نکات کلیدی
1. نوشتن علمی یک مهارت است، نه فقط یک وظیفه
هدف از تحقیقات علمی انتشار است، اما دانشمندان خوب همیشه نویسندگان خوبی نیستند و حتی سخنرانان بومی زبان انگلیسی نیز گاهی در نوشتن تحقیقات خود با مشکل مواجه میشوند.
نوشتن به عنوان یک شایستگی اصلی. نوشتن علمی تنها به مستند کردن یافتهها محدود نمیشود؛ بلکه یک مهارت حیاتی برای ارتباط مؤثر ایدههای پیچیده است. حتی سخنرانان بومی زبان انگلیسی نیز با ظرافتهای نوشتن علمی دست و پنجه نرم میکنند که این امر نیاز به تمرین و توسعه مهارتهای عمدی را نشان میدهد. کافی نیست که یک دانشمند خوب باشید؛ شما همچنین باید یک نویسنده علمی خوب باشید تا بتوانید کار خود را با جهان به اشتراک بگذارید.
فراتر از گزارش ساده. نوشتن علمی نیاز به بیشتر از توصیف آنچه که انجام دادهاید و آنچه که یافتهاید دارد. این شامل سازماندهی منطقی اطلاعات، استفاده از زبان دقیق و متقاعد کردن مخاطب درباره اعتبار و اهمیت کار شماست. این کار به معنای ایجاد یک روایت است که خواننده را درگیر کرده و پیام شما را به وضوح و دقت منتقل کند.
تمرین و توسعه. مانند هر مهارت دیگری، نوشتن علمی با تمرین بهبود مییابد. این کتاب یک رویکرد عملی و کاربردی را برای کمک به شما در توسعه مهارتهای لازم ارائه میدهد و بر روی کنوانسیونهای ساختار، گرامر و واژگان مورد استفاده در نشریات علمی تمرکز میکند. این یک سفر از بهبود مستمر است، نه یک مقصد از کمال.
2. نوشتن خود را مانند یک مقاله تحقیقاتی ساختاربندی کنید
بیشتر تحقیقات علمی بر اساس یک ساختار نسبتاً متعارف نوشته میشوند: ابتدا عنوان، سپس چکیده، و بعد مقدمه، که پس از آن یک بخش مرکزی وجود دارد که آنچه انجام شده و آنچه یافته شده را توصیف میکند و سپس بحث و/یا نتیجهگیری.
ساختار متعارف. مقالات تحقیقاتی علمی از یک ساختار قابل پیشبینی پیروی میکنند که شامل عنوان، چکیده، مقدمه، روششناسی، نتایج، بحث/نتیجهگیری، تقدیر و مراجع است. این ساختار چارچوبی برای سازماندهی اطلاعات فراهم میکند و به خوانندگان کمک میکند تا به طور مؤثر متن را مرور کنند. این یک نقشه راه برای نویسنده و خواننده است.
طراحی متقارن. ساختار یک مقاله تحقیقاتی متقارن است، به طوری که مقدمه و بحث/نتیجهگیری یکدیگر را منعکس میکنند. مقدمه به طور کلی آغاز میشود و به سوال تحقیق محدود میشود، در حالی که بحث/نتیجهگیری از یافتههای خاص به پیامدهای وسیعتر گسترش مییابد. این تقارن یک جریان منطقی و منسجم از اطلاعات ایجاد میکند.
جریان اطلاعات استراتژیک. ساختار یک مقاله تحقیقاتی تصادفی نیست؛ بلکه برای راهنمایی خواننده در فرآیند تحقیق طراحی شده است. مقدمه صحنه را آماده میکند، روششناسی فرآیند را توصیف میکند، نتایج یافتهها را ارائه میدهند و بحث/نتیجهگیری نتایج و اهمیت آنها را تفسیر میکند. درک این جریان برای نوشتن علمی مؤثر حیاتی است.
3. تسلط بر جفتهای زمان برای وضوح و تأثیر
تغییرات زمانی همیشه معنادار هستند و همیشه نشانهای از تغییر در عملکرد اطلاعات هستند — بنابراین زمان را به طور تصادفی تغییر ندهید و مطمئن شوید که به یاد دارید زمان را زمانی که باید تغییر دهید.
