نکات کلیدی
1. اقتصاد فوتبال: باشگاهها به ندرت سود میبرند، اما هرگز نمیمیرند
باشگاههای فوتبال باید بدانند که چه هستند. نباید خود را فریب دهند که مانند شرکتهای مواد غذایی طبیعی متحد هستند. بلکه، آنها مانند موزهها هستند: سازمانهای عمومی که هدفشان خدمت به جامعه است در حالی که به طور معقولی پایدار باقی میمانند.
پارادوکس مالی. باشگاههای فوتبال در اصطلاحات سنتی کسبوکارهای بدی هستند. بیشتر آنها با زیان عمل میکنند و موفقیت در زمین بازی را بر سودآوری اولویت میدهند. با این حال، آنها قدرت ماندگاری فوقالعادهای دارند، به طوری که 97 درصد از باشگاههای انگلیسی از سال 1923 هنوز وجود دارند. این مقاومت از اهمیت فرهنگی آنها و تمایل سرمایهگذاران، هواداران و دولتهای محلی برای حمایت مالی از آنها ناشی میشود.
مدل پایدار. باشگاهها بیشتر شبیه به نهادهای اجتماعی عمل میکنند تا شرکتهای سودمحور. ارزش آنها در تواناییشان برای ایجاد شور و شوق، متحد کردن جوامع و ارائه سرگرمی نهفته است. این مدل اقتصادی منحصر به فرد به آنها اجازه میدهد تا طوفانهای مالی را که کسبوکارهای سنتی را غرق میکند، پشت سر بگذارند. عوامل کلیدی شامل:
- سرمایهگذاری احساسی از سوی هواداران
- تمایل افراد ثروتمند به یارانه دادن به زیانها
- حمایت دولت محلی
- توانایی مذاکره مجدد بدهیها و شروع مجدد تحت مالکیت جدید
2. بازار نقل و انتقالات: ناکارآمدیها و استراتژیهای موفقیت
باشگاهها برای یک بازیکن بیشتر پول میپردازند زیرا او خوشچهره است یا به تازگی یک جام جهانی خوب داشته است - عواملی که هیچ ارتباطی با توانایی او در بردن مسابقات ندارند.
ناکامیهای بازار. بازار نقل و انتقالات فوتبال پر از ناکارآمدیها است که اغلب باشگاهها را به پرداخت بیش از حد برای بازیکنان بر اساس عوامل نامربوط سوق میدهد. باشگاههای موفق از این ناکارآمدیها بهرهبرداری میکنند با:
- تمرکز بر ارزیابی بازیکنان مبتنی بر داده
- هدفگیری بازیکنان کمارزش (مثلاً از لیگها یا کشورهایی که کمتر مورد توجه هستند)
- اجتناب از پرداخت بیش از حد برای بازیکنان "ستاره" یا برجستههای جام جهانی
- فروش بازیکنان در اوج ارزش
استراتژیهای برنده. باشگاههایی که به طور مداوم در بازار نقل و انتقالات عملکرد بهتری دارند، مانند المپیک لیون در اوایل دهه 2000، اصول کلیدی را دنبال میکنند:
- استفاده از گروه متنوعی از تصمیمگیرندگان برای ارزیابی بازیکنان
- هدفگیری بازیکنان در اوایل دهه 20 زندگی با پتانسیل رشد
- تمرکز بر موقعیتها یا پروفایلهای بازیکن خاص که با سبک تیم سازگار است
- تمایل به فروش بازیکنان برتر به قیمت مناسب برای سرمایهگذاری مجدد در تیم
3. انقلاب دادههای مسابقه: چگونه اعداد بازی را تغییر میدهند
فوتبال در حال هوشمندتر شدن است. تحلیلگرانی که اکنون "دادههای مسابقه" را در تقریباً همه باشگاههای بزرگ اروپایی (و در بسیاری از باشگاههای کوچکتر) تحلیل میکنند، فقط یک نشانه از این تغییر هستند.
تصمیمگیری مبتنی بر داده. استفاده از آمار پیشرفته و تحلیل دادهها در حال تغییر نحوه عملکرد باشگاههای فوتبال است، از جذب بازیکن تا تاکتیکهای درون زمین. حوزههای کلیدی تأثیر شامل:
- ارزیابی عملکرد بازیکن
- تحلیل حریف
- پیشگیری از آسیب
- تصمیمگیری در بازار نقل و انتقالات
معیارهای در حال تکامل. با بهبود درک از آنچه موفقیت در فوتبال را هدایت میکند، باشگاهها بر معیارهای پیچیدهتری تمرکز میکنند:
- گلهای مورد انتظار (xG) به جای تعداد ساده شوتها
- نرخ تکمیل پاس در مناطق خاصی از زمین
- مسافتهای دویدن با شدت بالا
- موقعیت و الگوهای حرکت بازیکن
چالش برای باشگاهها نه تنها جمعآوری دادهها، بلکه تفسیر مؤثر آن و ادغام بینشها در فرآیندهای تصمیمگیری در همه سطوح است.
