نکات کلیدی
1. آزمون و ارزیابی: متمایز اما در هم تنیده
اصطلاح ارزیابی به این نکته اشاره دارد که آزمونها تنها یکی از انواع ابزارهایی هستند که توسط ارزیابان حرفهای استفاده میشوند و ارزش یک آزمون به طور نزدیک به دانش، مهارت و تجربه ارزیاب وابسته است.
آزمون در مقابل ارزیابی. در حالی که این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، آزمونسازی و ارزیابی فرآیندهای متمایزی هستند. آزمون شامل استفاده از یک ابزار خاص برای به دست آوردن نمره است، در حالی که ارزیابی یک فرآیند وسیعتر برای جمعآوری و یکپارچهسازی دادهها از منابع مختلف، از جمله آزمونها، مصاحبهها و مشاهدات، به منظور انجام یک ارزیابی آگاهانه است.
نقش ارزیاب. تخصص ارزیاب در انتخاب ابزارهای مناسب، تفسیر نتایج و اتخاذ تصمیمات آگاهانه بسیار حائز اهمیت است. آزمونسازی به مهارتهای فنی وابسته است، در حالی که ارزیابی نیاز به درک عمیق از نظریههای روانشناسی، اخلاق و ملاحظات فرهنگی دارد.
ارزیابی در عمل. ارزیابی یک فرآیند حل مسئله است که با یک سوال ارجاعی آغاز میشود و به یک گزارش جامع ختم میشود. رویکردهای ارزیابی مشارکتی و پویا بر جنبه تعاملی این فرآیند تأکید دارند، به طوری که ارزیابان و ارزیابیشوندگان با هم برای دستیابی به خودشناسی و درک درمانی کار میکنند.
2. زمینه تاریخی شکلدهنده ارزیابی مدرن
تمام زمینههای تلاشهای انسانی به نوعی از اندازهگیری استفاده میکنند و هر زمینه مجموعهای از ابزارها و واحدهای اندازهگیری خاص خود را دارد.
ریشههای باستانی. ریشههای آزمونسازی روانشناختی به چین باستان برمیگردد، جایی که آزمونهای مهارت برای انتخاب مقامات دولتی استفاده میشد. این آزمونهای اولیه مهارتهایی مانند موسیقی، تیراندازی و سوارکاری را ارزیابی میکردند و ارزشهای دودمان حاکم را منعکس میکردند.
اوایل قرن بیستم. جنبش آزمونسازی مدرن در اوایل قرن بیستم با آزمون هوش آلفرد بینه به راه افتاد که برای شناسایی کودکان نیازمند به آموزش ویژه طراحی شده بود. این آزمون برای استفاده در ایالات متحده تطبیق داده شد و نقش مهمی در غربالگری سربازان در طول جنگ جهانی اول ایفا کرد.
تکامل ارزیابی. اصطلاح "ارزیابی" در طول جنگ جهانی دوم به وجود آمد و بر یکپارچگی ابزارهای ارزیابی مختلف و تخصص ارزیابان آموزشدیده تأکید کرد. این تغییر به این نکته اشاره داشت که آزمونها تنها یک قطعه از پازل هستند و درک جامع نیاز به یک رویکرد کلنگر دارد.
3. حساسیت فرهنگی در ارزیابی از اهمیت بالایی برخوردار است
relegating such material to the back of the book (as a kind of elective topic, much like the way that legal/ethical issues are treated in some books), or to ignore presentation of such material altogether (as most other books have done with regard to cultural issues in assessment), is, in our estimation, a grave error.
تعریف فرهنگ. فرهنگ شامل الگوهای رفتاری مشترک، باورها و محصولات یک گروه خاص از مردم است. این فرهنگ ارزشها، نگرشها و شیوههای تفکر ما را شکل میدهد و بر نحوه درک و تعامل ما با جهان تأثیر میگذارد.
عدم حساسیت تاریخی. شیوههای آزمونسازی اولیه اغلب تفاوتهای فرهنگی را نادیده میگرفتند و منجر به نتایج و تفسیرهای مغرضانه میشدند. به عنوان مثال، آزمونهای هوش که به مهاجران در اوایل قرن بیستم داده میشد، اغلب بار فرهنگی داشتند و منجر به ارزیابیهای نادرست از تواناییهای آنها میشدند.
آگاهی معاصر. امروزه، متخصصان ارزیابی اهمیت حساسیت فرهنگی را در تمام جنبههای فرآیند آزمونسازی درک میکنند. این شامل انتخاب ابزارهای مناسب، تطبیق رویهها برای پاسخگویی به نیازهای متنوع و تفسیر نتایج در یک زمینه فرهنگی است.
4. استانداردهای قانونی و اخلاقی راهنمای آزمونسازی مسئولانه هستند
مسائل قانونی/اخلاقی در ارزیابی، که زمینهای برای تمام آنچه که در پی میآید فراهم میکند، در اوایل کتاب (فصل 2) قرار داده شده است.
