نکات کلیدی
1. اجرای اولویتها با کیفیت در زمانهای نامشخص
افراد برجسته چهار کار انجام میدهند که افراد کمتر موفق انجام نمیدهند: تمرکز بر اهداف اصلی، اطمینان از اینکه همه میدانند کار خاصی که باید برای دستیابی به این اهداف انجام شود چیست، پیگیری نتایج، و ایجاد یک چرخه منظم برای پیگیری.
اولویتهای اصلی را مشخص و به آنها متعهد شوید. در زمانهای پرتنش، شناسایی ۱ تا ۳ "اهداف بسیار مهم" که برای موفقیت تعیینکننده هستند، ضروری است. اطمینان حاصل کنید که هر عضو تیم این اهداف و نقش خود را در دستیابی به آنها درک میکند. معیارهای واضحی برای موفقیت توسعه دهید، شامل شاخصهای تأخیری (نتایج) و شاخصهای پیشرو (اقداماتی که منجر به نتایج میشوند).
یک سیستم اجرای منظم و دیسیپلیندار را پیادهسازی کنید. یک ریتم منظم از مسئولیتپذیری از طریق جلسات تیمی کوتاه و متمرکز ایجاد کنید. پیشرفت در معیارهای کلیدی را بررسی کنید، پیروزیها را جشن بگیرید، از شکستها بیاموزید و تعهدات جدیدی ایجاد کنید. این کار ریتمی از اجرا ایجاد میکند که تمرکز را حفظ کرده و نتایج را حتی در محیطهای غیرقابل پیشبینی به جلو میبرد.
عناصر اجرای عالی:
- اولویتهای واضح و محدود (حداکثر ۱ تا ۳)
- معیارهای موفقیت مشخص برای هر هدف
- جلسات مسئولیتپذیری منظم
- پیگیری هر دو نوع شاخصهای پیشرو و تأخیری
2. اعتماد را بسازید و از آن برای تسریع پیشرفت استفاده کنید
وقتی اعتماد کاهش مییابد، سرعت کاهش مییابد و هزینهها افزایش مییابند. بیاعتمادی همه چیز را کند میکند.
اعتماد بر سرعت و هزینه تأثیر میگذارد. محیطهای با اعتماد بالا امکان تصمیمگیری سریع، نوآوری و همکاری را فراهم میکنند. محیطهای با اعتماد پایین، بوروکراسی، سیاست و عدم درگیری را به وجود میآورند. رهبران باید بهطور فعال از طریق شفافیت، حفظ تعهدات و گسترش اعتماد به دیگران، اعتماد را بسازند.
یک "سود اعتماد بالا" ایجاد کنید. سازمانهایی که سطح بالایی از اعتماد دارند از مزایایی مانند افزایش نوآوری، وفاداری قویتر مشتری و درگیری بالاتر کارکنان بهرهمند میشوند. برای ساخت اعتماد:
- درباره چالشها و تصمیمات شفاف باشید
- تعهدات واضحی ایجاد و حفظ کنید
- به کارکنان اعتماد کنید و آنها را توانمند سازید
- کلمات و اعمال را بهطور مداوم هماهنگ کنید
رفتارهای ساخت اعتماد:
- ایجاد شفافیت
- حفظ تعهدات
- گسترش اعتماد به دیگران
- نشان دادن احترام
- ابتدا گوش دادن
- روشن کردن انتظارات
3. بر ایجاد ارزش برای مشتریان و کارکنان تمرکز کنید
مشتریان را در تمام شرکت به اولویت تبدیل کنید با پرسیدن این سوال بارها و بارها: آیا مشتری برای این هزینه میکند؟
ارزش مشتری را در اولویت قرار دهید. در زمانهای چالشبرانگیز، دوباره بر روی ارائه آنچه مشتریان واقعاً ارزش قائل هستند و حاضرند برای آن هزینه کنند، تمرکز کنید. فعالیتها، محصولات یا خدماتی که بهطور مستقیم به این ارزش کمک نمیکنند را حذف کنید. کارکنان را در شناسایی و تأمین نیازهای کلیدی مشتریان درگیر کنید.
وفاداری کارکنان را از طریق کار معنادار بسازید. افراد بیشتر از آنکه به خاطر جبران خسارت انگیزه داشته باشند، به خاطر مشارکت انگیزه میگیرند. یک محیط کار "متمرکز بر مشارکت" ایجاد کنید که در آن کارکنان بتوانند تأثیر کار خود را بر مشتریان و مأموریت سازمان ببینند. این کار درگیری را افزایش میدهد و تلاشهای اختیاری را آزاد میکند، بهویژه در دورههای دشوار.
