احترام و حیرت، قرار میگیرد که آنها برای مردی که شجاعت برتر در باخت مبارزهاش نشان داده است، ابراز میکنند. این تصاویر قدرتمند، ماندگار و ناآرامکننده، زیبا و بیرحمانه، به جذابیت اولیهی بوکس گره خوردهاند.
۶. حریف آینهای است که خودویرانگری را بازتاب میدهد
ادعای بوکس این است که بر زندگی برتری دارد زیرا ایدهآل آن بر همهی تصادفات برتری دارد. هیچ چیزی در آن نیست که کاملاً ارادی نباشد.
تحریف رویا. بوکسور با حریفی روبرو میشود که تحریف رویایی از خود اوست به این معنا که ضعفها، ظرفیت شکست و آسیب جدی، اشتباهات فکریاش—همه میتوانند بهعنوان قوتهای دیگری تعبیر شوند. این رویا یا کابوس است: قوتهای من کاملاً متعلق به من نیستند، بلکه ضعفهای حریف من است؛ شکست من کاملاً متعلق به من نیست، بلکه پیروزی حریف من است.
مدل جهان. ضربالمثل قدیمی بوکس—که البته حقیقت ندارد—میگوید اگر ضربه را ببینی نمیتوانی ناکاوت شوی و اگر اراده کنی ناکاوت نشوی، ناکاوت نمیشوی، معنای ظریفتر و هراسانگیزتری دارد: هیچ چیزی که در رینگ برای بوکسور اتفاق میافتد، از جمله مرگ—«مرگ او»—ارادی یا ناشی از شکست ارادهی خودش نیست. این پیشنهاد مدلی از جهان است که در آن ما مسئول انسانی نه تنها اعمال خود بلکه اعمالی که علیه ما انجام میشود نیز هستیم.
جهان منحصر به فرد. به همین دلیل، اگرچه بوکس از زندگی سرچشمه میگیرد، استعارهای از زندگی نیست بلکه جهانی منحصر به فرد، بسته و خودارجاع است که بهطور غیرمستقیم شبیه به ادیان سختگیرانهای است که در آن فرد هم «آزاد» و هم «مقدر» است—از یک سو ارادهای معادل ارادهی خدا دارد و از سوی دیگر کاملاً ناتوان است.
۷. خشم آتش بوکسور را شعلهور میکند
اما در معنایی عمیقتر، بوکسورها خشمگیناند، همانطور که حتی دانش سطحی از زندگیشان نشان میدهد.
خشم متعالی. بوکس اساساً دربارهی خشم است. در واقع تنها ورزشی است که خشم را میپذیرد و متعالی میکند. تنها فعالیت انسانی است که خشم را بدون ابهام به هنر تبدیل میکند.
ناتوانی سیاسی. اما منطقی است فرض کنیم بوکسورها با هم مبارزه میکنند چون اهداف مشروع خشمشان در دسترس نیستند. هیچ نظام سیاسیای نیست که نمایش دو مرد در حال مبارزه تصویر برجستهای از ناتوانی سیاسی بیشتر مردان (و زنان) نباشد: تو با نزدیکترین، در دسترسترین و آمادهترین برای مبارزه میجنگی.
فراتر رفتن از سرنوشت. آنها عمدتاً از محرومان جامعهی مرفه ما هستند، فرزندان محلههای فقیرنشین که در آن خشم، اگر نه غضب، مناسب است. بوکس ممکن است راهی بیرحمانه برای حمله به خود باشد اما بلافاصله راهی برای فراتر رفتن از سرنوشت است.
۸. مردانگی تحریفشدهای به نام مَچیسمو
وارد شدن به دنیای تنگ و تاریک بوکس حرفهای حتی بهعنوان تماشاگر، ورود به چیزی است که به نظر میرسد عصارهی دنیای مردانه است، اکنون خالی از زنان، با خیالها، امیدها و تدابیرش که مانند آینهای تحریفکننده یا خوابی بزرگنمایی شدهاند.
