نکات کلیدی
1. زمان خود را بشناسید: پیگیری و تحلیل استفاده از زمان
زمان نادرترین منبع است و مگر اینکه به درستی مدیریت شود، هیچ چیز دیگری قابل مدیریت نیست.
زمان غیرقابل جایگزینی است. بر خلاف پول یا افراد، زمان قابل خرید، اجاره یا به دست آوردن نیست. این مهمترین منبع برای هر مدیر اجرایی است. برای مدیریت مؤثر آن، ابتدا باید بفهمید زمان شما کجا میرود.
استفاده از زمان خود را پیگیری کنید. برای حداقل سه تا چهار هفته، فعالیتهای خود را ثبت کنید. این کار الگوها را نمایان میکند و به شناسایی عواملی که زمان شما را هدر میدهند، کمک میکند. عواملی که زمان را هدر میدهند شامل:
- جلسات غیرضروری
- جریان کار poorly organized
- معاشرت بیش از حد
- ارتباطات ناکارآمد
تحلیل و تنظیم کنید. پس از اینکه تصویر روشنی از استفاده از زمان خود به دست آوردید، اقداماتی برای حذف یا کاهش فعالیتهای غیرمولد انجام دهید. بهطور مداوم شیوههای مدیریت زمان خود را نظارت و اصلاح کنید تا مؤثریت را حفظ و بهبود بخشید.
2. بر روی مشارکت بیرونی تمرکز کنید: ارزش منحصر به فرد خود را برای سازمان تعریف کنید
تمرکز بر مشارکت به خودی خود چهار نیاز اساسی روابط انسانی مؤثر را تأمین میکند: ارتباطات؛ کار تیمی؛ توسعه فردی؛ و توسعه دیگران.
دیدگاه خود را تغییر دهید. به جای تمرکز بر وظایف و مسئولیتهای خود، از خود بپرسید: "چه چیزی میتوانم ارائه دهم که به طور قابل توجهی بر عملکرد و نتایج مؤسسهای که در آن خدمت میکنم تأثیر بگذارد؟"
مشارکت منحصر به فرد خود را شناسایی کنید. به موارد زیر توجه کنید:
- مهارتها و تخصصهای خاص شما
- نیازهای سازمان شما
- شکافهای موجود در فرآیندها یا سیستمهای فعلی
- فرصتهای نوآوری یا بهبود
تلاشهای خود را با اهداف سازمانی همسو کنید. اطمینان حاصل کنید که مشارکت شما به طور مستقیم از اهداف کلی شرکت یا مؤسسه شما حمایت میکند. این همراستایی ارزش و مؤثریت شما را به عنوان یک مدیر افزایش میدهد.
3. قدرت را مؤثر کنید: از قدرتهای خود و دیگران بهرهبرداری کنید
مدیر اجرایی مؤثر قدرت را مؤثر میکند. او میداند که نمیتوان بر اساس ضعفها ساخت.
قدرتها را شناسایی کنید. بهطور منظم قدرتهای خود و اعضای تیم خود را ارزیابی کنید. به دنبال زمینههایی باشید که افراد در آنها برتری دارند و به طور مداوم نتایج تولید میکنند.
قدرتها را بهطور استراتژیک به کار ببرید. وظایف و مسئولیتها را بر اساس قدرتهای افراد اختصاص دهید و نه اینکه سعی کنید ضعفها را "اصلاح" کنید. این رویکرد منجر به:
- افزایش بهرهوری
- افزایش رضایت شغلی
- عملکرد کلی بهتر
قدرتها را بیشتر توسعه دهید. در آموزش و فرصتهایی سرمایهگذاری کنید که به افراد اجازه میدهد قدرتهای موجود خود را تقویت کنند. این کار فرهنگ بهبود مستمر و برتری را ایجاد میکند.
4. بر روی چند حوزه اصلی تمرکز کنید: وظایف را برای حداکثر تأثیر اولویتبندی کنید
اگر یک "راز" برای مؤثریت وجود داشته باشد، آن تمرکز است. مدیران مؤثر کارهای اول را اول انجام میدهند و هر بار یک کار را انجام میدهند.
