نکات کلیدی
1. هنر و علم جدید آموزش: چارچوبی جامع برای تدریس مؤثر
هنر و علم جدید آموزش، دیدگاه من درباره وضعیت کنونی دانش در مورد تدریس مؤثر را نمایان میکند.
مدلی جامع. هنر و علم جدید آموزش چارچوبی است که شامل ۴۳ عنصر از تدریس مؤثر میباشد و به سه دسته بازخورد، محتوا و زمینه تقسیم میشود. این مدل بر اساس دههها تحقیق بنا شده و هدف آن ارائه رویکردی ساختاریافته به معلمان برای بهبود نتایج یادگیری دانشآموزان است.
استراتژیهای مبتنی بر شواهد. این چارچوب با تحقیقات گستردهای از جمله مرورهای روایتی، متاآنالیزها و مطالعات طراحیشده توسط معلمان پشتیبانی میشود. این چارچوب استراتژیهای خاص و قابل اجرایی را ارائه میدهد که معلمان میتوانند در کلاسهای خود برای افزایش مشارکت، درک و موفقیت دانشآموزان به کار گیرند. با تمرکز بر نتایج دانشآموزان به جای رفتارهای معلم، این مدل تغییری در دیدگاه ایجاد میکند که با تحقیقات آموزشی کنونی و بهترین شیوهها همسو است.
2. بازخورد: پایه اهداف یادگیری واضح و ارزیابی
دانشآموزان پیشرفت دانش را که انتظار میرود بر آن مسلط شوند و جایگاه خود در آن پیشرفت را درک میکنند.
مقیاسهای مهارت. پایه بازخورد مؤثر استفاده از مقیاسهای مهارت است که اهداف یادگیری و پیشرفت دانش را به وضوح بیان میکند. این مقیاسها معمولاً شامل سه سطح محتوا هستند: نمره ۲.۰ (دانش پایه)، نمره ۳.۰ (محتوای هدف) و نمره ۴.۰ (کاربردهای پیچیدهتر).
ارزیابی تکوینی. ارزیابیهای تکوینی منظم به معلمان و دانشآموزان اجازه میدهد تا پیشرفت را در طول مقیاس مهارت پیگیری کنند. این حلقه بازخورد مداوم به دانشآموزان کمک میکند تا سطح فعلی مهارت خود را درک کنند و بدانند برای بهبود چه باید بکنند. استراتژیهای ارائه بازخورد شامل:
- استفاده از تأییدات کلامی و غیرکلامی
- ارائه نظرات خاص و قابل اجرا بر روی کار دانشآموز
- اجرای تکنیکهای خودارزیابی دانشآموز
- برگزاری بحثهای منظم پیشرفت با دانشآموزان فردی
3. محتوا: طراحی درسها برای آموزش مستقیم، تمرین و کاربرد
پس از ارائه محتوا، چگونه درسهایی طراحی و ارائه کنم که به دانشآموزان کمک کند ادعاها را از طریق کاربرد دانش تولید و دفاع کنند؟
سه نوع درس. چارچوب بر اهمیت طراحی انواع مختلف درسها برای حمایت از مراحل مختلف یادگیری تأکید میکند:
- درسهای آموزش مستقیم: معرفی محتوای جدید در بخشهای قابل مدیریت
- درسهای تمرین و تعمیق: تقویت و گسترش درک
- درسهای کاربرد دانش: اعمال یادگیری در موقعیتهای جدید و تولید ادعاها
استراتژیها برای هر نوع درس:
- آموزش مستقیم: تقسیم محتوا، پردازش اطلاعات و ضبط/نمایش دانش
- تمرین و تعمیق: تمرین ساختاریافته، بررسی شباهتها و تفاوتها و تحلیل خطاهای استدلال
- کاربرد دانش: درگیر شدن در وظایف شناختی پیچیده، ارائه منابع و راهنمایی و تولید/دفاع از ادعاها
با ادغام هر سه نوع درس، معلمان میتوانند رویکردی جامع به ارائه محتوا و تسلط بر آن اطمینان حاصل کنند.
4. زمینه: ایجاد محیط یادگیری جذاب و حمایتی
دانشآموزان توجه میکنند، انرژی دارند، کنجکاو و الهام گرفتهاند.
