نکات کلیدی
1. جادههای جدید ابریشم در حال تغییر دینامیک قدرت جهانی هستند
ما در حال حاضر در قرن آسیایی زندگی میکنیم، زمانی که حرکت تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) از اقتصادهای توسعهیافته غرب به سمت شرق در مقیاسی شگفتانگیز و با سرعتی شگفتانگیز در حال انجام است.
تغییر اقتصادی. مرکز ثقل اقتصادی به سرعت از غرب به شرق در حال تغییر است. تا سال 2050، آسیا میتواند بیش از 50 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص دهد و موقعیت اقتصادی غالبی را که 300 سال پیش داشت، بازپس گیرد. این تحول با صعود شگفتانگیز چین و رشد سریع دیگر اقتصادهای آسیایی مانند هند هدایت میشود.
تجدید آرایش ژئوپلیتیکی. با تغییر قدرت اقتصادی، نفوذ ژئوپلیتیکی نیز تغییر میکند. کشورهایی که در طول جادههای جدید ابریشم قرار دارند، از طریق ابتکاراتی مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا روابط نزدیکتری برقرار میکنند. ایالات متحده و اروپا در تلاشند تا نقشهای رهبری جهانی خود را حفظ کنند، در حالی که قدرتهای آسیایی بیشتر به خود اطمینان پیدا میکنند.
تأثیر فرهنگی. صعود آسیا همچنین در حال تغییر فرهنگ و ارزشهای جهانی است. کشورهایی مانند چین با افزایش اعتماد به نفس، مدلهای جایگزین توسعه و حکمرانی را ترویج میکنند که دموکراسی لیبرال غربی را به چالش میکشد. این دیدگاه "آسیامحور" در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در حال جلب توجه است.
2. ابتکار کمربند و جاده چین در حال تغییر اوراسیا است
رئیسجمهور شی گفت که ابتکار کمربند و جاده با ایجاد جامعهای "با آینده مشترک برای بشریت" به همه سود میرساند.
سرمایهگذاریهای عظیم زیرساختی. چین نزدیک به 1 تریلیون دلار به پروژههای زیرساختی در سراسر اوراسیا و آفریقا متعهد شده است. این پروژهها شامل راهآهنها، بنادر، خطوط لوله و شبکههای دیجیتال هستند که به طور فیزیکی سرزمین اوراسیا را دوباره متصل میکنند. پروژههای کلیدی شامل:
- کریدور اقتصادی چین-پاکستان (62 میلیارد دلار)
- شبکه راهآهن سریعالسیر در سراسر جنوب شرق آسیا
- بنادر در سریلانکا، پاکستان و یونان
یکپارچگی اقتصادی. هدف BRI افزایش تجارت و همکاری اقتصادی در سراسر اوراسیا است. چین در حال ترویج استفاده بیشتر از رنمینبی، هماهنگسازی مقررات و کاهش موانع تجاری است. این امر در حال ایجاد کریدورهای اقتصادی جدید و تغییر زنجیرههای تأمین جهانی است.
نفوذ استراتژیک. در حالی که به طور رسمی یک ابتکار اقتصادی است، BRI به چین نفوذ استراتژیک بیشتری در سراسر اوراسیا میدهد. کشورهای میزبان به طور اقتصادی بیشتر به چین وابسته میشوند و به پکن اهرم سیاسی میدهند. این ابتکار همچنین دسترسی چین به منابع و مسیرهای تجاری را تضمین میکند.
3. ایالات متحده در تلاش است تا با نظم جهانی در حال تغییر سازگار شود
"ما آمریکا هستیم، لعنتی." این دکترین ترامپ است.
چرخش به درون. تحت ریاستجمهوری ترامپ، ایالات متحده رویکرد "اول آمریکا" را اتخاذ کرده است، از توافقات بینالمللی خارج شده و تعرفههایی بر متحدان و رقبای خود اعمال کرده است. این امر رهبری جهانی ایالات متحده را تضعیف کرده و خلائی ایجاد کرده که چین و دیگران در حال پر کردن آن هستند.
تمرکز نظامی. ایالات متحده همچنان بر حفظ برتری نظامی، به ویژه در منطقه هند و اقیانوس آرام متمرکز است. با این حال، فاقد یک استراتژی اقتصادی منسجم برای مقابله با نفوذ رو به رشد چین است. تلاشهایی مانند مفهوم "هند و اقیانوس آرام آزاد و باز" کمترین توجه را جلب کردهاند.
کاهش قدرت نرم. قدرت نرم و اقتدار اخلاقی آمریکا به دلیل ناهنجاریهای سیاسی داخلی، سوءمدیریت مسائلی مانند مهاجرت و تضعیف هنجارهای دموکراتیک آسیب دیده است. بسیاری از کشورها اکنون ایالات متحده را به عنوان یک شریک غیرقابل اعتماد میبینند.