4. میزبانی تورنمنتهای بزرگ: افسانههای اقتصادی در مقابل واقعیت شادی
میزبانی حتی سیاستمداران را خوشحال میکند. بیشتر کار آنها ناامیدکننده است. شما سعی میکنید پول برای ساختن، مثلاً جادهها، بگیرید، اما سیاستمداران دیگر شما را متوقف میکنند. حتی وقتی پول را میگیرید، ساختن جادهها سخت است، زیرا مردم برای اعتراض ظاهر میشوند. همین امر در مورد مسکن یا سیاست خارجی یا بازیافت صدق میکند: سیاستمدار بودن یک مبارزه بیپایان و خستهکننده با دشمنان شماست.
واقعیت اقتصادی. برخلاف باور عمومی و وعدههای سیاسی، میزبانی تورنمنتهای بزرگ فوتبال مانند جام جهانی به ندرت منافع اقتصادی قابل توجهی برای کشور میزبان فراهم میکند. نکات کلیدی:
- سرمایهگذاریهای زیرساختی اغلب منجر به تأسیسات کماستفاده پس از تورنمنت میشود
- افزایش گردشگری در طول رویداد اغلب با جابجایی بازدیدکنندگان معمولی جبران میشود
- تأثیر اقتصادی بلندمدت حداقل یا غیرموجود است
افزایش شادی. ارزش واقعی میزبانی در منافع ناملموس، به ویژه افزایش شادی در میان جمعیت نهفته است. تحقیقات نشان میدهد:
- کشورهای میزبان افزایش قابل اندازهگیری در شادی گزارششده خود را تجربه میکنند
- این اثر میتواند برای ماهها یا حتی سالها پس از تورنمنت ادامه یابد
- تجربه مشترک حس وحدت و افتخار ملی ایجاد میکند
سیاستمداران و سازماندهندگان باید بر این منافع اجتماعی و احساسی تمرکز کنند و نه وعدههای اقتصادی غیرواقعی را برای توجیه هزینههای میزبانی ارائه دهند.
5. پویایی هواداران: وفاداری، نرخ خودکشی و هویت ملی
مشخص شده است که میزبانی شما را ثروتمند نمیکند، اما شما را خوشحال میکند.
وفاداریهای پیچیده. دیدگاه سنتی از وفاداری بیچون و چرای هواداران به یک باشگاه اغلب اغراقآمیز است. تحقیقات نشان میدهد:
- بسیاری از هواداران از چندین تیم حمایت میکنند یا با گذشت زمان وفاداری خود را تغییر میدهند
- تنها درصد کمی از هواداران به طور منظم در مسابقات شرکت میکنند
- تلویزیون و بازاریابی جهانی انواع جدیدی از هواداران "فاصلهدار" ایجاد کرده است
پیشگیری از خودکشی. به طور متناقض، تورنمنتهای بزرگ فوتبال به نظر میرسد نرخ خودکشی را در کشورهای شرکتکننده کاهش میدهند. این اثر به دلیل:
- افزایش انسجام اجتماعی و حس تعلق
- تجربه ملی مشترک که حس هدفمندی ایجاد میکند
- حواسپرتی از مشکلات شخصی در طول رویداد
هویت ملی. فوتبال نقش مهمی در شکلدهی و بیان هویت ملی، به ویژه در طول تورنمنتهای بینالمللی ایفا میکند. این امر در:
- افزایش نمایش نمادهای ملی و میهنپرستی
- تعلیق موقت تقسیمات منطقهای یا قومی
- تجربیات احساسی جمعی (چه مثبت و چه منفی) مرتبط با عملکرد تیم
6. مشکلات فوتبال انگلستان: مسائل سیستماتیک و تصورات غلط
انگلستان کمی بیش از دو سوم مسابقات خود را میبرد. به طور دقیق، از سال 1990 تا 2010 (از پایان جام جهانی 1990 تا پایان جام جهانی 2010) انگلستان 224 بازی انجام داد، 122 برد، 57 تساوی و 45 باخت.
