نکات کلیدی
1. اعتبارسنجی زودهنگام و مکرر برای جلوگیری از ساخت محصولاتی که هیچکس نمیخواهد
با اعتبارسنجی زودهنگام، اطمینان حاصل میکنید که محصول شما جذاب و قابل استفاده است و هنوز زمان برای اصلاح آن در صورت نیاز وجود دارد.
اعتبارسنجی زودهنگام زمان و هزینه را صرفهجویی میکند. به جای صرف ماهها برای ساخت محصولی که هیچکس نمیخواهد، ایدههای خود را به سرعت و با هزینه کم اعتبارسنجی کنید. از تکنیکهایی مانند:
- آزمایش صفحات فرود برای سنجش علاقه قبل از ساخت
- مصاحبه با مشتریان برای درک مشکلات کاربران
- آزمایش پروتوتایپ برای ارزیابی قابلیت استفاده
- استفاده از ویژگیهای ابتدایی برای آزمایش تقاضا برای عملکرد جدید
با دریافت بازخورد زودهنگام، میتوانید قبل از سرمایهگذاری منابع قابل توجه، جهت محصول خود را تغییر دهید یا تنظیم کنید. این کار شانس شما را برای ساخت چیزی که مردم واقعاً میخواهند و حاضرند برای آن هزینه کنند، افزایش میدهد.
2. انجام تحقیقات کاربری برای درک مشکلات و نیازهای مشتری
بزرگترین اشتباهی که میتوانید در این مرحله مرتکب شوید، این است که از همان ابتدا به موضوع آزمایش بگویید که روی چه چیزی کار میکنید و چقدر برای او عالی خواهد بود. هیچ چیزی سریعتر از این که بخواهید ایدههای خود را به او بفروشید، جلسه را تحت تأثیر قرار نمیدهد. شما آنجا نیستید که صحبت کنید. شما آنجا هستید که گوش دهید.
بیشتر گوش دهید تا صحبت کنید. تحقیقات کاربری مؤثر نیاز به درک مشکلات و نیازهای واقعی مشتریان شما دارد، نه فقط اعتبارسنجی ایدههای خودتان. از تکنیکهایی مانند:
- پرسشگری زمینهای: مشاهده کاربران در محیط طبیعی خود
- مصاحبههای باز: پرسش درباره مشکلات آنها، نه راهحلهای شما
- آزمایش قابلیت استفاده: مشاهده تعامل کاربران با پروتوتایپها
تمرکز خود را بر روی کشف نقاط درد و اهداف کاربران بگذارید. از پرسشهای هدایتکننده یا تبلیغ محصول خود پرهیز کنید. هدف به دست آوردن بینشهای واقعی درباره رفتار و انگیزههای کاربران است تا تصمیمات محصول شما را راهنمایی کند.
3. استفاده از روشهای تحقیق مناسب در زمان مناسب برای کارایی
در ساختمان بمانید. خارج شدن از ساختمان همیشه به معنای واقعی خارج شدن از ساختمان نیست. در واقع، گاهی اوقات ماندن در ساختمان میتواند بسیار کارآمدتر باشد.
روشهای تحقیق را بهطور استراتژیک انتخاب کنید. مراحل مختلف توسعه محصول نیاز به رویکردهای تحقیقاتی متفاوتی دارند. در نظر بگیرید:
- آزمایش از راه دور برای دریافت بازخورد سریعتر درباره پروتوتایپها
- آزمایش بدون نظارت برای شناسایی سریع مشکلات قابلیت استفاده
- نظرسنجیها برای اعتبارسنجی فرضیات از تحقیقات کیفی
- آزمایش A/B برای اندازهگیری تأثیر تغییرات طراحی
روش تحقیق خود را با اهداف و محدودیتهای خاص خود مطابقت دهید. روشهای از راه دور معمولاً میتوانند بینشهای ارزشمندی را سریعتر و با هزینه کمتر از آزمایشهای حضوری ارائه دهند. از ترکیبی از روشهای کیفی و کمی برای به دست آوردن تصویر کامل استفاده کنید.
4. طراحی به اندازه کافی برای اعتبارسنجی فرضیات، نه کمال
زیباسازی زودهنگام باعث بروز بیشتر فاجعههای UX از Myspace میشود. این را گفتم.
در ابتدا بر روی عملکرد تمرکز کنید. در مراحل اولیه، از غرق شدن در زیبایی بصری پرهیز کنید. به جای آن:
- از طرحهای سریع برای بررسی گزینههای چیدمان استفاده کنید
- وایرفریمهای کموفاداری برای آزمایش عملکرد اصلی ایجاد کنید
- پروتوتایپهای تعاملی بسازید تا جریانهای کاربری را اعتبارسنجی کنید
- تا زمانی که مفاهیم اصلی اعتبارسنجی نشدهاند، از ساخت ماکتهای با وفاداری بالا خودداری کنید
هدف این است که فرضیات اصلی و قابلیت استفاده خود را هر چه سریعتر اعتبارسنجی کنید. طراحیهای زیبا زمان میبرند و میتوانند شما را از تغییر جهت بر اساس بازخورد کاربران بازدارند. زیباییشناسی را برای مراحل بعدی نگه دارید.
5. استفاده از الگوهای طراحی و چارچوبها برای تسریع در توسعه
اکثریت قریب به اتفاق تعاملات نیازی به چیزی نوآورانه یا شگفتانگیز ندارند. آنها به چیزی قابل استفاده و ساده و واضح نیاز دارند.