سوالات برای هدایت تمرکز بر مشتری:
- مشتریان ما را برای انجام چه کاری استخدام میکنند؟
- چه کارهایی را میتوانیم متوقف کنیم که مشتریان به آنها ارزشی نمیدهند؟
- چگونه میتوانیم پیشنهادات خود را ساده کنیم؟
- چه ایدههایی از کارکنان میتواند ارزش مشتری را بهبود بخشد؟
4. سازمان را برای ارائه آنچه مهمترین است همراستا کنید
وقتی مردم از من میپرسند که چگونه این شرکت به این سرعت پیشرفت کرده است، فکر میکنم آنها میخواهند بشنوند که چیزی بهخصوص در مورد استراتژی یا برنامهریزی وجود داشته است. واقعیت این است: این همراستایی افراد حول یک مجموعه مشترک از اهداف بود.
دوباره حول اولویتهای اصلی همراستا شوید. در زمانهای پرتنش، فعالیتهای غیرضروری را حذف کرده و سازمان را بهطور متمرکز بر روی ارائه ارزش اصلی مشتری همراستا کنید. این ممکن است نیاز به بازتعریف نقشها، بازسازی تیمها یا تجدید نظر در فرآیندها داشته باشد.
دکمه "تنظیم مجدد" را فشار دهید. از دورههای چالشبرانگیز بهعنوان فرصتی برای بررسی انتقادی هر جنبهای از سازمان استفاده کنید. پیچیدگیهایی که به مشتریان یا کارکنان خدمت نمیکنند را حذف کنید. فرآیندهای تصمیمگیری را ساده کنید. تیمهای خط مقدم را توانمند سازید تا به سرعت به شرایط در حال تغییر پاسخ دهند.
حوزههایی برای بررسی همراستایی:
- ساختار سازمانی
- فرآیندهای تصمیمگیری
- معیارهای عملکرد
- تخصیص منابع
- کانالهای ارتباطی
- مسئولیتهای شغلی
5. بهطور واضح ارتباط برقرار کنید تا ترس و عدم قطعیت را کاهش دهید
وضوح ترس را کاهش میدهد، حتی اگر آنچه که روشن میشود چندان مثبت نباشد.
فرکانس و شفافیت ارتباطات را افزایش دهید. در زمانهای نامشخص، مردم به اطلاعات نیاز دارند. رهبران باید بیشتر و با وضوح و صداقت بیشتری ارتباط برقرار کنند. نگرانیها را بهطور مستقیم مطرح کنید، حتی اگر تمام پاسخها را نداشته باشید. چالشها و استراتژیهای غلبه بر آنها را به اشتراک بگذارید.
زمینه و جهتگیری را فراهم کنید. به کارکنان کمک کنید تا وضعیت کلی را درک کنند و ببینند کار آنها چگونه به پاسخ سازمان کمک میکند. درباره آنچه که شناخته شده، آنچه نامشخص است و اقداماتی که در حال انجام است، شفاف باشید. این کار اضطراب را کاهش میدهد و به افراد اجازه میدهد انرژی خود را بهطور سازنده متمرکز کنند.
عناصر ارتباط مؤثر در بحران:
- افزایش فرکانس (بهروزرسانیهای روزانه/هفتگی)
- شفافیت درباره چالشها
- بیان واضح استراتژی و اولویتها
- فرصتهایی برای گفتوگوی دوطرفه
- ثبات در تیم رهبری
- همدلی با نگرانیهای کارکنان
6. کارکنان را توانمند کنید تا ابتکار عمل و نوآوری کنند
ذهنیت کنترل سختگیرانه عصر صنعتی منجر به مرگ ابتکار عمل و منابعی میشود که یک سازمان برای بقا در دنیای غالب بر غیرقابل پیشبینی و بسیار نامحتمل نیاز دارد.
فرهنگ توانمندسازی را پرورش دهید. در محیطهای به سرعت در حال تغییر، سازمانها به کارکنانی در تمام سطوح نیاز دارند که بهطور خلاقانه فکر کنند و ابتکار عمل داشته باشند. از سبکهای رهبری فرماندهی و کنترل که نوآوری را خفه میکند، دور شوید. در عوض، نتایج مورد نظر را بهوضوح بیان کنید و به کارکنان اعتماد کنید تا بهترین راهها را برای دستیابی به آنها پیدا کنند.
ریسکپذیری محاسبهشده را تشویق کنید. فضایی روانی برای کارکنان ایجاد کنید تا آزمایش کنند و از شکستها بیاموزند. تفکر نوآورانه را شناسایی و پاداش دهید، حتی زمانی که ایدهها به نتیجه نرسند. این کار تابآوری و سازگاری را که برای عبور از عدم قطعیت ضروری است، ایجاد میکند.
راههای توانمندسازی کارکنان:
- واگذاری اختیارات به همراه مسئولیت
- فراهم کردن منابع و حذف موانع
- جشن گرفتن ابتکار عمل و یادگیری از شکست
- ایجاد تیمهای چندوظیفهای برای مقابله با چالشها
- پیادهسازی پروتوتایپسازی سریع و چرخههای بازخورد
- سرمایهگذاری در توسعه مهارتها و آموزش
7. سبک رهبری را برای عصر دانش تطبیق دهید
برای رهبری در عصر دانش، به یک پارادایم از رهاسازی، آزادسازی و ارزشگذاری دیدگاههای مختلف (حتی مختلکننده) نیاز دارید. شما مردم را با اشتیاق به مأموریت تحریک میکنید.