واقعیت عملکرد. تیم ملی انگلستان در مقایسه با اکثر کشورها عملکرد نسبتاً خوبی دارد، اما از انتظارات غیرواقعی رسانهها و هواداران کوتاه میآید. نکات کلیدی:
- انگلستان به طور مداوم در بین 10-15 تیم برتر جهان قرار دارد
- درصد برد تیم حدود 67٪ است که قابل احترام است
- عدم موفقیت در بردن تورنمنتهای بزرگ بیشتر بازتابی از دشواری چنین دستاوردهایی است تا یک مشکل خاص انگلیسی
مسائل سیستماتیک. عملکرد کمتر از حد انتظار انگلستان نسبت به پتانسیل آن میتواند به چندین عامل نسبت داده شود:
- اتکای بیش از حد به یک استخر استعداد اجتماعی-اقتصادی محدود (عمدتاً بازیکنان طبقه کارگر)
- مقاومت تاریخی در برابر روشهای مدرن مربیگری و نوآوریهای تاکتیکی
- خستگی جسمی و روحی به دلیل برنامه فشرده لیگ برتر
- انزوای نسبی از شبکهها و تبادل دانش فوتبال اروپا
تصورات غلط. توضیحات رایج برای مشکلات انگلستان، مانند تعداد زیاد بازیکنان خارجی در لیگ برتر، اغلب گمراهکننده هستند. در واقع، بینالمللی شدن فوتبال انگلیس احتمالاً عملکرد تیم ملی را در طول زمان بهبود بخشیده است.
7. آینده فوتبال جهانی: تغییرات در دینامیک قدرت
اروپای غربی راز فوتبال را کشف کرده است. به طور دقیقتر، گروه اصلی از کشورهای اروپای غربی، یعنی پنج کشور از شش کشوری که در سال 1957 جامعه اقتصادی اروپا را تأسیس کردند، پیشگام اتحادیه اروپا.
سلطه اروپایی. کشورهای اروپای غربی، به ویژه آنهایی که در هسته اتحادیه اروپا قرار دارند، در دهههای اخیر بر فوتبال بینالمللی تسلط داشتهاند به دلیل:
- شبکههای متراکم رقابت و تبادل دانش
- توانایی جذب و توسعه استعدادهای برتر از سراسر جهان
- منابع مالی برای سرمایهگذاری در تأسیسات و توسعه بازیکنان
چالشگران نوظهور. تعادل قدرت جهانی در فوتبال به آرامی در حال تغییر است، با تهدیدات بالقوه برای سلطه اروپایی از:
- افزایش حرفهایسازی و سرمایهگذاری در مناطق دیگر (مثلاً چین، ایالات متحده)
- بهبود سیستمهای توسعه استعداد در آمریکای جنوبی و آفریقا
- اقتصادهای فوتبال در حال رشد در بازارهای نوظهور
روندهای آینده. چشمانداز فوتبال احتمالاً در دهههای آینده تکامل خواهد یافت، با تحولات بالقوه شامل:
- استخرهای استعداد توزیعشدهتر جهانی
- استفاده بیشتر از دادهها و فناوری در همه جنبههای بازی
- پتانسیل ظهور قدرتهای جدید از کشورهای غیرسنتی فوتبال
- تغییرات در قالبهای تورنمنت و ساختارهای رقابت باشگاهی برای انعکاس منافع جهانی
کلید موفقیت آینده برای کشورها و باشگاهها، سازگاری و توانایی بهرهبرداری از شبکههای جهانی استعداد، دانش و منابع خواهد بود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب اقتصاد فوتبال نقدهای متفاوتی دریافت کرده است، با تحسین برای رویکرد مبتنی بر دادههایش به اقتصاد فوتبال و تحلیلهای دقیق از جنبههای مختلف این ورزش. خوانندگان از بررسی بازارهای نقل و انتقالات، عملکرد تیمها و تأثیرات فرهنگی بر فوتبال در این کتاب قدردانی میکنند. با این حال، برخی از تکیه نویسندگان بر آمار انتقاد کرده و به برخی از نتایج آنها شک دارند. این کتاب با کتابهای «فریکونومیکس» و «مانیبال» مقایسه میشود و دیدگاهی منحصربهفرد از تأثیر جهانی فوتبال ارائه میدهد. در حالی که برخی آن را آموزنده و جذاب میدانند، دیگران احساس میکنند که به اهداف بلندپروازانهاش نمیرسد یا جنبههای کلیدی این ورزش را نادیده میگیرد.