نکات کلیدی
1. طبقه متوسط در حال فروپاشی است در حالی که ثروتمندان ثروتمندتر میشوند
"طبقه متوسط در حال فروپاشی است، فقر در حال افزایش است. من چهار فرزند و شش نوه دارم. نگران خودم نیستم، اما نگران این هستم که چه بر سر فرزندان و نوههایم خواهد آمد."
شکاف نابرابری در حال گسترش. ایالات متحده با روند نگرانکنندهای از تمرکز درآمد و ثروت در بالاترین سطح مواجه است، در حالی که طبقه متوسط برای حفظ استاندارد زندگی خود تلاش میکند.
- 1% بالایی بیش از 90% پایینی ثروت را در اختیار دارد
- نسبت حقوق مدیرعامل به کارگر از 20:1 در سال 1965 به بیش از 300:1 امروز افزایش یافته است
- درآمد خانوار متوسط در دوران بوش 2200 دلار کاهش یافت
فشار بر طبقه متوسط. خانوادهها با دستمزدهای راکد، هزینههای رو به افزایش برای مراقبتهای بهداشتی، آموزش و مسکن و کاهش امنیت شغلی مواجه هستند. بسیاری برای حفظ وضعیت خود ساعات بیشتری کار میکنند یا چندین شغل دارند. این فرسایش طبقه متوسط، پایههای رفاه و دموکراسی آمریکایی را تهدید میکند.
2. کاهش مالیات برای ثروتمندان بدهی و نابرابری را افزایش خواهد داد
"آیا واقعاً نیاز داریم که به ثروتمندان کاهش مالیات بدهیم تا بدهی ملی را افزایش دهیم و فرزندان و نوههایمان مالیات بیشتری بپردازند تا آن بدهی ملی ناشی از کاهش مالیات برای ثروتمندان را پرداخت کنند؟"
اقتصاد قطرهای رد شده است. کاهش مالیات برای ثروتمندان بارها نتوانسته است رشد اقتصادی گسترده یا ایجاد شغل را تحریک کند. در عوض، عمدتاً به نفع کسانی است که در بالاترین سطح قرار دارند و به بدهی ملی اضافه میکند.
- کاهش مالیات دوران بوش 2.5 تریلیون دلار در طول 10 سال هزینه داشت
- کاهش مالیات 2017 پیشبینی میشود که 1.9 تریلیون دلار به کسری بودجه در طول 10 سال اضافه کند
- اکثر مزایا به 1% بالایی درآمدها میرسد
نیاز به مالیات تصاعدی. یک سیستم مالیاتی عادلانه باید از کسانی که بیشترین بهره را از اقتصاد بردهاند، بیشتر بخواهد. افزایش مالیات بر ثروتمندان و شرکتها میتواند به تأمین سرمایهگذاریهای حیاتی در زیرساختها، آموزش و برنامههای اجتماعی که به نفع همه آمریکاییهاست، کمک کند.
3. طمع و بیپروایی وال استریت بحران اقتصادی را ایجاد کرد
"آنچه دیدیم این است که افراد در وال استریت از یک مدل کسبوکار مبتنی بر تقلب و نادرستی عمل میکنند، با این درک که احتمال گرفتار شدن آنها کم است، که اگر اوضاع بسیار بد شود، توسط مالیاتدهندگان نجات خواهند یافت، با این درک که آنها بیش از حد قدرتمند هستند که هرگز به زندان بیفتند یا متهم شوند."
فاجعه مقرراتزدایی. لغو قانون گلاس-استیگال و سایر مقررات مالی به بانکها اجازه داد تا به رفتارهای فریبنده و پرخطر بیشتری بپردازند که در نهایت به بحران مالی 2008 منجر شد.
- بحران وامهای مسکن زیرپایه
- فروپاشی برادران لیمن
- 700 میلیارد دلار کمک مالی مالیاتدهندگان به وال استریت
عدم پاسخگویی. با وجود ایجاد خسارت اقتصادی عظیم، تعداد کمی از مدیران وال استریت با پیگرد قانونی مواجه شدند. بسیاری از مؤسسات مالی اکنون بزرگتر و قدرتمندتر از قبل از بحران هستند و مشکل "بیش از حد بزرگ برای شکست" را تداوم میبخشند.
4. سرمایهگذاری در زیرساختها برای ایجاد شغل و رشد اقتصادی حیاتی است
"اگر ما جدی هستیم در ایجاد نوع شغلهایی که این اقتصاد به شدت به آنها نیاز دارد و اگر میخواهیم این کار را به سرعت و بهصرفهترین شکل ممکن انجام دهیم، راه انجام آن ارائه کاهش مالیات برای کسبوکارها نیست زیرا در حال حاضر—در حال حاضر—شرکتهای آمریکایی نزدیک به 2 تریلیون دلار نقدینگی در دست دارند."
