نکات کلیدی
۱. ایجاد ارزشهای سازمانی که قابل برگشت، قابل اجرا و صادقانه باشند
ارزشهای مفید باید قابل برگشت، قابل اجرا و صادقانه باشند.
قابل برگشت بودن تضمین میکند که ارزشها میتوانند رفتار را هدایت کنند و گزینههای معقولی را ارائه دهند. به عنوان مثال، شعار «جادو بسازید» اوبر بر بهبود محصولات قبل از عرضه تأکید داشت، در حالی که معکوس آن «زود و به طور مکرر ارسال کنید» نیز برای سایر شرکتها معتبر است. قابل اجرا بودن به این معناست که ارزشها میتوانند در سناریوهای پیچیده مورد استفاده قرار گیرند، مانند «بازخورد بخواهید» استرایپ که مهندسان را راهنمایی میکند تا قبل از اتمام کار، نظرات را جمعآوری کنند. صداقت نیاز دارد که ارزشها به طور دقیق رفتارهای کنونی را منعکس کنند و نه فقط آرزوها. این امر از ایجاد فاصله بین ارزشهای اعلام شده و شیوههای واقعی جلوگیری میکند.
برای ایجاد ارزشهای مؤثر:
- با تلاش برای بازنویسی آنها از یک دیدگاه معکوس، قابلیت برگشت آنها را آزمایش کنید.
- اطمینان حاصل کنید که میتوانند در موقعیتهای واقعی تصمیمگیری به کار گرفته شوند.
- آنها را با رفتارهای موجود همراستا کنید و نه صرفاً اهداف آرزومندانه.
- ارزشها را در فرآیندهای استخدام، آموزش و ارتقاء ادغام کنید.
- به طور منظم دستاوردهای همراستا با ارزشها را تقویت و برجسته کنید.
۲. اندازهگیری مهندسی برای برنامهریزی، عملیات، بهینهسازی و الهامبخشی
با اندازهگیری برای خودتان شروع کنید.
اندازهگیری برای برنامهریزی: پروژههای ارسال شده و تأثیر آنها را پیگیری کنید تا اولویتبندی را پشتیبانی کرده و با ذینفعان همراستا شوید. این به تصمیمگیری در مورد آنچه باید در یک بازه زمانی مشخص ارائه شود کمک میکند و نمایانگر دامنه کامل کار مهندسی است.
اندازهگیری برای عملیات: کیفیت اجرا را از طریق موارد زیر نظارت کنید:
- تعداد حوادث و زمانهای غیرقابل دسترسی
- تأخیر API و وبسایت
- هزینههای مهندسی نسبت به معیارهای اصلی کسبوکار
- امتیازهای کاربران و نرخ موفقیت در آموزش محصولات
اندازهگیری برای بهینهسازی: از چارچوبهایی مانند SPACE یا Accelerate برای درک و بهبود بهرهوری مهندسی استفاده کنید. اگر ابزارهای کامل در ابتدا سنگین هستند، با یک نظرسنجی از بهرهوری توسعهدهندگان شروع کنید.
اندازهگیری برای الهامبخشی: فهرستی از سرمایهگذاریهای فنی تحولآفرین که وظایف غیرممکن را به عملیات روزمره تبدیل کردهاند، حفظ کنید. از این موارد برای انرژیبخشی به ذینفعان و نشان دادن نقش حیاتی مهندسی در موفقیت کسبوکار استفاده کنید.
۳. همراستایی معیارهای مهندسی با نیازهای ذینفعان و اهداف کسبوکار
بزرگترین اشتباهی که باید از آن پرهیز کرد، درخواست از مدیرعامل برای اندازهگیری مهندسی از طریق معیارهای شما برای بهینهسازی است.
معیارهای مدیرعامل و هیئتمدیره: بر روی سهم مهندسی در استراتژی کسبوکار تمرکز کنید، نه عملیات روزمره. از معیارهای برنامهریزی یا عملیاتی استفاده کنید که اجرای کار را در برابر اهداف مشخص نشان دهد.
معیارهای مالی:
- روند تعداد کارکنان در مقابل بودجه
- هزینههای تأمینکنندگان در مقابل بودجه
- توجیه سرمایهگذاری هزینهها
سازمانهای همتای استراتژیک: از معیارهای برنامهریزی برای همراستایی در حداکثر کردن تأثیر کسبوکار مهندسی استفاده کنید.
سازمانهای همتای تاکتیکی: بر روی اعداد خاص و مشخص که نیازهای بینسازمانی را نمایان میسازد، مانند زمانهای حل بلیط برای موفقیت مشتری، توافق کنید.
