نکات کلیدی
1. افول دیپلماسی آمریکا مدتها پیش از ترامپ آغاز شد
"در طول دهه 1990، بودجه امور بینالملل ایالات متحده 30 درصد کاهش یافت، که با کاهشهایی که سالها بعد توسط دولت ترامپ درخواست شد، همتراز بود."
کاهش بودجه دیپلماسی را فلج کرد. در دهه 1990، دولت کلینتون و کنگره بودجه وزارت امور خارجه را کاهش دادند و دهها پست دیپلماتیک در سراسر جهان را بستند. این کاهشها درست زمانی رخ داد که جهان پس از جنگ سرد پیچیدهتر میشد و نیاز به دیپلماسی دقیقتری داشت. این کاهشها وزارت امور خارجه را برای مقابله با چالشهای نوظهور در قرن 21 ناتوان کرد.
11 سپتامبر نظامیسازی را تسریع کرد. پس از حملات 11 سپتامبر، دولت بوش دیپلماتها را به نفع راهحلهای نظامی و اطلاعاتی کنار گذاشت. این تغییر اولویتهای کوتاهمدت ضدتروریسم را بر تعاملات دیپلماتیک بلندمدت ترجیح داد. وزارت امور خارجه در تلاش بود تا در دورهای که پنتاگون و سیا بر آن تسلط داشتند، اهمیت خود را دوباره به دست آورد.
تلفات کلیدی دیپلماتیک کاهشهای دهه 1990:
- بسته شدن 26 کنسولگری
- تعطیلی 50 مأموریت USAID
- حذف آژانس کنترل و خلع سلاح
- انحلال آژانس اطلاعات ایالات متحده
2. آژانسهای نظامی و اطلاعاتی وزارت امور خارجه را تحتالشعاع قرار دادهاند
"بودجه وزارت دفاع همیشه بسیار بزرگتر است، و به دلایل خوبی، منظورم این است که با آن موافقم، اما نسبت بین این دو بدتر و بدتر میشود."
بودجهها اولویتها را منعکس میکنند. اختلاف عظیم بین هزینههای نظامی و دیپلماتیک از زمان 11 سپتامبر تنها افزایش یافته است. در حالی که بودجه پنتاگون افزایش یافته، وزارت امور خارجه با کاهشهای مکرر و توقفهای استخدامی مواجه شده است. این عدم تعادل ظرفیت آمریکا برای دیپلماسی دقیق و قدرت نرم را تضعیف کرده است.
نظامیگری بر سیاستگذاری تسلط دارد. فراتر از بودجه، جامعه نظامی و اطلاعاتی نفوذ بیش از حدی در تصمیمگیریهای سیاست خارجی به دست آوردهاند. ژنرالها و جاسوسان به طور فزایندهای استراتژی را شکل میدهند و اغلب دیدگاههای دیپلماتیک را کنار میگذارند. این امر منجر به اتکای بیش از حد به راهحلهای نظامی برای چالشهای پیچیده ژئوپلیتیکی شده است.
نمونههایی از تسلط نظامی/اطلاعاتی:
- روابط سیا و نظامی با جنگسالاران در افغانستان
- حملات پهپادی و عملیاتهای مخفی جایگزین دیپلماسی سنتی
- ژنرالها در نقشهای کلیدی امنیت ملی در کاخ سفید
3. دیپلماتهایی مانند ریچارد هالبروک برای حفظ اهمیت مبارزه کردند
"هالبروک دیده بود که ایالات متحده یک فرصت برای پایان دادن به یک جنگ را از دست داده است؛ او نمیخواست این اتفاق دوباره بیفتد."
آخرین ایستادگی هالبروک. دیپلمات کهنهکار ریچارد هالبروک، که در بوسنی صلح را مذاکره کرد، تلاش کرد درسهایی از آن موفقیت را در افغانستان به کار گیرد. او برای یک راهحل دیپلماتیک و رویکرد منطقهای فشار آورد، اما اغلب توسط صداهای نظامی در دولت اوباما کنار گذاشته شد.
مبارزه دشوار برای دیپلماسی. مبارزات هالبروک نماد حاشیهنشینی گستردهتر وزارت امور خارجه بود. حتی دیپلماتهای با تجربه نیز در بحثهای سیاستی توسط ژنرالها و مقامات اطلاعاتی کنار زده شدند. "نظامیسازی سیاست خارجی" که هالبروک درباره آن هشدار داده بود، از زمان مرگ او در سال 2010 تنها تسریع شده است.
