نکات کلیدی
1. اتوماسیون به سرعت بازار کار را در تمام بخشها دگرگون میکند
رباتها و فناوریهای خودخدمت در بخش خدمات به نفوذ خود ادامه خواهند داد، دستمزدها را پایین نگه میدارند و کارگران نسبتاً بیمهارت را با گزینههای کمتری مواجه میکنند.
اختلال گسترده. اتوماسیون دیگر محدود به تولید نیست، بلکه به سرعت به خدمات، خردهفروشی، کشاورزی و کارهای دانشی گسترش مییابد. فناوریهایی مانند رباتهای صنعتی، کیوسکهای خودخدمت و سیستمهای هوش مصنوعی در حال حذف مشاغل یا کاهش دستمزدها در صنایع مختلف هستند. این روند با بهبود قابلیتها و کاهش هزینهها شتاب میگیرد.
مشاغل کمی امن هستند. حتی حرفههای ماهری که زمانی در برابر اتوماسیون مصون به نظر میرسیدند، اکنون در معرض خطر هستند. تحقیقات حقوقی، تحلیل مالی، تشخیص پزشکی و سایر زمینههای دانشی توسط هوش مصنوعی و سیستمهای داده بزرگ دچار اختلال میشوند. با پیشرفت یادگیری ماشینی و رباتیک، سهم فزایندهای از نیروی کار انسانی در معرض اتوماسیون قرار میگیرد.
2. مشاغل دفتری به طور فزایندهای در معرض اختلالات فناوری قرار دارند
واتسون در حال حاضر بلندپروازانهترین و برجستهترین کاربرد هوش مصنوعی در پزشکی است، اما داستانهای موفقیت مهم دیگری نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی در کارهای دانشی. سیستمهای هوش مصنوعی مانند واتسون آیبیام به طور فزایندهای قادر به انجام وظایف دانشی هستند که زمانی نیاز به هوش انسانی داشتند. این وظایف شامل تشخیص پزشکی، تحقیقات حقوقی، تحلیل مالی و حتی کارهای خلاقانه مانند نوشتن مقالات خبری میشود.
اتوماسیون تحلیل. دادههای بزرگ و یادگیری ماشینی به کامپیوترها اجازه میدهند تا مقادیر زیادی از اطلاعات را تحلیل کرده و الگوهایی را شناسایی کنند که ممکن است انسانها از دست بدهند. این امر امکان اتوماسیون بسیاری از وظایف تحلیلی و تصمیمگیری در زمینههایی مانند مالی، بازاریابی و مدیریت را فراهم میکند. حتی برنامهریزی استراتژیک سطح بالا ممکن است در نهایت توسط سیستمهای هوش مصنوعی انجام شود.
زمینههای کلیدی دفتری در معرض خطر:
- حقوق (مثلاً تحقیقات حقوقی، بررسی اسناد)
- پزشکی (مثلاً تشخیص، برنامهریزی درمان)
- مالی (مثلاً تحلیل سرمایهگذاری، تجارت الگوریتمی)
- روزنامهنگاری (مثلاً نوشتن مقالات خودکار)
- مدیریت (مثلاً تصمیمگیری مبتنی بر داده)
3. رابطه بین بهرهوری و دستمزدها از هم گسیخته است
به دلار سال 2013، یک کارگر معمولی - یعنی کارگران تولیدی و غیرنظارتی در بخش خصوصی که بیش از نیمی از نیروی کار آمریکایی را تشکیل میدهند - در سال 1973 حدود 767 دلار در هفته درآمد داشت. سال بعد، دستمزدهای واقعی به شدت کاهش یافتند و هرگز به طور کامل بهبود نیافتند.
رکود دستمزدها. با وجود افزایش چشمگیر بهرهوری و رشد اقتصادی در چند دهه گذشته، دستمزدها برای اکثر کارگران در واقعیت ثابت مانده یا حتی کاهش یافته است. این نشاندهنده یک گسست اساسی از رابطه تاریخی بین افزایش بهرهوری و افزایش دستمزدها است.