۴. با اندازهگیریهای ساده و قابل اقدام شروع کنید و به مرور زمان تکرار کنید
راز اندازهگیری خوب در واقع اندازهگیری چیزی است.
از تحلیل فلجکننده پرهیز کنید: با اندازهگیریهای سریع و آسان برای پیادهسازی شروع کنید و به جای تلاش برای اندازهگیری همه چیز به طور کامل از ابتدا، از اندازهگیری هیچ چیز پرهیز کنید.
رویکرد تکراری:
- با دادههای در دسترس شروع کنید.
- بر روی معیارهایی تمرکز کنید که تصمیمگیری را اطلاعرسانی میکنند.
- به تدریج سیستم اندازهگیری خود را گسترش و اصلاح کنید.
- به طور منظم معیارها را بر اساس مفید بودن آنها مرور و تنظیم کنید.
ایجاد اعتماد: اندازهگیری و گزارشگیری مداوم، حتی در مورد معیارهای ساده، اعتبار را با ذینفعان ایجاد میکند و پایهای برای اندازهگیریهای پیچیدهتر در آینده فراهم میآورد.
۵. تعادل بین بدهی فنی و نوآوری را از طریق برنامهریزی استراتژیک حفظ کنید
فهرستی از سرمایهگذاریهای فنی که چیزی غیرممکن را به چیزی آنقدر واضح تبدیل کرده که واقعاً ارزش ذکر کردن ندارد، حفظ کنید.
مدیریت بدهی فنی:
- به طور منظم بدهی فنی را ارزیابی و اولویتبندی کنید.
- زمان خاصی را برای رسیدگی به مسائل بحرانی اختصاص دهید.
- مزایای بلندمدت کاهش بدهی را به ذینفعان منتقل کنید.
ابتکارات نوآوری:
- منابعی را برای بررسی فناوریها و رویکردهای جدید کنار بگذارید.
- از آزمایشهای کنترلشده از طریق «زمان نوآوری» یا هکاتونها حمایت کنید.
- نوآوریهای بالقوه را بر اساس همراستایی با اهداف کسبوکار ارزیابی کنید.
برنامهریزی استراتژیک:
- کاهش بدهی و نوآوری را در چرخههای برنامهریزی سالانه بگنجانید.
- از رویکرد کارت امتیازی متوازن برای اطمینان از تمرکز بر اولویتهای متعدد استفاده کنید.
- به طور منظم تعادل را بر اساس نیازهای کسبوکار و شرایط بازار مرور و تنظیم کنید.
۶. فرهنگ یادگیری و بهبود مستمر را پرورش دهید
به تعارض با کنجکاوی نزدیک شوید.
تشویق به ارتباطات باز:
- فضاهای امنی برای بحث در مورد چالشها و شکستها ایجاد کنید.
- پس از حوادث، بررسیهای بدون سرزنش را پیادهسازی کنید.
- از اشتراکگذاری دانش بین تیمها از طریق سخنرانیهای فنی و مستندسازی حمایت کنید.
سرمایهگذاری در توسعه مهارتها:
- منابعی برای یادگیری مداوم و توسعه حرفهای فراهم کنید.
- از حضور در کنفرانسها و رویدادهای صنعتی حمایت کنید.
- برنامههای راهنمایی را برای تسهیل انتقال دانش پیادهسازی کنید.
پذیرش بازخورد:
- به طور منظم از اعضای تیم در تمام سطوح بازخورد بخواهید.
- به بازخورد سازنده عمل کنید تا ارزش آن را نشان دهید.
- بهبودها و یادگیریها از هر دو موفقیت و شکست را جشن بگیرید.
۷. استراتژی مؤثر مهندسی را با اهداف شرکت همراستا کنید
اگر در یک سرویس مونو لیتیک هستید، نمیتوانید فقط برای تیم خود بهینهسازی کنید بدون اینکه مشکلات قابل توجهی در جاهای دیگر ایجاد کنید.
اجزای استراتژی:
- بیانیههای واضح دید و مأموریت
- همراستایی با استراتژی کلی کسبوکار
- اهداف و مقاصد مشخص و قابل اندازهگیری
- نقشهراه برای پذیرش و تکامل فناوری
مراحل پیادهسازی:
۱. ارزیابی وضعیت کنونی و شناسایی شکافها
۲. تعریف اولویتها و ابتکارات استراتژیک
۳. ایجاد برنامههای عملیاتی با مالکیت و زمانبندی مشخص
۴. ایجاد فرآیندهای مرور و تنظیم منظم
همراستایی ذینفعان:
- با محصول، مالی و سایر عملکردهای کلیدی همکاری کنید.
- استراتژی را به وضوح به تمام سطوح سازمان منتقل کنید.
- به طور منظم پیشرفت را گزارش دهید و بر اساس بازخورد تنظیم کنید.
