نکات کلیدی
1. یادگیری بزرگسالان: گونهای منحصر به فرد نیازمند رویکردی منحصر به فرد
یادگیرنده بزرگسال واقعاً گونهای نادیده گرفته شده است.
نادیده گرفتن یادگیرنده بزرگسال. بهطور تاریخی، یادگیری بزرگسالان بهعنوان یک فکر ثانویه تلقی شده است و رویکردهای آموزشی طراحی شده برای کودکان به بزرگسالان اعمال شده است. این نادیدهگیری ناشی از عدم درک ویژگیها و نیازهای منحصر به فرد یادگیرندگان بزرگسال است.
نیازهای منحصر به فرد بزرگسالان. بزرگسالان صرفاً کودکان بزرگتر نیستند؛ آنها سبکهای یادگیری، انگیزهها و تجربیات زندگی خاصی دارند که نیاز به رویکردی متفاوت دارد. این شامل:
- نیاز به ارتباط و عملی بودن
- تمایل به خودرهبری و خودمختاری
- ثروتی از تجربیات قبلی برای استفاده
- رویکردی متمرکز بر حل مسئله در یادگیری
نیاز به یک چارچوب جدید. شناسایی این تفاوتها نیازمند تغییر از روشهای آموزشی سنتی به رویکردی بزرگسالمحور است که به ماهیت منحصر به فرد یادگیرندگان بزرگسال احترام بگذارد.
2. از پداگوژی به آندراگوژی: تغییر پارادایم آموزشی
بنابراین صحبت از "پداگوژی آموزش بزرگسالان" یک تناقض در اصطلاح است.
پداگوژی در مقابل آندراگوژی. پداگوژی، هنر و علم آموزش کودکان، بر اساس فرضیات وابستگی و کنترل خارجی است. آندراگوژی، از سوی دیگر، نظریهای در مورد یادگیری بزرگسالان است که بر خودرهبری، تجربه و ارتباط تأکید دارد.
تفاوتهای کلیدی:
- پداگوژی: متمرکز بر معلم، متمرکز بر موضوع، انگیزههای خارجی، یادگیرندگان وابسته
- آندراگوژی: متمرکز بر یادگیرنده، متمرکز بر مشکل، انگیزههای داخلی، یادگیرندگان خودرهبری
نیاز به تغییر. رویکرد آموزشی سنتی، در حالی که برای کودکان مناسب است، اغلب برای بزرگسالان ناکارآمد و حتی مضر است. تغییر به آندراگوژی برای ایجاد تجربیات یادگیری معنادار و جذاب برای بزرگسالان ضروری است.
3. تجربه: غنیترین منبع یادگیرنده بزرگسال
...منبع با بالاترین ارزش در آموزش بزرگسالان، تجربه یادگیرنده است.
تجربه بهعنوان یک بنیاد. بر خلاف کودکان، بزرگسالان ثروتی از تجربیات زندگی را به فرآیند یادگیری میآورند. این تجربه تنها یک عامل پسزمینه نیست؛ بلکه منبعی ارزشمند است که باید بهطور فعال در یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده از تجربه:
- فعالیتهای یادگیری باید بهگونهای طراحی شوند که از تجربیات یادگیرندگان بهرهبرداری و آنها را تحلیل کنند.
- بحثها، مطالعات موردی و تمرینهای حل مسئله باید برای بهرهبرداری از این منبع غنی استفاده شوند.
- یادگیرندگان باید تشویق شوند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر بیاموزند.
احترام به تجربه. نادیده گرفتن یا بیارزش کردن تجربه یک بزرگسال نهتنها ناکارآمد است بلکه بیاحترامی نیز محسوب میشود. این پیام را منتقل میکند که گذشته یادگیرنده بیاهمیت است، که میتواند دلسردکننده و بیعلاقهکننده باشد.
4. خودرهبری: هسته یادگیری بزرگسال
بزرگسالان نیاز عمیقی به خودرهبری دارند.
خودمختاری و کنترل. بزرگسالان نیاز روانشناختی عمیقی به خودرهبری و کنترل بر یادگیری خود دارند. آنها از اینکه بهعنوان دریافتکنندگان منفعل اطلاعات رفتار شوند، مقاومت میکنند و ترجیح میدهند که در فرآیند یادگیری بهعنوان شرکتکنندگان فعال باشند.