اصول کلیدی دیپلماتیک هالبروک:
- تأکید بر مذاکرات در کنار فشار نظامی
- درگیر کردن قدرتهای منطقهای در یافتن راهحلها
- تمرکز بر ثبات بلندمدت، نه فقط اهداف نظامی کوتاهمدت
4. اتحادهای آمریکا با جنگسالاران و مردان قوی نتیجه معکوس داده است
"ما مصالحههای خود را انجام میدهیم. ممکن است بدهی برای آینده ایجاد کنیم."
دستاوردهای کوتاهمدت، مشکلات بلندمدت. در افغانستان، سومالی و جاهای دیگر، ایالات متحده بارها با مردان قوی محلی برای دستیابی به اهداف فوری ضدتروریسم متحد شده است. در حالی که گاهی اوقات به صورت تاکتیکی موفق بوده، این اتحادها اغلب ثبات بلندمدت و ارزشهای آمریکایی را تضعیف میکنند.
پیامدهای حقوق بشری. حمایت آمریکا جنگسالاران سوءاستفادهگر و رژیمهای استبدادی را جسور کرده و اعتبار آمریکا به عنوان حامی دموکراسی و حقوق بشر را خدشهدار کرده است. اتکا به روابط نظامی به نظامی به بهای تعامل دیپلماتیک گستردهتر با جامعه مدنی و عناصر اصلاحطلب تمام شده است.
نمونههایی از متحدان مشکلساز آمریکا:
- ژنرال دوستم در افغانستان (متهم به جنایات جنگی)
- رئیسجمهور سیسی در مصر (نظارت بر سرکوب شدید)
- عربستان سعودی (نقض حقوق بشر، جنگ در یمن)
5. توافق هستهای ایران پتانسیل دیپلماسی را نشان داد
"توانایی حل مسئله هستهای بدون شلیک یک گلوله، به گونهای که به منافع ما خدمت کند، گامی بسیار مهم است."
دیپلماسی صبورانه نتیجه میدهد. توافق هستهای ایران در سال 2015 نشان داد که حتی با یک کشور خصمانه، تعامل دیپلماتیک پایدار میتواند نتایج به بار آورد. سالها مذاکرات دقیق، به رهبری دیپلماتهای با تجربه، توافقی را به وجود آورد که برنامه هستهای ایران را به طور قابل راستیآزمایی محدود کرد.
رویکرد چندوجهی. موفقیت توافق ایران ناشی از ترکیب فشار اقتصادی، همکاری چندجانبه و مذاکرات مستقیم بود. این در تضاد با رویکرد کاملاً تقابلی بود که برخی از شاهینها ترجیح میدادند. توافق نشان داد که دیپلماسی میتواند راهحلهای پایدارتر از تهدیدات نظامی ارائه دهد.
عناصر کلیدی دیپلماسی توافق ایران:
- ائتلاف چندجانبه (کشورهای P5+1)
- توالی دقیق رفع تحریمها و رعایت
- اقدامات راستیآزمایی فشرده
- مذاکرات پشتپرده برای ایجاد اعتماد
6. فقدان تخصص دیپلماتیک سیاست خارجی آمریکا را تضعیف کرده است
"ما اساساً به طور یکجانبه خلع سلاح کردهایم. اگر دیپلماسی را به عنوان یک ابزار نداشته باشید، به طور یکجانبه قدرت خود را تضعیف کردهاید. چرا باید این کار را انجام دهیم؟"
فرار مغزها در وزارت امور خارجه. کاهش بودجه، توقفهای استخدامی و روحیه پایین، صفوف دیپلماتهای با تجربه را کاهش داده است. این از دست دادن تخصص، ایالات متحده را کمتر مجهز به پیمایش چالشهای جهانی پیچیده و شناسایی تهدیدها و فرصتهای نوظهور میکند.
پیامدهای سیاستی. بدون ورودی دیپلماتیک قوی، سیاست خارجی آمریکا واکنشیتر و نظامیتر شده است. درک دقیق از زمینههای محلی اغلب وجود ندارد، که منجر به اشتباهاتی در مکانهایی مانند عراق، لیبی و سوریه شده است. تضعیف وزارت امور خارجه سیاستگذاران را از دیدگاههای حیاتی محروم کرده است.