قوانین و اخلاق. فعالیت ارزیابی تحت تأثیر یک شبکه پیچیده از قوانین، کدهای اخلاقی و استانداردهای حرفهای قرار دارد. این مقررات به منظور حفاظت از حقوق آزموندهندگان، اطمینان از استفاده مسئولانه از آزمونها و جلوگیری از تبعیض طراحی شدهاند.
اصول کلیدی اخلاقی:
- رضایت آگاهانه: آزموندهندگان حق دارند بدانند که چرا مورد آزمون قرار میگیرند و نتایج چگونه استفاده خواهد شد.
- محرمانگی: نتایج آزمون باید خصوصی نگه داشته شوند و از افشای غیرمجاز محافظت شوند.
- شایستگی: تنها حرفهایهای واجد شرایط باید آزمونهای روانشناختی را اجرا و تفسیر کنند.
ناوبری در معضلات قانونی و اخلاقی. متخصصان ارزیابی باید از پیامدهای قانونی و اخلاقی کار خود آگاه باشند و تلاش کنند بالاترین استانداردهای رفتار را رعایت کنند. این شامل آگاهی از قوانین مربوطه، جستجوی مشاوره در صورت نیاز و اولویت دادن به رفاه آزموندهندگان است.
5. دانش آماری برای تفسیر ضروری است
تمام زمینههای تلاشهای انسانی به نوعی از اندازهگیری استفاده میکنند و هر زمینه مجموعهای از ابزارها و واحدهای اندازهگیری خاص خود را دارد.
مقیاسهای اندازهگیری. درک مقیاسهای اندازهگیری (اسمی، ترتیبی، فاصلهای و نسبی) برای انتخاب تحلیلهای آماری مناسب و تفسیر نمرات آزمون ضروری است. هر مقیاس ویژگیهای منحصر به فردی دارد که نوع عملیات ریاضی که میتوان به طور معنادار اعمال کرد را تعیین میکند.
آمار توصیفی. آمار توصیفی، مانند معیارهای گرایش مرکزی (میانگین، میانه، مد) و تغییرپذیری (دامنه، انحراف معیار)، خلاصهای مختصر از توزیع نمرات آزمون ارائه میدهد. این آمار به ما کمک میکند تا عملکرد معمول و پراکندگی نمرات در یک گروه را درک کنیم.
منحنی نرمال. منحنی نرمال یک توزیع به شکل زنگ است که به طور مکرر به عنوان نقطه مرجع برای تفسیر نمرات آزمون استفاده میشود. درک ویژگیهای منحنی نرمال، مانند درصد نمراتی که در فاصلههای استاندارد خاصی از میانگین قرار دارند، به ما این امکان را میدهد که مقایسههای معنادار انجام دهیم و استنتاجهایی درباره عملکرد فردی بکشیم.
6. یک "آزمون خوب" تعادل بین اعتبار و روایی را برقرار میکند
وقتی از صحت روانسنجی یک آزمون صحبت میشود، به این اشاره دارد که یک آزمون روانشناختی چقدر به طور مداوم و دقیق آنچه را که ادعا میکند اندازهگیری میکند، اندازهگیری میکند.
اعتبار: ثبات اندازهگیری. یک آزمون معتبر نتایج ثابتی را در طول زمان و در میان ادارات مختلف ارائه میدهد. انواع مختلفی از برآوردهای اعتبار، مانند اعتبار آزمون-بازآزمون، فرمهای جایگزین و اعتبار داخلی، منابع مختلفی از واریانس خطا را ارزیابی میکنند.
روایی: دقت اندازهگیری. یک آزمون معتبر آنچه را که ادعا میکند اندازهگیری میکند، اندازهگیری میکند. انواع مختلف شواهد روایی، مانند روایی محتوا، روایی مرتبط با معیار و روایی سازه، پشتیبانی از مناسب بودن استنتاجهای حاصل از نمرات آزمون را فراهم میکنند.
تعامل اعتبار و روایی. اعتبار شرط لازم اما کافی برای روایی است. یک آزمون میتواند معتبر باشد بدون اینکه روایی داشته باشد، اما یک آزمون نمیتواند روایی داشته باشد بدون اینکه معتبر باشد. یک آزمون خوب تعادلی بین این دو ویژگی اساسی برقرار میکند.
7. هنجارها چارچوب معناداری را فراهم میکنند
نیاز اجتماعی به "سازماندهی" و "سیستماتیک کردن" به طور تاریخی در سوالات متنوعی مانند "چه کسی جادوگر است؟" "چه کسی اسکیزوفرنیک است؟" و "چه کسی واجد شرایط است؟" تجلی یافته است.
