نکات کلیدی
1. حق شهر: قدرت جمعی برای بازتعریف شهرنشینی
آزادی برای ساختن و بازساختن خود و شهرهایمان یکی از ارزشمندترین اما نادیده گرفتهشدهترین حقوق بشر ماست.
فراتر از دسترسی فردی. حق شهر فراتر از دسترسی صرف به منابع شهری است؛ این حق تجسم قدرت جمعی برای تغییر و بازآفرینی منظر شهری بر اساس خواستهها و ارزشهای مشترک ماست. این دیدگاه تمرکز را از حقوق فردی به عمل جمعی منتقل میکند و بر نیاز به کنترل دموکراتیک بر فرآیندهای شهرنشینی تأکید میکند.
شهرنشینی بهعنوان یک پدیده طبقاتی. شهرها بهطور تاریخی از تمرکز محصول اضافی به وجود آمدهاند و بنابراین شهرنشینی بهطور ذاتی یک فرآیند مبتنی بر طبقه است. در نظام سرمایهداری، این دینامیک ادامه دارد و تلاش مداوم برای دستیابی به ارزش اضافی، توسعه شهری را به پیش میبرد. درک این ارتباط برای به چالش کشیدن توزیع نابرابر قدرت و منابع در شهرها ضروری است.
کنترل دموکراتیک بر مازاد. هسته حق شهر در ایجاد کنترل دموکراتیک بر تولید و استفاده از مازادی است که از طریق شهرنشینی تولید میشود. این امر مستلزم اصلاح نهادهای دولتی و اطمینان از مشارکت عمومی در فرآیندهای تصمیمگیری است و به جوامع قدرت میدهد تا محیطهای شهری خود را شکل دهند و نیازهای اجتماعی را بر سود خصوصی اولویت دهند.
2. بحرانهای سرمایهداری: ریشهدار در فرآیند شهری
بهوضوح، نوسانات بازار املاک بهطور جداییناپذیری با جریانات مالی سفتهبازانه در هم تنیده است و این نوسانات عواقب جدی برای اقتصاد کلان بهطور کلی دارد.
بازارهای املاک و ناپایداری اقتصاد کلان. اقتصاد متعارف اغلب نقش حیاتی بازارهای املاک در ایجاد بحرانهای اقتصادی گستردهتر را نادیده میگیرد. با این حال، تاریخ الگوی تکراری از نوسانات بازار املاک را نشان میدهد که با جریانات مالی سفتهبازانه در هم تنیده است و منجر به اختلالات قابل توجهی در اقتصاد کلان میشود.
نمونههایی از بحرانهای ناشی از املاک:
- سقوط بازار املاک جهانی در سال 1352
- حباب قیمت داراییهای ژاپن در اواخر دهه 1360
- بحران وامهای زیرمعیاری در ایالات متحده در سال 1387
نگاه مارکسیستی به شهرنشینی. در حالی که اقتصاد بورژوایی اغلب از ارتباط توسعههای شهری با اختلالات اقتصاد کلان غافل است، منتقدان مارکسیستی نیز در ادغام کامل شهرنشینی در نظریه کلی انباشت سرمایه با چالش مواجه بودهاند. این غفلت درک ما را از چگونگی تأثیر فرآیندهای شهری بر بحرانهای سرمایهداری محدود میکند.
سرمایه خیالی و شهرنشینی. سیستم اعتبار، بهویژه اوراق بهادار مبتنی بر وام مسکن، نقش حیاتی در تحریک شهرنشینی و جذب سرمایه اضافی ایفا میکند. با این حال، ایجاد "سرمایه خیالی" از طریق این ابزارهای مالی میتواند منجر به حبابهای سفتهبازانه و در نهایت، بحرانهای اقتصادی شود زمانی که ارزشهای زیرین داراییها محقق نشود.
3. مشترکات شهری: فضایی متنازع برای زندگی جمعی
در قلب عمل مشترکسازی، اصل این است که رابطه بین گروه اجتماعی و آن جنبه از محیط که بهعنوان مشترک در نظر گرفته میشود، باید هم جمعی و هم غیرکالا باشد—دور از منطق مبادله بازار و ارزیابیهای بازار.