پیامدها برای تدریس:
- معلمان باید بهعنوان تسهیلکننده، راهنما و منبع عمل کنند نه بهعنوان شخصیتهای اقتدار.
- یادگیرندگان باید در تعیین اهداف یادگیری خود و انتخاب روشهای یادگیری خود مشارکت داشته باشند.
- فعالیتهای یادگیری باید منعطف و قابل تطبیق با نیازها و ترجیحات فردی باشند.
توانمندسازی یادگیرندگان. با پرورش خودرهبری، ما بزرگسالان را توانمند میسازیم تا مالکیت یادگیری خود را به عهده بگیرند و به یادگیرندگان مادامالعمر تبدیل شوند. این رویکرد نهتنها مؤثرتر است بلکه به خودمختاری یادگیرنده بزرگسال نیز احترام میگذارد.
5. آمادگی برای یادگیری: زمان همهچیز است
...بزرگسالان تمایل دارند که رویکردی متمرکز بر مشکل به یادگیری داشته باشند.
وظایف توسعهای. بزرگسالان زمانی برای یادگیری انگیزه دارند که نیاز به کسب دانش یا مهارتهای جدید برای مقابله با وظایف توسعهای زندگی را احساس کنند. این وظایف اغلب به نقشهای آنها بهعنوان کارگران، والدین، همسران و اعضای جامعه مربوط میشود.
لحظات قابل آموزش:
- تجربیات یادگیری باید بهگونهای زمانبندی شوند که با این "لحظات قابل آموزش" همزمان شوند، زمانی که بزرگسالان بیشتر پذیرای یادگیری هستند.
- برنامههای درسی باید حول وضعیتها و مشکلات زندگی سازماندهی شوند نه موضوعات انتزاعی.
- یادگیری باید مرتبط و قابلاجرا برای نیازها و اهداف فعلی یادگیرنده باشد.
تحریک آمادگی. در حالی که آمادگی اغلب بهطور طبیعی به وجود میآید، میتوان آن را از طریق مواجهه با ایدههای جدید، الگوهای رفتاری و روشهای خودتشخیصی تحریک کرد. کلید این است که محیط یادگیری را بهگونهای ایجاد کنیم که به نیازها و علایق یادگیرنده پاسخگو باشد.
6. یادگیری متمرکز بر مشکل: ارتباط کلیدی است
رویکرد بزرگسالان به یادگیری، زندگیمحور است؛ بنابراین، واحدهای مناسب برای سازماندهی یادگیری بزرگسالان، وضعیتهای زندگی هستند نه موضوعات.
کاربرد عملی. بزرگسالان عمدتاً به یادگیری که مرتبط با زندگی آنها باشد و بتواند بهطور فوری برای حل مشکلات واقعی به کار رود، علاقهمند هستند. آنها کمتر به نظریههای انتزاعی یا دانش بهخودیخود توجه دارند.
تغییر تمرکز:
- فعالیتهای یادگیری باید حول مشکلات و وضعیتهای واقعی سازماندهی شوند.
- موضوعات باید بهعنوان نیاز برای حل این مشکلات معرفی شوند.
- تأکید باید بر کاربرد عملی و توسعه مهارتها باشد.
یادگیری معنادار. با تمرکز بر یادگیری متمرکز بر مشکل، ما آموزش را برای بزرگسالان معنادارتر و جذابتر میسازیم. این رویکرد همچنین احتمال حفظ و بهکارگیری یادگیری در محیطهای واقعی را افزایش میدهد.
7. معلم بهعنوان تسهیلکننده: راهنمایی، نه دیکته کردن
در یک کلاس بزرگسال، تجربه دانشآموز بهاندازه دانش معلم اهمیت دارد.
تغییر نقشها. نقش سنتی معلم بهعنوان ارائهدهنده دانش برای یادگیرندگان بزرگسال نامناسب است. در عوض، معلم باید بهعنوان تسهیلکننده، راهنما و منبع عمل کند.
ویژگیهای تسهیلکننده:
- صداقت و اصالت
- همدلی و درک
- احترام و پذیرش
- انعطافپذیری و قابلیت تطبیق
ایجاد یک محیط همکاری. نقش تسهیلکننده ایجاد یک محیط یادگیری همکاری است که در آن یادگیرندگان میتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، از یکدیگر بیاموزند و مسئولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند.
