نکات کلیدی
1. همدلی را در آغوش بگیرید: به شیوهای که خرید میکنید، بفروشید
هر روز فروشندگان با یک معضل اخلاقی و عملی مشابه مواجه میشوند و از تاکتیکهایی استفاده میکنند که احساس میکنند منسوخ، ناکارآمد و ناسازگار با فلسفه شخصیشان است.
قاعده طلایی فروش. اصل اساسی فروش مدرن این است که با مشتریان خود همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. این به معنای کنار گذاشتن تاکتیکهای قدیمی و فشارآور و اتخاذ رویکردی همدلانه است که نیازها و تجربه مشتری را در اولویت قرار میدهد. با درک رفتارهای خرید خود، میتوانید استراتژیهای فروش خود را به گونهای تنظیم کنید که با خریداران مدرن همخوانی داشته باشد.
همه چیز را زیر سوال ببرید. بهطور کورکورانه از کتابهای راهنمای فروش قدیمی پیروی نکنید. بلکه بهطور مداوم به اثربخشی تاکتیکهای خود شک کنید و سعی کنید "چرا" رفتار مشتریان را درک کنید. این شامل مطالعه روانشناسی انسانی، علوم رفتاری و عوامل احساسی است که بر تصمیمات خرید تأثیر میگذارند.
پارادوکس کبرای کای. از تاکتیکهای فروش قدیمی و تهاجمی که خودتان نیز از آنها خوشتان نمیآید، دوری کنید. در عوض، تلاش کنید فرآیند فروش انسانی و همدلانهتری ایجاد کنید که اعتماد را بسازد و روابط بلندمدت را تقویت کند. این تغییر نیازمند تلاشی آگاهانه برای همراستا کردن حرکت فروش شما با ارزشهای شخصیتان و شیوهای است که دوست دارید به شما فروخته شود.
2. توجه کمیاب است: با ارزش آن را به دست آورید
با افزایش ارزش درک شده یک محصول، میزان توجه یا ذهنپذیری که از یک مشتری برای جلب توجه نیاز دارید، کاهش مییابد.
ماتریس توجه/ارزش. در بازار شلوغ امروز، جلب توجه مشتری یک نبرد دائمی است. کلید این است که رابطه بین ارزش درک شده راهحل شما و میزان توجه مورد نیاز برای تبدیل یک خریدار را درک کنید. راهحلهای با ارزش بالا به توجه کمتری نیاز دارند، در حالی که راهحلهای با ارزش پایین به تلاشهای تهاجمیتری نیاز دارند.
از سر و صدا عبور کنید. بیشتر محصولات در "دریای یکسانی" قرار میگیرند که نیاز به استراتژیهای خلاقانه فروش و بازاریابی برای متمایز شدن دارند. این شامل ایجاد پیامهای جذاب، هدفگذاری خریداران مناسب و ارائه تجربهای منحصر به فرد و به یاد ماندنی است. بر روی حرکت از "دریای یکسانی" به "اقلیت نوآور" تمرکز کنید و ارزش پیشنهادی اصلی را با مکانیزم تحویل با تأثیر بالا ترکیب کنید.
نسخهنویسی به جای واکنش. فرض نکنید که خریداران دقیقاً میدانند چه چیزی نیاز دارند. در عوض، رویکردی نسخهای اتخاذ کنید و آنها را در فرآیند خرید راهنمایی کنید و نیازهایشان را به گونهای بازتعریف کنید که با راهحل شما همخوانی داشته باشد. این شامل به چالش کشیدن باورهای موجود آنها و نمایش ارزش منحصر به فردی است که ارائه میدهید.
3. احساسات بر منطق غلبه میکنند: تعصبات خریدار را درک کنید
واقعیت این است که به عنوان خریداران، ما به انواع مختلفی از چیزها در مورد محصولات و خدماتی که برای آنها پول خرج میکنیم، ارزش میدهیم—چیزهایی که هیچ ارتباطی با بازگشتهای سختی که از آنها به دست میآوریم، ندارند.
توهم عقلانیت. در حالی که دوست داریم فکر کنیم که تصمیمات را بر اساس منطق و دلیل میگیریم، احساسات نقش بسیار بزرگتری از آنچه تصور میکنیم، ایفا میکنند. تعصبات شناختی، مانند تعصب تأیید و تعصب وضعیت موجود، میتوانند منجر به تصمیمات خرید غیرمنطقی شوند. فروشندگان مدرن باید این تعصبات را درک کنند و رویکرد خود را بر اساس آن تنظیم کنند.