حوزههایی که توسط افول دیپلماتیک تضعیف شدهاند:
- مهارتهای زبانی (عربی، فارسی، چینی و غیره)
- تخصص عمیق منطقهای
- قابلیتهای مذاکره و حل منازعه
- دیپلماسی عمومی و پیشبینی قدرت نرم
7. چین خلأ دیپلماتیک ناشی از عقبنشینی آمریکا را پر میکند
"این یک زخم کاملاً خودساخته است. این موضوع مرا بسیار بیشتر از بسیاری از مسائل دیگر که بیشتر روزها بحث عمومی را به خود مشغول میکند، نگران میکند."
نفوذ رو به رشد چین. همانطور که ایالات متحده از نقشهای رهبری جهانی عقبنشینی کرده، چین مشتاقانه وارد عمل شده است. پکن در حال گسترش حضور دیپلماتیک خود در سراسر جهان، افزایش کمکهای خارجی و معرفی خود به عنوان شریکی قابلاعتمادتر از واشنگتن است.
تغییر استراتژیک بلندمدت. حمله دیپلماتیک چین فراتر از پر کردن خلأهای ناشی از عقبنشینی آمریکا است. این نشاندهنده تلاشی هماهنگ برای بازسازی نظم بینالمللی به گونهای است که به منافع چین بیشتر کمک کند. ابتکار کمربند و جاده نمونهای از این رویکرد جامع برای گسترش نفوذ است.
نمونههایی از گسترش دیپلماتیک چین:
- بزرگترین مشارکتکننده نیروهای حافظ صلح در میان کشورهای P5
- وامدهنده اصلی به کشورهای در حال توسعه
- نقش میانجی در منازعات (مثلاً مذاکرات صلح افغانستان)
- گسترش شبکه مؤسسات کنفوسیوس
8. احیای دیپلماسی برای رهبری جهانی آمریکا حیاتی است
"دیپلماسی واقعاً باید ابزار اولویتدار در سطح بینالمللی باشد. گاهی اوقات میتواند به چیزهایی با هزینه بسیار کمتر، هم از نظر مالی و هم از نظر جانهای آمریکایی، نسبت به استفاده از نیروی نظامی دست یابد."
تعادلبخشی ضروری است. برای حفظ رهبری جهانی، ایالات متحده باید در قابلیتهای دیپلماتیک خود سرمایهگذاری مجدد کند. این به معنای افزایش بودجه نیست، بلکه تغییر فرهنگی است که بار دیگر دیپلماسی را به عنوان ابزاری حیاتی در هنر حکومتداری ارزش مینهد.
تکمیل قدرت نظامی. وزارت امور خارجه احیا شده قدرت سخت آمریکا را تقویت میکند، نه تضعیف. دیپلماتهای ماهر میتوانند از بروز درگیریها قبل از نیاز به مداخله نظامی جلوگیری کنند و راهحلهای پایدارتر برای چالشهای جهانی ایجاد کنند.
گامهایی برای احیای دیپلماسی:
- افزایش بودجه و استخدام وزارت امور خارجه
- ارتقای صداهای دیپلماتیک در تصمیمات امنیت ملی
- بازسازی اتحادها و تعامل چندجانبه
- تأکید بر ایجاد روابط بلندمدت، نه فقط مدیریت بحران
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What's War on Peace: The End of Diplomacy and the Decline of American Influence about?
- Focus on Diplomacy's Decline: The book by Ronan Farrow examines the decline of American diplomacy and the increasing reliance on military solutions in foreign policy.
- Historical Context: It provides a historical overview of U.S. diplomacy from the post-World War II era to the present, highlighting key events and decisions.
- Personal Stories: The narrative includes personal anecdotes from diplomats, illustrating their struggles and triumphs in a changing political landscape.
Why should I read War on Peace by Ronan Farrow?
- Insight into Foreign Policy: The book offers a critical examination of the shift from diplomacy to military intervention in American foreign policy.
- Lessons from Diplomats: It provides insights from experienced diplomats, offering valuable lessons on negotiation and dialogue.
- Relevance to Current Events: The themes are highly relevant to ongoing geopolitical tensions, providing historical context for contemporary foreign policy discussions.
What are the key takeaways of War on Peace?
- Diplomacy is Essential: Farrow emphasizes the importance of diplomacy for maintaining global peace and stability.
