نکات کلیدی
1. پیشینهی یخدانی آمریکا بهطرز رادیکالی نادرست فهمیده شده است
بهدور از اینکه بسیار جدید باشد، بهنظر میرسد که حضور انسان در قارههای آمریکا ممکن است بسیار قدیمیتر از آنچه تاکنون تصور میشده، باشد—شاید بیش از 100,000 سال.
چالش با دکترین. دیدگاه سنتی که قارههای آمریکا از آخرین قارههایی بودند که توسط انسانها ساکن شدهاند، در حال فروپاشی است. شواهد جدید نشان میدهد که حضور انسان بسیار زودتر از آنچه قبلاً تصور میشد، ممکن است، و این زمانبندی گسترده نیاز به بازنگری در تمام بناهای تاریخی و تحولات فرهنگی پیشاکلمبی را ایجاب میکند.
بازنویسی روایت. قارههای آمریکا حدود 12,000 سال پیش بهطور فیزیکی، ژنتیکی و فرهنگی از دنیای قدیم جدا شدند، زمانی که سطح دریاها پل سرزمین برینگ را زیر آب برد. هرگونه ارتباط بین قارههای آمریکا و دنیای قدیم که پیش از این جدایی وجود داشته باشد، نمیتواند به تأثیرات اخیر اروپایی یا صرفاً تصادف نسبت داده شود.
جستوجو برای یک تمدن گمشده. نویسنده در جستوجوی شواهدی از یک تمدن گمشده در قارههای آمریکا، مشابه افسانه آتلانتیس، که در پایان عصر یخ نابود شد، برمیآید. این تحقیق شامل جمعآوری و تحلیل شواهد جدید از زمینههای علمی مختلف است که پارادایم تثبیتشده پیشینهی آمریکا را به چالش میکشد.
2. تپهی مار: کلیدی به کیهانشناسی باستانی آمریکایی
برخی آن را مانیتو مینامند. اما من فراتر میروم. میگویم مار ما گیتچه مانیتو است—روح بزرگ و نگهبان اجدادی مردم باستان.
یک چشمانداز مقدس. تپهی مار، واقع در جنوب اوهایو، بهترین نمونهی باقیمانده از تپههای مجسمهای حیوانی پیشاتاریخی در آمریکای شمالی است. این تپه درون یک دهانهی برخوردی باستانی قرار دارد که به راز و اهمیت روحانی این مکان میافزاید. این منطقه با ناهنجاریهای مغناطیسی و گرانشی، غارهای زیرزمینی، جویبارها و چالههای فرورفته مشخص میشود که ممکن است باستانیان آن را بهعنوان ورودیهایی به دنیای زیرین میدیدند.
زمین و آسمان. جهتگیری تپهی مار با غروب خورشید در انقلاب تابستانی همراستا است که نشاندهندهی ارتباط عمدی بین این سازهی زمینی و رویدادهای آسمانی است. این همراستایی درک باستانسازان از نجوم و احترام آنها به کیهان را نشان میدهد.
مانیتو. مفهوم مانیتو در فرهنگ بومیان آمریکا، نیرویی بیشکل اما آگاه که تمام زندگی را به حرکت درمیآورد، درک اهمیت تپهی مار را مرکزی میسازد. این تپه تنها یک خلق هنری نیست بلکه تجلی این قدرت روحانی است که چشماندازهای فیزیکی و روحانی را به هم متصل میکند.
3. نظریهی کلویس اول شواهدی از آمریکاییهای باستانی را سرکوب کرد
سوالات دربارهی انسانهای اولیه در آمریکا تقریباً تابو شد و هیچ انسانشناسی که خواهان یک حرفهی موفق بود، جرات نمیکرد که به سرنوشت طرد اجتماعی اشاره کند که نشان دهد شواهدی از قدمت قابل احترام برای بومیان پیدا کرده است.
اثر هردلیچکا. در بیشتر قرن بیستم، باستانشناس آلس هردلیچکا هرگونه ادعایی دربارهی قدمت بالای انسان در قارههای آمریکا را سرکوب کرد. این امر جوی از ترس ایجاد کرد که در آن پژوهشگران با به چالش کشیدن دیدگاه غالب دربارهی ورود اخیر انسان، جان خود را به خطر میانداختند.
کلویس اول. کشف نقاط کلویس در ارتباط با جانوران منقرضشدهی عصر یخ منجر به نظریهی "کلویس اول" شد که ادعا میکرد مردم کلویس نخستین ساکنان قارههای آمریکا بودند. این نظریه به دکترین تثبیتشدهای تبدیل شد که دیدگاههای جایگزین و پژوهشها را خفه کرد.