حوزههای کلیدی نتایج را شناسایی کنید. مهمترین وظایفی را که بیشترین تأثیر را بر موفقیت سازمان شما خواهند داشت، تعیین کنید. اینها معمولاً زمینههایی هستند که قدرتهای منحصر به فرد شما و نیازهای سازمان در آنها تلاقی میکند.
بهطور بیرحمانه اولویتبندی کنید. زمان و انرژی خود را بر روی این حوزههای با تأثیر بالا متمرکز کنید. آماده باشید که به وظایف کماهمیت "نه" بگویید یا آنها را به دیگران واگذار کنید.
تکوظیفهای عمل کنید. از وسوسه چندوظیفهای بودن دوری کنید. در عوض، تمام توجه خود را به یک وظیفه مهم در یک زمان معطوف کنید تا خروجی با کیفیت بالاتر و تکمیل سریعتر حاصل شود.
5. تصمیمات مؤثر بگیرید: از یک فرآیند سیستماتیک برای تصمیمگیری پیروی کنید
مدیران مؤثر تصمیمات زیادی نمیگیرند. آنها بر روی تصمیمات مهم تمرکز میکنند.
یک چارچوب تصمیمگیری توسعه دهید. از یک رویکرد ساختاریافته برای اتخاذ تصمیمات پیروی کنید:
- مشکل را به وضوح تعریف کنید
- اهداف و معیارهای موفقیت را مشخص کنید
- راهحلهای جایگزین تولید کنید
- گزینهها را بر اساس معیارها ارزیابی کنید
- بهترین گزینه را انتخاب کنید
- تصمیم را اجرا کنید
- نظارت و در صورت لزوم تنظیم کنید
بر روی تصمیمات مهم تمرکز کنید. از غرق شدن در مسائل جزئی خودداری کنید. تلاشهای تصمیمگیری خود را بر روی مسائلی که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و نتایج سازمان شما دارند، متمرکز کنید.
تصمیمات به موقع بگیرید. در حالی که تحلیل دقیق مهم است، از تحلیل فلجکننده پرهیز کنید. برای اتخاذ تصمیمات مهلت تعیین کنید و به آنها پایبند باشید.
6. عناصر تصمیمگیری مؤثر: مشکل را تعریف کنید و اهداف واضحی تعیین کنید
درک واضح این که مشکل عمومی است و تنها از طریق تصمیمی که یک قاعده، یک اصل را برقرار کند، قابل حل است.
ماهیت مشکل را شناسایی کنید. تعیین کنید که آیا مسئله مورد نظر:
- یک وضعیت عمومی است که نیاز به رویکرد اصولی دارد
- یک رویداد واقعاً منحصر به فرد است که نیاز به راهحل خاصی دارد
- یک مشکل تکراری است که نیاز به اصلاح سیستماتیک دارد
اهداف واضحی تعیین کنید. تعریف کنید که یک نتیجه موفق چه شکلی دارد. به موارد زیر توجه کنید:
- اهداف کمی (مثلاً افزایش فروش به میزان 20%)
- بهبودهای کیفی (مثلاً افزایش رضایت مشتری)
- اهداف زمانبندی شده (مثلاً پیادهسازی سیستم جدید در عرض شش ماه)
شرایط مرزی را تعیین کنید. محدودیتها و محدودیتهایی را که راهحل باید در آنها عمل کند، مشخص کنید. این کار به محدود کردن گزینههای قابل قبول کمک میکند و اطمینان حاصل میکند که پیادهسازی عملی است.
7. گزینههای جایگزین تولید و ارزیابی کنید: قبل از تصمیمگیری گزینههای متعددی را در نظر بگیرید
تصمیماتی که مدیر اجرایی باید بگیرد به خوبی با تأسیس عمومی گرفته نمیشوند. آنها تنها زمانی به خوبی گرفته میشوند که بر اساس تضاد دیدگاههای مختلف، گفتوگو بین نقاط نظر مختلف و انتخاب بین قضاوتهای مختلف باشد.