زمان حال ساده در مقابل زمان حال استمراری. زمان حال ساده وضعیتهای دائمی یا حقایق پذیرفته شده را توصیف میکند، در حالی که زمان حال استمراری وضعیتهای موقتی را توصیف میکند. در نوشتن علمی، زمان حال ساده برای بیان حقایق ثابت استفاده میشود، در حالی که زمان حال استمراری برای فرآیندهای در حال انجام به کار میرود. به عنوان مثال، "آب در 100 درجه سانتیگراد میجوشد" (زمان حال ساده) در مقابل "آب در حال جوشیدن است" (زمان حال استمراری).
زمان گذشته ساده در مقابل زمان حال کامل. زمان گذشته ساده اقدامهای کامل شده در گذشته را توصیف میکند، در حالی که زمان حال کامل اقدامهای گذشته را به حال متصل میکند. در نوشتن علمی، زمان گذشته ساده برای توصیف اقدامهای خاص در تحقیق شما استفاده میشود، در حالی که زمان حال کامل برای توصیف تحقیقات قبلی که به مطالعه کنونی مرتبط است، به کار میرود. به عنوان مثال، "ما دما را اندازهگیری کردیم" (زمان گذشته ساده) در مقابل "تحقیقات قبلی نشان دادهاند..." (زمان حال کامل).
تغییرات زمانی نشانهای از معنا هستند. تغییرات زمانی تصادفی نیستند؛ آنها نشانهای از تغییر در عملکرد اطلاعات هستند. به عنوان مثال، تغییر از زمان گذشته ساده به زمان حال کامل نشان میدهد که اطلاعات هنوز به مطالعه کنونی مرتبط است. عدم تغییر زمان میتواند منجر به تفسیرهای نادرست و سردرگمی شود.
4. از زبان سیگنالدهی برای راهنمایی خوانندهتان استفاده کنید
یکی از وظایف شما به عنوان نویسنده این است که اطمینان حاصل کنید که این فاصله بسته شده است، به طوری که خواننده شما به آرامی از یک قطعه اطلاعات به قطعه دیگر منتقل شود.
اتصال جملات حیاتی است. عدم اتصال جملات و ایدهها شکافهایی در متن ایجاد میکند که میتواند خوانندگان را گیج کند. از کلمات همپوشان، ضمایر، پروفرمها، نقطهویرگولها و جملات نسبی برای ایجاد یک جریان روان از اطلاعات استفاده کنید. خوانندهتان را در مورد چگونگی ارتباط یک جمله با جمله دیگر در سردرگمی نگذارید.
اتصالات سیگنالدهی. از اتصالات سیگنالدهی (مانند بنابراین، با این حال، زیرا) برای نشان دادن رابطه بین جملات و ایدهها استفاده کنید. این اتصالات به عنوان نشانهها عمل میکنند و خواننده را در متن راهنمایی کرده و به آنها کمک میکنند تا عملکرد هر قطعه اطلاعات را درک کنند.
تنوع در اتصالات. دایره واژگان خود را در مورد کلمات سیگنالدهی فراتر از "بنابراین" و "با این حال" گسترش دهید. از تنوعی از اتصالات برای بیان علت، نتیجه، تضاد، غیرمنتظره بودن و اضافه کردن استفاده کنید. این کار نوشتن شما را جذابتر و دقیقتر میکند.
5. پاراگرافبندی یک کمک بصری برای درک است
یک پاراگراف در نوشتار علمی معمولاً با یک جمله موضوعی آغاز میشود که ایده اصلی پاراگراف را بیان میکند و به خواننده میگوید که پاراگراف درباره چه چیزی است.
پاراگرافها به عنوان نشانههای بصری. پاراگرافها تنها بلوکهای متنی نیستند؛ آنها کمکهای بصری هستند که به خوانندگان کمک میکنند تا اطلاعات را مرور و درک کنند. از پاراگرافبندی برای نشان دادن تغییرات در موضوع و شکستن بخشهای طولانی متن استفاده کنید.