ارزش فراتر از ROI. تنها بر روی بازگشت سرمایه (ROI) تمرکز نکنید. در عوض، درک کنید که خریداران تحت تأثیر احساسات ذهنی از ارزش قرار دارند، مانند تمایل به متمایز بودن، احساس امنیت یا لذت از حس رفاه. از این محرکهای احساسی برای ایجاد ارتباطی قویتر با مشتریان خود استفاده کنید.
سیستم 1 در مقابل سیستم 2. تصمیمگیری انسانی تحت تأثیر دو سیستم قرار دارد: سیستم 1 (سریع، شهودی) و سیستم 2 (کند، عمدی). سیستم 1 غالباً بر تصمیمات مبتنی بر احساسات و امیال تسلط دارد. فروشندگان موفق درک میکنند که این سیستمها چگونه با یکدیگر تعامل دارند و پیامهای خود را به گونهای طراحی میکنند که به هر دو سیستم پاسخ دهد.
4. تجربه از همه چیز مهمتر است: ایجاد تأثیرات ماندگار
مهم نیست چه چیزی میفروشید یا به چه کسی میفروشید، تجربهای که یک مشتری با برند شما دارد، محصول شماست.
فراتر از محصول. در بازار امروز، تجربه مشتری به اندازه خود محصول اهمیت دارد. هر تعامل، از تماس اولیه تا پشتیبانی مداوم، درک مشتری از برند شما را شکل میدهد. بر روی ایجاد تجربهای مثبت و به یاد ماندنی در هر نقطه تماس تمرکز کنید.
قدرت گوش دادن. گوش دادن یک مهارت اساسی برای ایجاد اعتماد و ارتباط با مشتریان است. با گوش دادن فعال به نیازها و نگرانیهای آنها، میتوانید همدلی را نشان دهید و رویکرد خود را به وضعیت خاص آنها تنظیم کنید. نمایندگان فروش با عملکرد بالا زمان بیشتری را به گوش دادن نسبت به صحبت کردن اختصاص میدهند.
حمایت کلیدی است. ارجاعات و نظرات مشتریان بسیار قدرتمند هستند. مشتریان راضی را تشویق کنید تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از حمایت آنها برای تولید سرنخهای جدید استفاده کنید. به یاد داشته باشید، مردم به توصیههای همتایان بیشتر از پیامهای بازاریابی اعتماد میکنند.
5. پیامرسانی با تأثیر بالا: از سر و صدا عبور کنید
این سوال ساده باید در مرکز هر کتاب راهنمای فروش و بازاریابی سازمان باشد.
قدرت وضوح. در دنیای پر از اطلاعات، پیامرسانی واضح و مختصر ضروری است. از اصطلاحات فنی دوری کنید و بر روی ارتباط ارزش پیشنهادی اصلی راهحل خود به گونهای که با مخاطب هدف شما همخوانی داشته باشد، تمرکز کنید. یک سوال ساده، "شما چه کار میکنید؟" باید به راحتی پاسخ داده شود.
قطبیسازی و تقابل. از پیامهای قطبیکننده برای جذب مشتریان ایدهآل خود و دور کردن کسانی که مناسب نیستند، استفاده کنید. راهحل خود را با مشکلی که حل میکند، مقایسه کنید تا تضاد واضح و جذابی ایجاد کنید. سوالات تحریکآمیز نیز میتوانند مشتری را درگیر کرده و او را به تفکر انتقادی درباره نیازهایش ترغیب کنند.
اعتقاد و داستانگویی. با آنچه که باور دارید شروع کنید و اشتیاق خود را برای راهحلتان منتقل کنید. از داستانگویی برای ارتباط با مشتریان در سطح احساسی و به یاد ماندنیتر کردن پیام خود استفاده کنید. مردم با "چرا" پشت محصول شما ارتباط برقرار میکنند، نه فقط "چه".
6. کشف آگاهانه: سوالات درست را بپرسید
کشف فروش بهطور قابلتوجهی مهمترین بخش تعامل ما با مشتریان است.
کشف کلیدی است. مرحله کشف مهمترین بخش فرآیند فروش است. اینجا جایی است که نیازهای مشتری را کشف میکنید، نقاط درد را شناسایی میکنید و خود را به عنوان یک مشاور مورد اعتماد معرفی میکنید. کشف مؤثر نیازمند برنامهریزی دقیق، گوش دادن فعال و تمایل واقعی به درک دیدگاه مشتری است.
