Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Diaries of Franz Kafka

The Diaries of Franz Kafka

1910-1913
توسط Franz Kafka 1948 345 صفحات
4.21
100+ امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. رنج نوشتن: مبارزه‌ای با موانع درونی و بیرونی

همه‌ی آن چیزها، یعنی همان چیزهایی که به ذهنم می‌رسد، نه از ریشه بلکه فقط از حوالی وسط‌شان به سراغم می‌آیند.

بن‌بست خلاقیت. کافکا بارها ناتوانی خود در نوشتن را توصیف می‌کند، گویی که توده‌ای از کاه یا سنگ است. ایده‌ها ناقص و بی‌پایه می‌رسند و نوشتن به مبارزه‌ای دردناک با مقاومت درونی و حواس‌پرتی‌های بیرونی بدل می‌شود. این فلج خلاقانه منبعی مکرر از ناامیدی است.

تلاش در برابر نتیجه. دفترچه خاطرات، تلاش عظیمی را که برای نوشتن حتی یک جمله لازم است شرح می‌دهد؛ اغلب احساس می‌کند «هر کلمه‌ای که می‌نویسم با کلمه‌ی بعدی در تضاد است.» با وجود این کشمکش، محصول کار اغلب «چیزهای ناچیز» و فاقد انسجام و عمق مطلوب است که به ناامیدی و سرزنش خود می‌انجامد.

نوشتن به مثابه ضرورت. با وجود دشواری‌ها، نوشتن به عنوان ضرورتی مطلق مطرح می‌شود، «تنها جایی که می‌توانم به آن چنگ بزنم.» این جوهر وجود اوست، مسیری که «ارگانیسم» او انتخاب کرده، هرچند نیروی دنبال کردن آن ناپایدار و غالباً تحت تأثیر جنبه‌های دیگر زندگی‌اش است.

۲. تضاد: فراخوان ادبی در برابر زندگی اداری

اکنون این دو حرفه هرگز نمی‌توانند با هم آشتی کنند و سرنوشتی مشترک داشته باشند.

زندگی دوگانه. کافکا خود را میان شغل پرمشغله در بیمه اجتماعی و فراخوان واقعی‌اش به نویسندگی گرفتار می‌بیند. کار اداری انرژی و زمان او را می‌بلعد و مانع از آن می‌شود که به طور کامل به ادبیات بپردازد، که نیازمند غوطه‌وری و آزادی کامل است.

ویرانی متقابل. موفقیت در یکی از این حوزه‌ها به نظر می‌رسد که دیگری را تخریب می‌کند. یک شب خوب نوشتن، روز بعد او را در اداره «آتش‌زده» و ناتوان می‌سازد، در حالی که فشارهای اداره فضای ذهنی و انرژی لازم برای کار خلاقانه را می‌رباید و به «زندگی دوگانه‌ی وحشتناک» منجر می‌شود.

راه فرار نیست. این تضاد بنیادین گریزناپذیر به نظر می‌رسد و تنها راه حل احتمالی آن «دیوانگی» است. اداره نمایانگر واقعیتی ضروری اما خردکننده‌ی روح است که مانع شکوفایی زندگی درونی او می‌شود، زندگی‌ای که تنها به نوشتن معطوف است.

۳. ضعف جسمانی و تردید در خود، بلندپروازی را تضعیف می‌کند

با چنین بدنی هیچ کاری نمی‌توان انجام داد.

بدن به مثابه مانع. کافکا بارها از وضعیت جسمانی خود شکایت می‌کند — سردرد، بی‌خوابی، مشکلات گوارشی، ضعف عمومی — و بدنش را مانعی اساسی برای آرزوهای ادبی‌اش و منبعی عمیق از ناامیدی می‌داند. احساس می‌کند بدنش «برای ضعفش بیش از حد بلند است»، کشیده و ناتوان.

تصویر خود. این ضعف جسمانی به تردید شدید در خود و احساس بی‌ارزشی دامن می‌زند. خود را «ناتوان و نادان» می‌بیند، شایسته‌ی «خزیدن در یک جای تنگ»، همواره خود را دست‌کم گرفته و دیگران را بیش از حد بزرگ می‌کند که این امر بیش از پیش توانایی او را برای تصمیم‌گیری مختل می‌سازد.

پتانسیل از دست رفته. باور دارد وضعیت جسمانی‌اش مانع از تحقق کامل توانایی‌هایش، به ویژه در نوشتن، می‌شود. «اضطراب عظیم» درونش که می‌تواند «روشنگری آسمانی» به بار آورد، سرکوب شده و شب‌ها «بی‌وقفه مرا تکه‌تکه می‌کند» و به دلیل محدودیت‌های جسمی نمی‌تواند رهایی سازنده‌ای بیابد.

