نکات کلیدی
1. خرید سهام مانند استیک: در حراج
سهام را مانند هر چیز دیگری خریداری کنید، زمانی که در حراج هستند.
ذهنیت شکار تخفیف. ایده اصلی این است که به سرمایهگذاری در سهام با همان ذهنیتی نزدیک شوید که برای خرید اقلام روزمره دارید. همانطور که شما استیک را در بالاترین قیمت نمیخرید، نباید سهام را زمانی که محبوب و گران هستند، خریداری کنید. به جای آن، به دنبال شرکتهای باکیفیت باشید زمانی که قیمت سهام آنها به طور موقت کاهش یافته است و ارزش بهتری برای سرمایهگذاری شما ارائه میدهد.
- این یک رویکرد مخالف است که در برابر ذهنیت جمعی که اغلب قیمت سهام محبوب را بالا میبرد، قرار دارد.
- این به معنای صبر و انتظار برای فرصتهای مناسب است، نه دنبال کردن آخرین روندها.
- هدف خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا است، که یک اصل بنیادی در سرمایهگذاری است.
ارزش در مقابل رشد. کتاب سرمایهگذاری ارزشی را با سرمایهگذاری رشد مقایسه میکند، جایی که سرمایهگذاران به دنبال سهام داغ با پتانسیل رشد بالا هستند. در حالی که سهام رشد میتواند هیجانانگیز باشد، اغلب با قیمتهای غیرمنطقی همراه است که آنها را پرخطر میکند. سرمایهگذاری ارزشی، از سوی دیگر، بر خرید سهامهایی تمرکز دارد که نسبت به ارزش ذاتی خود undervalued هستند و حاشیه ایمنی را فراهم میکنند.
- صندوقهای ارزشی به طور تاریخی در بلندمدت از صندوقهای رشد بهتر عمل کردهاند.
- این به این دلیل است که سهامهای ارزشی اغلب نادیده گرفته میشوند و توسط بازار کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
- کلید این است که شرکتهای خوب را با قیمتهای تخفیفی خریداری کنید، نه هر شرکتی که ارزان است.
انضباط احساسی. بازار سهام تحت تأثیر احساسات است و سرمایهگذاران اغلب در هیاهو و ترس گرفتار میشوند. سرمایهگذاری ارزشی نیاز به انضباط احساسی دارد، توانایی حفظ آرامش و عقلانیت در زمانی که دیگران در حال وحشت یا شادمانی هستند. این به معنای مخالف بودن است، خرید زمانی که دیگران میفروشند و فروش زمانی که دیگران میخرند.
- این کار آسان نیست، زیرا با طبیعت انسانی در تضاد است.
- این نیاز به صبر، انضباط و دیدگاه بلندمدت دارد.
- با این حال، پاداشها میتوانند قابل توجه باشند.
2. ارزش ذاتی: مانند یک بانکدار فکر کنید
مانند یک بانکدار فکر کنید.
تعیین ارزش. ارزش ذاتی ارزش واقعی یک شرکت است، آنچه یک خریدار آگاه برای کل کسبوکار در یک معامله خصوصی پرداخت میکند. این با قیمت سهام که میتواند به شدت بر اساس احساسات بازار نوسان کند، یکسان نیست. سرمایهگذاران ارزشی به دنبال برآورد این ارزش ذاتی هستند تا تعیین کنند آیا یک سهام undervalued یا overvalued است.
- این مشابه این است که چگونه یک بانک قبل از اعطای وام مسکن، یک خانه را ارزیابی میکند.
- این شامل تجزیه و تحلیل داراییها، درآمدها و چشماندازهای آینده شرکت است.
- هدف خرید سهامهایی است که کمتر از ارزش ذاتی خود فروخته میشوند.
اجتناب از ارزیابی بیش از حد. توجه به ارزش ذاتی به سرمایهگذاران کمک میکند تا از پرداخت بیش از حد برای سهامها اجتناب کنند، که یک اشتباه رایج است. سهامهای overvalued در برابر سقوط قیمت آسیبپذیر هستند و منجر به از دست دادن دائمی سرمایه میشوند. کتاب از مثال مایکروسافت در سال 1999 استفاده میکند که در نسبت قیمت به درآمد غیرقابل تحملی معامله میشد.
