نکات کلیدی
1. ریشههای نظامیگری و گسترشطلبی ژاپنی
جانفشانی در خدمت ارباب، بزرگترین افتخاری بود که یک جنگجوی سامورایی میتوانست در طول زندگیاش به دست آورد.
کد جنگجویان باستانی. هویت ژاپن به شدت تحت تأثیر سیستم سامورایی هزار ساله و کد آن، بوشیدو، شکل گرفته است که رقابت نظامی و وفاداری مطلق، حتی تا مرگ، را ارج مینهد. این اخلاق، که در ابتدا برای یک طبقه نخبگان بود، در فرهنگ نفوذ کرد و فداکاری برای کشور را به عنوان الگویی برای تمام جوانان قرار داد. این موضوع به شدت با سنتهای نظامی غربی که در آن تسلیم یک گزینه بود، در تضاد بود و منجر به نسبتهای متفاوت تلفات به تسلیم در جنگ جهانی دوم شد.
انزوا و تحقیر. قرنها انزوا بهطور خودخواسته تحت خاندان توکوگاوا، ژاپن را از نظر فناوری از غرب عقب نگه داشت. گشایش قهری کمدور پری در سال 1853 تحقیر عمیقی بود که موجب شد تا جنبش مدرنیزاسیون میجی به سرعت آغاز شود تا به عقبماندگی جبران شود و به قدرتهای غربی پاسخ داده شود. این دوره شعارههای ملیگرایانه و عزم برای دستیابی به برتری نظامی را تقویت کرد.
فشار اقتصادی و گسترش. رکود اقتصادی پس از جنگ جهانی اول، به همراه جمعیت رو به رشد و منابع محدود، فشار زیادی ایجاد کرد. ملیگرایان افراطی استدلال کردند که گسترش سرزمینی برای بقا ضروری است و به سرزمینهای وسیع چین با حس حسادت نگاه کردند. این ایدئولوژی، به همراه فرهنگی نظامی که سربازان را به دیدن چینیها به عنوان موجوداتی غیرانسانی آموزش میداد، زمینه را برای مداخلههای تهاجمی و جنگ تمامعیار در سال 1937 فراهم کرد.
2. سقوط فاجعهبار نانکینگ
ناتوان از حفظ خط و تحت فشار، تانگ تسلیم شد.
آسیبپذیری استراتژیک. نانکینگ، پایتخت ملیگرایان، از نظر جغرافیایی آسیبپذیر بود و از دو طرف توسط رود یانگتسه مسدود شده بود. ژاپنیها برنامهریزی کردند که بهصورت نیمدایرهای پیشروی کنند تا نیروهای چینی را در برابر رود محاصره کنند و راههای فرار را قطع کنند. با وجود اهمیت تاریخی و دفاعهای طبیعیاش، سرنوشت شهر به استراتژی نظامی و اجرای آن وابسته بود.
هرج و مرج فرماندهی و عقبنشینی. تصمیم چیانگ کایشک برای دفاع از نانکینگ و سپس صدور دستور عقبنشینی در آخرین لحظه تحت تانگ شنگچی فاجعهبار بود. تانگ، با وجود اینکه قسم خورده بود تا پای مرگ بجنگد، تحت فشار قرار گرفت تا شهر را ترک کند. دستور عقبنشینی بهخوبی منتقل نشد و منجر به:
- ترک سلاح و تجهیزات توسط سربازان.
- حوادث آتشبس دوستانه در حین فرار نیروها.
- هجوم ناامیدانه و هرج و مرج برای فرار از رود.
غرق و بیدفاع. ارتش چین در نانکینگ، هرچند از نظر عددی زیاد به نظر میرسید، بهخوبی آماده نبود. بسیاری از سربازان تازهکار و بهخوبی آموزشدیده نبودند، خطوط ارتباطی قطع شده بود و افسران فاقد اعتماد و هماهنگی بودند. وقتی عقبنشینی به یک فرار تبدیل شد، دهها هزار نفر محاصره، بیسلاح و بیدفاع در برابر ارتش مهاجم ژاپن باقی ماندند و راه را برای کشتار هموار کردند.
3. اعدام دستهجمعی اسیران و غیرنظامیان
"همه اسیران را بکشید."
دستور اعدام سیستماتیک. با نزدیک شدن نیروهای ژاپنی به نانکینگ، دستوری ترسناک، که بهگفتهای تحت مهر پرنس آساكا صادر شده بود، صادر شد: "همه اسیران را بکشید." این عمل نه یک اقدام خودجوش، بلکه یک سیاست عمدی بود که بهطور داخلی توسط ارتش ژاپن بهعنوان ضرورتی برای صرفهجویی در غذا و جلوگیری از مقاومتهای آینده از سوی سربازان بیسلاح توجیه میشد.