۴. پیچیدگی‌های خانوادگی و بار روابط

تربیت من در برخی جهات به من آسیب بزرگی زده است.

سرزنش و فاصله. کافکا کینه‌های عمیقی نسبت به خانواده‌اش، به ویژه پدرش، به دلیل آسیبی که تربیتش به او زده، در دل دارد. این امر فاصله‌ی عاطفی قابل توجهی ایجاد می‌کند و او را «بیگانه با خانواده» می‌سازد و مانع ارتباط اصیل می‌شود.

خود نادیده گرفته‌شده. احساس می‌کند خانواده‌اش او را نمی‌فهمند، آن‌ها او را «جوان سالمی» با مشکلات موقتی می‌بینند و از مبارزات عمیق درونی و فراخوان ادبی‌اش غافل‌اند. این عدم شناخت، حس انزوا را حتی در حضور فیزیکی با آن‌ها تقویت می‌کند.

رابطه به مثابه مانع. زندگی خانوادگی و روابط اغلب به عنوان موانعی بر سر راه نوشتن و تنهایی او دیده می‌شوند. گفتگوها «خسته‌کننده» است، دیدارها مانند «حمله‌ای بدخواهانه» به نظر می‌رسد و چشم‌انداز ازدواج با اضطراب از دست دادن انزوا و تمرکز لازم برای کارش همراه است.

۵. مشاهدات تیزبین و بی‌طرفانه از انسانیت

مدتی پیش خودم را در آینه دقیق نگاه کردم... و صورتم برایم بهتر از آنچه می‌دانم ظاهر شد.

ناظر دقیق. با وجود تمرکز درونی، کافکا چشمی تیزبین و گاه بی‌طرف برای جزئیات رفتار و ظاهر انسان‌ها دارد. او ویژگی‌های فیزیکی، عادات و تعاملات ظریف را با دقتی چشمگیر ثبت می‌کند، چه در مورد غریبه‌ها، آشنایان یا حتی خودش.

اجرای نقش خود. او اغلب مردم را مانند بازیگرانی می‌بیند که نقش بازی می‌کنند، به راه رفتن «بیش از حد متحرک بازیگران»، «بی‌شرمی نسبت به نمایش» یا «تظاهر نامتناسب با شخصیت» آن‌ها اشاره می‌کند. این نگاه به رفتار خودش نیز تعمیم می‌یابد، گاهی خود را از بیرون می‌نگرد، گویی دیگران را تقلید می‌کند.

فاصله و جزئیات. این مهارت مشاهده‌ای اغلب با حس فاصله یا بیگانگی همراه است. او می‌تواند ظاهر یا رفتار کسی را با جزئیات زنده توصیف کند، اما در عین حال احساس می‌کند «بیشتر غریبه‌ای برای دختر از آنچه انگشت کوچکم دامنش را لمس کرده‌باشد»، که شکاف میان مشاهده و ارتباط را نشان می‌دهد.

۶. جستجوی هویت و تعلق

من با یهودیان چه مشترکی دارم؟ من به سختی با خودم مشترکی دارم و باید آرام در گوشه‌ای بایستم و راضی باشم که نفس می‌کشم.

خود تکه‌تکه. کافکا حس عمیقی از بی‌تعلقی دارد، نه تنها نسبت به خانواده یا جامعه بلکه حتی نسبت به خود. خود را «گوسفندی گمشده» و «بی‌معنی و خالی» می‌بیند و در یافتن هویتی پایدار، در گذشته و آینده‌اش دچار تردید است.

هویت یهودی. رابطه‌اش با میراث یهودی پیچیده و نامطمئن است. گرچه به تئاتر ییدیش و برخی سنت‌های یهودی جذب شده، اما احساس فاصله می‌کند و می‌پرسد چه چیزی با دیگر یهودیان مشترک دارد و حتی در این جامعه نیز غریبه است.

آرزو برای ریشه‌ها. با وجود احساس بیگانگی، اشتیاق عمیقی به «پیشینیان، ازدواج و فرزندان» دارد، تمایلی به پیوستگی و تعلق که زندگی سنتی ارائه می‌دهد. اما این آرزو اغلب با حس اینکه این‌ها «خیلی دور از من‌اند» یا ناسازگار با طبیعتش است، تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

۷. رنج، ناامیدی و آرزوی رهایی

میل متافیزیکی تنها میل به مرگ است.