- قیمت سهام مایکروسافت در سالهای بعد به طور قابل توجهی کاهش یافت، با وجود رشد مداوم شرکت.
- این اهمیت خرید سهام بر اساس ارزش، نه هیاهو را نشان میدهد.
- این به معنای اجتناب از «شاه بدون لباس» است.
دو رویکرد. دو رویکرد اصلی برای تعیین ارزش ذاتی وجود دارد: آماری و ارزیابی. رویکرد آماری از نسبتهای مالی برای شناسایی سهام undervalued استفاده میکند، در حالی که روش ارزیابی شامل برآورد آنچه یک شرکت در یک فروش ارزش خواهد داشت، میشود. هر دو روش به تعیین ارزش واقعی یک کسبوکار، مستقل از قیمت فعلی سهام آن، میپردازند.
- رویکرد آماری مانند غربالگری GEICO برای رانندگان خوب است.
- روش ارزیابی مانند ارزشگذاری یک خانه توسط یک کارگزار املاک است.
- هر دو روش ابزارهایی هستند که به سرمایهگذاران کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانه بگیرند.
3. حاشیه ایمنی: کمربند و بند شلوار
اولین قانون سرمایهگذاری: پول از دست ندهید. دومین قانون سرمایهگذاری: به قانون شماره یک مراجعه کنید.
حفاظت در برابر خطا. حاشیه ایمنی تفاوت بین ارزش ذاتی یک سهام و قیمت خرید آن است. این مانند یک بالشتک است که سرمایهگذاران را از ضررها محافظت میکند اگر برآورد آنها از ارزش ذاتی اشتباه باشد یا اگر رویدادهای غیرمنتظرهای رخ دهد. این به معنای خرید سهام با تخفیف نسبت به ارزش آنها است و حاشیهای در برابر خطرات بالقوه فراهم میکند.
- این یک اصل اساسی در سرمایهگذاری ارزشی است که توسط بنجامین گراهام تأکید شده است.
- این به معنای احتیاط و محافظهکاری است، نه بیپروا و سفتهباز.
- هدف کاهش خطر از دست دادن دائمی سرمایه است.
اجتناب از بدهی بیش از حد. یکی از جنبههای کلیدی حاشیه ایمنی، اجتناب از شرکتهایی با بدهی بیش از حد است. شرکتهایی که سطح بدهی بالایی دارند، در برابر رکودهای اقتصادی آسیبپذیرتر هستند و ممکن است در زمانهای دشوار زنده نمانند. کتاب از تشبیه فردی با صندوق روزهای بارانی در مقابل کسی که از حقوق به حقوق زندگی میکند، استفاده میکند.
- شرکتهای با بدهی کم، انعطافپذیری و کنترل بیشتری بر امور خود دارند.
- آنها کمتر در معرض ورشکستگی یا تصفیه قرار میگیرند.
- این به معنای انتخاب شرکتهایی است که از نظر مالی سالم و مقاوم هستند.
تنوع و مخالف بودن. حاشیه ایمنی همچنین شامل تنوع است، پخش سرمایهگذاریها در بین سهام و صنایع مختلف برای کاهش ریسک. همچنین شامل مخالف بودن است، خرید زمانی که دیگران میفروشند و فروش زمانی که دیگران میخرند. این کار آسان نیست، زیرا با ذهنیت جمعی در تضاد است.
- تنوع مانند بیمه است، که در برابر خطر یک سهام منفجر شده محافظت میکند.
- مخالف بودن به معنای بهرهبرداری از نادرستیهای بازار است.
- این نیاز به شجاعت و اعتقاد دارد تا در برابر جمعیت بایستید.
4. درآمد ارزان: هر چه قیمت پایینتر، بازده بالاتر
هر چه قیمت پایینتر، بازده بالاتر.