4. روسیه و ایران در حال افزایش نفوذ در خاورمیانه هستند
روسیه و چین در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند و اگر با هم باشند، ترکیبی مرگبار است.
بازگشت روسیه. روسیه با مداخله نظامی در سوریه و تلاشهای دیپلماتیک با کشورهایی مانند ترکیه و عربستان سعودی، خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در خاورمیانه بازتعریف کرده است. مسکو در حال موقعیتیابی خود به عنوان یک واسطه قدرت در منطقه است.
نقش رو به گسترش ایران. با وجود تحریمهای ایالات متحده، ایران نفوذ خود را در سراسر منطقه از طریق نیروهای نیابتی و متحدان در عراق، سوریه، لبنان و یمن گسترش داده است. تهران همچنین در حال تعمیق روابط با روسیه و چین به عنوان وزنهای در برابر فشار ایالات متحده است.
تغییر اتحادها. متحدان سنتی ایالات متحده مانند ترکیه و عربستان سعودی در حال بهبود روابط با روسیه و چین هستند. این امر در حال ایجاد یک نظم منطقهای چندقطبی پیچیدهتر است که ایالات متحده در تلاش است تا در آن حرکت کند.
5. سرمایهگذاریهای زیرساختی در حال ایجاد کریدورهای اقتصادی جدید هستند
چین به طور ذاتی چالشی اساسی برای استراتژی آمریکا ارائه میدهد.
اتصال اوراسیایی. راهآهنها، جادهها و خطوط لوله انرژی جدید در حال اتصال مجدد فیزیکی سرزمین اوراسیا و احیای مسیرهای تجاری باستانی هستند. پروژههای کلیدی شامل:
- راهآهن باکو-تفلیس-کارس که آسیای مرکزی را به اروپا متصل میکند
- شبکه راهآهن چین-اروپا اکسپرس
- خط لوله گاز طبیعی TAPI از ترکمنستان به هند
مسیرهای تجاری دریایی. چین به شدت در بنادر طول اقیانوس هند و مدیترانه سرمایهگذاری میکند تا مسیرهای تجاری دریایی خود را تأمین کند. این استراتژی "رشته مروارید" در هند و ایالات متحده نگرانیهایی ایجاد کرده است.
جاده ابریشم دیجیتال. چین همچنین در حال ساخت زیرساختهای دیجیتال در سراسر اوراسیا است، از جمله شبکههای 5G، مراکز داده و پلتفرمهای تجارت الکترونیک. این امر میتواند به پکن کنترل قابل توجهی بر اکوسیستم دیجیتال منطقه بدهد.
6. نگرانیهای بدهی و محیط زیست بر پروژههای کمربند و جاده سایه افکندهاند
ما چینیها اغلب میگوییم که اگر میخواهید ثروتمند شوید، ابتدا جاده بسازید.
ترس از تله بدهی. منتقدان استدلال میکنند که چین در حال بارگذاری کشورهای در حال توسعه با بدهیهای غیرقابل تحمل از طریق پروژههای BRI است. مواردی مانند بندر هامبانتوتا در سریلانکا، که پس از مشکلات سریلانکا در پرداخت وامها به چین اجاره داده شد، این نگرانیها را تشدید کردهاند.
تأثیرات زیستمحیطی. بسیاری از پروژههای BRI، به ویژه نیروگاههای زغالسنگ و سدهای بزرگ، هزینههای زیستمحیطی قابل توجهی دارند. درخواستها برای چین برای اتخاذ استانداردهای زیستمحیطی سختگیرانهتر برای پروژههای خارجی در حال افزایش است.
قابلیت اجرای پروژه. برخی از پروژههای BRI به دلیل برنامهریزی ضعیف و قابلیت اقتصادی مشکوک مورد انتقاد قرار گرفتهاند. کشورهایی مانند مالزی پروژهها را به دلیل نگرانیهای مربوط به هزینهها و فساد لغو یا مجدداً مذاکره کردهاند.
7. فناوری و هوش مصنوعی برای رقابت ژئوپلیتیکی آینده حیاتی هستند
چین به طور تهاجمی در حال اجرای یک چشمانداز کاملاً طراحی شده برای هوش مصنوعی است.
مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی. چین پیشرفتهای سریعی در هوش مصنوعی داشته و هدف دارد تا سال 2030 به رهبر جهانی تبدیل شود. ایالات متحده این را به عنوان یک تهدید استراتژیک بزرگ میبیند، که منجر به افزایش تکنوناسیونالیسم و تلاشها برای محدود کردن دسترسی چین به فناوریهای پیشرفته شده است.