مشارکت چندوجهی. چارچوب اذعان دارد که مشارکت فراتر از توجه صرف است و شامل انرژی، کنجکاوی و الهام میشود. معلمان باید از استراتژیهای متنوعی برای ایجاد محیط یادگیری حمایتی که به این جنبههای مختلف مشارکت میپردازد، استفاده کنند.
عناصر کلیدی زمینه:
- استفاده از استراتژیهای مشارکت: حرکت فیزیکی، حفظ سرعت زنده، نشان دادن اشتیاق
- اجرای قوانین و رویهها: ایجاد انتظارات و روالهای واضح
- ایجاد روابط: نشان دادن مراقبت و درک برای همه دانشآموزان
- برقراری انتظارات بالا: به چالش کشیدن همه دانشآموزان، از جمله کسانی که ممکن است به عنوان یادگیرندگان بیمیل درک شوند
با تمرکز بر این عناصر زمینهای، معلمان میتوانند فضایی در کلاس ایجاد کنند که از همه دانشآموزان حمایت و انگیزه دهد تا به پتانسیل کامل خود برسند.
5. توسعه معلم: رویکردی سیستماتیک برای بهبود مستمر
توسعه معلم با خودارزیابی آغاز میشود.
خوداندیشی و هدفگذاری. چارچوب بر اهمیت توسعه مداوم معلم از طریق فرآیندی سیستماتیک تأکید میکند:
- خودارزیابی با استفاده از مقیاسهای توسعهای برای هر عنصر
- تعیین اهداف رشد بر اساس خودارزیابی
- پیگیری پیشرفت از طریق سوابق حکایتی و رتبهبندی مقیاس
- مشاهده و بحث در مورد شیوههای تدریس مؤثر
- مشارکت در تیمسازی و مربیگری همکاری
مقیاسهای توسعهای. این مقیاسها پیشرفت واضحی برای هر عنصر چارچوب ارائه میدهند و به معلمان اجازه میدهند سطح فعلی مهارت خود را ارزیابی کرده و اهداف خاصی برای بهبود تعیین کنند. مقیاسها از:
- نمره ۰: استفاده نکردن از استراتژی
- نمره ۱: شروع به استفاده از استراتژی با خطاها یا حذفها
- نمره ۲: توسعه استفاده از استراتژی بدون نظارت بر اثرات دانشآموز
- نمره ۳: اعمال استراتژی و نظارت بر تأثیر آن بر دانشآموزان
- نمره ۴: نوآوری برای اطمینان از اینکه همه دانشآموزان اثرات مطلوب را تجربه میکنند
با استفاده از این مقیاسها و مشارکت در فعالیتهای توسعه مداوم، معلمان میتوانند به طور مداوم شیوههای خود را بهبود بخشند و نتایج دانشآموزان را ارتقا دهند.
6. برنامهریزی واحد: تغییر تمرکز از درسهای روزانه به واحدهای جامع
من معتقدم که برنامهریزی یک درس در یک زمان عملی غیرمؤثر است. در عوض، معلمان باید از دیدگاه واحد برنامهریزی کنند که باید چارچوبی کلی برای آموزش فراهم کند.
پیشنویس برنامههای واحد. چارچوب از تغییر از برنامهریزی درسهای روزانه به برنامهریزی واحدهای جامع حمایت میکند. این رویکرد امکان انعطافپذیری و انسجام بیشتر در آموزش را فراهم میکند. یک پیشنویس برنامه واحد باید شامل:
- مقیاس مهارت برای محتوای واحد
- توالی فعالیتهایی که آموزش مستقیم، تمرین و کاربرد را پوشش میدهد
- استراتژیهای یکپارچه برای مرور و بازبینی مداوم دانش
- فرصتهایی برای ارزیابی و بازخورد
یادآوریهای روزانه. به جای برنامههای درس روزانه دقیق، معلمان میتوانند از فرم "یادآوری روزانه" ساده برای تمرکز بر:
- استراتژیهای مشارکت برای روز
- دانشآموزان خاصی که ممکن است به توجه یا حمایت اضافی نیاز داشته باشند
- هرگونه تنظیمات لازم بر اساس پیشرفت روز قبل
این رویکرد برنامهریزی متفکرانه را با انعطافپذیری برای تطبیق با نیازها و فرصتهای یادگیری دانشآموزان متعادل میکند.