پدرسالاری نوجوانانه. بوکس فعالیتی صرفاً مردانه است و در دنیایی صرفاً مردانه رخ میدهد. این به معنای تعریف بیشتر مردان از آن نیست: واضح است که بیشتر مردان اینگونه نیستند. در مسابقات بوکس نقش زنان محدود به کارتدختر و گاهی خوانندهی سرود ملی است: نقشهایی کلیشهای که معمولاً با شیوههای زنانهی پرشور اجرا میشوند.
ارزشهای وارونه. اینجا خود را در آینه مییابیم. ارزشها وارونه و برعکس شدهاند: بوکسور نه به خاطر انسانیتش بلکه بهخاطر «قاتل»، «مهاجم»، «ضارب»، «حیوان»، «وحشی»، «بیرحم»، «ویرانگر»، «درنده»، «خشن»، «قاتل» بودنش ارزشمند است. حریفان نه فقط شکست میخورند بلکه «زمینگیر»، «فلج»، «خشک»، «یخزده»، «ویران» و «نابود» میشوند.
فقر و جنگجو. خوزه تورس گفته بود مَچیسموی بوکس شرایط فقر است. اما قطعاً فقط شرایط فقر نیست؟ من آن را وجه مقابل زنانه میدانم، انکار زنانه در مرد که جذابیتهای مبهمی برای همهی مردان، هرچقدر هم «متمدن» داشته باشد. باقیماندهی دورهای دیگر و قدیمیتر که وجود فیزیکی اولویت داشت و مردانگی جنگجو بالاترین بیان آن بود.
۹. دروغ گفتن هنر استراتژیک در بوکس است
یکی از اصلیترین چیزهایی که بوکس دربارهی آن است، دروغ گفتن است.
شخصیت دوگانه. این دربارهی پرورش سیستماتیک شخصیت دوگانه است: خود در جامعه و خود در رینگ. همانطور که استاد بزرگ شطرنج تکانههای تهاجمی قدرتمند خود را به بازی شطرنج که جهان در مقیاسی کوچک است منتقل میکند، بوکسور «زادهشده» قدرت خود را به رینگ و علیه حریف هدایت میکند.
بازی شطرنج. پس از پیروزی غیرمنتظرهاش مقابل بیلی کاستلو، قهرمان وزن سبک WBC در اوت ۱۹۸۵، «رعد و برق» لونی اسمیت به مصاحبهکنندهی مجلهی The Ring گفت مدل بوکس او بازی شطرنج است: بوکس «بازی کنترل است و مانند شطرنج، این کنترل میتواند از مرکز به دایرهها یا به مرکز تابش کند.»
خودهای متعدد. خود در جامعه، خود در رینگ. اما خودهای بسیاری وجود دارد و البته بوکسورهای بسیاری—از جانی اوون خجالتی، درونگرا و دردناکاً کمحرف تا محمد علی مکرر و مانیک در اوج خود.
۱۰. داور قطبنمای اخلاقی در دنیای بیرحم است
داور بوکس را ممکن میسازد.
وجدان اخلاقی. «سومین مرد در رینگ» که معمولاً برای جمعیت ناشناس است، برای بسیاری ناظران چیزی بیش از یک ناظر نیست، حتی مزاحم؛ حضوری شبحوار که در حرکت سیال و پاهای چابک مانند خود بوکسورهاست. داور واسطهی ما در مبارزه است. او وجدان اخلاقی ما را از ما بهعنوان تماشاگر جدا میکند تا در طول مبارزه «وجدان» عامل تجربهی ما نباشد؛ و همچنین در رفتار بوکسورها.
