نکات کلیدی
1. اقتصاد نیت: مشتریان کنترل را به دست میگیرند و بازارها را شکل میدهند
مشتریان آزاد ارزش بیشتری نسبت به مشتریان اسیر دارند.
بازارهای مبتنی بر مشتری. اقتصاد نیت نشاندهندهی تغییری بنیادی در نحوهی عملکرد بازارها است. به جای اینکه کسبوکارها محصولات و خدمات را به مصرفکنندگان تحمیل کنند، مشتریان به طور فعال نیازها و نیتهای خود را بیان میکنند و عرضه را به سمت تقاضا هدایت میکنند. این پارادایم جدید به افراد قدرت میدهد تا بازار را بر اساس ترجیحات و نیازهای خود شکل دهند.
ارزش عاملیت مشتری. در این اقتصاد، مشتریان دارای عاملیت کامل و ابزارهایی برای تعامل با فروشندگان بر اساس شرایط خود هستند. آنها میتوانند دادههای خود را مدیریت کنند، ترجیحات خود را تنظیم کنند و معاملات را بر اساس نیازهای خاص خود آغاز کنند. این سطح از توانمندسازی مشتری منجر به بازارهای کارآمدتر، محصولات و خدمات بهتر تطبیقیافته و در نهایت ارزش بیشتر برای هر دو مشتریان و کسبوکارها میشود.
تغییر صنایع. اقتصاد نیت پتانسیل ایجاد اختلال و تغییر در صنایع مختلف را دارد:
- خردهفروشی: مشتریان میتوانند نیازهای دقیق محصول را بیان کنند و خردهفروشان را مجبور به رقابت در زمینهی تحقق نیازها به جای بازاریابی کنند
- تبلیغات: تغییر از هدفگیری انبوه به پاسخگویی به نیتهای خاص مشتری
- زنجیرههای تأمین: شفافیت و پاسخگویی بیشتر به تقاضای واقعی مشتری
- صنایع خدماتی: سفارشیسازی بر اساس ترجیحات و نیازهای فردی مشتری
2. از مصرفکنندگان اسیر به مشتریان آزاد: تغییر در دینامیک قدرت
مصرفکنندگان توسط سیستم ارزشی عصر صنعتی که به دنبال نرمالسازی به هر قیمتی است، دستهبندی، محدود، تفکیک، نظارت و از حریم خصوصی خود محروم شدهاند.
رهایی از محدودیتها. مدل کسبوکار عصر صنعتی مصرفکنندگان را به عنوان دریافتکنندگان منفعل محصولات و پیامهای بازاریابی تلقی میکرد. این رویکرد منجر به شیوههایی شد که انتخاب مشتری را محدود میکرد، حریم خصوصی را نقض میکرد و منافع شرکتی را بر نیازهای فردی اولویت میداد. تغییر به سمت مشتریان آزاد نشانهی فاصلهگیری از این شیوههای محدودکننده است.
تصمیمگیری توانمند. مشتریان آزاد دارای:
- دسترسی به اطلاعات بیشتر دربارهی محصولات و خدمات
- ابزارهایی برای مقایسه گزینهها و انتخابهای آگاهانه
- توانایی برقراری ارتباط مستقیم با فروشندگان
- قدرت تأثیرگذاری بر توسعهی محصول و شیوههای کسبوکار
بازتعریف روابط. این تغییر به طور بنیادی رابطه بین کسبوکارها و مشتریان را تغییر میدهد:
- از ارتباط یکطرفه به گفتوگو
- از بازاریابی انبوه به تعامل شخصیسازیشده
- از مدلهای کسبوکار شرکتمحور به مشتریمحور
- از شیوههای کسبوکار مبهم به شفاف
3. VRM: توانمندسازی مشتریان با ابزارهایی برای مدیریت روابط با فروشندگان
ابزارهای VRM شخصی هستند. همانند چکشها، کیف پولها، خودروها و تلفنهای همراه، افراد از آنها به عنوان افراد استفاده میکنند.
مدیریت روابط از سمت مشتری. ابزارهای مدیریت روابط فروشنده (VRM) به مشتریان امکان میدهند تا تعاملات خود با فروشندگان متعدد را به طور کارآمد مدیریت کنند. این ابزارها به گونهای طراحی شدهاند که شخصی، مستقل و تحت کنترل مشتری فردی باشند.