7. آموزش ترکیبی: ادغام فناوری برای یادگیری پیشرفته
با ظهور مواد مبتنی بر اینترنت رایگان مانند آکادمی خان (www.khanacademy.org)، ولفرام آلفا (www.wolframalpha.com) و مانند آن، یادگیری ترکیبی دیگر آینده آموزش کلاس نیست، بلکه حال حاضر است.
یادگیری با فناوری پیشرفته. چارچوب تشویق به ادغام منابع دیجیتال برای حمایت و ارتقای آموزش میکند. معلمان میتوانند با ایجاد محیط یادگیری ترکیبی:
- همتراز کردن منابع آنلاین با مقیاسهای مهارت
- گردآوری مجموعهای از ویدئوها، تمرینات تعاملی و متون دیجیتال برای هر سطح محتوا
- ایجاد ویدئوها یا اسکرینکستهای ساختهشده توسط معلم برای توضیح مفاهیم کلیدی
- ارائه دسترسی به مواد یادگیری در هر زمان و هر مکان به دانشآموزان
مسیرهای یادگیری شخصیسازیشده. با بهرهگیری از فناوری، معلمان میتوانند تجربیات یادگیری شخصیسازیشدهتری به دانشآموزان ارائه دهند و به آنها اجازه دهند با سرعت خود پیشرفت کنند و به حمایت یا چالش اضافی دسترسی داشته باشند.
8. برنامه درسی تضمینشده و قابل اجرا: تعادل محتوای آکادمیک با مهارتهای شناختی
من معتقدم که مهارتهای آمادگی برای کالج و شغل که در این طراحی گنجانده شدهاند، نمایانگر برنامه درسی جدیدی هستند که معلمان باید همراه با محتوای آکادمیک پوشش دهند.
موضوعات اساسی. چارچوب توصیه میکند مجموعه محدودی از موضوعات اساسی (حدود ۱۳ موضوع برای هر درس در هر سطح کلاس) را شناسایی کنید تا برنامه درسی متمرکز و قابل مدیریت باشد. این رویکرد زمان را برای:
- بررسی عمیق مفاهیم کلیدی
- توسعه مهارتهای شناختی و فراشناختی
- کاربرد دانش در موقعیتهای واقعی
مهارتهای شناختی و فراشناختی. علاوه بر محتوای آکادمیک، چارچوب بر اهمیت آموزش و تقویت صریح مهارتهای شناختی و فراشناختی در سراسر برنامه درسی K-12 تأکید میکند. این مهارتها شامل:
مهارتهای شناختی:
- تولید نتیجهگیری
- شناسایی خطاهای منطقی
- ارائه و حمایت از ادعاها
- حل مسئله و تصمیمگیری
مهارتهای فراشناختی:
- هدفگذاری و برنامهریزی
- حفظ تمرکز بر وظایف چالشبرانگیز
- جستجوی دقت و وضوح
- مقاومت در برابر تکانشگری
با ادغام این مهارتها در برنامه درسی، معلمان میتوانند دانشآموزان را بهتر برای موفقیت در کالج، شغل و زندگی آماده کنند.
9. اندازهگیری کلاس: فراتر از روشهای ارزیابی سنتی
به طور خاص، نواحی و مدارس میتوانند به ارزیابیهای کلاسی برای اندازهگیری وضعیت و رشد دانشآموزان تکیه کنند، به جای اینکه فقط از آزمونهای طراحیشده خارج از کلاس استفاده کنند.
فرآیند اندازهگیری. چارچوب از تغییر از روشهای ارزیابی سنتی به فرآیند اندازهگیری جامعتر حمایت میکند:
- طراحی همه ارزیابیها بر اساس مقیاسهای مهارت
- پیگیری نمرات دانشآموزان در طول زمان بر روی هر مقیاس
- استفاده از مدلهای ریاضی برای تخمین نمرات واقعی و رشد
مزایای اندازهگیری کلاس:
- بازخورد مکرر و به موقع برای دانشآموزان و معلمان
- کاهش تأکید بر ارزیابیهای پرمخاطره و نادر
- افزایش دقت از طریق نقاط داده متعدد
- همترازی بهتر با آموزش کلاس و اهداف یادگیری
با اتخاذ این رویکرد، مدارس میتوانند درک دقیقتر و ظریفتری از پیشرفت دانشآموزان به دست آورند و در عین حال تأثیرات منفی وابستگی بیش از حد به آزمونهای استاندارد را کاهش دهند.