سودها به سرمایه میرسد. مزایای افزایش بهرهوری اکنون عمدتاً به صاحبان کسبوکار و سرمایهگذاران میرسد نه کارگران. سهم نیروی کار از درآمد ملی به شدت کاهش یافته است، در حالی که سود شرکتها به سطوح بیسابقهای رسیده است. این تغییر نشاندهنده قدرت فزاینده سرمایه نسبت به نیروی کار در یک اقتصاد به طور فزایندهای خودکار است.
4. نابرابری درآمدی با افزایش سودهای اقتصادی به سرمایه به شدت افزایش مییابد
بین سالهای 1993 و 2010 بیش از نیمی از افزایش درآمد ملی ایالات متحده به خانوارهای در بالای 1 درصد توزیع درآمدی رسید.
تمرکز شدید ثروت. با اتوماسیون که به کسبوکارها اجازه میدهد با کارگران کمتری تولید کنند، سهم فزایندهای از سودهای اقتصادی به یک نخبه کوچک از صاحبان کسبوکار و سرمایهگذاران میرسد. این امر نابرابری درآمدی را به سطوح شدیدی میرساند که از زمان قبل از رکود بزرگ دیده نشده است.
کاهش طبقه متوسط. طبقه متوسط در حال خالی شدن است زیرا مشاغل با مهارت متوسط ناپدید میشوند و کارگران به مشاغل خدماتی با دستمزد پایینتر سوق داده میشوند. این قطبی شدن بازار کار، رفاه گستردهای را که مشخصه دوره پس از جنگ بود، از بین میبرد.
آمارهای کلیدی نابرابری:
- 1% بالایی 95% از سودهای درآمدی 2009-2012 را به خود اختصاص دادند
- نسبت پرداخت مدیرعامل به کارگر از 20:1 در 1965 به 312:1 در 2017 افزایش یافت
- ثروت 3 آمریکایی ثروتمند برابر با 50% پایینتر ترکیب شده است
5. جهانیسازی و برونسپاری اثرات اتوماسیون را تقویت میکنند
با از دست دادن جریان درآمدی قابل اعتماد که آنها را در طبقه متوسط نگه میدارد، احتمالاً افراد بیشتری به این فرصتهای طولانیمدت در اقتصاد دیجیتال روی میآورند.
رقابت جهانی برای مشاغل. فناوری اطلاعات به شرکتها اجازه میدهد تا به راحتی بسیاری از مشاغل را به کشورهای با دستمزد پایینتر منتقل کنند. این امر فشار نزولی بیشتری بر دستمزدها در اقتصادهای توسعهیافته وارد میکند و فرصتهای شغلی برای کارگران جابجا شده را کاهش میدهد.
رقابت به سمت پایین. با پیشرفت اتوماسیون، حتی کشورهای در حال توسعه نیز مشاغل تولیدی را از دست میدهند. یک رقابت جهانی به سمت پایین در زمینه دستمزدها وجود دارد زیرا کارگران در همه جا با ماشینها و نیروی کار کمهزینه در کشورهای دیگر رقابت میکنند. این امر کسب درآمد طبقه متوسط را برای کارگران به طور فزایندهای دشوار میکند.
6. آموزش به تنهایی برای مقابله با بیکاری فناوری کافی نیست
اگر بخواهیم نموداری از سودهای ناشی از سرمایهگذاری فزاینده در آموزش ترسیم کنیم، به نظر میرسد که به احتمال زیاد به چیزی شبیه به منحنیهای S که در فصل 3 بحث کردیم، خواهیم رسید. میوههای کمارتفاع آموزش بیشتر مدتهاست که پشت سر گذاشته شدهاند.
محدودیتهای آموزش. در حالی که آموزش و آموزش به طور تاریخی به عنوان راهحل برای اختلالات فناوری دیده شدهاند، این رویکرد به محدودیتهای خود رسیده است. مشاغل با مهارت بالا کافی برای جذب همه کارگران جابجا شده وجود ندارد، حتی اگر بتوانند آموزش ببینند. بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی در حال حاضر به طور ناقص مشغول به کار هستند.
تغییر فناوری مبتنی بر مهارت. فناوریهای جدید تمایل دارند به نفع کارگران با مهارت بالا باشند در حالی که کارگران با مهارت کمتر را جابجا یا بیارزش میکنند. این امر نابرابری را تشدید میکند و انتقال کارگران جابجا شده به مشاغل جدید را دشوار میکند، صرف نظر از سطح تحصیلات.