چالش با پارادایم. مکانهایی مانند مونته ورد، میدوکرافت و غارهای بلوفیش شواهدی از حضور انسان در قارههای آمریکا پیش از کلویس ارائه دادند. این کشفیات نظریهی کلویس اول را به چالش کشید و تغییر تدریجی در تفکر باستانشناسی را به وجود آورد، هرچند که بدون مقاومت و حملات شخصی به پژوهشگران involved نبود.
4. DNA باستانی ارتباطات شگفتانگیزی را فاش میکند
با پیچیدگیهای وسیع، اژدها محور اکلپتیک را در چینهای مقیاسدار خود نگه میدارد.
میراث دنیسوا. مطالعات DNA باستانی نشان میدهد که بومیان آمریکا مواد ژنتیکی مشترکی با دنیسواها، یک گونهی انسانی باستانی نزدیک به نئاندرتالها دارند. این نشاندهندهی جفتگیری بین اجداد بومیان آمریکا و دنیسواها در گذشتهی دور است.
اژدها. صورت فلکی اژدها، که در بسیاری از فرهنگهای باستانی بهعنوان یک مار تصویر شده، ممکن است بهعنوان یک الگوی آسمانی برای تپهی مار عمل کرده باشد. این نشاندهندهی ارتباطی بین قارههای آمریکا و دنیای قدیم است، بهطوری که مجسمهی تپه الگوهای ستارهها در آسمان را منعکس میکند.
ثوبان. ستارهی شمالی باستانی ثوبان، واقع در صورت فلکی اژدها، ممکن است بهعنوان نقطهی مرکزی برای هندسهی تپهی مار استفاده شده باشد. این امر ایدهای را که تپه بهمنظور تقلید از الگوهای ستارهها در آسمان طراحی شده، بیشتر تقویت میکند.
5. آمازون: دنیای گمشدهای از کشاورزی پیشرفته
نکته این است که وقتی یک تکه سنگ چخماق را اینگونه بشکنید، میتوانید با آن هر کاری که میخواهید انجام دهید. تمام سطوح داخلی مستعد شکستگی هستند اما سنگهای خام اینگونه نیستند. بنابراین وقتی منتقدان ما میگویند که سنگهای اینچنینی ممکن است بهدلیل غلتیدن از دامنهی تپه شکسته شده باشند، پاسخ ما این است که نه.
چالش با افسانهی "بهشت تقلبی". جنگلهای بارانی آمازون مدتها بهعنوان محیطی فقیر از منابع که قادر به حمایت از جمعیتهای بزرگ یا جوامع پیچیده نیست، تصور میشد. با این حال، شواهد جدید نشان میدهد که آمازون محل تمدنهای پیشرفتهای با شیوههای کشاورزی پیچیده بوده است.
تررا پِرتا. کشف تررا پِرتا، خاکی دستساز با باروری استثنایی، مفهوم اینکه آمازون برای کشاورزی نامناسب بوده را به چالش میکشد. این "زمین معجزهآسا" به ساکنان باستانی آمازون اجازه میداد تا محصولات را کشت کنند و جمعیتهای بزرگی را در جنگل بارانی حفظ کنند.
اهلیسازی. آمازون مرکز مهمی برای اهلیسازی محصولات بود، با مردمان بومی که انواع مختلفی از گیاهان، از جمله مانیوک، سیبزمینی شیرین، کاکائو، تنباکو، آناناس و فلفل داغ را کشت میکردند. این اهلیسازی ترکیب جنگلهای مدرن آمازون را شکل داد، بهطوری که گونههای اهلی بهمراتب بیشتر از گونههای غیر اهلی بودند.
6. قدرت تجربههای بینایی در فرهنگهای باستانی
کریستال نوری درخشان ساطع میکرد که "پرتوهای میانهی خورشید را آلوده میکرد." بهگفتهی داستان، کریستال دزدیده شد و پس از آن مردم به تاریکی فرو رفتند.
شمنگرایی. شمنگرایی، یک عمل که شامل حالتهای تغییر یافتهی آگاهی و ارتباط با دنیای روحانی است، نقش مرکزی در فرهنگهای باستانی آمازون ایفا میکرد. شمنها از گیاهان بیناییزا، مانند آیاهواسکا، برای کسب دانش، درمان بیماران و راهنمایی جوامع خود استفاده میکردند.
آیاهواسکا. آیاهواسکا، نوشیدنیای که از پیچ بناسترایپ و سایر گیاهان تهیه میشود، توسط شمنها برای ورود به حالتهای تغییر یافتهی آگاهی و ارتباط با دنیای روحانی استفاده میشود. بینشهایی که در طول مراسم آیاهواسکا تجربه میشود، اغلب شامل الگوهای هندسی و مواجهه با موجودات ماورایی است.