نسبت قیمت به درآمد. نسبت قیمت به درآمد (P/E) یک معیار کلیدی برای سرمایهگذاران ارزشی است. این نسبت قیمت سهام یک شرکت را به درآمد هر سهم آن مقایسه میکند. نسبت P/E پایین نشان میدهد که یک سهام نسبت به درآمدش ارزان است و احتمالاً بازده بالاتری را پیشنهاد میدهد.
- نسبت P/E با تقسیم قیمت سهام بر درآمد هر سهم محاسبه میشود.
- نسبت P/E پایین به این معنی است که شما برای هر دلار درآمد کمتر پرداخت میکنید.
- معکوس نسبت P/E، بازده درآمد است که بازدهی را نشان میدهد که شما دریافت میکنید اگر تمام درآمدها به عنوان سود تقسیم شود.
بازده درآمد در مقابل اوراق قرضه. کتاب بازده درآمد سهام را با بازده اوراق قرضه مقایسه میکند. یک سهام با بازده درآمد بالا ممکن است سرمایهگذاری بهتری نسبت به یک اوراق قرضه با بازده پایین باشد، به ویژه زمانی که تورم را در نظر میگیرید. سهام همچنین میتوانند درآمدهای خود را در طول زمان افزایش دهند، در حالی که اوراق قرضه بازده ثابتی را ارائه میدهند.
- یک سهام با نسبت P/E برابر با 10 دارای بازده درآمد 10 درصد است.
- این دو برابر بازده یک اوراق قرضه خزانهای 5 درصدی است.
- سهام همچنین میتوانند هزینههای تورم را به مشتریان خود منتقل کنند.
نسبت P/E گذشته و آینده. کتاب به تفاوت بین نسبتهای P/E گذشته و آینده میپردازد. نسبت P/E گذشته از درآمدهای گذشته استفاده میکند، در حالی که نسبت P/E آینده از برآوردهای تحلیلگران از درآمدهای آینده استفاده میکند. سرمایهگذاران ارزشی ترجیح میدهند از نسبت P/E گذشته استفاده کنند، زیرا بر اساس نتایج واقعی است، نه پیشبینیها.
- تحلیلگران وال استریت به طور مشهور در برآوردهای درآمد خود نادرست هستند.
- بهتر است سهامهایی را خریداری کنید که بر اساس درآمدهایی که قبلاً محاسبه و گزارش شدهاند، خریداری شوند.
- سهامهای با نسبت P/E پایین معمولاً شرکتهایی با انتظارات پایین هستند که میتواند منجر به شگفتیهای مثبت شود.
5. خرید یک دلار به قیمت 66 سنت: تماس برای دلار با یک سوم تخفیف
تماس برای دلار با یک سوم تخفیف.
زیر ارزش دفتری. برخی از سهامها زیر ارزش خالص خود، یا ارزش دفتری، که ارزش داراییهای یک شرکت منهای بدهیهای آن است، فروخته میشوند. این میتواند نشانهای از undervaluation شدید باشد و حاشیه ایمنی قابل توجهی را ارائه دهد. خرید سهام زیر ارزش دفتری استراتژی مورد علاقه بنجامین گراهام بود.
- ارزش دفتری هر سهم با تقسیم ارزش خالص بر تعداد سهامهای در حال گردش محاسبه میشود.
- این مانند خرید یک دلار به قیمت کمتر از یک دلار است.
- این تخصص اصلی توئیدی، براون بود.
عملکرد تاریخی. کتاب به تحقیقاتی اشاره میکند که نشان میدهد سهامهایی که زیر ارزش دفتری فروخته میشوند، به طور تاریخی از بازار بهتر عمل کردهاند. این در دورههای زمانی و کشورهای مختلف صادق است. این یک استراتژی است که به طور مداوم بازدههای برتری برای سرمایهگذاران ارزشی تولید کرده است.
- گروه پایینترین سهامها که کمتر از 30 درصد ارزش دفتری فروخته میشوند، بالاترین بازدهها را تولید کردهاند.
- این فقط یک مفهوم نظری نیست، بلکه یک استراتژی اثبات شده است.
- این به معنای خرید داراییها با تخفیف عمیق است.