عذاب مداوم. دفترچه خاطرات پر است از توصیف رنج — درد جسمی، عذاب روانی، ناامیدی وجودی. این رنج نه مقطعی بلکه حالتی دائمی است، «دنباله‌ای بی‌پایان از محاسبات» و «چهار سال وحشتناک بالا و پایین.»

آرزو برای فراموشی. این رنج شدید به آرزوی رهایی می‌انجامد، اغلب به صورت تمایل به مرگ یا فراموشی. او تصور می‌کند از پنجره بپرد، «تکه‌تکه شود» یا به سادگی وجودش پایان یابد تا از عذاب غیرقابل تحمل درونش رهایی یابد.

راه آسانی نیست. حتی فرار نیز پیچیده است. میل به مرگ با ترس از آن درهم آمیخته و امکان «زندگی برتر» پس از مرگ مورد تردید است. رنج چنان عمیق است که گویی «دادگاهی یگانه» است، محکومیتی برای مبارزه تا پایان عمر.

۸. پارادوکس تنهایی و ارتباط

با حضور یک نفر دیگر بیشتر احساس تنهایی می‌کنم تا وقتی تنها هستم.

نیاز به انزوا. تنهایی برای نوشتن و زندگی درونی او ضروری است. باید «بسیار تنها باشد» زیرا کار خلاقانه‌اش «تنها نتیجه‌ی تنهایی است.» روابط اغلب به عنوان حواس‌پرتی‌هایی دیده می‌شوند که این انزوا را مختل می‌کنند.

تنهایی در جمع. به طور پارادوکسیکال، بودن در کنار دیگران می‌تواند حس بیگانگی‌اش را تشدید کند. در جمع احساس «بیگانه بودن»، «ناشناسی برای خود» و «تنهایی بیشتر» نسبت به وقتی که تنهاست دارد، که ناتوانی‌اش در ارتباط اصیل را نشان می‌دهد.

آرزو برای ارتباط. با وجود دشواری‌ها، اشتیاقی مداوم برای ارتباط و صمیمیت وجود دارد. او زوج‌های متأهل، خانواده‌ها و دوستان را با ترکیبی از اشتیاق و فاصله‌گیری می‌نگرد و ارزش پیوندهای انسانی را می‌شناسد، هرچند خود قادر به شکل دادن یا حفظ آن‌ها نیست.

۹. زندگی به مثابه نمایش و حس بیگانگی

ظاهراً من مردی مانند دیگران هستم، زیرا آموزش جسمانی‌ام به اندازه‌ی بدنم که خود معمولی بود، نزدیک به عادی نگه داشته شده است...

نقش بازی کردن. کافکا اغلب احساس می‌کند که نقش بازی می‌کند و نمایشی برای جهان به اجرا می‌گذارد. ظاهر بیرونی‌اش را مردی «مانند دیگران» توصیف می‌کند، اما این نمایش عمدی است، «نقابی» که آشفتگی درونی و حس متفاوت بودنش را پنهان می‌کند.

وضعیت ناظر. او خود را اغلب به عنوان ناظری از دور می‌بیند که دیگران را در کافه‌ها، خیابان‌ها و تئاتر تماشا می‌کند. این دیدگاه بی‌طرفانه حس بیگانگی‌اش را تقویت می‌کند، به گونه‌ای که در زندگی شاهد است اما کاملاً در آن شرکت ندارد.

جهان تئاتری. جهان گاهی به مثابه صحنه‌ای نمایشی جلوه می‌کند که مردم نقش بازی می‌کنند. او «امور تئاتری»، «بازیگران» و «تماشاگران» را می‌بیند و زندگی را از منظر نمایش می‌نگرد که بازتابی از حس خود او در بازی کردن نقش است.

۱۰. درون‌نگری: شمشیر دو لبه

سرعت وحشیانه‌ی فرآیند درونی؛ واضح‌ترین آن درون‌نگری است که اجازه نمی‌دهد هیچ اندیشه‌ای آرام بگیرد بلکه باید هر کدام را به آگاهی دنبال کند، تا خود به اندیشه‌ای بدل شود و سپس دوباره درون‌نگری تازه‌ای آن را دنبال کند.

خودتحلیل بی‌وقفه. درون‌نگری کافکا شدید و پایان‌ناپذیر است، «دنباله‌ای بی‌پایان از محاسبات» درباره‌ی وضعیت خود. این خودکاوی مداوم مانع از آرامش هر فکر یا احساس می‌شود و «سرعت وحشیانه‌ای» ایجاد می‌کند که هم خسته‌کننده و هم گریزان‌ناپذیر است.