قدرت زندگی و مرگ. داور در مواقعی قدرت زندگی و مرگ را در دست دارد زیرا تصمیم او برای پایان دادن به مبارزه یا ادامه دادن آن میتواند سرنوشت بوکسور را تعیین کند. در مبارزهی بدنام بنی پارت و امیل گریفیت در مارس ۱۹۶۲ گفته شد داور روبی گلدشتاین فلج شده بود در حالی که گریفیت پارت را در طنابها محاصره کرده و تا هجده بار به سرش ضربه زد. (پارت ده روز بعد درگذشت.)
مبارزه در برابر بوکس. اگرچه بوکس بهویژه در وزنهای سبک مهارتی بسیار پیچیده و ظریف است که فقط به تمدن تعلق دارد، مبارزه به چیزی پیش از تمدن تعلق دارد، غریزهای نه فقط برای دفاع از خود بلکه برای حمله به دیگری و مجبور کردن او به تسلیم مطلق.
۱۱. جذابیت بوکس برای نویسندگان در درام ناگفتهی آن است
نویسندگان از روزهای اولیهی حلقهی جایزهی انگلیسی تا امروز به بوکس جذب شدهاند.
نمایش بیکلام. جذابیت فوری آن نمایش است، نمایشی که خود بیکلام است، زبانی ندارد و نیازمند دیگران است تا آن را تعریف، جشن و تکمیل کنند. مانند همهی اعمال انسانی شدید اما زودگذر، بوکس نه تنها تخیل نویسنده را برمیانگیزد بلکه غریزهی او برای شهادت دادن را نیز تحریک میکند.
داستانهای پرزرق و برق. بوکسورها اغلب خود را، درون و بیرون رینگ، بهعنوان شخصیتهایی در معنای ادبی کلمه نشان دادهاند. داستانهایی پرزرق و برق بدون ساختاری که آنها را در بر گیرد.
ارتباط صمیمی. اینکه هیچ ورزش دیگری نمیتواند چنین اضطراب نظری ایجاد کند، در مرکز جذابیت بوکس برای نویسنده است. این خود چیز است اما همچنین معنای آن برای فرد است، که همچون تصویری مبهم در آینه متغیر و مشکلساز است. در هیچ ورزش دیگری ارتباط بین اجراکننده و ناظر اینچنین صمیمی، اغلب دردناک و حلنشده نیست.
۱۲. بوکس
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
1. What is "On Boxing" by Joyce Carol Oates about?
- Exploration of Boxing’s Essence: The book is a collection of essays that delve into the physical, psychological, cultural, and philosophical dimensions of boxing, treating it as more than just a sport.
- Personal and Societal Reflection: Oates uses boxing as a lens to examine issues of identity, masculinity, violence, race, and the human condition, often reflecting on her own fascination with the sport.
- Historical and Literary Context: The book situates boxing within a broader historical, literary, and artistic context, referencing famous boxers, writers, and cultural moments.
- Profiles and Analysis: It includes profiles of legendary boxers like Muhammad Ali, Mike Tyson, and Jack Johnson, as well as commentary on the spectacle, business, and ethics of boxing.
2. Why should I read "On Boxing" by Joyce Carol Oates?
- Unique Literary Perspective: Oates brings a literary, philosophical, and deeply personal approach to a subject often treated only as sport, making it accessible and thought-provoking for non-fans.
- Insight into Human Nature: The book uses boxing to explore universal themes such as struggle, pain, identity, and mortality, offering insights relevant beyond the ring.
- Cultural and Social Critique: It critically examines issues of race, class, gender, and violence in American society through the microcosm of boxing.
- Rich Storytelling and Analysis: Oates’s evocative prose, historical anecdotes, and analysis of iconic fights and figures make for compelling reading.
3. What are the key takeaways from "On Boxing" by Joyce Carol Oates?
- Boxing as Metaphor and Reality: Boxing is not just a metaphor for life but a unique, self-contained world with its own rituals, dangers, and meanings.
- Masculinity and Self-Destruction: The sport is deeply tied to ideas of masculinity, self-destruction, and the pursuit of transcendence through physical risk.