8. قدرت محیط یادگیری: شکلدهی به زمینه
بهترین روش آموزش بزرگسالان که تاکنون به آن دست یافتهایم، بدون شک بحث گروهی است.
فراتر از کلاس درس. محیط یادگیری نهتنها شامل فضای فیزیکی بلکه همچنین زمینه اجتماعی، روانشناختی و سازمانی است که یادگیری در آن انجام میشود. یک محیط حمایتی و تحریککننده برای یادگیری مؤثر بسیار حیاتی است.
ایجاد یک محیط مساعد:
- راحتی فیزیکی و دسترسی
- اعتماد و احترام متقابل
- آزادی بیان و ارتباط باز
- فرصتهای همکاری و تعامل
سازمان بهعنوان یک محیط یادگیری. خود سازمان باید بهگونهای طراحی شود که از یادگیری و رشد حمایت کند. این شامل سیاستها، رویهها و فرهنگی است که به توسعه مستمر ارزش میدهد.
9. اهمیت برنامهریزی متقابل: مالکیت و تعهد
در آموزش سنتی، دانشآموزان خود را با برنامه درسی ارائه شده سازگار میکنند، اما در آموزش بزرگسالان، دانشآموزان در تدوین برنامههای درسی کمک میکنند.
مسئولیت مشترک. بزرگسالان زمانی که در فرآیند برنامهریزی نقش داشته باشند، بیشتر به یادگیری متعهد میشوند. برنامهریزی متقابل شامل مشارکت یادگیرندگان در تعیین اهداف، انتخاب منابع و انتخاب استراتژیهای یادگیری است.
مزایای برنامهریزی متقابل:
- افزایش مالکیت و انگیزه
- ارتباط و کاربرد بیشتر
- افزایش مشارکت و تعامل
- بهبود نتایج یادگیری
شراکتهای همکاری. برنامهریزی متقابل نیازمند تغییر از رویکرد متمرکز بر معلم به رویکرد متمرکز بر یادگیرنده است، جایی که معلمان و یادگیرندگان بهعنوان شرکای فرآیند یادگیری با یکدیگر همکاری میکنند.
10. ارزیابی بهعنوان ابزاری برای رشد: بهبود مستمر
آموزش بزرگسالان فرآیندی است که در آن یادگیرندگان به آگاهی از تجربیات مهم میرسند. شناسایی اهمیت منجر به ارزیابی میشود.
فراتر از نمرات و آزمونها. ارزیابی در یادگیری بزرگسالان نباید محدود به نمرات یا آزمونها باشد. این باید یک فرآیند مستمر از خوداندیشی، بازخورد و بهبود باشد.
انواع ارزیابی:
- واکنش: احساس یادگیرندگان نسبت به تجربه یادگیری
- یادگیری: چه دانش و مهارتهایی کسب شده است
- رفتار: چگونه یادگیری در محیطهای واقعی به کار گرفته میشود
- نتایج: تأثیر یادگیری بر نتایج سازمانی
خودارزیابی و بازتشخیص. مهمترین جنبه ارزیابی، خودارزیابی و بازتشخیص نیازهای یادگیری توسط یادگیرنده است. این فرآیند اطمینان میدهد که یادگیری یک چرخه مستمر از رشد و توسعه است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب یادگیرنده بزرگسال نظرات متنوعی را به خود جلب کرده است. بسیاری آن را به عنوان یک اثر قطعی در زمینه آموزش بزرگسالان ستایش میکنند و به پوشش جامع اصول آندراگوجی و کاربردهای عملی آن اشاره میکنند. خوانندگان از بینشهای ارائه شده در مورد انگیزه یادگیری بزرگسالان و استراتژیهای مرتبط با آن قدردانی میکنند. با این حال، برخی آن را خشک، بیش از حد آکادمیک و فاقد مثالهای عملی میدانند. منتقدان به محتوای قدیمی و نظریههای بیش از حد اشاره میکنند. با وجود این انتقادات، بسیاری از مربیان و آموزشدهندگان آن را منبعی ارزشمند برای درک فرآیندهای یادگیری بزرگسالان میدانند. تأثیر این کتاب بر حوزه آموزش بزرگسالان بهطور گستردهای مورد تأیید قرار گرفته است، حتی توسط کسانی که خواندن آن را چالشبرانگیز مییابند.
Similar Books