چرخ را دوباره اختراع نکنید. بسیاری از عناصر رابط کاربری رایج قبلاً بهترین شیوههای خود را دارند. از الگوها و چارچوبهای موجود برای:
- کاهش زمان طراحی و توسعه
- اطمینان از انسجام در سراسر محصول شما
- بهرهمندی از اصول قابلیت استفاده آزموده شده
منابعی مانند Bootstrap، Material Design یا راهنمای رابط کاربری iOS اجزای آماده و الگوهای از پیش ساخته شده را ارائه میدهند. اینها را برای تناسب با برند خود سفارشی کنید، اما احساس نکنید که باید تعاملات کاملاً جدیدی برای عملکرد استاندارد ایجاد کنید.
6. ایجاد محصولات حداقلی قابل استفاده (MVP) برای آزمایش فرضیات اصلی
یک محصول محدود چیزی است که ممکن است کار زیادی انجام ندهد، اما آنچه را که انجام میدهد، به خوبی انجام میدهد. این به کاربر روشن میکند که چه کاری انجام میدهد و چه کاری باید انجام دهد. این یک مشکل جدی را حل میکند، یا شاید بخشی کوچک از یک مشکل جدی.
کوچک و متمرکز شروع کنید. یک MVP باید:
- یک مشکل خاص را به خوبی حل کند
- دارای یک پیشنهاد ارزش واضح باشد
- قابل استفاده باشد، حتی اگر دامنهاش محدود باشد
- به شما اجازه دهد بازخورد معناداری از کاربران جمعآوری کنید
با مجموعه ویژگیهای اصلی که به فرضیات پرخطر شما میپردازد، شروع کنید. از وسوسه افزودن ویژگیهای "خوب برای داشتن" پرهیز کنید. هر ویژگی اضافی پیچیدگی و زمان توسعه را افزایش میدهد بدون اینکه لزوماً ارزشی اضافه کند. بر اساس بازخورد کاربران برای گسترش عملکرد در طول زمان تکرار کنید.
7. اندازهگیری تأثیر طراحی با آزمایش A/B و معیارهای معنادار
طراحی هنر نیست. اگر فکر میکنید که طراحی ایدهآلی وجود دارد که کاملاً از تأثیر آن بر خط پایین شرکت شما جدا است، پس شما یک هنرمند هستید، نه یک طراح. طراحی هدف و مقصودی دارد و این موارد قابل اندازهگیری هستند.
تصمیمات طراحی مبتنی بر داده. از آزمایش A/B برای:
- اندازهگیری تأثیر تغییرات طراحی بر معیارهای کلیدی
- اعتبارسنجی یا رد فرضیات طراحی
- بهبود مستمر محصول خود استفاده کنید
بر روی معیارهایی تمرکز کنید که واقعاً نشاندهنده رضایت کاربر و موفقیت کسبوکار هستند، مانند:
- نرخ نگهداری
- نرخ تبدیل
- درآمد به ازای هر کاربر
- نمره ترویجدهنده خالص (NPS)
از معیارهای ظاهری که با نتایج واقعی کسبوکار همبستگی ندارند، پرهیز کنید. به یاد داشته باشید که هیچ معیار واحدی تمام داستان را نمیگوید – به روندها در چندین شاخص توجه کنید.
8. کار در تیمهای چندوظیفهای برای تکرار سریعتر
به جای اینکه سازمان خود را با یک دپارتمان تحقیقات کاربری، یک دپارتمان تجربه کاربری، یک دپارتمان محصول و یک دپارتمان مهندسی راهاندازی کنید، تصور کنید که تیمی دارید که بهطور مثال بر روی تجربه کاربری اولین بار متمرکز است.
سکویها را برای تکرار سریعتر بشکنید. تیمهای چندوظیفهای:
- ارتباطات بین رشتهها را بهبود میبخشند
- تأخیرها و سوءتفاهمها را کاهش میدهند
- امکان پروتوتایپسازی و آزمایش سریع را فراهم میکنند
- اطمینان حاصل میکنند که تمام دیدگاهها در تصمیمگیریها در نظر گرفته میشود
نمایندگانی از مدیریت محصول، طراحی، مهندسی و سایر عملکردهای مرتبط را در هر تیم شامل کنید. این کار امکان تغییرات سریع بر اساس بازخورد کاربران را فراهم میکند و اطمینان میدهد که محدودیتهای فنی در مراحل اولیه فرآیند طراحی در نظر گرفته میشوند. نتیجه، توسعه محصول سریعتر و یکپارچهتر است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب UX برای استارتاپهای چابک عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده و به خاطر مشاورههای عملیاش در زمینهی تحقیق کاربر، اعتبارسنجی و طراحی تدریجی مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از شوخطبعی و رویکرد صریح نویسنده قدردانی میکنند. این کتاب به کارآفرینان، طراحان محصول و هر کسی که در زمینهی ساخت محصولات فعالیت میکند، توصیه میشود. برخی به محتوای تکراری و سبک نوشتاری غیررسمی آن انتقاد کردهاند. بسیاری آن را منبعی ارزشمند برای بهکارگیری اصول چابک در طراحی تجربه کاربری میدانند، هرچند که حرفهایهای با تجربه ممکن است اطلاعات جدید کمتری پیدا کنند. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان راهنمایی مفید برای ادغام شیوههای تجربه کاربری در متدولوژیهای استارتاپ چابک شناخته میشود.