- Societal Mirror: Boxing reflects societal issues such as poverty, race, and the allure of violence, often serving as a stage for broader cultural anxieties.
- Ambivalence and Paradox: Oates highlights the paradoxical nature of boxing—its beauty and brutality, its artistry and savagery, and the simultaneous attraction and repulsion it evokes.
4. How does Joyce Carol Oates define and interpret boxing in "On Boxing"?
- Not Just a Sport: Oates argues that boxing is not a game or mere sport, but a ritualized form of combat that exposes the limits of the human body and spirit.
- Art and Tragedy: She sees boxing as a tragic art form, where the drama lies in the consumption and destruction of the very excellence it displays.
- Masculine and Self-Destructive: Boxing is described as the most dramatically masculine and self-destructive of sports, embodying both the glory and the peril of physicality.
- Intimate and Public: The ring is an altar where private struggles become public spectacle, and where the boxer’s vulnerabilities and strengths are laid bare.
5. What is Joyce Carol Oates’s personal connection to boxing in "On Boxing"?
- Childhood Fascination: Oates’s interest in boxing began in childhood, influenced by her father’s enthusiasm for the sport.
- Writer’s Compulsion: She describes writing about boxing as an intensely personal and almost compulsive act, revealing as much about herself as about the sport.
- Ambivalence and Attraction: Oates admits to being both repelled and fascinated by boxing, drawn to its beauty, violence, and existential stakes.
- Empathy and Observation: Her perspective is both that of an outsider and a passionate observer, allowing her to explore the sport’s complexities with empathy and critical distance.
6. How does "On Boxing" by Joyce Carol Oates address the themes of violence and pain?
- Violence as Ritual: Oates frames boxing’s violence as ritualized and rule-bound, distinguishing it from random or chaotic aggression.
- Pain as Transformation: She discusses how boxers are trained to endure and even transcend pain, turning it into a tool for self-discovery and achievement.
- Spectator’s Complicity: The book explores the uneasy role of the spectator, who is both witness and accomplice to the violence in the ring.
- Ambivalence Toward Suffering: Oates acknowledges the moral discomfort and fascination that boxing’s violence and pain evoke, both in herself and in society.
7. What role do race and class play in "On Boxing" by Joyce Carol Oates?
- Boxing and the Disenfranchised: Oates highlights how boxing has historically been a path for the poor, marginalized, and especially black and ethnic minority men to achieve fame and fortune.
- Racial Tensions and History: The book examines the racial dynamics of boxing, from the era of Jack Johnson to Muhammad Ali and beyond, including the anxieties and prejudices surrounding black champions.
- Class Mobility and Exploitation: Boxing is depicted as both an opportunity for social mobility and a system that exploits the desperation of the underclass.
- Cultural Symbolism: Fights often become symbolic battlegrounds for larger societal conflicts over race, identity, and power.
8. How does "On Boxing" by Joyce Carol Oates explore masculinity and gender?
- Masculinity as Performance: Oates describes boxing as a celebration of masculinity, where strength, aggression, and endurance are valorized.
- Exclusion of Women: The sport is portrayed as a male-dominated world, with women relegated to marginal or decorative roles, and female boxers seen as anomalies or parodies.
- Machismo and Vulnerability: The book interrogates the culture of machismo in boxing, while also acknowledging the vulnerability and emotional complexity of fighters.
- Gendered Spectatorship: Oates notes differences in how men and women experience and interpret boxing, with men often identifying with the victor and women with the vanquished.
9. What does "On Boxing" by Joyce Carol Oates say about the business and ethics of boxing?
- Corruption and Exploitation: Oates discusses the pervasive influence of money, organized crime, and exploitation in the boxing world, from fixed fights to manipulative promoters.
- Danger and Regulation: The book addresses the ethical debates over boxing’s dangers, including brain injuries and deaths, and the calls for its abolition or reform.