فراتر از مالکیت خصوصی و کنترل دولتی. مفهوم مشترکات چالشبرانگیز دوگانگی متعارف بین مالکیت خصوصی و کنترل دولتی است و چارچوبی جایگزین برای مدیریت منابع و فضاهای مشترک ارائه میدهد. این چارچوب بر عمل جمعی، حکمرانی جامعه و ارزشهای غیرکالا تأکید میکند.
شهر بهعنوان محلی برای مشترکسازی. شهر فضایی پویا است که در آن افراد از زمینههای مختلف با یکدیگر تعامل دارند و زندگی شهری مشترکی، هرچند متنازع، ایجاد میکنند. این زندگی مشترک میتواند بهعنوان یک مشترک شهری درک شود که نه تنها منابع فیزیکی بلکه همچنین شیوههای فرهنگی، دانش و روابط اجتماعی را در بر میگیرد.
تراژدی محصورسازی. در نظام سرمایهداری، مشترکات شهری همواره در معرض محصورسازی و کالا شدن قرار دارد، زیرا منافع خصوصی به دنبال استخراج سود از منابع و فضاهای مشترک هستند. این فرآیند اغلب منجر به جابجایی جوامع حاشیهای و تضعیف همبستگی اجتماعی میشود.
4. اجاره انحصاری: بهرهبرداری از یکتایی در منظر شهری
تمام اجارهها بر اساس قدرت انحصاری مالکان خصوصی بر داراییهای خاص استوار است.
قدرت یکتایی. اجاره انحصاری از کنترل انحصاری بر داراییهای منحصر به فرد و غیرقابل تکرار ناشی میشود که به مالکان اجازه میدهد درآمدهای بیشتری استخراج کنند. در زمینه شهری، این میتواند بهصورت مکانهای املاک با ارزش، نقاط عطف فرهنگی یا سنتهای محلی متمایز تجلی یابد.
فرهنگ بهعنوان کالا. در حالی که محصولات و رویدادهای فرهنگی دارای ویژگیهای منحصر به فرد هستند، اما بهطور فزایندهای در معرض کالا شدن و نیروهای بازار قرار دارند. این تنش مبارزهای را بین حفظ اصالت فرهنگی و بهرهبرداری از آن برای کسب درآمد ایجاد میکند.
کارآفرینی شهری و اجارههای انحصاری. حکمرانی شهری اغلب شامل تلاشهایی برای بهدست آوردن اجارههای انحصاری از طریق ترویج توسعههای فرهنگی و سنتهای محلی است. با این حال، این میتواند منجر به کالا شدن هویت محلی و جابجایی جوامع حاشیهای شود.
5. بازپسگیری شهر: مبارزه ضدسرمایهداری در فضاهای شهری
تنها زمانی که سیاستها بر تولید و بازتولید زندگی شهری بهعنوان فرآیند کار مرکزی که از آن انگیزههای انقلابی ناشی میشود، متمرکز شود، امکان بسیج مبارزات ضدسرمایهداری که قادر به تغییر رادیکال زندگی روزمره باشد، فراهم میشود.
شهر بهعنوان میدان نبرد. شهر تنها یک مکان منفعل برای مبارزات سیاسی نیست، بلکه یک عرصه فعال است که در آن درگیریهای طبقاتی بر سر کنترل فضا و منابع شهری به وقوع میپیوندد. درک این دینامیک برای توسعه استراتژیهای مؤثر ضدسرمایهداری ضروری است.
فراتر از کف کارخانه. دیدگاههای مارکسیستی سنتی اغلب بر مبارزات محیط کار تأکید میکنند و اهمیت جنبشهای اجتماعی شهری را نادیده میگیرند. با این حال، استثمار کار زنده فراتر از کف کارخانه گسترش مییابد و شامل شیوههای شکارچی در مسکن، مالی و مصرف میشود.