- Critique of Military Dominance: The book critiques the increasing dominance of military solutions in U.S. foreign policy.
- Role of Personal Relationships: It highlights the importance of personal relationships in successful diplomatic negotiations.
What are the best quotes from War on Peace and what do they mean?
- “The last of the diplomats...”: This quote underscores the importance of diplomats in maintaining global stability.
- “You don’t make peace with your friends.”: It reflects the necessity of engaging with adversaries in difficult negotiations.
- “Wars can end, peace can be forged.”: This quote highlights the potential for resolution through diplomatic means.
How does War on Peace address the U.S.-Pakistan relationship?
- Raymond Davis Incident: The book details the fallout from the 2011 incident, which strained U.S.-Pakistan relations.
- Impact of Military Actions: It discusses how military operations, like the raid on Osama bin Laden, complicated the relationship.
- Consequences for Diplomacy: Farrow argues that these events illustrate the dangers of sidelining diplomatic channels.
What role does technology play in modern diplomacy as discussed in War on Peace?
- Changing Communication Methods: Technology has transformed diplomatic communication, impacting the nuances of diplomacy.
- Information Overload: Diplomats face challenges in sifting through vast amounts of data to make informed decisions.
- Social Media Influence: Social media can amplify tensions and complicate diplomatic efforts by rapidly shifting public opinion.
How does War on Peace critique the militarization of U.S. foreign policy?
- Historical Context: The book traces the shift from diplomatic engagement to militarization, highlighting key events.
- Negative Outcomes: Farrow discusses the negative consequences, including increased violence and instability.
- Call for Balance: He advocates for a balanced approach that incorporates both military and diplomatic strategies.
What does War on Peace suggest about the future of American diplomacy?
- Urgent Need for Change: Farrow argues for a renewed commitment to diplomatic engagement and multilateralism.
- Reimagining Diplomatic Roles: He suggests that diplomats' roles must be reimagined to include broader skills and approaches.
- Hope for Renewal: Despite challenges, the book ends on a hopeful note, suggesting a return to diplomacy is possible.
How does War on Peace address the concept of American exceptionalism?
- Critique of Exceptionalism: Farrow challenges the notion by highlighting failures in U.S. foreign policy.
- Historical Examples: The book provides examples where exceptionalism justified military action over diplomacy.
- Call for Humility: Farrow advocates for a more humble approach, recognizing the complexities of international relations.
How does War on Peace illustrate the importance of regional relationships in diplomacy?
- Regional Dynamics: Understanding regional dynamics is crucial for effective diplomacy, as shown in Holbrooke’s efforts.
- Building Alliances: The book discusses the importance of building alliances with regional powers.
- Long-term Stability: Strong regional relationships can lead to long-term stability and peace.
What are the implications of the decline of diplomacy as presented in War on Peace?
- Increased Conflict: Farrow argues that the decline of diplomacy leads to more conflicts and instability.
- Erosion of Trust: Sidelining diplomacy erodes trust between nations, hindering future negotiations.
- Need for Reinvestment: Farrow calls for reinvestment in diplomatic efforts and resources.
How does War on Peace critique the Trump administration's foreign policy?
- Sidelining Diplomacy: Farrow argues that the administration undermined the State Department and sidelined diplomats.
- Militarization of Policy: The preference for military solutions over diplomacy is critiqued as leading to unnecessary conflicts.
- Impact on Global Standing: The administration's actions are said to have diminished America's global influence.
نقد و بررسی
کتاب جنگ بر صلح به بررسی کاهش دیپلماسی ایالات متحده و افزایش نظامیگری در سیاست خارجی میپردازد. فاررو استدلال میکند که این روند از دوران کلینتون آغاز شد و در دولتهای بعدی شتاب گرفت و در نهایت به تضعیف وزارت امور خارجه در دوران ترامپ انجامید. این کتاب از طریق مصاحبه با دیپلماتها و مقامات، دیدگاههای داخلی را ارائه میدهد. در حالی که به خاطر تحقیقات و بینشهایش مورد تحسین قرار گرفته است، برخی از منتقدان معتقدند که در برخی زمینهها عمق کافی ندارد. به طور کلی، این کتاب به عنوان نگاهی مهم اما هشداردهنده به وضعیت دیپلماسی آمریکا و نفوذ جهانی آن دیده میشود.