دنیای دیگر. مردم توکانو در آمازون بر این باورند که دنیای دیگر، قلمرویی فراتر از کهکشان راه شیری، میتواند از طریق بینشهای آیاهواسکا دسترسی پیدا شود. این دنیای دیگر به نواحی یا بخشهایی تقسیم میشود، از جمله قلمرو وایماهاسه، "استاد حیوانات" ماورایی.
7. تأثیر یانگ درایاس: یک فاجعه جهانی
یک تأثیر کیهانی تنها رویدادی است که قادر به تولید همزمان شواهد جمعی است.
طوفان خشمگین بولیدها. حدود 12,800 سال پیش، زمین با یک دسته از قطعات دنبالهدار مواجه شد که منجر به دورهای از بمباران و ویرانی شدید شد. این رویداد، که به تأثیر یانگ درایاس معروف است، پیامدهای جهانی داشت، از جمله تغییرات اقلیمی، انقراضهای مگافونا و کاهش جمعیت انسانی.
پروکسیهای تأثیر. لایهی مرز یانگ درایاس (YDB)، که در مکانهای متعددی در سراسر جهان یافت میشود، شامل انواع پروکسیهای مرتبط با تأثیر، از جمله نانو الماسها، شیشههای ذوبشده، کرههای کربنی، ایریدیوم و پلاتین است. این پروکسیها شواهدی از رویدادهای فاجعهبار که در آغاز یانگ درایاس رخ داده، ارائه میدهند.
زمستان تأثیر. تأثیر یانگ درایاس آتشسوزیهای وسیعی را بهوجود آورد که مقادیر زیادی از زیستتوده را سوزاند و مقادیر زیادی دود و دوده را به جو آزاد کرد. این منجر به "زمستان تأثیر" شد، دورهای از تاریکی و سرمای طولانی که اکوسیستمها را مختل کرد و به انقراضهای بیشتر منجر شد.
8. میراث پایدار یک تمدن گمشده
اگر به جایی بروید و بهطور کامل از پیش رد کنید که انسانها 130,000 سال پیش در آنجا بودهاند، بهوضوح شواهدی پیدا نخواهید کرد که نشان دهد آنها آنجا بودهاند.
یک تمدن گمشده. تأثیر یانگ درایاس ممکن است یک تمدن پیشرفته را که در دوران یخ شکوفا شده بود، نابود کرده باشد. این تمدن، که دانش پیشرفتهای از نجوم، هندسه و ناوبری داشت، ممکن است نشانههایی از خود بر جای گذاشته باشد که بر فرهنگهای سراسر جهان تأثیر گذاشته است.
کلید تمدن گمشدهی زمین. آمریکا، بهویژه آمریکای شمالی، ممکن است کلید درک این تمدن گمشده باشد. پیشینهی منحصر به فرد قاره، که با دورههای طولانی انزوا و یک رویداد فاجعهبار مشخص میشود، ممکن است نشانههایی از این فرهنگ باستانی را حفظ کرده باشد.
دعوت به تحقیق با ذهن باز. برای کشف حقیقت دربارهی تمدن گمشدهی زمین، ضروری است که به گذشته با ذهنی باز و بدون پیشداوریها و تعصبات نزدیک شویم. با پذیرش شواهد جدید و به چالش کشیدن پارادایمهای تثبیتشده، میتوانیم درک عمیقتری از میراث مشترک انسانیمان بهدست آوریم.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب آمریکا قبل به بررسی تمدنهای باستانی در قارههای آمریکا میپردازد و نظریههای متداول دربارهی ورود و توسعهی انسان را به چالش میکشد. هنکاک شواهدی از جوامع پیشرفتهای را که قبل از تاریخ شناخته شده وجود داشتهاند، ارائه میدهد و به بررسی سایتهای باستانشناسی، مطالعات ژنتیکی و همراستاییهای نجومی میپردازد. در حالی که برخی از خوانندگان ایدههای تحریککنندهی فکر و تحقیقات گستردهی کتاب را ستایش میکنند، دیگران به ماهیت گمانهزنی آن و کمبود دقت علمی انتقاد میکنند. نقاط قوت این کتاب در برجستهسازی کشفیات جدید و زیر سؤال بردن پارادایمهای تثبیتشده نهفته است، اما نتایج آن دربارهی تمدنهای گمشده و تواناییهای روانی جنجالی است.
Similar Books