7. تضمین درآمد پایه ممکن است برای مقابله با جابجایی شغلی ضروری باشد
یک درآمد تضمینشده ممکن است به افزایش نرخ ازدواج در میان گروههای کمدرآمد کمک کند، در حالی که به معکوس کردن روند به سمت بیشتر شدن کودکان در خانوادههای تکوالد کمک میکند.
شبکه ایمنی جهانی. با حذف شدن سهم فزایندهای از مشاغل توسط اتوماسیون، ممکن است یک درآمد پایه تضمینشده برای اطمینان از ثبات اجتماعی و حفظ تقاضای مصرفکننده ضروری شود. این امر سطح حداقلی از امنیت اقتصادی را برای همه شهروندان فراهم میکند.
رویکرد مبتنی بر بازار. یک درآمد پایه کارآمدتر از برنامههای رفاهی سنتی خواهد بود و انتخاب مصرفکننده را حفظ میکند. این میتواند به تحریک کارآفرینی با فراهم کردن یک شبکه ایمنی برای ریسکپذیری کمک کند. با این حال، طراحی دقیق سیاست برای حفظ انگیزههای کاری و پویایی اقتصادی ضروری است.
8. هزینههای بهداشتی چالشی مهم برای مزایای اتوماسیون ایجاد میکند
از سال 2012، مراقبتهای بهداشتی کمتر از 6 درصد از اقتصاد ایالات متحده را تشکیل میداد. تا سال 2013 تقریباً سه برابر شده بود و به نزدیک 18 درصد رسیده بود و هزینههای سرانه مراقبتهای بهداشتی در ایالات متحده به سطحی تقریباً دو برابر بیشتر از اکثر کشورهای صنعتی رسیده بود.
بار فزاینده مراقبتهای بهداشتی. هزینههای مراقبتهای بهداشتی همچنان بسیار سریعتر از رشد اقتصادی کلی افزایش مییابد و سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی را مصرف میکند. این امر تهدیدی برای جبران بسیاری از سودهای اقتصادی بالقوه از افزایش اتوماسیون و رشد بهرهوری است.
مقاومت در برابر اتوماسیون. برخلاف سایر بخشها، مراقبتهای بهداشتی در دستیابی به سودهای بهرهوری از طریق اتوماسیون کند بوده است. هزینههای بالا و موانع نظارتی پذیرش فناوریهای بالقوه تحولآفرین را محدود کردهاند. پرداختن به ناکارآمدیها در سیستمهای تحویل و پرداخت مراقبتهای بهداشتی برای دستیابی به مزایای کامل اتوماسیون ضروری است.
9. فناوریهای جدید مانند چاپ سهبعدی تولید را دگرگون خواهند کرد
چاپ سهبعدی برای تولید محصولات بسیار سفارشی "یکباره" ایدهآل است. این فناوری در حال حاضر برای ساخت تاجهای دندانی، ایمپلنتهای استخوانی و حتی اندامهای مصنوعی استفاده میشود.
تولید توزیعشده. چاپ سهبعدی و سایر فناوریهای پیشرفته تولید امکان تولید محلی و سفارشیتر را فراهم میکنند. این امر میتواند زنجیرههای تأمین جهانی را دگرگون کند و بسیاری از مشاغل تولیدی و لجستیکی سنتی را حذف کند.
امکانات جدید. این فناوریها امکان ایجاد طرحها و مواد پیچیدهای را فراهم میکنند که با روشهای سنتی ممکن نیست. این امر امکانات جدیدی را در زمینههایی مانند پزشکی، هوافضا و محصولات مصرفی باز میکند. با این حال، پتانسیل ایجاد شغل ممکن است محدود باشد زیرا این فناوریها به شدت خودکار هستند.
10. وسایل نقلیه خودران میتوانند میلیونها شغل حملونقل را حذف کنند
خودروهای گوگل با تکیه بر آگاهی دقیق از موقعیت از طریق GPS همراه با مقادیر زیادی از دادههای نقشهبرداری بسیار دقیق حرکت میکنند. خودروها همچنین، البته، دارای رادارها، یابهای لیزری و سیستمهای دیگری هستند که جریان مداومی از اطلاعات بلادرنگ را فراهم میکنند و به خودرو اجازه میدهند تا به موقعیتهای جدید سازگار شود.