فریب و کشتار دستهجمعی. ژاپنیها از فریب برای جمعآوری دهها هزار سرباز چینی که تسلیم شده بودند، استفاده کردند و وعده رفتار عادلانه دادند. پس از اسیر و بیسلاح شدن، آنها به گروههایی تقسیم شدند و به مناطق ایزوله نزدیک دیوارهای شهر یا رود یانگتسه هدایت شدند. بزرگترین اعدام در نزدیکی کوه موفو رخ داد که در آن تخمین زده میشود 57,000 نفر کشته شدند.
قتل غیرنظامیان بهطور بیرحمانه. پس از حذف سربازان، ژاپنیها به جمعیت غیرنظامی حمله کردند. جستجوهای خانه به خانه برای یافتن سربازان پنهان به بهانهای برای کشتارهای تصادفی، غارت و آتشسوزی تبدیل شد. مردان سالخورده، زنان و کودکان به محض دیدن، اغلب از پشت، بهخاطر فرار یا عدم درک دستورات ژاپنی، به قتل رسیدند. دفع اجساد کار بزرگی بود که شامل سوزاندن، دفن در گورهای دستهجمعی و انداختن به رود بود.
4. مقیاس و ماهیت غیرقابل توصیف تجاوز و شکنجه
تجاوز به نانکینگ باید نه تنها به خاطر تعداد افرادی که کشته شدند، بلکه به خاطر شیوههای بیرحمانهای که بسیاری به مرگ رسیدند، به یاد سپرده شود.
خشونت جنسی دستهجمعی. تجاوز به نانکینگ شامل یکی از بزرگترین تجاوزهای دستهجمعی در تاریخ بود که برآوردها از 20,000 تا 80,000 زن تجاوز شده را نشان میدهد. این موضوع تنها یک محصول جانبی جنگ نبود، بلکه بهطور عمیق در فرهنگ نظامی ژاپن ریشه داشت و گاهی بهعنوان راهی برای کسب قدرت یا صرفاً برای تفریح دیده میشد. سیاست نظامی که تجاوز را ممنوع میکرد، اغلب منجر به کشتن قربانیان پس از تجاوز برای از بین بردن شواهد میشد.
پستی و شکنجه. بیرحمی فراتر از تجاوز و قتل گسترش یافت. سربازان ژاپنی شکنجههای غیرقابل تصوری را بر مردان و زنان تحمیل کردند:
- دفن زنده (برخی قربانیان در حین دفن به شدت آسیب میدیدند یا زیر پا میرفتند).
- قطع عضو (درآوردن احشاء، قطع سر، قطع اعضای بدن، میخ کردن به دیوارها).
- مرگ بهوسیله آتش (سوزاندن دستهجمعی، زنده سوزاندن قربانیان با بنزین).
- مرگ بهوسیله یخ (وارد کردن قربانیان به آب یخ و شلیک به آنها).
- مرگ بهوسیله سگها (دفن قربانیان تا کمر و اجازه دادن به سگهای ژرمن شپرد برای پاره کردن آنها).
تحقیر خانوادهها. برخی از وحشتناکترین اعمال شامل وادار کردن اعضای خانواده به انجام زنا یا کشتن کسانی بود که از این کار امتناع میکردند. زنان در برابر خانوادههایشان مورد تجاوز قرار میگرفتند و کودکان بهخاطر گریه کردن یا صرفاً در راه بودن، به قتل میرسیدند. سادیسم خالص و عدم احساس پشیمانی که توسط بسیاری از سربازان نشان داده میشد، حتی موجب شوک به معدود نازیهای حاضر در شهر شد.
5. منطقه ایمنی نانکینگ: نشانهای از قهرمانی
زمانهای تاریک اکثر مردم را فلج میکند، اما برخی بسیار اندک، به دلایلی که اکثر ما هرگز نخواهیم فهمید، قادرند تمام احتیاطها را کنار بگذارند و کارهایی انجام دهند که حتی خودشان نیز در زمانهای عادی نمیتوانستند تصور کنند.
پناهگاهی از امید. گروه کوچکی از غربیها—مبلغین، پزشکان، استادان، بازرگانان—با وجود هشدارها، تصمیم به ماندن در نانکینگ گرفتند و کمیته بینالمللی برای منطقه ایمنی نانکینگ را تشکیل دادند. آنها منطقهای بیطرف را برای پناه دادن به غیرنظامیان تعیین کردند که با پرچمهای سفید و صلیبهای قرمز علامتگذاری شده بود و پناهگاهی شکننده در میان هرج و مرج ارائه میداد.