فرصتهای جهانی. کتاب بر اهمیت جستجوی سهام زیر ارزش دفتری در سطح جهانی تأکید میکند. در حالی که سهامهای ایالات متحده اغلب با قیمتی بالاتر از ارزش دفتری فروخته میشوند، فرصتهای زیادی در کشورهای دیگر وجود دارد. این به ویژه در کشورهای توسعهیافته با اقتصادها و دولتهای پایدار صادق است.
- مثالها شامل کارخانههای آرد دائه هان در کره و شرکت کانزتا در سوئیس است.
- این به معنای گسترش افقهای شما و جستجوی تخفیفها در هر کجا که ممکن است است.
- این به معنای یافتن شرکتهایی است که زیر موجودی نقدی خالص خود فروخته میشوند.
6. سرمایهگذاری جهانی: جستجوی جهانی برای ارزش
جستجوی جهانی برای ارزش وجود دارد.
فراتر از مرزها. کتاب استدلال میکند که سرمایهگذاران نباید خود را به کشور خود محدود کنند. شرکتها و فرصتهای سرمایهگذاری عالی زیادی در سراسر جهان وجود دارد. با گسترش افقهای خود، میتوانید تعداد فرصتهای ارزش بالقوه را دو برابر کنید.
- ایالات متحده تنها حدود نیمی از شرکتهای عمومی جهان را در خود جای داده است.
- بسیاری از بزرگترین و بهترین شرکتهای جهان در اروپا و آسیا واقع شدهاند.
- این به معنای محدود نکردن خود به نیمی از کالاهایی است که در جهان وجود دارد.
فقط تنوع نیست. در حالی که تنوع جهانی میتواند یک مزیت باشد، دلیل اصلی سرمایهگذاری جهانی یافتن فرصتهای ارزش بیشتر است. بازارهای خارجی ممکن است همیشه در همان جهت با بازار ایالات متحده حرکت نکنند، اما مزیت واقعی، افزایش تعداد سرمایهگذاریهای بالقوه است.
- دلیل واقعی سرمایهگذاری جهانی دو برابر کردن تعداد فرصتهای ارزش بالقوه است.
- این به معنای یافتن سهامهایی است که ارزانتر از همتایان آمریکایی خود هستند.
- این به معنای بهرهبرداری از مشکلات اقتصادی منطقهای است.
بازارهای توسعهیافته. کتاب توصیه میکند که بر کشورهای توسعهیافته با اقتصادها و دولتهای پایدار تمرکز کنید. بازارهای نوظهور میتوانند پرخطر و ناپایدار باشند و تاریخچهای از چرخههای رونق و رکود دارند. بهتر است به کشورهای با قانونمداری قوی و استانداردهای حسابداری شفاف پایبند باشید.
- این شامل غرب اروپا، ژاپن، کانادا، نیوزیلند و استرالیا است.
- این به معنای اجتناب از کشورهای با ناپایداری سیاسی و اقتصادی است.
- این به معنای سرمایهگذاری در مکانهایی است که پول شما در آنجا امن است.
7. به اصول خود پایبند باشید: زمان در بازار مهم است، نه زمانبندی بازار
زمان در بازار مهم است، نه زمانبندی بازار.
نگاه بلندمدت. کتاب بر اهمیت داشتن یک دیدگاه بلندمدت در سرمایهگذاری تأکید میکند. تلاش برای زمانبندی بازار یک بازی احمقانه است، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکات کوتاهمدت بازار را به طور مداوم پیشبینی کنید. بهتر است در تمام زمانها به طور کامل در بازار سرمایهگذاری کنید تا دورههایی را که سهامها بیشترین افزایش را دارند، به دست آورید.
- بزرگترین بخشهای بازده سرمایهگذاری از دورههای کوتاهمدت ناشی میشود.
- این به معنای حضور در بازی برای پیروزی است.
- این به معنای پذیرش این است که باید برخی از کاهشهای موقتی بازار را تحمل کنید.