جابجایی شغلی گسترده. وسایل نقلیه خودران میتوانند میلیونها شغل در زمینههای حملونقل، تاکسی و خدمات اشتراکگذاری سواری و سایر زمینههای مرتبط با حملونقل را حذف کنند. این یکی از بزرگترین و قریبالوقوعترین تهدیدات بیکاری فناوری است.
اثرات موجی. تغییر به وسایل نقلیه خودران تأثیرات گستردهای فراتر از از دست دادن مستقیم مشاغل خواهد داشت. این امر میتواند برنامهریزی شهری، املاک و مستغلات، مصرف انرژی و بسیاری از جنبههای دیگر اقتصاد و جامعه را دگرگون کند.
11. هوش مصنوعی عمومی خطرات و فرصتهای وجودی را به همراه دارد
اگر چنین انفجار هوش مصنوعی رخ دهد، مطمئناً پیامدهای چشمگیری برای بشریت خواهد داشت. در واقع، ممکن است موجی از اختلال ایجاد کند که در سراسر تمدن ما، چه رسد به اقتصاد ما، گسترش یابد.
تحول عمیق. توسعه هوش مصنوعی عمومی (AGI) - سیستمهای هوش مصنوعی با هوش عمومی در سطح انسانی - میتواند یک "انفجار هوش" را ایجاد کند که منجر به هوش مصنوعی فوقالعاده شود. این امر میتواند پیشرفتهای فناوری سریعی فراتر از تواناییهای انسانی ایجاد کند.
خطرات وجودی. هوش مصنوعی فوقالعاده میتواند خطرات وجودی برای بشریت ایجاد کند اگر به دقت کنترل و با ارزشهای انسانی همسو نشود. با این حال، میتواند بسیاری از بزرگترین چالشهای بشریت را نیز حل کند. تحقیقات و حکمرانی دقیق برای هدایت این انتقال به صورت ایمن ضروری است.
12. ما باید پارادایم اقتصادی خود را برای عصر اتوماسیون بازنگری کنیم
مبارزه چند دههای برای پذیرش پوشش بهداشتی جهانی در ایالات متحده احتمالاً پیشنمایش خوبی از چالش شگفتانگیزی است که در تلاش برای ایجاد هر نوع اصلاح اقتصادی گسترده با آن مواجه خواهیم شد.
بازسازی بنیادی لازم است. سیستم اقتصادی و نهادهای اجتماعی فعلی ما برای دنیای اتوماسیون گسترده و بیکاری فناوری مناسب نیستند. ما باید مفاهیم اصلی مانند ماهیت کار، آموزش و توزیع اقتصادی را بازنگری کنیم.
چالشهای سیاسی. انجام انتقالات لازم نیازمند غلبه بر موانع سیاسی و ایدئولوژیک عظیم است. با این حال، عدم تطبیق میتواند منجر به رکود اقتصادی و بیثباتی اجتماعی شود. ما باید قبل از رسیدن کامل تأثیرات اتوماسیون، بحث جدی در مورد این مسائل را آغاز کنیم.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ظهور رباتها به بررسی تأثیر اتوماسیون بر اشتغال و اقتصاد میپردازد. فورد استدلال میکند که پیشرفتهای فناوری تهدیدی برای مشاغل کارگری و اداری به شمار میرود و ممکن است منجر به بیکاری گسترده و ناپایداری اقتصادی شود. او دادههایی دربارهی رکود دستمزد، از دست دادن شغل و نابرابری درآمدی ارائه میدهد تا نظریهاش را پشتیبانی کند. در حالی که برخی از منتقدان تحلیل او را قانعکننده میدانند، دیگران به راهحلهای پیشنهادیاش، بهویژه درآمد پایهی جهانی، انتقاد میکنند. این کتاب به خاطر دسترسیپذیری و بحث بهموقعاش دربارهی تأثیرات اجتماعی بالقوهی هوش مصنوعی مورد تحسین قرار گرفته است، هرچند برخی آن را متمرکز بر ایالات متحده و گاهی تکراری مییابند.