نکات کلیدی
1. سفر غیرمنتظره یک نوجوان به سوی ستاره شدن
امروز، شهرت او به عنوان نویسنده، بازیگر و نماد فرهنگ پاپ غیرقابل انکار است، اما در سال 1356، کری فیشر تنها یک نوجوان (نسبتاً) عادی بود.
از کودک نمایش به ستاره. کری فیشر، با وجود والدین مشهورش، هرگز زندگی در دنیای نمایش را تصور نمیکرد. تجربیات اولیهاش، از جمله نقشی در "شامپو"، بیشتر تصادفی بود تا عمدی. او نوجوانی بود که در حال گذراندن پیچیدگیهای خانواده، هویت و مسیر غیرمنتظرهای بود که او را به نقش نمادین پرنسس لیا رساند.
- شهرت والدینش تربیتی منحصر به فرد ایجاد کرد، اما همچنین تمایل به دوری از کانون توجه را در او به وجود آورد.
- نقشهای اولیهاش بخشی از یک برنامه بزرگ نبود، بلکه مجموعهای از فرصتهای غیرمنتظره بود.
- او نوجوانی بود که با مسائل معمول نوجوانان دست و پنجه نرم میکرد و همزمان به دنیای هالیوود پرتاب شده بود.
مسیر غیرمنتظره. سفر فیشر با حس شگفتی و ناباوری همراه بود. او هرگز بهطور فعال به دنبال شهرت نبود، اما خود را در مرکز یک پدیده فرهنگی یافت. این چرخش غیرمنتظره رویدادها زندگی و حرفهاش را به طرز عمیقی شکل داد و او را مجبور کرد تا با واقعیتهای ستاره شدن و تأثیر آن بر هویت شخصیاش روبهرو شود.
2. انتخاب غیرمنتظره یک پرنسس
میتوانستم تظاهر کنم که پرنسسی هستم که زندگیاش از هرج و مرج به بحران میرود بدون اینکه به پایین بین هرج و مرجها نگاه کنم تا به آرامش برسم که لباسش پاره نیست.
کارگردانی خاموش و نقش بزرگ. جورج لوکاس، که به خاطر رفتار آرامش شناخته میشود، فیشر را پس از یک سری تستهای بازیگری در "جنگ ستارگان" انتخاب کرد. او در ابتدا برای هر دو فیلم "جنگ ستارگان" و "کری" در نظر گرفته شده بود که نشاندهنده طبیعت غیرقابل پیشبینی انتخاب بازیگر است. فرآیند تست او غیرمتعارف بود و شامل گفتگوهایی درباره زندگی و تجربیاتش بود، نه فقط خواندن دیالوگها.
- طبیعت آرام لوکاس در تضاد با کارگردان پرحرفتر، برایان د پالم بود.
- فرآیند تست بیشتر درباره شخصیت بود تا مهارتهای بازیگری.
- او در ابتدا مطمئن نبود که برای این نقش مناسب است، اما ویژگیهای منحصر به فردش به چشم میآمد.
پرنسس وارونه. توصیف نقش لیا به عنوان "وارونه و بیهوش با چشمان زرد" تخیل فیشر را به خود جلب کرد. این تصویر، هرچند هرگز بهطور کامل در فیلم به تصویر کشیده نشد، نماد طبیعت منحصر به فرد و چالشبرانگیز این نقش بود. نقشی که زندگی و حرفهاش را تعریف میکرد، با وجود عدم اطمینان اولیهاش.
3. پشت صحنه یک پدیده علمی تخیلی
ما در سال 1355 در لندن مشغول فیلمبرداری "جنگ ستارگان" بودیم و هیچیک از ما در گروه بازیگران نمیدانستیم که زندگیمان به چه میزان پس از اکران فیلم در سال بعد تغییر خواهد کرد.
آغازهای با بودجه کم. فیلمبرداری "جنگ ستارگان" در لندن بسیار متفاوت از بلاکباستری بود که قرار بود شود. بازیگران و گروه عمدتاً از تأثیر فرهنگی این فیلم بیخبر بودند. صحنه فیلمبرداری ترکیبی از اعضای گروه بریتانیایی و آمریکایی بود که محیط کاری منحصر به فردی را ایجاد میکرد.
- فیلم با بودجه کم فیلمبرداری شد و بازیگران و گروه از پتانسیل آن بیخبر بودند.