مقاومت و مداخله. این چند ده خارجی، که فاقد آموزش نظامی بودند، روزانه جان خود را برای حفاظت از صدها هزار پناهنده چینی به خطر انداختند. آنها:
- با مقامات ژاپنی مذاکره کردند (اغلب بینتیجه).
- بهطور فیزیکی برای متوقف کردن تجاوزها، قتلها و غارتها مداخله کردند.
- تحت شرایط سخت غذا، پناهگاه و مراقبتهای پزشکی ارائه دادند.
- از وضعیت خارجی خود (از جمله بازوبند نازی برای آلمانیها) برای بازداشتن سربازان استفاده کردند.
مستندسازی وحشت. بهطور حیاتی، اعضای منطقه ایمنی بهدقت جنایات را که شاهد آن بودند در یادداشتها، نامهها و گزارشها مستند کردند. این رکورد، که تحت تهدید مداوم جمعآوری شده بود، به مدرکی حیاتی از کشتار تبدیل شد و اطمینان حاصل کرد که این وقایع بهطور کامل از تاریخ فراموش نشود، با وجود تلاشهای ژاپنیها برای پنهان کردن آنها. شجاعت آنها جانهای بیشماری را نجات داد و حقیقت را حفظ کرد.
6. جهان آگاه بود: خبرنگاران، فیلمها و اطلاعات
جهان در مورد تجاوز به نانکینگ در تاریکی نگه داشته نشد؛ اخبار کشتار بهطور مداوم به عموم جهانیان در حین وقوع وقایع رسید.
گزارشهای شاهدان عینی. خبرنگاران خارجی آمریکایی مانند فرانک تیلمن دوردین، آرچیبالد استیل و سی. ییتس مکدانیل در روزهای اولیه کشتار در نانکینگ حضور داشتند. گزارشهای زنده و دلخراش آنها در صفحات اول روزنامههای بزرگ ایالات متحده منتشر شد و مقیاس کشتار، تجاوز و ویرانی را به تصویر کشید و به جهان حسابهای فوری از تراژدی در حال وقوع ارائه داد.
شواهد بصری. فیلمبرداران خبری آمریکایی، از جمله نورمن الی و اریک ماییل، تصاویری از حمله ژاپنیها به USS Panay در نزدیکی نانکینگ ضبط کردند. این فیلم که در سینماهای ایالات متحده نمایش داده شد، خشم را برانگیخت، هرچند که دولت ایالات متحده بعداً بخشهایی از آن را سانسور کرد تا به حل و فصل دیپلماتیک کمک کند. علاوه بر این، جان مگی، یک مبلغ، بهطور مخفیانه جنایات را در داخل منطقه ایمنی فیلمبرداری کرد و شواهد بصری حیاتی از رنج قربانیان ارائه داد.
اطلاعات و پوشش. دولتهای خارجی، بهویژه ایالات متحده و آلمان، گزارشهای دقیقی از شهروندان خود در نانکینگ و از طریق ارتباطات ژاپنیهای شنود شده دریافت کردند. پیامهای وزیر امور خارجه ژاپن، هیروتا کوکی، آگاهی دولت از جنایات و تلاشهای عمدی آن برای جلوگیری از بازگشت دیپلماتهای خارجی به نانکینگ برای مشاهده و گزارش در مورد پاکسازی را فاش کرد. با وجود دانستن حقیقت، ملاحظات سیاسی اغلب پاسخ عمومی قدرتهای خارجی را محدود میکرد.
7. واقعیت خشن اشغال ژاپنی
اما نشانههای یک اشغال بیرحمانه در همهجا وجود داشت.
تخریب و غارت سیستماتیک. پس از کاهش کشتار اولیه، ارتش ژاپن بهطور سیستماتیک شهر را غارت و آتش زد. یکسوم نانکینگ و سهچهارم فروشگاههای آن سوزانده شد. اموال عمومی و خصوصی، از جمله آثار فرهنگی بیقیمت، دزدیده شدند. اموال خارجی، حتی اموال متحدانی مانند آلمان، مورد غارت قرار گرفت و اموال آمریکایی بهطور خاص مورد توهین قرار گرفت.
استثمار و کنترل اقتصادی. دولت اشغال، که با عروسکهای چینی پر شده بود، مالیاتهای سنگینی وضع کرد و ثروت باقیمانده را مصادره کرد. پول نظامی ژاپنی جایگزین پول چینی شد و منابع شهر را تخلیه کرد. ژاپنیها همچنین سیستم باوجیا سنتی را برای کنترل جمعیت احیا کردند و ثبتنام دقیق و نظارت محلهای را الزامی کردند و گروههای کامل را بهخاطر اقدامات افراد مجازات کردند.