از کنترل به توانمندسازی تغییر مسیر دهید. رهبری سنتی فرماندهی و کنترل برای کارگران دانش و محیطهای به سرعت در حال تغییر مناسب نیست. یک سبک رهبری را اتخاذ کنید که خلاقیت را آزاد کند، همکاری را پرورش دهد و به انگیزه درونی دست یابد.
از طریق هدف و اصول رهبری کنید. یک مأموریت جذاب و ارزشهای واضحی را برای هدایت تصمیمگیری بیان کنید. این کار چارچوبی برای کارکنان فراهم میکند تا بهطور خودمختار عمل کنند و در عین حال با اهداف سازمانی همراستا بمانند. به قضاوت مردم و توانایی آنها برای مشارکت معنادار در حل چالشهای پیچیده اعتماد کنید.
ویژگیهای رهبری در عصر دانش:
- تسهیلگر به جای دیکتاتور
- تأکید بر پرسیدن سوالات به جای ارائه پاسخها
- تمرکز بر نتایج به جای روشها
- تشویق به دیدگاههای متنوع
- ذهنیت یادگیری مداوم
- راحتی با ابهام و تغییر
8. تلاشها را در دایره نفوذ خود متمرکز کنید
هر زمان که فکر کنیم مشکل "در آنجا" است، آن فکر خود مشکل است. ما آنچه را که در آنجا است، توانمند میکنیم تا ما را کنترل کند.
بر آنچه میتوانید کنترل کنید تمرکز کنید. در زمانهای پرتنش، آسان است که تحت تأثیر عواملی که فراتر از نفوذ ما هستند، قرار بگیریم. در عوض، انرژی خود را بر روی حوزههایی که میتوانید تأثیر مستقیم بگذارید، متمرکز کنید. این ذهنیت پیشگیرانه تابآوری و شتاب را ایجاد میکند.
دایره نفوذ خود را گسترش دهید. با تمرکز بر آنچه میتوانید کنترل کنید، اغلب توانایی خود را برای تأثیرگذاری بر سایر حوزهها در طول زمان گسترش میدهید. این کار یک چرخه virtuous از افزایش اثربخشی و کاهش احساس ناتوانی در برابر عدم قطعیت ایجاد میکند.
استراتژیها برای گسترش دایره نفوذ شما:
- شناسایی اقداماتی خاص که میتوانید امروز انجام دهید
- ایجاد روابط و ائتلافها
- توسعه مهارتها و دانش جدید
- جستجوی علل ریشهای که میتوانید به آنها رسیدگی کنید
- تمرکز بر تأثیر بلندمدت در مقابل راهحلهای کوتاهمدت
- جشن گرفتن پیروزیهای کوچک برای ایجاد شتاب
9. مأموریت واضحی را برای غلبه بر چالشها حفظ کنید
اگر مأموریت به اندازه کافی مهم باشد، افراد ترسویی در آن کار نخواهند کرد.
یک هدف جذاب را بیان کنید. یک مأموریت واضح و معنادار در زمانهای دشوار جهتگیری و انگیزه فراهم میکند. این کار به افراد کمک میکند تا از چالشها عبور کنند و تلاشهای اختیاری را به کار بگیرند. اطمینان حاصل کنید که همه درک کنند کار آنها چگونه به این هدف بزرگتر کمک میکند.
از مأموریت بهعنوان یک فیلتر تصمیمگیری استفاده کنید. هنگام مواجهه با انتخابهای دشوار، به مأموریت اصلی مراجعه کنید. این کار به اولویتبندی اقدامات و منابع کمک میکند و اطمینان حاصل میکند که سازمان بر آنچه مهمترین است، متمرکز بماند. همچنین حس ثباتی را در میان عدم قطعیت فراهم میکند.
عناصر یک مأموریت مؤثر:
- واضح و مختصر
- الهامبخش و بلندپروازانه
- متمرکز بر تأثیر، نه فقط فعالیتها
- مرتبط با تمام ذینفعان
- همراستا با ارزشهای سازمانی
- بهطور منظم در ارتباطات و تصمیمات تقویت شود
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب نتایج قابل پیشبینی در زمانهای غیرقابل پیشبینی نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۷۳ از ۵ است. بسیاری از خوانندگان این کتاب را مختصر، عملی و ارزشمند برای رهبران کسبوکار میدانند و از استراتژیهای واضح و مثالهای واقعی آن تمجید میکنند. برخی از خوانندگان به ارتباط آن با شرایط اقتصادی نامشخص اشاره کرده و آن را مثبت ارزیابی میکنند. با این حال، انتقادات شامل وابستگی به لنس آرمسترانگ بهعنوان یک مثال، تکراری بودن برخی مطالب و کمبود عمق در برخی زمینهها است. بهطور کلی، خوانندگان سادگی و مشاورههای عملی کتاب را ستایش میکنند، هرچند برخی از آنها خواستار توضیحات جامعتری هستند.