جملات موضوعی. هر پاراگراف را با یک جمله موضوعی آغاز کنید که به وضوح ایده اصلی پاراگراف را بیان کند. این به خوانندگان کمک میکند تا هدف پاراگراف و ارتباط آن با استدلال کلی را درک کنند. سایر جملات در پاراگراف باید از جمله موضوعی حمایت، توضیح یا گسترش دهند.
مرور برای درک. خوانندگان معمولاً قبل از خواندن دقیق متن، آن را مرور میکنند. با استفاده از جملات موضوعی و پاراگرافبندی واضح، شما این امکان را برای خوانندگان فراهم میکنید که به سرعت نکات اصلی کار شما را درک کنند. این به آنها کمک میکند تا با اطمینان و به طور مؤثر بخوانند.
6. روششناسی: جزئیات، توجیه و دقت
بخش روششناسی باید جزئیات کافی را برای خوانندگان فراهم کند تا بتوانند کار انجام شده را تکرار کرده و نتایج مشابهی به دست آورند.
تکرارپذیری کلیدی است. بخش روششناسی باید جزئیات کافی را برای سایر محققان فراهم کند تا بتوانند کار شما را تکرار کرده و نتایج مشابهی به دست آورند. این شامل توصیف مواد، تجهیزات، رویهها و پارامترهای استفاده شده در مطالعه شماست. فرض نکنید که خوانندگان جزئیات را میدانند؛ صریح و کامل باشید.
انتخابهای خود را توجیه کنید. تنها به توصیف آنچه که انجام دادهاید بسنده نکنید؛ توضیح دهید که چرا این کار را انجام دادهاید. دلایلی برای انتخابهای خود در مورد مواد، روشها و رویهها ارائه دهید. این به خوانندگان کمک میکند تا دلیل پشت رویکرد شما را درک کنند و اعتماد آنها به یافتههای شما را افزایش میدهد.
دقت و توجه را منتقل کنید. از زبانی استفاده کنید که دقت و توجهی را که در تحقیقات خود به کار بردهاید منتقل کند. کلماتی مانند "به دقت"، "با احتیاط" و "به طور دقیق" میتوانند به شما کمک کنند تا توجه خود به جزئیات را منتقل کنید. این اعتماد و اعتبار را با خوانندگان شما ایجاد میکند.
7. نتایج: تفسیر، نه فقط توصیف
نتایج به تنهایی صحبت نمیکنند؛ اگر اینطور بود، جداول یا نمودارهای نتایج شما کافی بود.
فراتر از دادهها. بخش نتایج تنها ارائه دادهها نیست؛ بلکه تفسیر آن دادههاست. تنها به توصیف آنچه که یافتهاید بسنده نکنید؛ توضیح دهید که این چه معنایی دارد. خوانندگان شما نیاز دارند تا درک شما از نتایج را بدانند، نه فقط اعداد را.
برجسته کردن یافتههای کلیدی. همه نتایج به یک اندازه مهم نیستند. از زبان برای برجسته کردن مهمترین یافتهها و راهنمایی توجه خواننده به دادههای مرتبط استفاده کنید. از کلماتی مانند "به طور قابل توجهی"، "به وضوح" و "شگفتانگیز" برای تأکید بر نتایج کلیدی استفاده کنید.
ارتباط با هدف تحقیق. نتایج خود را به هدف اصلی تحقیق خود مرتبط کنید. توضیح دهید که چگونه یافتههای شما به سوال تحقیق پاسخ میدهند و چگونه به بدنه موجود دانش کمک میکنند. این به خوانندگان کمک میکند تا اهمیت کار شما را درک کنند.
8. بحث/نتیجهگیری: ارتباط، گسترش و پیشنهاد
علاوه بر این، شما باید به دنبال راهی برای ارتباط با بخش گزارش مرکزی در انتهای مقدمه باشید و دوباره — به صورت معکوس — زمانی که از بخش مرکزی خارج میشوید تا بحث/نتیجهگیری را آغاز کنید.
ارتباط با مقدمه. بخش بحث/نتیجهگیری باید به مقدمه بازگردد و مشکل تحقیق، هدف و تحقیقات قبلی را دوباره بررسی کند. این احساس اختتام را ایجاد میکند و جریان منطقی استدلال شما را نشان میدهد.