- صحنه فیلمبرداری ترکیبی از اعضای گروه بریتانیایی و آمریکایی بود که محیط کاری منحصر به فردی را ایجاد میکرد.
- بیشتر بازیگران مرد بودند و تعداد کمی از زنان در نقشهای کلیدی حضور داشتند.
موهای نوارونه. مدل موی نمادین فیشر منبعی از سرگرمی و ناامیدی بود. فرآیند پیچیده ایجاد "موهای نوارونه" هر روز صبح ساعتها در صندلی آرایش میطلبید. این مدل مو، به همراه ردا سفیدش، جنبهای تعیینکننده از شخصیت او شد و نحوه درک او را برای دههها شکل داد.
4. واقعیت پیچیده عشق در صحنه
آیا گاهی آرزو میکنم که زندگی آرامتر، عاقلتر و قابل مدیریتتری داشتم؟ زندگیای که حتی گاهی شامل وقفهها و خمیازهها باشد؟ قطعاً.
آغاز یک رابطه. رابطه فیشر با هریسون فورد بخش مهمی از تجربیات او در حین فیلمبرداری "جنگ ستارگان" بود. او یک بازیگر جوان و بیتجربه بود، در حالی که او مردی متأهل بود که دینامیک پیچیده و گاهی ناخوشایندی را ایجاد میکرد. این رابطه برای دههها مخفی ماند و به راز و تأثیر آن بر زندگیاش افزود.
- او یک بازیگر جوان و بیتجربه بود، در حالی که او مردی متأهل بود.
- این رابطه برای دههها مخفی ماند و به راز آن افزود.
- او با پیامدهای اخلاقی این رابطه دست و پنجه نرم میکرد، با توجه به تاریخچه خانوادگی خود.
ترکیبی از جذابیت و ناامنی. فیشر به جذابیت و قدرت ستارهای فورد جذب شده بود، اما همچنین از بیتوجهی او احساس ترس میکرد. رابطه آنها با کمبود گفتگوهای معنادار و حس ناکافی بودن او مشخص میشد. او در تلاش بود تا اولین رابطهاش را مدیریت کند و همزمان با فشارهای فیلمبرداری یک فیلم بزرگ کنار بیاید.
5. یادداشتها به عنوان پنجرهای به درون آشفتگی
من از قدرتی که به او دادهام و اینکه او تقریباً مطمئناً آن را سوءاستفاده خواهد کرد، میترسم، صرفاً به این دلیل که بهطور کامل آگاه نیست که آن را دارد.
افکار بدون فیلتر. یادداشتهای فیشر از فیلمبرداری "جنگ ستارگان" درون آشفتگی و ناامنیهای او را فاش میکند. آنها گزارشی خام و صادقانه از احساسات او درباره فورد، حرفهاش و خود او ارائه میدهند. یادداشتها راهی برای پردازش احساساتش و درک تجربیاتش بودند.
- یادداشتها راهی برای پردازش احساساتش و درک تجربیاتش بودند.
- آنها ناامنیهای او و مبارزهاش با هویت خود را فاش میکنند.
- آنها گزارشی خام و صادقانه از احساسات او درباره فورد و حرفهاش ارائه میدهند.
شهید بیملاحظه. یادداشتهای او اغلب او را به عنوان "شهید بیملاحظه" توصیف میکند، کسی که هم خودآگاه و هم خودکاه است. او از شوخی و کنایه برای مقابله با احساسات ناکافی بودن و رابطه پیچیدهاش با فورد استفاده میکند. یادداشتها ترکیبی از آسیبپذیری و ذکاوت هستند که شخصیت پیچیدهاش را منعکس میکنند.
6. میراث پایدار پرنسس لیا
من از بودن پرنسس لیا لذت میبردم. یا اینکه پرنسس لیا من بود. با گذشت زمان فکر میکردم که ما به یکدیگر پیوستهایم.
تأثیر لیا. فیشر به این نتیجه رسید که خود را با پرنسس لیا گره زده است. این شخصیت بخشی از هویت او شد و او متوجه شد که این دو در ذهن عموم جداییناپذیر هستند. این پیوند هویتی هم منبع افتخار و هم منبع ناامیدی بود.
- او خود را با پرنسس لیا گره زده میدید.
- این شخصیت بخشی از هویت او شد.
- این پیوند هویتی هم منبع افتخار و هم منبع ناامیدی بود.