اجتناب از زمانبندی بازار. زمانبندی بازار شامل تلاش برای خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا بر اساس پیشبینیهای کوتاهمدت بازار است. این یک استراتژی دشوار و اغلب ناموفق است. مطالعات نشان دادهاند که زمانسنجهای بازار باید 82 درصد از زمان درست باشند تا به بازده خرید و نگهداری برسند.
- بیشتر سرمایهگذاران در قیمت بالا خرید و در قیمت پایین فروش میکنند.
- خطرات زمانبندی بازار تقریباً دو برابر پاداشهای بالقوه است.
- بهتر است یک سرمایهگذار بلندمدت باشید تا یک معاملهگر کوتاهمدت.
در مسیر بمانید. کتاب از تشبیه یک هواپیما که از نیویورک به لس آنجلس پرواز میکند، استفاده میکند. ممکن است در طول مسیر کمی تلاطم وجود داشته باشد، اما اگر هواپیما در وضعیت خوبی باشد، دلیلی برای ترک آن وجود ندارد. همین امر در مورد سرمایهگذاری نیز صادق است. اگر پرتفوی شما به خوبی ساخته شده باشد، کمی تلاطم بازار دلیلی برای وحشت نیست.
- این به معنای داشتن شجاعت برای ادامه مسیر است.
- این به معنای تمرکز بر اهداف بلندمدت، نه نوسانات کوتاهمدت است.
- این به معنای صبر و انضباط است.
8. به دروننگران توجه کنید: زمانی که دروننگران خرید میکنند، خرید کنید
زمانی که دروننگران خرید میکنند، خرید کنید.
خرید دروننگران. دروننگران شرکتی، مانند مدیریت ارشد و مدیران، اغلب بهترین اطلاعات را درباره چشماندازهای یک شرکت دارند. زمانی که آنها در بازار آزاد سهام خریداری میکنند، میتواند نشانهای قوی باشد که ثروت شرکت در حال بهبود است.
- دروننگران معمولاً اولین کسانی هستند که از تحولات مثبت مطلع میشوند.
- آنها بیشتر احتمال دارد زمانی خرید کنند که فکر میکنند قیمت سهام در حال افزایش است.
- این به معنای پیروی از پول هوشمند است.
خرید مجدد سهام. زمانی که یک شرکت سهام خود را در بازار آزاد خریداری میکند، همچنین میتواند نشانهای باشد که مدیریت معتقد است سهام undervalued است. این میتواند ارزش هر سهم را برای سایر سهامداران افزایش دهد. این یک راه برای شرکتها برای بازگرداندن نقدینگی به سهامداران است.
- خرید مجدد سهام که زیر ارزش دفتری انجام میشود، ارزش دفتری هر سهم باقیمانده را افزایش میدهد.
- این به معنای سرمایهگذاری شرکتها در خودشان است.
- این به معنای این است که مدیریت پول خود را در جایی که دهانشان است، قرار میدهد.
سرمایهگذاران فعال. کتاب همچنین به اهمیت پیگیری سرمایهگذاران فعال اشاره میکند که موقعیتهای بزرگی در شرکتها جمعآوری میکنند و به دنبال تأثیرگذاری بر مدیریت هستند. حضور آنها میتواند کاتالیزوری برای تغییر باشد و میتواند ارزش پنهان را
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب کتاب کوچک سرمایهگذاری ارزشی عمدتاً نظرات مثبتی دریافت کرده و به خاطر معرفی مختصر اصول سرمایهگذاری ارزشی مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از توضیحات واضح، مثالهای عملی و تمرکز بر روحیه در سرمایهگذاری قدردانی میکنند. برخی آن را تکراری یا فاقد عمق برای سرمایهگذاران با تجربه میدانند. این کتاب به خاطر سبک خواندنیاش و تأکید بر مفاهیم بنیادی مورد ستایش قرار گرفته است. منتقدان به رویکرد متمرکز بر ایالات متحده و مثالهای ممکن است که قدیمی به نظر برسند، اشاره میکنند. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان یک مقدمه محکم برای مبتدیان و یک یادآوری خوب برای سرمایهگذاران ارزشی با تجربه در نظر گرفته میشود.