ویژگیهای کلیدی ابزارهای VRM:
- مدیریت و کنترل دادههای شخصی
- بیان نیتها و ترجیحات مشتری
- تعامل آسان با فروشندگان متعدد
- مدیریت شرایط و توافقات
- یکپارچگی با سیستمهای CRM فروشندگان
مزایای VRM:
- افزایش خودمختاری و کنترل مشتری
- تعاملات کارآمدتر و شخصیسازیشده با فروشندگان
- کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مشتریان و فروشندگان
- پتانسیل برای مدلها و خدمات کسبوکار جدید
4. وب زنده: محیطی تعاملی و بلادرنگ برای کسبوکار
وب زنده فقط بلادرنگ نیست. بلکه مکان واقعی نیز هست. و بهترین مدل دنیای واقعی برای آن مکان، شهر است.
اکوسیستم دیجیتال پویا. وب زنده نشاندهندهی تکامل از وب ایستا و مبتنی بر اسناد به محیطی تعاملی و بلادرنگ است. این تغییر فرصتهای جدیدی برای کسبوکارها ایجاد میکند تا با مشتریان تعامل داشته باشند و به نیازهای آنها به سرعت پاسخ دهند.
ویژگیهای وب زنده:
- دادهها و تعاملات بلادرنگ
- تجربیات شخصیسازیشده و آگاه از زمینه
- یکپارچگی منابع داده و خدمات متعدد
- ویژگیهای همکاری و اجتماعی
پیامدهای کسبوکار:
- نیاز به مدلهای کسبوکار چابک و پاسخگو
- فرصتهایی برای بازخورد و تعامل فوری مشتری
- پتانسیل برای خدمات و محصولات جدید بلادرنگ
- چالشها در مدیریت و بهرهبرداری از جریانهای داده بلادرنگ
5. APIها: تبدیل شرکتها از درون به بیرون و تقویت نوآوری
گنجاندن قابلیتهای اصلی سازمان در API یک ضرورت اقتصادی است.
افشای قابلیتهای اصلی. رابطهای برنامهنویسی کاربردی (APIها) به شرکتها اجازه میدهند تا قابلیتهای اصلی خود را به دنیای بیرون افشا کنند، امکان یکپارچگی با خدمات دیگر را فراهم کنند و نوآوری را تقویت کنند. این رویکرد "از درون به بیرون" نحوهی عملکرد و همکاری کسبوکارها را تغییر میدهد.
مزایای مدلهای کسبوکار مبتنی بر API:
- افزایش نوآوری از طریق توسعهدهندگان شخص ثالث
- جریانهای درآمدی جدید از استفاده از API
- انعطافپذیری و سازگاری بیشتر با تغییرات بازار
- بهبود تجربیات مشتری از طریق خدمات یکپارچه
نمونههایی از موفقیتهای مبتنی بر API:
- یکپارچگی نقشههای گوگل در برنامههای بیشمار
- اکوسیستم گستردهی برنامههای شخص ثالث Salesforce
- خدمات وب آمازون که بسیاری از استارتاپها و شرکتها را تأمین میکند
6. آزادی قرارداد: بازگرداندن تعادل در توافقات مشتری-فروشنده
آزادی قرارداد میگوید هر کسی آزاد است با هر کسی دیگر توافق کند: اساساً قوانین خود را تشکیل دهد.
بازتعادل دینامیکهای قدرت. قراردادهای سنتی الحاقی، جایی که مشتریان هیچ قدرت مذاکرهای ندارند، توسط مفهوم آزادی قرارداد به چالش کشیده میشوند. این اصل به دنبال بازگرداندن تعادل در توافقات مشتری-فروشنده است و اجازه میدهد روابطی عادلانهتر و متقابل سودمندتر شکل گیرد.
جنبههای کلیدی آزادی قرارداد:
- مذاکره متقابل شرایط
- شفافیت در زبان توافق
- انعطافپذیری برای تطبیق با نیازهای فردی
- احترام به حقوق و ترجیحات مشتری
پیامدها برای کسبوکارها:
- نیاز به توافقات انعطافپذیرتر و قابل تنظیم
- پتانسیل برای افزایش اعتماد و وفاداری مشتری
- چالشها در مدیریت روابط قراردادی متنوع
- فرصتهایی برای مدلهای کسبوکار نوآورانه بر اساس توافقات مشتریمحور
7. شهر جهانی وب: اینترنت به عنوان یک مشترک و بازار
اینترنت یک مشترک است. این برای کسبوکار خوب است.
چشمانداز شهری دیجیتال. مفهومسازی اینترنت به عنوان یک شهر جهانی وب چارچوبی برای درک نقش آن به عنوان یک مشترک و بازار فراهم میکند. این مدل بر طبیعت متصل، متنوع و پویا محیط آنلاین تأکید دارد.