مواد مخدر، آزمایشها و ارعاب. اشغال باعث زوال اجتماعی شد. تریاک و هروئین، که قبلاً زیرزمینی بودند، بهطور علنی فروخته میشدند و حتی بهعنوان پرداخت استفاده میشدند که منجر به اعتیاد و جرم گسترده شد. ژاپنیها واحد ای 1644 را تأسیس کردند، یک مرکز مخفی برای آزمایشهای وحشتناک بر روی زندانیان چینی. جمعیت تحت ارعاب نظامی مداوم زندگی میکردند و بهخاطر تخلفات جزئی با مجازات و خشونتهای خودسرانه مواجه میشدند.
8. جستجوی عدالت: محاکمات و محدودیتهای آنها
متأسفانه، بسیاری از مقصران اصلی تجاوز به نانکینگ—یا کسانی که ممکن بود قدرت سلطنتی خود را برای متوقف کردن تجاوز به کار ببرند—هرگز یک روز در دادگاه نگذرانیدند.
محاکمه جنایات جنگی نانکینگ. پس از تسلیم ژاپن، محاکماتی برای جنایتکاران جنگی کلاس B و C در نانکینگ برگزار شد. بیش از 1,000 شاهد شهادت دادند و شواهدی، از جمله عکسهای مخفیانه حفظ شده، ارائه شد. شخصیتهای کلیدی مانند ژنرال لفتننت تانی هیساو، فرمانده یک تیپ درگیر در جنایات، محاکمه و به اعدام محکوم شدند که مقداری عدالت محلی و تسکین برای ساکنان شهر فراهم کرد.
محاکمه جنایات جنگی توکیو (IMTFE). دادگاه نظامی بینالمللی برای دور شرق در توکیو 28 مقام ارشد ژاپنی را محاکمه کرد. تجاوز به نانکینگ محور اصلی بود و بهعنوان استعارهای برای بیرحمیهای جنگی گستردهتر ژاپن در آسیا عمل کرد. اعضای منطقه ایمنی شهادت دادند و دادگاه نتیجهگیری کرد که دولت ژاپن از جنایات آگاه بود. ژنرال ماتسویی ایوانه مسئول شناخته شد و اعدام شد، هرچند که مسئولیت مستقیم او همچنان مورد بحث است.
مصونیت و بیمجازاتی. با وجود محاکمات، بسیاری از شخصیتهای کلیدی از عدالت فرار کردند. پرنس آساكا، که دستور "همه اسیران را بکشید" را صادر کرده بود، بهدلیل وضعیت امپراتوریاش از مصونیت برخوردار شد. خود امپراتور هیروهیتو بهدلیل تسلیم ژاپن از محاکمه معاف شد، تصمیمی که بعداً مانع از مواجهه کامل ژاپن با گذشته جنگیاش شد. تخریب و پنهانسازی سوابق جنگی ژاپن، دامنه مشارکتهای سطح بالا را بیشتر مبهم کرد.
9. سرنوشت بازماندگان و کمککنندگان خارجی
بیشتر آنها در آپارتمانهای تاریک و کثیف زندگی میکردند که با زبالههای فقر و رطوبت سنگین پر شده بود.
بازماندگان نادیده گرفته شده. پس از جنگ، اکثریت قریب به اتفاق بازماندگان کشتار نانکینگ هیچگونه غرامت یا عذرخواهی رسمی از ژاپن دریافت نکردند. تحت حکومت کمونیست چین، که بهدنبال ایجاد روابط با ژاپن بود، رنج آنها غالباً بهطور سیاسی نادیده گرفته میشد. بسیاری از بازماندگان در فقر زندگی میکردند و زخمهای جسمی و روانی را تحمل میکردند و احساس میکردند که دولت خودشان در تقاضای عدالت یا غرامت به آنها خیانت کرده است.
قهرمانان فراموششده. اعضای خارجی منطقه ایمنی نانکینگ، که همه چیز را برای نجات جانها به خطر انداختند،
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تجاوز به نانکینگ یک روایت قدرتمند و دلخراش از کشتار نانکینگ در سال 1937 است. چانگ بهدقت جنایات ژاپنیها علیه غیرنظامیان چینی را مستند میکند، از جمله قتلهای جمعی، شکنجه و تجاوز. این کتاب تراژدیای را که سالها پنهان مانده بود و پیامدهای آن، از جمله انکار ژاپن و بیتوجهی جهان را افشا میکند. در حالی که برخی منتقدان به روششناسی چانگ شک دارند، بیشتر خوانندگان این اثر را یک کار ضروری و روشنگر میدانند که توجهها را به یک هولوکاست فراموششده جلب میکند. بسیاری شجاعت چانگ در پرداختن به چنین موضوع دشواری را ستایش میکنند، هرچند که هشدار میدهند محتوای گرافیکی میتواند از نظر احساسی طاقتفرسا باشد.