دیدگاههای متنوع را تشویق کنید. بهطور فعال از نظرات مختلف ذینفعان و کارشناسان درخواست کنید. این کار به شناسایی نقاط کور و تولید دامنه وسیعتری از راهحلهای ممکن کمک میکند.
از روشهای ارزیابی ساختاریافته استفاده کنید. از تکنیکهایی مانند:
- تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعفها، فرصتها، تهدیدها)
- ماتریسهای تصمیمگیری
- تحلیل هزینه-فایده
فرضیات را به چالش بکشید. باورهای رایج و "دانش عمومی" را زیر سؤال ببرید. این میتواند به راهحلهای نوآورانه منجر شود و از تفکر گروهی جلوگیری کند.
8. مسئولیت تصمیمات و ارتباطات را بپذیرید: اطمینان حاصل کنید که اجرا به درستی انجام میشود
یک تصمیم تا زمانی که مردم ندانند: نام فرد مسئول اجرای آن؛ مهلت؛ نام افرادی که تحت تأثیر تصمیم قرار میگیرند و بنابراین باید درباره آن بدانند، درک کنند و تأیید کنند - یا حداقل به شدت مخالف نباشند؛ و نام افرادی که باید از تصمیم مطلع شوند، حتی اگر بهطور مستقیم تحت تأثیر آن قرار نگیرند، گرفته نشده است.
مسئولیتهای واضحی تعیین کنید. افراد خاصی را برای اجرای هر جنبه از تصمیم تعیین کنید.
مهلتها و نقاط عطف را تعیین کنید. یک جدول زمانی واضح برای اجرا و پیگیری تعیین کنید.
بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنید. اطمینان حاصل کنید که تمام طرفهای مرتبط درک کنند:
- تصمیم و دلایل آن
- نقش آنها در اجرا
- نتایج مورد انتظار
- هرگونه چالش یا ریسک احتمالی
پیگیری و تنظیم کنید. بهطور منظم پیشرفت را مرور کنید و آماده باشید تا بر اساس بازخورد و نتایج واقعی، تنظیمات لازم را انجام دهید.
9. بر روی فرصتها بنا کنید، نه مشکلات: بر روی پتانسیل تمرکز کنید نه دشواریها
مدیران مؤثر بر روی فرصتها تمرکز میکنند نه مشکلات. مشکلات باید رسیدگی شوند، البته؛ آنها نباید زیر فرش پنهان شوند. اما حل مشکلات، هرچند ضروری، نتایج را تولید نمیکند. این کار از آسیب جلوگیری میکند. بهرهبرداری از فرصتها نتایج را تولید میکند.
ذهنیت جستجوی فرصت را پرورش دهید. خود و تیم خود را آموزش دهید تا بهطور فعال در هر موقعیتی، حتی در شکستها یا چالشهای ظاهری، به دنبال فرصتهای بالقوه باشند.
منابع را بهطور استراتژیک تخصیص دهید. زمان، انرژی و منابع بیشتری را در پیگیری فرصتهای امیدوارکننده سرمایهگذاری کنید تا صرفاً رفع مشکلات.
فرهنگ نوآوری ایجاد کنید. تفکر خلاق و ریسکپذیری محاسبهشده را تشویق و پاداش دهید. این کار به سازمان شما کمک میکند تا از منحنی جلوتر بماند و به شرایط در حال تغییر سازگار شود.
10. جلسات مؤثر: جلسات را برای بهرهوری ساختاردهی و برگزار کنید
مدیران مؤثر میدانند که باید از انواع مختلف جلسات برای اهداف مختلف استفاده کنند.
هدف را تعریف کنید. هدف هر جلسه را به وضوح بیان کنید:
- اشتراکگذاری اطلاعات
- تصمیمگیری
- حل مشکل
- طوفان فکری
بهطور کافی آماده شوید. مواد مرتبط را از قبل توزیع کنید و از شرکتکنندگان انتظار داشته باشید که آماده بیایند.
