نکات کلیدی
1. هشدارهای زیستمحیطی اغلب با شواهد علمی در تضاد هستند
"توقف در اینجا به معنای پذیرش بیقدرتی در برابر احتمال نابودی تمدن است," او گفت. "هدف کشور من این است که ما را از اتاق تاریک وحشتها به سوی نور هدایت کند."
هشدارگرایی در مقابل واقعیت. بسیاری از ادعاهای زیستمحیطی، مانند انقراض قریبالوقوع خرسهای قطبی یا پیامدهای آخرالزمانی تغییرات اقلیمی، با شواهد علمی پشتیبانی نمیشوند. گزارشهای خود IPCC اغلب با روایتهای آخرالزمانی که توسط فعالان و رسانهها ترویج میشود، در تضاد هستند. برای مثال:
- مرگ و میر جهانی ناشی از بلایای طبیعی در قرن گذشته 90 درصد کاهش یافته است
- جمعیت خرسهای قطبی در بیشتر مناطق پایدار یا در حال افزایش است
- پیشبینی میشود که با وجود تغییرات اقلیمی، بازده محصولات کشاورزی افزایش یابد
هیجانزدگی رسانهای. رسانهها و گروههای زیستمحیطی اغلب تهدیدات زیستمحیطی را بزرگنمایی میکنند و ترس و اضطراب غیرضروری ایجاد میکنند. این هشدارگرایی میتواند به سیاستهای نادرست منجر شود و توجه را از مسائل مهمتر منحرف کند.
2. پیشرفت فناوری کلید حفاظت از محیط زیست است
"همه میدانند که جابجایی لاکپشتهای صحرایی کار نمیکند. وقتی جلوی بولدوزر راه میروید، گریه میکنید و حیوانات و کاکتوسها را از سر راه برمیدارید، سخت است که فکر کنید پروژه ایده خوبی است."
نوآوری برای حفاظت. پیشرفتهای فناوری به طور مداوم راهحلهایی برای چالشهای زیستمحیطی ارائه دادهاند. نمونهها شامل:
- تکنیکهای کشاورزی کارآمد که استفاده از زمین را کاهش داده و بازده را افزایش میدهند
- سیستمهای مدیریت پسماند که آلودگی را به حداقل میرسانند
- فناوریهای انرژی پاک که انتشار گازها را کاهش میدهند
پیامدهای ناخواسته. سیاستهای زیستمحیطی با نیت خوب که راهحلهای فناوری را رد میکنند، اغلب به نتایج بدتری منجر میشوند. به عنوان مثال، مخالفت با محصولات اصلاحشده ژنتیکی میتواند به افزایش استفاده از آفتکشها و کاهش بازده منجر شود که در نهایت به مردم و محیط زیست آسیب میرساند.
3. انرژی هستهای برای آیندهای پایدار ضروری است
"اگر میخواهید دیاکسید کربن را در جو در سال 2070 به حداقل برسانید، ممکن است بخواهید امروز سوزاندن زغالسنگ در هند را تسریع کنید," گفت کری امانوئل، دانشمند اقلیمشناسی MIT.
پاک و قابل اعتماد. انرژی هستهای یک راهحل کمکربن و با خروجی بالا برای نیازهای انرژی ما ارائه میدهد. این انرژی دارای چندین مزیت است:
- تولید حداقل گازهای گلخانهای
- ارائه قدرت پایه ثابت
- دارای ردپای زمینی کوچک در مقایسه با منابع تجدیدپذیر
غلبه بر تصورات غلط. بسیاری از ترسها درباره انرژی هستهای بر اساس اطلاعات قدیمی یا سوءتفاهمها است. نیروگاههای هستهای مدرن بسیار ایمن هستند و خطر حوادث حداقل است. پسماند تولید شده قابل مدیریت است و میتواند به طور ایمن ذخیره شود.
4. توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میتوانند همزیستی داشته باشند
"کشاورزی 25 درصد از تولید ناخالص داخلی برزیل است و این چیزی است که کشور را از رکود عبور داد," گفت نپستاد. "وقتی کشاورزی سویا وارد یک منظره میشود، تعداد آتشسوزیها کاهش مییابد. شهرهای کوچک پول برای مدارس دریافت میکنند، تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد و نابرابری کاهش مییابد. این بخشی نیست که باید با آن مبارزه کرد، بلکه باید با آن زمینه مشترک پیدا کرد."
رشد پایدار. توسعه اقتصادی اغلب به نتایج زیستمحیطی بهتری منجر میشود:
- با ثروتمندتر شدن کشورها، میتوانند در فناوریهای پاکتر سرمایهگذاری کنند
- تکنیکهای بهبود یافته کشاورزی امکان بازده بالاتر در زمین کمتر را فراهم میکنند
- شهرنشینی میتواند تأثیر کلی انسان بر زیستگاههای طبیعی را کاهش دهد
متعادلسازی اولویتها. سیاستهای زیستمحیطی باید نیازهای جوامع محلی و اقتصادها را در نظر بگیرند. شیوههای پایدار که امکان رشد اقتصادی و حفاظت را فراهم میکنند، در درازمدت موفقتر خواهند بود.
5. منابع انرژی تجدیدپذیر دارای محدودیتها و معایب هستند
"از دیدگاه تجاری، ارزشش را ندارد," گزارش داد در اشپیگل در سال 2019 درباره پروژه ذخیرهسازی هیدروژن که به نظر میرسید امیدوارکننده باشد. "بخش زیادی از انرژی در فرآیند تبدیل باد به برق، برق به هیدروژن و سپس هیدروژن به متان از دست میرود—بهرهوری زیر 40 درصد است. این برای یک مدل کسبوکار پایدار کافی نیست."
مسائل ناپایداری. انرژی خورشیدی و بادی غیرقابل اعتماد هستند و نیاز به سیستمهای پشتیبان، اغلب مبتنی بر سوختهای فسیلی، برای اطمینان از تأمین برق مداوم دارند. این امر اثربخشی آنها در کاهش انتشار کلی را کاهش میدهد.
تأثیر زیستمحیطی. منابع انرژی تجدیدپذیر میتوانند معایب زیستمحیطی قابل توجهی داشته باشند:
- نیاز به زمینهای بزرگ برای مزارع خورشیدی و بادی
- مرگ و میر پرندگان و خفاشها از توربینهای بادی
- پسماند سمی از تولید و دفع پنلهای خورشیدی
چالشهای اقتصادی. هزینههای بالا و چگالی انرژی پایین تجدیدپذیرها آنها را بدون یارانههای قابل توجه کمتر اقتصادی میکند، که میتواند رشد اقتصادی کلی را کند کند.
6. تولید گوشت میتواند با شیوههای مناسب زیستمحیطی پایدار باشد
"یک منطقه وسیع از زمینهای غیرمولد وجود دارد که سالانه پنجاه کیلوگرم گوشت گاو در هر هکتار تولید میکند که باید همه به جنگل بازگردد."
بهبود کارایی. تکنیکهای مدرن کشاورزی میتوانند به طور قابل توجهی تأثیر زیستمحیطی تولید گوشت را کاهش دهند:
- بهبود کارایی خوراک استفاده از زمین و آب را کاهش میدهد
- کشاورزی دقیق رواناب کود و آفتکشها را به حداقل میرساند
- چراگاه چرخشی میتواند سلامت خاک و جذب کربن را بهبود بخشد
جایگزینهای گوشت وحشی. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، فراهم کردن دسترسی به گوشت داخلی تولید شده به طور کارآمد میتواند فشار بر جمعیتهای حیوانات وحشی را کاهش داده و تنوع زیستی را حفظ کند.