سه نوع بینش. سه نوع بینش مشتری وجود دارد: گفتهشده، ناگفتهشده و ناشناختهناگفته. تسلط بر هنر کشف بینشهای ناگفتهشده و ناشناختهناگفته برای ایجاد اعتبار و ساخت اعتماد بسیار مهم است.
طیف درد. درد مشتری در یک طیف وجود دارد که از دردهای عملکردی/فنی تا دردهای قابل اندازهگیری/مالی و دردهای شخصی/استراتژیک متغیر است. درک انواع مختلف درد و تأثیر آنها بر مشتری برای ایجاد یک ارزش پیشنهادی جذاب ضروری است.
7. مدیریت اعتراضات: به نگرانیهای واقعی پاسخ دهید
این یافتهها در مورد نوروبیولوژی داستانگویی در محیطهای تجاری مرتبط است.
هوش عاطفی ضروری است. هوش عاطفی (EQ) برای مدیریت مؤثر اعتراضات مشتریان بسیار مهم است. این شامل شناسایی احساسات خود و دیگران و پاسخدهی مناسب بر اساس شرایط است. فروشندگان با EQ بالا بهتر میتوانند نیتهای زیرین اعتراضات را درک کرده و به نگرانیهای واقعی مشتری پاسخ دهند.
درک نیت. قبل از پاسخ به یک اعتراض، زمان بگذارید تا نیت مشتری را درک کنید. آیا آنها به دنبال توضیح هستند، شک و تردید را ابراز میکنند یا سعی در منحرف کردن فروش دارند؟ پاسخ خود را بهگونهای تنظیم کنید که به نیت خاص پشت اعتراض پاسخ دهد.
تاکتیکها و رویکرد. تاکتیکهای زیادی برای مدیریت اعتراضات وجود دارد، از حل با همدلی تا تبدیل نقاط ضعف به قوت. کلید این است که تاکتیک مناسب را برای موقعیت انتخاب کرده و آن را با اصالت و اعتقاد ارائه دهید.
8. علم، همدلی و اجرا: تثلیث فروش مدرن
در واقع، رویکردی که اصول کلیدی علم، همدلی و اجرا را هماهنگ کند.
رویکردی جامع. فروش مدرن نیازمند رویکردی جامع است که علم، همدلی و اجرا را ترکیب کند. این شامل درک اصول روانشناختی است که بر رفتار خرید تأثیر میگذارد، ارتباط با مشتریان در سطح احساسی و اجرای مداوم تاکتیکهای فروش اثباتشده است.
یادگیری مداوم. چشمانداز فروش بهطور مداوم در حال تحول است. فروشندگان موفق، یادگیرندگان مادامالعمر هستند که بهروز بودن در مورد آخرین تحقیقات، روندها و بهترین شیوهها را در اولویت قرار میدهند. این شامل خواندن کتابها، شرکت در کنفرانسها و دریافت بازخورد از همتایان و مربیان است.
به شیوهای که خرید میکنید، بفروشید. هدف نهایی فروش مدرن این است که حرکت فروش خود را با شیوهای که خودتان خرید میکنید، همراستا کنید. این شامل درک تعصبات، ترجیحات و محرکهای احساسی خود و استفاده از آن دانش برای ایجاد یک فرآیند فروش انسانی و همدلانهتر است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چگونه بفروشید همانطور که خرید میکنید به خاطر رویکرد نوآورانهاش در زمینه فروش، که بر همدلی و درک دیدگاه خریدار تمرکز دارد، به شدت مورد تحسین قرار گرفته است. منتقدان از رفتار استراتژیک و آرام پریمر و همچنین مشاورههای عملی او قدردانی میکنند. این کتاب با تأکید بر ایجاد اعتماد و سازگاری با عادات خرید مدرن، از ادبیات سنتی فروش متمایز میشود. خوانندگان آن را جذاب، معتبر و قابلاجرا در موقعیتهای مختلف فروش مییابند. بسیاری این کتاب را برای حرفهایهای فروش، کارآفرینان و رهبران تیمها یک کتاب ضروری میدانند و بینشهای ارزشمندی برای تازهواردان و فروشندگان با تجربه ارائه میدهد.
Similar Books