زمان را بهطور مؤثر مدیریت کنید. جلسات را به موقع شروع و پایان دهید. از محدودیتهای زمانی برای هر موضوع در دستور کار استفاده کنید.
پیگیری را تضمین کنید. جلسات را با موارد اقدام واضح، افراد مسئول و مهلتها به پایان برسانید. نتایج جلسه را بهسرعت مستند و توزیع کنید.
11. رئیس خود را مدیریت کنید: قدرتهای رئیس خود را مؤثر کنید
مدیران مؤثر قدرتهای رئیس خود را مؤثر میکنند.
سبک کاری رئیس خود را درک کنید. اولویتهای او را شناسایی کنید:
- روشهای ارتباطی مورد علاقه
- فرآیند تصمیمگیری
- اولویتها و نگرانیهای کلیدی
تلاشهای خود را با قدرتهای او همسو کنید. اطلاعات و ایدهها را به گونهای ارائه دهید که از قدرتهای رئیس شما بهرهبرداری کند و ضعفهای او را جبران کند.
بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنید. رئیس خود را از موارد زیر مطلع نگه دارید:
- پیشرفت در پروژههای کلیدی
- مسائل یا موانع احتمالی
- فرصتهای بهبود یا رشد
بازخورد و راهنمایی بخواهید. بهطور منظم از او درباره عملکرد و توسعه شغلی خود درخواست نظر کنید. این کار نشاندهنده ابتکار عمل است و به ایجاد یک رابطه کاری قویتر کمک میکند.
12. مؤثریت قابل یادگیری است: عادت پرسیدن "چه چیزی میتوانم ارائه دهم؟" را توسعه دهید
مؤثریت یک عادت است؛ یعنی مجموعهای از شیوهها. و شیوهها همیشه قابل یادگیری هستند.
خودآگاهی را پرورش دهید. بهطور منظم بر روی اقدامات، تصمیمات و نتایج آنها تأمل کنید. زمینههای بهبود و رشد را شناسایی کنید.
بازخورد بخواهید. بهطور فعال از همکاران، زیردستان و مافوق خود درباره عملکرد و مؤثریت خود درخواست نظر کنید.
بهطور عمدی تمرین کنید. اهداف مشخصی برای بهبود مؤثریت خود در زمینههای مختلف (مدیریت زمان، تصمیمگیری، ارتباطات) تعیین کنید و بهطور مداوم بر روی آنها کار کنید.
از تجربه بیاموزید. پس از هر پروژه یا تصمیم مهم، یک مرور کوتاه انجام دهید:
- چه چیزی خوب پیش رفت؟
- چه چیزی میتوانست بهتر انجام شود؟
- چه درسهایی میتوان به موقعیتهای آینده اعمال کرد؟
با تمرکز مداوم بر مشارکت و تمرین این اصول، میتوانید عادت مؤثریت را توسعه دهید که منجر به موفقیت و تأثیر بیشتر در نقش خود به عنوان یک مدیر اجرایی خواهد شد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب مدیر مؤثر به عنوان یک کتاب کلاسیک در زمینه مدیریت شناخته میشود که دههها پس از انتشار همچنان مرتبط باقی مانده است. خوانندگان از دیدگاههای بیزمان دراکر در موضوعاتی مانند مدیریت زمان، تصمیمگیری و بهرهگیری از نقاط قوت تمجید میکنند. بسیاری اصول کتاب را فراتر از مدیران اجرایی قابل اجرا یافتند. برخی انتقادات به زبان و مثالهای قدیمی متمرکز بود. به طور کلی، منتقدان آن را اثری بنیادی دانستند که بر تفکر مدیریت مدرن تأثیر گذاشته است، اگرچه برخی احساس کردند که بیش از حد پرحرف یا قدیمی است. اکثر آن را به عنوان خواندنی ضروری برای رهبران کسبوکار و کارگران دانشی توصیه کردند.