فراتر از صفحه نمایش. بازی فیشر از لیا با مخاطبان، به ویژه زنان، طنینانداز شد که او را به عنوان شخصیتی قوی و مستقل میدیدند. لیا به نماد توانمندی زنان تبدیل شد و بازی فیشر به شکلگیری نحوه نمایش زنان در علمی تخیلی کمک کرد. او برای بسیاری الگو بود، هرچند که خود با هویت خود دست و پنجه نرم میکرد.
7. پیمایش شهرت، طرفداران و خودشناسی
من کسی هستم که بسیار میخواهد محبوب باشد.
شدت شهرت. شهرت ناگهانی که با "جنگ ستارگان" به دست آمد، برای فیشر طاقتفرسا بود. او در تلاش بود تا به دقت به نظارت عمومی شدید و انتظاراتی که با شهرت همراه بود، پاسخ دهد. او در تلاش بود تا شخصیت عمومیاش را با خود واقعیاش متعادل کند.
- او در تلاش بود تا به دقت به نظارت عمومی شدید و انتظاراتی که با شهرت همراه بود، پاسخ دهد.
- او در تلاش بود تا شخصیت عمومیاش را با خود واقعیاش متعادل کند.
- او مجبور شد شخصیت عمومیاش و سبک گفتگوی تلویزیونیاش را به سرعت توسعه دهد.
تمایل به دوست داشته شدن. فیشر به تمایلش برای دوست داشته شدن اعتراف کرد، تمایلی که اغلب با طبیعت سرکش او در تضاد بود. او در تلاش بود تا نیازش به تأیید را با تمایلش به اصالت آشتی دهد. این تضاد درونی یک تم ثابت در زندگی و کار او بود.
8. رقص سلبریتی: امضاها و صمیمیت
این قطعاً نوعی بالاتر از فحشا است: تبادل یک امضا برای پول، در مقایسه با یک رقص یا یک حرکت.
امضا به عنوان تبادل. فیشر به طعنه به امضای امضا برای پول به عنوان "رقص سلبریتی" اشاره کرد. این استعاره طبیعت معاملاتی شهرت و صمیمیت گاهی ناخوشایند بین سلبریتیها و طرفدارانشان را برجسته میکند. او این تبادل را به عنوان نوعی فحشا میدید که در آن او قطعهای از خود را برای پول میفروخت.
- او به طعنه به امضای امضا برای پول به عنوان "رقص سلبریتی" اشاره کرد.
- این استعاره طبیعت معاملاتی شهرت را برجسته میکند.
- او این تبادل را به عنوان نوعی فحشا میدید که در آن او قطعهای از خود را برای پول میفروخت.
ترکیبی از قدردانی و بدبینی. در حالی که او از حمایت طرفدارانش سپاسگزار بود، اما همچنین احساس بدبینی نسبت به این فرآیند داشت. او به ابزورد بودن وضعیت پی برد، اما همچنین ارتباط واقعی که بسیاری از طرفداران با او و شخصیتش احساس میکردند را نیز درک میکرد. او در تلاش بود تا قدردانیاش را با ناراحتیاش آشتی دهد.
9. یافتن شوخی و انسانیت در ابزورد
باید روزی از او تشکر کنم که به من یاد داد چگونه بیخیال باشم.
شوخی به عنوان مکانیزم مقابله. فیشر از شوخی به عنوان راهی برای مقابله با ابزوردیهای زندگیاش استفاده میکرد. ذکاوت و کنایههای او مکانیزم دفاعی در برابر فشارهای شهرت و پیچیدگیهای روابط شخصیاش بود. او توانست در حتی دشوارترین موقعیتها شوخی پیدا کند.
- او از شوخی به عنوان راهی برای مقابله با ابزوردیهای زندگیاش استفاده میکرد.
- ذکاوت و کنایههای او مکانیزم دفاعی در برابر فشارهای شهرت بود.
- او توانست در حتی دشوارترین موقعیتها شوخی پیدا کند.
انسانی کردن نماد. نوشتههای او با لحن خودکاهانهای مشخص میشود که او را انسانیتر کرده و او را برای مخاطبانش قابل ارتباط میسازد. او از نشان دادن نقصها و ناامنیهایش نترسید و این امر او را برای طرفدارانش قابل دسترس و دوستداشتنیتر کرد. او توانست با مردم در سطح انسانی ارتباط برقرار کند، با وجود وضعیت نمادینش.
10. تأملاتی درباره عشق، از دست دادن و ارتباطات پایدار
تو چشمان یک آهو و balls یک سامورایی داری.