- Economic Realities: While a few boxers become wealthy, most remain underpaid and vulnerable, highlighting the sport’s harsh economic realities.
- Ambiguous Morality: Oates presents boxing as a morally ambiguous enterprise, where the pursuit of glory and money often comes at great personal and ethical cost.
10. How does "On Boxing" by Joyce Carol Oates analyze the careers and significance of major boxers like Muhammad Ali, Mike Tyson, and Jack Johnson?
- Muhammad Ali: Oates portrays Ali as a transformative figure who transcended sport to become a cultural and political icon, embodying both athletic brilliance and social defiance.
- Mike Tyson: Tyson is depicted as a prodigy shaped by trauma, discipline, and the mentorship of Cus D’Amato, representing both the promise and peril of boxing’s allure.
- Jack Johnson: Johnson’s career is examined as a case study in race, celebrity, and rebellion, with his unapologetic blackness and personal life provoking both admiration and backlash.
- Boxers as Symbols: Each boxer is analyzed not just for their skills, but for what they represent in terms of race, class, masculinity, and the American dream.
11. What literary and artistic influences does Joyce Carol Oates draw upon in "On Boxing"?
- Writers and Poets: Oates references writers like Norman Mailer, Ernest Hemingway, Flannery O’Connor, and William Faulkner, as well as poets like W.B. Yeats, to frame boxing in literary terms.
- Historical Accounts: She draws on historical sources, including Pierce Egan’s "Boxiana" and A.J. Liebling’s "The Sweet Science," to situate boxing within a tradition of sportswriting.
- Art and Metaphor: The book frequently compares boxing to dance, theater, and tragedy, emphasizing its performative and aesthetic dimensions.
- Philosophical Reflection: Oates invokes philosophical ideas from Nietzsche, Aristotle, and Spinoza to deepen her analysis of competition, will, and the human condition.
12. What are the best quotes from "On Boxing" by Joyce Carol Oates and what do they mean?
- "To write about boxing is to write about oneself—however elliptically, and unintentionally."
Oates suggests that any exploration of boxing inevitably becomes a personal reflection, revealing the writer’s own values and obsessions. - "Boxing is only like boxing."
She resists the temptation to reduce boxing to a mere metaphor, insisting on its unique, irreducible reality. - "It is the most tragic of all sports because more than any human activity it consumes the very excellence it displays—its drama is this very consumption."
This quote encapsulates Oates’s view of boxing as a self-consuming art, where greatness is achieved at the cost of self-destruction. - "You always think you’re going to win, otherwise you couldn’t fight at all."
Quoting Jack Dempsey, Oates highlights the psychological necessity of belief and hope in the face of overwhelming risk. - "Boxing has become America’s tragic theater."
Oates frames boxing as a modern stage for enacting the deepest dramas of American life—str
نقد و بررسی
کتاب «دربارهی بوکس» مجموعهای از مقالات نوشتهی جویس کارول اوتس است که به بررسی هنر و روانشناسی ورزش بوکس میپردازد. منتقدان به نثر فصیح و تحلیلهای عمیق اوتس دربارهی اهمیت فرهنگی این ورزش، بهویژه در زمینههای نژاد و مردانگی، تحسین کردند. بسیاری از خوانندگان، حتی کسانی که علاقهای به بوکس ندارند، با رویکرد فلسفی اوتس ارتباط برقرار کردند و کتاب را جذاب یافتند. برخی نقدهایی دربارهی تکرار مطالب در مقالات و محتوای قدیمی مطرح کردند. در مجموع، دیدگاه منحصربهفرد اوتس بهعنوان نویسندهای زن که با اشتیاق به بررسی حوزهای سنتی مردانه میپردازد، مورد توجه قرار گرفت، هرچند نظرات دربارهی جامعیت و ارتباط کتاب با بوکس معاصر متفاوت بود.