زیرساختهای در حال فروپاشی. جادهها، پلها، سیستمهای آبی و شبکه برق آمریکا به شدت نیاز به تعمیر و نوسازی دارند. انجمن مهندسان عمران آمریکا تخمین میزند که تا سال 2025 به 4.5 تریلیون دلار سرمایهگذاری در زیرساختها نیاز است.
پتانسیل ایجاد شغل. پروژههای زیرساختی بلافاصله شغلهایی در صنعت ساختوساز و صنایع مرتبط ایجاد میکنند و در عین حال پایهای برای رشد اقتصادی بلندمدت و رقابتپذیری فراهم میکنند.
- هر 1 میلیارد دلار سرمایهگذاری در زیرساختها 13,000 شغل ایجاد میکند
- زیرساختهای بهبود یافته بهرهوری را افزایش میدهد و هزینهها را برای کسبوکارها کاهش میدهد
- سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی پاک میتواند به تغییرات اقلیمی پاسخ دهد و در عین حال صنایع جدید ایجاد کند
5. مالیات بر ارث نباید تضعیف یا حذف شود
"حذف دائمی مالیات بر ارث به دو فرزند آقای وکسنر اجازه میدهد که تمام ثروت او را بدون پرداخت حتی یک سکه برای کمک به این کشور در مقابله با مشکلات عظیمی که داریم، به ارث ببرند."
حفظ عدالت. مالیات بر ارث تنها بر ثروتمندترین 0.2% آمریکاییها تأثیر میگذارد و به جلوگیری از تشکیل یک اشرافیت ریشهدار کمک میکند و اطمینان میدهد که فوقثروتمندان سهم عادلانه خود را پرداخت میکنند.
تولید درآمد. پیشبینی میشود که مالیات بر ارث در طول 10 سال 275 میلیارد دلار درآمد ایجاد کند، بودجهای که برای رسیدگی به اولویتهای ملی و کاهش کسری بودجه حیاتی است.
تشویق به خیریه. مالیات بر ارث انگیزهای برای اهدا به خیریه ایجاد میکند، زیرا کمکهای خیریه از مالیات معاف هستند. تضعیف یا حذف این مالیات میتواند کمکهای خیریه را سالانه به میلیاردها دلار کاهش دهد.
6. امنیت اجتماعی از کاهش مالیات بر حقوق در خطر است
"انحراف 120 میلیارد دلار از کمکهای امنیت اجتماعی برای یک 'تعطیلات مالیاتی' به اصطلاح ممکن است اکنون برای کارگران معامله خوبی به نظر برسد، اما برای برنامهای که اکثریت سالمندان طبقه متوسط در آینده به آن وابسته خواهند بود، تجارت بدی است."
پایداری بلندمدت در خطر. کاهش مالیات بر حقوق، حتی به طور موقت، جریان مالی اختصاصی را که امنیت اجتماعی را برای دههها پایدار و خودکفا کرده است، تضعیف میکند.
اسب تروجان برای خصوصیسازی. برخی از حامیان کاهش مالیات بر حقوق آن را به عنوان اولین گام به سوی برچیدن امنیت اجتماعی و جایگزینی آن با حسابهای خصوصی میبینند.
گزینههای جایگزین موجود. راههای بهتری برای ارائه تحریک اقتصادی و حمایت از کارگران وجود دارد، مانند پرداختهای مستقیم یا گسترش اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده، که آینده امنیت اجتماعی را به خطر نمیاندازد.
7. نفوذ شرکتها در سیاست دموکراسی را تضعیف میکند
"در سال 2009 شرکتها 3.47 میلیارد دلار برای لابیگری هزینه کردند. ما 100 عضو در سنا و 435 عضو در مجلس نمایندگان داریم. شنوندگان یا بینندگان میتوانند ماشین حساب خود را بیرون بیاورند و محاسبه کنند که چقدر پول منافع بزرگ برای تلاش در تأثیرگذاری بر سناتور اینووی یا خودم یا 98 عضو دیگر سنا یا 435 عضو مجلس نمایندگان هزینه میکنند."
تأثیر لابیگری. شرکتها و منافع خاص سالانه میلیاردها دلار برای شکلدهی به قوانین و مقررات به نفع خود هزینه میکنند، اغلب به ضرر منافع عمومی.
- 3.47 میلیارد دلار تنها در سال 2009 برای لابیگری هزینه شد
- 13,694 لابیگر ثبتشده در واشنگتن دی.سی.
- لابیگری شرکتها اغلب بازدهی بالایی از سرمایهگذاری از طریق کاهش مالیات، یارانهها و مقررات مطلوب به همراه دارد
مسائل مالی کمپین. تصمیم شهروندان متحد به شرکتها اجازه داده است که به طور نامحدود در انتخابات هزینه کنند، که بیشتر زمین بازی سیاسی را به نفع منافع پولی متمایل میکند.