رابطه پیچیده. رابطه فیشر با فورد بخش مهمی از زندگیاش بود، هرچند که کوتاه و پیچیده بود. او با ترکیبی از محبت و پشیمانی به زمانشان با هم فکر میکرد. او توانست او را به عنوان یک فرد پیچیده ببیند، نه فقط یک ستاره سینما.
- او با ترکیبی از محبت و پشیمانی به زمانشان با هم فکر میکرد.
- او توانست او را به عنوان یک فرد پیچیده ببیند، نه فقط یک ستاره سینما.
- او تأثیر او بر زندگیاش را، هم مثبت و هم منفی، به رسمیت شناخت.
قدرت پایدار ارتباط. با وجود چالشها و دردسرها، فیشر به ارزش ارتباطاتی که با مردم برقرار کرده بود، ارج مینهاد. او اهمیت روابط انسانی و تأثیر آنها بر زندگیاش را درک میکرد. او توانست در تعاملاتش با دیگران، چه در صحنه و چه خارج از آن، معنا و هدف پیدا کند.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What's "The Princess Diarist" about?
- Rediscovered Journals: "The Princess Diarist" is based on Carrie Fisher's rediscovered journals from the time she filmed the first Star Wars movie. These journals contain her youthful musings, love poems, and reflections.
- Behind-the-Scenes Insights: The book provides an intimate look at what happened behind the scenes of one of the most famous film sets, offering a glimpse into the personal experiences of a young actress.
- Celebrity Reflections: Fisher reflects on her life as a pop-culture icon, the absurdity of fame, and her experiences as part of Hollywood royalty.
- Humor and Introspection: The book is known for its humor and introspection, offering candid insights into the nature of stardom and personal vulnerability.
Why should I read "The Princess Diarist"?
- Unique Perspective: It offers a unique perspective on the making of Star Wars from one of its most iconic stars, providing fans with a deeper understanding of the film's impact.
- Candid and Humorous: Fisher's writing is candid and humorous, making it an engaging read that balances lightheartedness with serious reflection.
- Cultural Insight: The book provides cultural insight into the 1970s and the early days of the Star Wars phenomenon, appealing to both fans of the franchise and those interested in Hollywood history.
- Personal Growth: Readers can learn from Fisher's personal growth and her reflections on fame, relationships, and self-identity.
What are the key takeaways of "The Princess Diarist"?
- Fame's Complexity: Fisher explores the complexities of fame, highlighting both its allure and its challenges, particularly for young actors.
- Personal Vulnerability: The book emphasizes the importance of acknowledging personal vulnerability and the impact of past experiences on one's identity.
- Celebrity and Identity: Fisher discusses the intersection of celebrity and personal identity, illustrating how public personas can overshadow private selves.
- Humor as Coping: Humor is presented as a vital coping mechanism for dealing with life's absurdities and challenges.
What are the best quotes from "The Princess Diarist" and what do they mean?
- "I was once a relevant piece of ass who barely knew she existed while much of the rest of the moviegoing world saw me romping through the air in a metal bikini." This quote reflects Fisher's self-deprecating humor and her awareness of how she was perceived by the public.
- "I wish you would love me more so that I could love you less." This line from her poetry captures the complexity of unrequited love and the desire for emotional balance.
- "I am the only one who can come to my rescue." This quote emphasizes personal responsibility and the importance of self-reliance in overcoming challenges.
- "I have always relied on the kindness of strangers, acquaintances, friends, relatives and Tennessee Williams to see me through." This humorous nod to Tennessee Williams' famous line highlights Fisher's reliance on external support and her literary influences.
How does Carrie Fisher describe her experience on the Star Wars set?
- Unexpected Fame: Fisher describes the experience as surreal, with none of the cast anticipating the massive impact the film would have.
- Hair and Makeup: She humorously recounts the challenges of her iconic hairstyle and the early morning routines required to maintain it.
- On-Screen vs. Off-Screen: Fisher reflects on the differences between her on-screen persona as Princess Leia and her off-screen experiences, including her affair with Harrison Ford.
- Camaraderie and Isolation: While there was camaraderie among the cast, Fisher also felt isolated due to the pressures of fame and her personal struggles.
What was Carrie Fisher's relationship with Harrison Ford during the filming?
- Secret Affair: Fisher reveals that she had a secret affair with Harrison Ford during the filming of the first Star Wars movie.