تفسیر مبتنی بر هنجار. هنجارها معیاری برای مقایسه نمره آزمون یک فرد با عملکرد یک گروه نماینده از آزموندهندگان فراهم میکنند. این به ما این امکان را میدهد که ایستگاه نسبی یک فرد را در یک جمعیت درک کنیم.
انواع هنجارها:
- هنجارهای سنی: عملکرد متوسط در سطوح سنی مختلف را نشان میدهند.
- هنجارهای تحصیلی: عملکرد متوسط در سطوح تحصیلی مختلف را نشان میدهند.
- هنجارهای ملی: از یک نمونه نماینده ملی استخراج میشوند.
- هنجارهای زیرگروهی: دادههای هنجاری برای زیرگروههای خاص در یک جمعیت را فراهم میکنند.
اهمیت هنجارهای نماینده. اعتبار تفسیرهای مبتنی بر هنجار به نمایندگی نمونه هنجاری بستگی دارد. کاربران آزمون باید به دقت ویژگیهای نمونه هنجاری را در نظر بگیرند و اطمینان حاصل کنند که برای افراد مورد آزمون مناسب است.
8. توسعه آزمون: یک فرآیند چند مرحلهای
توسعهدهندگان و ناشران آزمون به تأثیر قابل توجهی که نتایج آزمون میتواند بر زندگی افراد داشته باشد، آگاه هستند.
مفهومسازی. فرآیند توسعه آزمون با درک واضحی از ساختاری که باید اندازهگیری شود و هدف آزمون آغاز میشود. این شامل تعریف جمعیت هدف، شناسایی حوزههای محتوایی مرتبط و مشخص کردن فرمت و رویههای اجرایی است.
ساخت. آیتمهای آزمون به دقت طراحی میشوند تا ساختاری که باید اندازهگیری شود را منعکس کنند و تعصب را به حداقل برسانند. فرمتهای آیتم، مانند چندگزینهای، درست-نادرست و مقالهای، بر اساس ماهیت محتوا و سطح پیچیدگی مورد نظر انتخاب میشوند.
آزمایش و تحلیل. آزمون به یک نمونه از آزموندهندگان ارائه میشود و تکنیکهای تحلیل آیتم برای ارزیابی دشواری، تمایز و اعتبار آیتمهای فردی استفاده میشود. بازخورد کیفی از آزموندهندگان نیز جمعآوری میشود تا مشکلات احتمالی با وضوح یا حساسیت فرهنگی شناسایی شود.
بازنگری. بر اساس تحلیل آیتم و بازخورد کیفی، آزمون برای بهبود ویژگیهای روانسنجی و اطمینان از انصاف و مناسب بودن برای جمعیت هدف بازنگری میشود. این فرآیند ممکن است شامل بازنویسی آیتمها، حذف آیتمها یا افزودن آیتمهای جدید باشد.
9. هوش: یک ساختار چندوجهی و در حال تحول
نیاز اجتماعی به "سازماندهی" و "سیستماتیک کردن" به طور تاریخی در سوالات متنوعی مانند "چه کسی جادوگر است؟" "چه کسی اسکیزوفرنیک است؟" و "چه کسی واجد شرایط است؟" تجلی یافته است.
تعریف هوش. هوش یک ساختار پیچیده و چندوجهی است که در طول تاریخ به روشهای مختلفی تعریف شده است. تعاریف معاصر بر توانایی کسب و به کارگیری دانش، استدلال منطقی، حل مسئله و سازگاری با موقعیتهای جدید تأکید دارند.
دیدگاههای نظری:
- نظریههای تحلیل عاملی: ابعاد یا عواملی را شناسایی میکنند که به هوش کمک میکنند (مانند g اسپیرمن، تواناییهای ذهنی اولیه تورستون)
- نظریههای پردازش اطلاعات: بر فرآیندهای شناختی درگیر در رفتار هوشمند تأکید دارند (مانند پردازش همزمان و متوالی)
- مدلهای سلسلهمراتبی: چندین سطح از تواناییها را از هوش عمومی تا مهارتهای خاص یکپارچه میکنند (مانند نظریه کاتل-هورن-کارول)
بحث طبیعت در مقابل پرورش. سهم نسبی وراثت و محیط در هوش منبعی از بحثهای طولانیمدت بوده است. دیدگاههای معاصر بر تعامل بین پتانسیل ژنتیکی و تأثیرات محیطی در شکلگیری توسعه هوش تأکید دارند.
10. ارزیابی بالینی: تشخیص و درمان
فرآیند ارزیابی ممکن است از هم متمایز شود و با اجرای آزمونها مقایسه شود.
هدف ارزیابی بالینی. ارزیابی بالینی یک فرآیند چندوجهی است که به درک عملکرد روانی یک فرد، تشخیص اختلالات روانی و توسعه برنامههای درمانی مؤثر میپردازد. این شامل جمعآوری و یکپارچهسازی دادهها از منابع مختلف، از جمله مصاحبهها، دادههای تاریخچهای و آزمونهای روانشناختی است.