8. سیاستهای تجاری تولید آمریکایی را نابود کردهاند
"من در ورمونت میدانم—آمار دقیقی در دست ندارم اما میتوانم بگویم—به شدت معتقدم—مدت زمان بیشتری طول میکشد تا از قسمت جنوبی ایالت به قسمت شمالی ایالت برسیم و تعداد سفرها کمتر از گذشته است."
از دست دادن شغل. توافقنامههای تجارت آزاد مانند نفتا تسهیلکننده انتقال میلیونها شغل تولیدی آمریکایی به کشورهایی با دستمزدهای پایینتر و استانداردهای کار و محیط زیست ضعیفتر بودهاند.
- 5 میلیون شغل تولیدی بین سالهای 2000 و 2014 از دست رفته است
- 50,000 کارخانه از سال 2001 بسته شدهاند
- کسری تجاری 796 میلیارد دلاری در سال 2017
سرکوب دستمزد. تهدید انتقال شغل به خارج از کشور برای سرکوب دستمزدها و تضعیف اتحادیهها استفاده شده است، که به رکود درآمد برای آمریکاییهای طبقه کارگر کمک کرده است.
نیاز به اصلاحات. توافقنامههای تجاری آینده باید اولویت را به حقوق کارگران، حفاظتهای محیط زیستی و حفظ یک پایه تولیدی داخلی قوی بدهند.
9. سیستم بهداشت و درمان نیاز به اصلاح دارد تا همه آمریکاییها را پوشش دهد
"طبق گفته دانشگاه هاروارد، 45,000 آمریکایی امسال به دلیل نداشتن بیمه بهداشتی و نرسیدن به پزشک در زمانی که باید، خواهند مرد."
بحران بیمهنشدهها. با وجود تصویب قانون مراقبت مقرون به صرفه، میلیونها آمریکایی همچنان بدون بیمه یا با بیمه ناکافی باقی ماندهاند، که منجر به نتایج بهداشتی بدتر و ناامنی مالی میشود.
- 27.5 میلیون آمریکایی بدون بیمه در سال 2018
- صورتحسابهای پزشکی علت اصلی ورشکستگی شخصی هستند
- ایالات متحده دو برابر سایر کشورهای توسعهیافته برای بهداشت و درمان به ازای هر نفر هزینه میکند با نتایج بدتر
مدیکر برای همه. یک سیستم بهداشت و درمان تکپرداختی میتواند پوشش جهانی ارائه دهد، هزینههای اداری را کاهش دهد و امکان مذاکره بهتر بر سر قیمت داروها را فراهم کند.
10. آموزش کلید تحرک اقتصادی و رقابتپذیری است
"اجازه دهید چند مثال از معنای واقعی این موضوع بدهم. امروز، نرخ بیکاری در کشور ما—نرخ بیکاری رسمی 9.8 درصد است. برای کسانی که دیپلم دبیرستان ندارند، 15.6 درصد است، در مقایسه با 5.6 درصد برای فارغالتحصیلان دانشگاه."
هزینههای رو به افزایش. هزینه آموزش عالی به شدت افزایش یافته است، که دانشگاه را برای بسیاری دور از دسترس کرده و فارغالتحصیلان را با بدهیهای سنگین مواجه کرده است.
- بدهی متوسط وام دانشجویی بیش از 30,000 دلار است
- کل بدهی وام دانشجویی بیش از 1.6 تریلیون دلار است
- هزینههای دانشگاه 8 برابر سریعتر از دستمزدها از سال 1980 افزایش یافته است
رقابت جهانی. ایالات متحده در دستیابی به تحصیلات در مقایسه با سایر کشورها عقب مانده است، که رقابتپذیری اقتصادی آینده را تهدید میکند.
- ایالات متحده در رتبه 13 جهان از نظر درصد 25-34 سالهها با مدرک دانشگاهی قرار دارد
- چین و هند بیش از ایالات متحده فارغالتحصیلان رشتههای STEM تولید میکنند
نیاز به سرمایهگذاری. افزایش بودجه برای آموزش عمومی، از دوران کودکی تا دانشگاه، برای ایجاد فرصت برابر و نیروی کار ماهر برای اقتصاد قرن 21 ضروری است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب سخنرانی بهطور کلی نقدهای مثبتی را برای انتقاد پرشور برنی سندرز از نابرابری اقتصادی و طمع شرکتی دریافت کرده است. خوانندگان از ثبات، استدلالهای مبتنی بر واقعیت و حمایت او از طبقه متوسط قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را روشنگر و مرتبط مییابند، با وجود اینکه بهعنوان یک متن فیلاباستر، تکراری به نظر میرسد. برخی منتقدان به کمبود راهحلهای دقیق و تکرار مکرر اشاره میکنند. بهطور کلی، بررسیکنندگان این کتاب را نگاهی مهم به فلسفه سیاسی سندرز و دعوتی به عمل میدانند، هرچند که قابلیت خواندن آن بهعنوان یک کتاب مورد بحث قرار دارد.