حق شهر بهعنوان یک شعار بسیجکننده. "حق شهر" میتواند بهعنوان یک فریاد قدرتمند برای جنبشهای ضدسرمایهداری عمل کند و گروههای مختلف را حول هدف مشترک بازپسگیری کنترل دموکراتیک بر توسعه شهری و به چالش کشیدن سلطه سرمایه متحد کند.
6. لندن 2011: بازتاب سرمایهداری وحشی
تئوری تچر غریزههای ذاتی وحشی سرمایهداری را آزاد کرد (که "روحهای حیوانی" کارآفرینان نامیده میشدند) و از آن زمان هیچ چیزی برای مهار آنها به وقوع نپیوسته است.
سرمایهداری وحشی رها شده. شورشهای لندن در سال 2011 ماهیت خام و بیرحم سرمایهداری معاصر را نمایان کرد، جایی که شیوههای شکارچی و تصرف انبوه به هنجار تبدیل شده است. این "سرمایهداری وحشی" با بیتوجهی به عواقب اجتماعی و تلاش بیوقفه برای سود مشخص میشود.
تقلید از رفتار شرکتی. شورشیان، بهنحوی، رفتار سرمایهداری شرکتی را تقلید کردند و در اقداماتی از غارت و تخریب شرکت کردند که بازتابی از استثمار سیستماتیک و نابرابریهای موجود در جامعه بود. این موضوع نیاز به پرداختن به علل ریشهای ناآرامیهای اجتماعی و به چالش کشیدن منطق زیرین سرمایهداری را برجسته میکند.
فراخوانی برای پاسخگویی. شورشهای لندن باید بهعنوان زنگ خطری عمل کند که نیاز به بررسی گستردهتری از پیامدهای اخلاقی و معنوی سرمایهداری معاصر را به وجود آورد. زمان آن رسیده است که نه تنها شورشیان، بلکه معماران "سرمایهداری وحشی" را نیز به خاطر اعمالشان پاسخگو کنیم.
7. #OWS: به چالش کشیدن حزب وال استریت
ما 99 درصد هستیم.
مقابله با قدرت پول. جنبش اشغال وال استریت نمایانگر چالشی مستقیم به سلطه قدرت پول در سیاستهای آمریکاست. با اشغال فضاهای عمومی و افزایش آگاهی درباره نابرابری اقتصادی، این جنبش در تلاش است تا دموکراسی را از چنگال نخبگان مالی بازپس گیرد.
ساختن یک ائتلاف وسیع. برای موفقیت، جنبش اشغال باید به گروههای مختلف، از جمله دانشجویان، مهاجران، بیکاران و همه کسانی که تحت تأثیر سیاستهای حزب وال استریت قرار دارند، دست یابد. این نیازمند ساختن یک ائتلاف وسیع بر اساس ارزشهای مشترک عدالت اجتماعی، برابری و پایداری محیط زیست است.
بازسازی سیستم. هدف نهایی جنبش اشغال ایجاد یک جامعه عادلانهتر و برابرتر با به چالش کشیدن قوانین سرمایهداری و ترویج اشکال جایگزین سازماندهی اقتصادی است. این شامل دموکراتیزه کردن کنترل بر تولید، توزیع و مصرف و اولویت دادن به نیازهای انسانی بر سود خصوصی است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب شهرهای شورشی نوشتهی دیوید هاروی به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه شهرها به کانون انباشت سرمایه و مبارزهی طبقاتی تبدیل شدهاند. هاروی بر لزوم بازنگری در فضاهای شهری بهعنوان مکانهایی با پتانسیل انقلابی تأکید میکند و موضوعاتی مانند حق به شهر، مشترکات شهری و اجاره را مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب تحلیل اقتصادی مارکسیستی را با بینشهای جغرافیایی ترکیب کرده و به مثالهای تاریخی و جنبشهای معاصر میپردازد. در حالی که برخی از خوانندگان بخشهایی از کتاب را چالشبرانگیز یا قدیمی دانستهاند، بسیاری از رویکرد دقیق و ایدههای تحریکآمیز هاروی دربارهی شهرنشینی، سرمایهداری و تغییرات اجتماعی تقدیر کردهاند.