ابزارهای ارزیابی بالینی:
- مصاحبهها: مصاحبههای ساختاریافته و غیرساختاریافته اطلاعات ارزشمندی درباره تاریخچه، علائم و عملکرد کنونی فرد فراهم میکنند.
- دادههای تاریخچهای: سوابق، متنها و سایر اسناد زمینه و بینشهایی درباره سازگاری گذشته و حال فرد ارائه میدهند.
- آزمونهای روانشناختی: ابزارهای استاندارد شده جنبههای مختلف توانایی شناختی، شخصیت و روانپریشی را اندازهگیری میکنند.
اهمیت حساسیت فرهنگی. ارزیابی بالینی باید با حساسیت به عوامل فرهنگی که ممکن است بر رفتار، افکار و احساسات فرد تأثیر بگذارد، انجام شود. این شامل در نظر گرفتن سطح فرهنگپذیری فرد، ارزشها، جهانبینی و زبان است.
11. کاربرد: ارزش عملی ارزیابی
ارزیابی افراد دارای ناتوانی افراد دارای ناتوانی به همان دلایلی ارزیابی میشوند که افراد بدون ناتوانی ارزیابی میشوند: برای به دست آوردن شغل، کسب مدرک حرفهای، غربالگری برای روانپریشی و غیره.
تعریف کاربرد. کاربرد به مفید بودن یا ارزش عملی آزمون برای بهبود کارایی و تصمیمگیری اشاره دارد. این شامل سنجش هزینهها و مزایای استفاده از یک آزمون در یک موقعیت خاص است.
عوامل مؤثر بر کاربرد:
- صحت روانسنجی: اعتبار و روایی آزمون
- هزینهها: هزینههای مالی، زمان و پیامدهای منفی بالقوه
- مزایا: دقت بیشتر تصمیمات، افزایش بهرهوری و کاهش خطاها
روشهای تحلیل کاربرد. دادههای انتظاری و فرمول بروگدن-کرونباخ-گلسر دو رویکرد برای کمیسازی کاربرد یک آزمون هستند. این روشها برآوردهایی از مزایای بالقوه در کارایی و صرفهجویی در هزینههای مرتبط با استفاده از یک ابزار ارزیابی خاص ارائه میدهند.
12. ارزیابی شخصیت: کشف فرد
ما بر این باوریم که ارزیابی یک فعالیت منحصر به فرد انسانی در حل مسئله است که در آن دادهها از مجموعهای از ابزارها (از جمله آزمونها) جمعآوری، به طور ماهرانه ادغام و به طور حرفهای تفسیر میشود.
تعریف شخصیت. شخصیت مجموعهای منحصر به فرد از ویژگیها و حالات روانی یک فرد است. این شامل طیف وسیعی از ویژگیها، از جمله ارزشها، علایق، نگرشها، جهانبینی و سبکهای شناختی و رفتاری است.
روشهای ارزیابی شخصیت:
- روشهای عینی: از پرسشنامههای ساختاریافته با رویههای نمرهگذاری استاندارد شده استفاده میکنند.
- روشهای پروژهای: محرکهای مبهم را ارائه میدهند تا پاسخهایی را که افکار و احساسات ناخودآگاه را فاش میکند، برانگیزند.
- ارزیابی رفتاری: بر مشاهده و ثبت رفتار در موقعیتهای خاص تمرکز دارد.
اهمیت زمینه. ارزیابی شخصیت باید با حساسیت به زمینه فرهنگی فرد، تاریخچه شخصی و شرایط کنونی انجام شود. این شامل در نظر گرفتن تأثیرات بالقوه سبکهای پاسخدهی، تعصبات و عوامل موقعیتی است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب آزمون و ارزیابی روانشناختی نظرات متنوعی را به خود جلب کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۷۷ از ۵ است. خوانندگان این کتاب را جامع و آموزنده میدانند و از زمینه تاریخی و توضیحات آماری آن قدردانی میکنند. برخی به خوانایی و طنز آن اشاره میکنند، در حالی که دیگران به پیچیدگی و محتوای قدیمی آن انتقاد دارند. این کتاب به عنوان یک مرجع در این حوزه ارزشمند است، اما به خاطر تقویت کلیشههای جنسیتی و وجود اطلاعات بیش از حد در برخی موضوعات مورد انتقاد قرار میگیرد. دانشجویان آن را برای دروس خود مفید مییابند، هرچند برخی با چگالی آن مشکل دارند. به طور کلی، این کتاب به عنوان یک منبع معتبر برای درک آزمونهای روانشناختی شناخته میشود، با وجود نقاط ضعفی که دارد.