10. گزارشدهی مبتنی بر استاندارد: بازاندیشی کارنامهها برای بازخورد معنادار
مفاهیم مقیاسهای مهارت و اندازهگیری همانطور که در فصلهای ۱ و ۲ ارائه شدهاند، دعوت به بازنگری نمرات و کارنامهها میکنند.
گزارشدهی مبتنی بر مهارت. چارچوب نوع جدیدی از کارنامه را پیشنهاد میکند که اطلاعات دقیقتر و معنادارتری درباره پیشرفت دانشآموز ارائه میدهد:
- نمودارهای میلهای نشاندهنده رشد در هر مقیاس مهارت
- گزارش جداگانه برای محتوای آکادمیک و مهارتهای شناختی/فراشناختی
- نشاندادن واضح سطوح شروع و پایان برای هر موضوع
- نمرات کلی درس بر اساس میانگین نمرات مقیاس
تبدیل به نمرات سنتی. در حالی که مزایای گزارشدهی مبتنی بر مهارت را حفظ میکند، سیستم اجازه تبدیل به نمرات حروفی سنتی را میدهد:
- محدوده A: ۳.۰۰-۴.۰۰ (ماهر تا پیشرفته)
- محدوده B: ۲.۵۰-۲.۹۹ (نزدیک به مهارت)
- محدوده C: ۲.۰۰-۲.۴۹ (درک پایه)
- محدوده D: ۱.۰۰-۱.۹۹ (زیر پایه)
- F: زیر ۱.۰۰ (بسیار زیر پایه)
این رویکرد تصویری شفافتر و آموزندهتر از دستاوردهای دانشآموز ارائه میدهد و در عین حال سیستمهای نمرهدهی سنتی را نیز در بر میگیرد.
11. پرداختن به اثربخشی معلم: برنامهریزی نوآورانه برای یادگیری بهینه
برنامهریزی میتواند یکی از محدودکنندهترین شیوهها در آموزش K-12 باشد.
اثربخشی متفاوت معلم. تحقیقات نشان میدهد که اثربخشی معلم میتواند تأثیر قابل توجهی بر دستاوردهای دانشآموز داشته باشد. برای پرداختن به این موضوع، چارچوب رویکردهای برنامهریزی نوآورانه را پیشنهاد میکند:
-
حداکثر کردن مواجهه با معلمان بسیار مؤثر:
- استفاده از تنظیمات گروه بزرگ برای آموزش مستقیم توسط معلمان برتر
- ایجاد درسهای ویدئویی یا اسکرینکستها توسط معلمان خبره
-
اجرای گروهبندی انعطافپذیر:
- گروهبندی مجدد دانشآموزان به صورت هفتگی بر اساس سطوح مهارت
- اختصاص مؤثرترین معلمان به دانشآموزانی که به بیشترین حمایت نیاز دارند
-
ایجاد زمان آموزشی متمرکز (FIT):
- ایجاد دورههایی که در آن دانشآموزان با معلمان مختلف بر اساس نیازهای فعلی خود کار کنند
- اجازه برای آموزش شخصیسازیشدهتر و حمایت هدفمند
با اجرای این استراتژیها، مدارس میتوانند اثرات منفی داشتن معلمان کمتر مؤثر را کاهش دهند و در عین حال بهبود کیفیت کلی معلم را دنبال کنند. این رویکرد اطمینان میدهد که همه دانشآموزان فرصتهایی برای بهرهمندی از مؤثرترین آموزش موجود در مدرسه دارند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب هنر و علم جدید آموزش نقدهای متفاوتی دریافت میکند. برخی آن را به عنوان مرجعی مفید برای استراتژیهای تدریس میدانند و از سازماندهی و رویکرد مبتنی بر تحقیق آن تمجید میکنند. دیگران آن را به دلیل کمبود عمق، پیچیدگی بیش از حد و عدم ارائه اطلاعات واقعاً جدید مورد انتقاد قرار میدهند. بسیاری از خوانندگان تمرکز کتاب بر تعامل دانشآموزان و تکنیکهای ارزیابی را میپسندند، اما برخی کاربردی بودن و ارتباط آن با معلمان با تجربه را زیر سوال میبرند. به طور کلی، این کتاب به عنوان منبعی مفید برای معلمان تازهکار دیده میشود، اما برای معلمان با تجربه کمتر ارزشمند است.