گسترش فراتر از نتایج. بحث/نتیجهگیری باید فراتر از نتایج خاص مطالعه شما برود و پیامدهای وسیعتری را بررسی کند. درباره اینکه چگونه یافتههای شما با دانش موجود مرتبط است، چه چیزی را درباره تحقیقات آینده پیشنهاد میکند و چه کاربردهای بالقوهای دارد، بحث کنید.
پیشنهاد جهتگیریهای آینده. از بحث/نتیجهگیری برای پیشنهاد جهتگیریهای آینده تحقیق استفاده کنید. محدودیتهای مطالعه خود را شناسایی کرده و راههایی برای رفع آنها در کارهای آینده پیشنهاد دهید. این نشاندهنده درک شما از چشمانداز تحقیق و تعهد شما به پیشرفت دانش در زمینه خود است.
9. چکیده: نمایی مستقل از کار شما
چکیده، به این معنا، نمایی از مقاله تحقیقاتی است.
اعتبار مستقل. چکیده باید یک خلاصه مستقل از تحقیق شما باشد که بدون ارجاع به مقاله کامل قابل درک باشد. این باید شامل نکات کلیدی، روشها، نتایج و پیامدهای مطالعه شما باشد. به آن به عنوان یک نسخه مینی از کل مقاله خود فکر کنید.
متقاعدکننده و اطلاعاتی. چکیده باید نه تنها خوانندگان را درباره تحقیق شما مطلع کند، بلکه آنها را متقاعد کند که مقاله کامل را بخوانند. از زبان واضح و مختصر استفاده کنید و مهمترین یافتهها و مشارکتهای کار خود را برجسته کنید. این اولین و اغلب تنها فرصت شما برای ایجاد تأثیر قوی است.
دو مدل. دو مدل اصلی برای چکیدهها وجود دارد: یک مدل ساختاری که شامل پیشزمینه، روش، نتایج و نتیجهگیری است و یک مدل رایجتر که بر روی روش و نتایج تمرکز دارد. مدلی را انتخاب کنید که بهترین تناسب را با تحقیق شما و الزامات نشریه هدف شما داشته باشد.
10. واژگان: دقت و حرفهای بودن
از آنجا که نوشتن علمی بسیار متعارف است، مقدار گرامر و واژگانی که باید یاد بگیرید نسبتاً کم است.
زبان دقیق. از زبان دقیق برای انتقال ایدههای خود به طور صحیح و جلوگیری از ابهام استفاده کنید. کلماتی را انتخاب کنید که معانی خاصی دارند و از استفاده از زبان مبهم یا غیررسمی خودداری کنید. دقت در نوشتن علمی بسیار مهم است.
تنوع حرفهای. در طول نوشتن خود یک لحن حرفهای را حفظ کنید. از استفاده از اصطلاحات محاورهای، زبان عامیانه یا زبان بیش از حد احساسی خودداری کنید. نوشتن شما باید عینی، واضح و محترمانه باشد.
فهرستهای واژگانی. از فهرستهای واژگانی ارائه شده در این کتاب برای گسترش دایره واژگان خود و یادگیری زبان متعارف مورد استفاده در نوشتن علمی استفاده کنید. این فهرستها منبع ارزشمندی برای بهبود مهارتهای نوشتاری شما فراهم میکنند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب نوشتن تحقیق علمی برای غیرانگلیسیزبانها به خاطر رویکرد عملیاش در نوشتن علمی بسیار مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از ساختار منظم، بخشهای واژگان و راهنماییهای ارائه شده در مورد بخشهای مختلف مقاله قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را برای هر دو گروه، یعنی انگلیسیزبانان و غیرانگلیسیزبانان، ارزشمند میدانند. این کتاب به خاطر وضوح، مثالها و تمرینهایش ستایش شده است. برخی از منتقدان به تمرکز آن بر جنبههای فنی اشاره میکنند، در حالی که دیگران به مفید بودن آن برای رشتههای مختلف علمی تأکید دارند. بهطور کلی، این کتاب به عنوان منبعی عالی برای پژوهشگران، دانشجویان و دانشگاهیان که به دنبال بهبود مهارتهای نوشتن علمی خود هستند، شناخته میشود.