۸. بهینهسازی تخصیص منابع و ایجاد ظرفیت
ظرفیت ایجاد کنید (نه اینکه آن را ضبط کنید).
استراتژیهای ایجاد ظرفیت:
- بر افزایش بهرهوری کلی تیم تمرکز کنید.
- در اتوماسیون و ابزارهای توسعهدهنده سرمایهگذاری کنید.
- فرآیندهای کارآمدی برای آموزش کارکنان جدید پیادهسازی کنید.
تخصیص منابع:
- ساختارهای تیمی را با اولویتهای کسبوکار همراستا کنید.
- از رویکردهای مبتنی بر داده برای شناسایی گلوگاهها و فرصتها استفاده کنید.
- مدلهای منابع انعطافپذیر را برای سازگاری با نیازهای در حال تغییر پیادهسازی کنید.
همکاری بینعملکردی:
- ذهنیت «تیم اول» را در میان رهبران پرورش دهید.
- از اشتراک منابع و انتقال دانش بین تیمها حمایت کنید.
- مشوقها را همراستا کنید تا موفقیت سازمانی را ترویج دهید.
۹. تصمیمگیری در مورد ساخت یا خرید را بر اساس شایستگیهای اصلی انجام دهید
به طور پیشفرض به تأمینکنندگان مراجعه کنید مگر اینکه این شایستگی اصلی ما باشد.
معیارهای ارزیابی:
- همراستایی با شایستگیهای اصلی کسبوکار
- هزینه کل مالکیت (پیادهسازی، نگهداری و گسترش)
- زمان به بازار و هزینه فرصت
- مقیاسپذیری و انعطافپذیری راهحلها
فرآیند تصمیمگیری:
۱. الزامات و معیارهای موفقیت را به وضوح تعریف کنید.
۲. راهحلهای تأمینکننده موجود را ارزیابی کنید.
۳. قابلیتها و منابع داخلی را ارزیابی کنید.
۴. پیامدهای بلندمدت و تناسب استراتژیک را در نظر بگیرید.
۵. بر اساس تمام عوامل، تصمیمی مبتنی بر داده اتخاذ کنید.
ملاحظات پیادهسازی:
- برای نیازهای ادغام و سفارشیسازی برنامهریزی کنید.
- فرآیندهای مدیریت تأمینکننده را به وضوح تعیین کنید.
- به طور منظم تصمیمات را بهروز کنید زیرا نیازهای کسبوکار تغییر میکند.
۱۰. به تعارض با کنجکاوی نزدیک شوید تا عدم تقارن اطلاعات را حل کنید
یکی از باورهای بنیادی من این است که بیشتر تعارضات حرفهای بین افراد معقول ناشی از عدم تقارن اطلاعات است.
استراتژیهای حل تعارض:
- سوالات باز بپرسید تا مسائل زیرین را کشف کنید.
- به طور فعال گوش دهید تا تمام دیدگاهها را درک کنید.
- قبل از قضاوت، به دنبال زمینه و اطلاعات اضافی باشید.
اشتراکگذاری اطلاعات:
- شیوههای ارتباطی شفاف را پیادهسازی کنید.
- از اشتراکگذاری دانش بین عملکردها حمایت کنید.
- از ابزارهای همکاری برای دسترسی آسان به اطلاعات استفاده کنید.
ایجاد همدلی:
- از برنامههای سایهکاری یا چرخش شغلی حمایت کنید.
- فعالیتهای تیمسازی را برای بهبود روابط تسهیل کنید.
- دیدگاهها و رویکردهای متنوع را شناسایی و جشن بگیرید.
با نزدیک شدن به تعارضات با کنجکاوی، تیمها میتوانند بینشهای ارزشمندی را کشف کرده، تصمیمگیری را بهبود بخشند و محیط کار همکاری بیشتری را پرورش دهند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب راهنمای اجرایی مهندسی عمدتاً نظرات مثبتی دریافت کرده است و خوانندگان از رویکرد عملی و سادهاش در زمینه رهبری اجرایی در فناوری قدردانی میکنند. بسیاری از آنها به بینشهای نادر در مورد مسئولیتهای CTO و موضوعات بهخوبی انتخابشدهی فصلها اشاره میکنند. برخی انتقادات شامل کمبود بینشهای عمیق، همپوشانی با محتوای وبلاگ نویسنده و گاهی عدم انسجام بین فصلها است. خوانندگان این کتاب را بهعنوان یک راهنمای مرجع ارزشمند میدانند، اما اشاره میکنند که ممکن است به اندازهی آثار قبلی لارسن جذاب نباشد. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان منبعی ارزشمند برای رهبران ارشد مهندسی در نظر گرفته میشود.