اقتدارگرایی دیجیتال. چین مدل کنترل اینترنت و نظارت خود را به کشورهای دیگر در طول جادههای جدید ابریشم صادر میکند. این امر در حال گسترش "اقتدارگرایی دیجیتال" و به چالش کشیدن مفاهیم غربی آزادی اینترنت است.
محاسبات کوانتومی و 5G. مسابقه برای توسعه محاسبات کوانتومی و کنترل شبکههای 5G به یک عرصه کلیدی رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. این فناوریها پیامدهای گستردهای برای رقابت اقتصادی و امنیت ملی خواهند داشت.
8. غرب با صعود آسیا کمتر مرتبط میشود
زمان غرب به پایان رسیده است.
کاهش نفوذ. کشورهای غربی در حال از دست دادن توانایی خود برای شکلدهی به رویدادها و هنجارهای جهانی هستند، زیرا قدرتهای آسیایی بیشتر به خود اطمینان پیدا میکنند. این امر در زمینههایی مانند تجارت مشهود است، جایی که ابتکارات آسیایی مانند RCEP در حال پیشی گرفتن از توافقات تحت رهبری غرب هستند.
بحران هویت. بسیاری از کشورهای غربی با آشفتگی سیاسی داخلی و بحران اعتماد به دموکراسی لیبرال دست و پنجه نرم میکنند. این تمرکز به درون بیشتر نفوذ جهانی آنها را کاهش میدهد.
تغییر مراکز نوآوری. آسیا به طور فزایندهای در حال هدایت نوآوری جهانی در زمینههایی مانند تجارت الکترونیک، فینتک و انرژیهای تجدیدپذیر است. شهرهایی مانند شنژن و بنگلور در حال به چالش کشیدن سلطه سیلیکون ولی هستند.
9. همکاری و رقابت در طول جادههای جدید ابریشم همزیستی دارند
روابط با چین یک جهش بزرگ به جلو داشته است.
وابستگی متقابل پیچیده. کشورهایی که در طول جادههای جدید ابریشم قرار دارند، در حال تعمیق روابط اقتصادی هستند، در حالی که اغلب به عنوان رقبای استراتژیک باقی میمانند. این امر یک شبکه پیچیده از همکاری و رقابت ایجاد میکند.
یکپارچگی منطقهای. ابتکاراتی مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و آسهآن در حال ترویج یکپارچگی بیشتر منطقهای هستند. با این حال، رقابتهای تاریخی و اختلافات ارضی همچنان مانع همکاری در بسیاری از زمینهها میشوند.
رقابت قدرتهای بزرگ. ایالات متحده، چین، روسیه و هند در حال رقابت برای نفوذ در سراسر اوراسیا هستند. این امر هم فرصتها و هم چالشهایی برای کشورهای کوچکتر ایجاد میکند، زیرا آنها بین قدرتهای رقیب حرکت میکنند.
10. نظم جهانی آینده چندقطبی و آسیامحور خواهد بود
یک دنیای کاملاً جدید در حال آمدن است، دنیایی که برای اکثر افراد ناآشنا به نظر میرسد اما در عین حال عجیب و نگرانکننده است.
صعود بقیه. نظم جهانی در حال ظهور با مراکز قدرت متعدد مشخص خواهد شد، با کشورهایی مانند هند، اندونزی و ترکیه که نقشهای فزایندهای در کنار چین و ایالات متحده ایفا میکنند.
ارزشهای آسیایی. با صعود آسیا، ارزشهای فرهنگی و سیاسی آن تأثیر بیشتری بر هنجارها و نهادهای جهانی خواهند داشت. این امر میتواند مفاهیم غربمحور حقوق بشر، دموکراسی و نظم بینالمللی را به چالش بکشد.
انتقال نامطمئن. انتقال به یک نظم جهانی چندقطبی و آسیامحور احتمالاً پرتنش خواهد بود. مدیریت این انتقال به صورت مسالمتآمیز یکی از چالشهای بزرگ قرن بیست و یکم خواهد بود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب جادههای ابریشم جدید نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. برخی از منتقدان به تحلیل عمیق و بینشگرایانهاش در مورد تأثیر جهانی چین و تغییر تعادل قدرت اشاره میکنند، در حالی که دیگران به محتوای تکراری و کمعمق آن انتقاد دارند. بررسیهای انجام شده بر روی رویدادهای ژئوپولیتیکی اخیر و ظهور اقتصادهای آسیایی مورد تحسین قرار گرفته است، اما برخی معتقدند که کتاب بیش از حد بر مسائل روز تمرکز دارد و تحلیل تاریخی را نادیده میگیرد. منتقدان همچنین به عدم توجه به تغییرات فرهنگی و مسائل مهاجرت اشاره میکنند. بهروزرسانی اطلاعات کتاب همزمان میتواند نقطه قوت و ضعف آن باشد، زیرا برخی از اطلاعات به سرعت قدیمی میشود.