شناخت خود به مثابه عذاب. هرچند درون‌نگری به لحظاتی از خودآگاهی عمیق می‌انجامد، این شناخت اغلب دردناک است و به حل مسئله نمی‌رسد. او عیوب، «ریاکاری‌های ناچیز» و «کثافت» خود را می‌بیند، اما این بینش تنها ناامیدی‌اش را عمیق‌تر می‌کند و راهی به سوی بهبود نمی‌گشاید.

مانع عمل. این درون‌نگری وسواسی توانایی او را برای عمل قاطعانه مختل می‌کند. به جای پیش رفتن، در چرخه‌ای از تحلیل و تردید گرفتار است و نمی‌تواند خودآگاهی را به تغییر معنادار تبدیل کند، که او را فلج و ناتوان می‌سازد.

۱۱. ماهیت گریزپای «زندگی واقعی»

کاملاً ممکن است شکوه زندگی همیشه در انتظار هر یک از ما در تمام کمالش باشد، اما از دید پنهان، عمیق، نامرئی و دور.

زندگی به مثابه پتانسیل. «زندگی» اغلب به عنوان چیزی بیرونی، حالتی بالقوه که وسوسه‌انگیز نزدیک اما همواره دور از دسترس است، ارائه می‌شود. شکوهی است که «از دید پنهان» است، چیزی که در دیگران می‌بیند اما خود نمی‌تواند کاملاً در آن زندگی کند.

آرزو برای اصالت. اشتیاق عمیقی به «زندگی واقعی» وجود دارد، زندگی‌ای که تکه‌تکه، مصنوعی یا گرفتار تضاد درونی نباشد. این در تضاد با وجود کنونی‌اش است که مانند «حالت شبح‌وار»، «تردید پیش از تولد» یا صرفاً «علامت‌گذاری زمان» است.

«کلمه‌ی درست». امکان دسترسی به این «زندگی واقعی» به نوعی جادو، فراخوانی با «کلمه‌ی درست، با نام درست» مرتبط است. این نشان می‌دهد که کلید در زبان یا فهم است، شاید از طریق نوشتن، اما توانایی یافتن این «کلمه‌ی درست» همچنان نامطمئن باقی می‌ماند.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.21 از 5
میانگین از 100+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

دفترچه‌های خاطرات فرانتس کافکا با نظرات متفاوتی روبه‌رو شده‌اند و امتیاز کلی آن‌ها ۴.۱۹ از ۵ است. بسیاری از خوانندگان نوشته‌های شخصی کافکا را قابل‌لمس، پرمعنا و حتی گاه طنزآمیز می‌دانند. این دفترچه‌ها نگاهی به چالش‌های نویسنده در مواجهه با نوشتن، تردیدهای درونی و زندگی روزمره‌اش ارائه می‌دهند. برخی از خوانندگان به اصالت و بی‌پیرایگی این یادداشت‌ها ارج می‌نهند، در حالی که عده‌ای بخش‌هایی از آن را خسته‌کننده یا دشوار برای دنبال کردن می‌یابند. این کتاب به‌ویژه برای کسانی که به زندگی و روند نوشتاری کافکا علاقه‌مندند، توصیه می‌شود.

Your rating:
4.61
1 امتیازها

درباره نویسنده

فرانتس کافکا، نویسنده‌ای اهل پراگ بود که به زبان آلمانی می‌نوشت و به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان اروپایی قرن بیستم شناخته می‌شود. آثار او، از جمله «مسخ» و رمان‌هایی که پس از مرگش منتشر شدند مانند «محاکمه»، اغلب به تصویر افرادی گرفتار در جهان‌هایی بی‌روح و بی‌تفاوت می‌پردازند. کافکا حقوق خواند و در کنار نوشتن به‌عنوان کارمند مشغول به کار بود. او در طول زندگی خود آثار کمی منتشر کرد و از دوستش، مکس برود، خواست تا پس از مرگش نوشته‌های منتشرنشده‌اش را بسوزاند. با این حال، برود این درخواست را نادیده گرفت و بخش عمده‌ای از آثار کافکا را پس از مرگ او منتشر کرد که منجر به شناخته شدن گسترده و تحسین منتقدان شد. سبک منحصر به فرد کافکا و آثار ناتمامش از آن زمان تاکنون در محافل ادبی بسیار مورد توجه و احترام قرار گرفته‌اند.

Listen to Summary
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on May 19,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...