ویژگیهای شهر جهانی وب:
- جمعیت متنوع کاربران و خدمات
- زیرساختها و منابع مشترک
- نوآوری و تطبیق مداوم
- ترکیبی از فضاهای عمومی و خصوصی
فرصتهای کسبوکار در مشترک دیجیتال:
- دسترسی به بازارهای جهانی و پایگاه مشتری متنوع
- نوآوری مشترک از طریق منابع باز و مشترک
- مدلهای کسبوکار جدید با بهرهگیری از اثرات شبکه
- چالشها در پیمایش حکمرانی و مقررات دیجیتال
8. کنترل دادههای شخصی: دادههای کوچک بر دادههای بزرگ در روابط مشتری برتری دارند
دادههای شخصی—دادههای دیجیتال ایجاد شده توسط و دربارهی افراد—یک "طبقه دارایی" اقتصادی جدید را نشان میدهد که تمام جنبههای جامعه را لمس میکند.
توانمندسازی افراد. تغییر از دادههای بزرگ تحت کنترل شرکتها به دادههای کوچک مدیریتشده توسط افراد نشاندهندهی تغییر قابل توجهی در نحوهی مدیریت و ارزشگذاری اطلاعات شخصی است. این رویکرد مشتریان را در کنترل دادههای خود و نحوهی استفاده از آنها در روابط با فروشندگان قرار میدهد.
مزایای کنترل دادههای شخصی:
- افزایش حریم خصوصی و امنیت برای افراد
- اطلاعات مشتری دقیقتر و بهروزتر برای کسبوکارها
- پتانسیل برای خدمات جدید بر اساس دادههای کنترلشده توسط مشتری
- کاهش هزینههای جمعآوری و ذخیرهسازی دادهها برای کسبوکارها
چالشها و فرصتها:
- توسعه ابزارهای کاربرپسند برای مدیریت دادههای شخصی
- ایجاد استانداردهایی برای قابلیت حمل و یکپارچگی دادهها
- پرداختن به مسائل نظارتی و انطباق
- نوآوری مدلهای کسبوکار جدید که به کنترل دادههای مشتری احترام میگذارند
9. EmanciPay و EmanciTerm: مدلهای جدید برای معاملات و توافقات
EmanciPay "خریدار مایل" را ایجاد میکند که DPRA فکر میکرد نت اجازه نمیدهد.
بازآفرینی معاملات. EmanciPay نمایانگر رویکردی جدید به پرداختها است که به مشتریان اجازه میدهد شرایط و قیمتهای خود را برای کالاها و خدمات تعیین کنند. این مدل قدرت را به سمت مشتری در معاملات منتقل میکند و امکان تبادلات اقتصادی انعطافپذیرتر و شخصیسازیشدهتر را فراهم میکند.
ویژگیهای کلیدی EmanciPay:
- پرداختها و تعیین قیمتهای آغازشده توسط مشتری
- پشتیبانی از مدلهای قیمتگذاری داوطلبانه و متغیر
- یکپارچگی با ذخیرههای داده شخصی و ابزارهای VRM
- پتانسیل برای پرداختهای خرد و مدلهای درآمدی جدید
EmanciTerm و آزادی قرارداد. در تکمیل EmanciPay، EmanciTerm به مشتریان اجازه میدهد تا شرایط خود را برای توافقات با فروشندگان تعیین کنند. این رویکرد قراردادهای سنتی الحاقی را به چالش میکشد و روابط متوازنتر و مذاکرهشدهتری بین مشتریان و کسبوکارها ترویج میکند.
پیامدها برای کسبوکارها:
- نیاز به مدلهای قیمتگذاری و توافقات انعطافپذیرتر
- فرصتهایی برای افزایش تعامل و وفاداری مشتری
- چالشها در مدیریت ترتیبات پرداخت و قراردادی متنوع
- پتانسیل برای بازارها و خدمات جدید بر اساس معاملات مشتریمحور
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب اقتصاد نیت نقدهای متفاوتی دریافت کرد و بهطور میانگین امتیاز 3.72 از 5 را کسب کرد. خوانندگان از دیدگاه سرلز دربارهی اقتصادی مبتنی بر مشتری در اینترنت استقبال کردند و کتاب را برانگیزانندهی تفکر یافتند. بسیاری از پژوهش جامع و زمینهی تاریخی آن تمجید کردند. با این حال، برخی آن را به دلیل خوشبینی بیش از حد، کمبود جزئیات عملی برای اجرا و گاهی تکراری بودن مورد انتقاد قرار دادند. منتقدان همچنین اشاره کردند که ایدههای کتاب ممکن است جلوتر از زمان خود باشند و تحقق آنها چالشبرانگیز باشد. با وجود این نگرانیها، بسیاری از خوانندگان ارزشهایی در کاوش سرلز دربارهی توانمندسازی مشتری و مالکیت دادهها یافتند.