- Emotional Complexity: The relationship was complex, marked by Fisher's feelings of inadequacy and Ford's reserved nature.
- Impact on Fisher: The affair had a significant emotional impact on Fisher, contributing to her introspection and self-doubt.
- Long-Lasting Effects: Despite the affair being brief, it left a lasting impression on Fisher, influencing her reflections on love and relationships.
How does "The Princess Diarist" explore the theme of identity?
- Public vs. Private Self: Fisher examines the tension between her public persona as Princess Leia and her private identity as Carrie Fisher.
- Celebrity Influence: The book discusses how celebrity status can shape and sometimes distort one's sense of self.
- Personal Growth: Fisher's journey toward self-acceptance and understanding is a central theme, highlighting the importance of personal growth.
- Role of Writing: Writing serves as a tool for Fisher to explore and articulate her identity, providing clarity and insight.
What insights does Carrie Fisher offer about fame and its impact?
- Double-Edged Sword: Fisher portrays fame as a double-edged sword, offering both opportunities and challenges.
- Loss of Privacy: She discusses the loss of privacy and the constant scrutiny that comes with being a public figure.
- Fame's Fleeting Nature: Fisher acknowledges the fleeting nature of fame and the importance of maintaining a sense of self beyond public recognition.
- Coping Mechanisms: Humor and writing are presented as essential coping mechanisms for dealing with the pressures of fame.
How does Carrie Fisher use humor in "The Princess Diarist"?
- Self-Deprecation: Fisher frequently uses self-deprecating humor to address her insecurities and past experiences.
- Witty Observations: Her witty observations about Hollywood, fame, and personal relationships add levity to serious topics.
- Coping Strategy: Humor serves as a coping strategy, allowing Fisher to navigate the absurdities of life and fame with grace.
- Engaging Style: The humorous tone makes the book engaging and accessible, drawing readers into Fisher's world.
What role do Fisher's journals play in "The Princess Diarist"?
- Authentic Voice: The journals provide an authentic voice, capturing Fisher's thoughts and emotions during the filming of Star Wars.
- Intimate Insights: They offer intimate insights into her personal struggles, relationships, and reflections on fame.
- Literary Device: The journals serve as a literary device, bridging the past and present and highlighting Fisher's growth over time.
- Emotional Depth: The raw and unfiltered nature of the journals adds emotional depth to the narrative, revealing Fisher's vulnerability.
How does "The Princess Diarist" address the concept of legacy?
- Cultural Impact: Fisher reflects on the cultural impact of Star Wars and her role in shaping its legacy.
- Personal Legacy: The book explores Fisher's personal legacy, including her contributions to film, literature, and mental health advocacy.
- Enduring Influence: Fisher acknowledges the enduring influence of Princess Leia on popular culture and her own life.
- Legacy of Humor: Her legacy is also defined by her humor and candidness, which continue to resonate with readers and fans.
What is the significance of the title "The Princess Diarist"?
- Dual Identity: The title reflects Fisher's dual identity as both a princess (Leia) and a diarist (writer).
- Intimate Reflection: It suggests an intimate reflection on her life and experiences, as captured in her diaries.
- Cultural Icon: The title underscores Fisher's status as a cultural icon, with "princess" symbolizing her iconic role and "diarist" her personal voice.
- Narrative Focus: The title sets the tone for the narrative, emphasizing the blend of personal memoir and cultural commentary.
نقد و بررسی
کتاب دیاریس پرنسس نگاهی صادقانه به تجربهی کری فیشر در فیلمبرداری جنگ ستارگان ارائه میدهد و بر رابطهاش با هریسون فورد تمرکز میکند. بسیاری از خوانندگان، نوشتههای فیشر را باهوش و صادقانه توصیف کردند و از آسیبپذیری و شوخطبعی او قدردانی کردند. این کتاب شامل یادداشتهای روزانهی فیشر از سال 1976 است که برخی آنها را تأثیرگذار و برخی دیگر خستهکننده یافتند. در حالی که برخی از طرفداران امیدوار بودند جزئیات بیشتری از پشت صحنهی جنگ ستارگان را ببینند، بیشتر آنها از دیدگاه منحصر به فرد فیشر دربارهی شهرت و نقش نمادینش لذت بردند. کتاب صوتی این اثر که خود فیشر آن را روایت کرده، برای بسیاری از شنوندگان لایهای اضافی از احساسات را به ارمغان آورد.