7. تأثیرات تغییرات اقلیمی اغلب برای اهداف سیاسی اغراق میشوند
"من از رسانهها میخواهم که این ترورهای بیوقفه و نادرست را متوقف کنند," التون جان گفت. "تصور کنید که مورد حمله قرار میگیرید," الن دجنرس گفت, "وقتی همه کاری که میخواهید انجام دهید این است که دنیا را به جای بهتری تبدیل کنید."
گزارشدهی انتخابی. رسانهها و فعالان اغلب بر بدترین سناریوها تمرکز میکنند و روندهای مثبت یا سازگاریها را نادیده میگیرند. این میتواند به تخصیص نادرست منابع و سیاستهای نادرست منجر شود.
انگیزههای سیاسی. هشدارگرایی اقلیمی گاهی برای ترویج برنامههای سیاسی یا اقتصادی خاص استفاده میشود، به جای اینکه به طور مؤثر به مسائل زیستمحیطی بپردازد.
نمونههایی از اغراق:
- بزرگنمایی ارتباط بین تغییرات اقلیمی و رویدادهای آب و هوایی خاص
- نادیده گرفتن مزایای کوددهی CO2 بر رشد گیاهان
- کماهمیت جلوه دادن سازگاری انسانی با شرایط در حال تغییر
8. سوختهای فسیلی نقش مهمی در پیشرفت انسانی داشتهاند
"نود و هشت درصد از نهنگهای آبی که پس از ممنوعیت در سال 1966 به طور جهانی کشته شدند، توسط شکارچیان شوروی کشته شدند," یک تاریخنگار نوشت, "همچنین 92 درصد از 1,201 نهنگ کوهاندار که بین سالهای 1967 و 1978 به طور تجاری کشته شدند."
دیدگاه تاریخی. سوختهای فسیلی در:
- بیرون کشیدن میلیاردها نفر از فقر
- امکانپذیر کردن کشاورزی مدرن و کاهش قحطی
- قدرتبخشی به پیشرفتهای فناوری و پزشکی
انتقال، نه حذف. به جای شیطانسازی سوختهای فسیلی، باید بر انتقال تدریجی به جایگزینهای پاکتر تمرکز کنیم در حالی که دسترسی به انرژی برای کشورهای در حال توسعه را تضمین میکنیم.
9. سیاستهای زیستمحیطی باید نیازهای انسانی و واقعیتهای اقتصادی را در نظر بگیرند
"بارها و بارها دیدهام که سازمانهای غیردولتی و سیاستمداران در کشورهای ثروتمند توصیه میکنند که فقرا مسیری را دنبال کنند که خودشان، ثروتمندان، هرگز دنبال نکردهاند," او نوشت, "و نه مایل به دنبال کردن آن هستند."
پیامدهای ناخواسته. سیاستهای زیستمحیطی با نیت خوب گاهی میتوانند به افرادی که قصد کمک به آنها را دارند آسیب برسانند:
- محدودیتها بر سوختهای فسیلی میتواند توسعه اقتصادی در کشورهای فقیر را کند کند
- ممنوعیتهای GMO میتواند به افزایش استفاده از آفتکشها و کاهش بازده محصولات منجر شود
- مخالفت با سدهای هیدروالکتریکی میتواند دسترسی به انرژی پاک و مقرون به صرفه را محدود کند
رویکرد متعادل. سیاستهای زیستمحیطی مؤثر باید:
- زمینههای اقتصادی و اجتماعی محلی را در نظر بگیرند
- رفاه انسانی را در کنار حفاظت از محیط زیست اولویتبندی کنند
- اجازه دهند راهحلهای انعطافپذیر به جای رویکردهای یکسان برای همه وجود داشته باشد
10. روایت آخرالزمانی زیستمحیطی غیرسازنده است
"فکر نمیکنم لزوماً اشتباه کرده باشیم," لانون گفت, "زیرا امروز، من در این استودیو نشستهام و ما در ده روز گذشته سه بار از استودیوهای این صبح کنار گذاشته شدهایم، و این باعث شده که ما اینقدر مخرب باشیم تا در برنامه شما حضور پیدا کنیم—"
تأثیر روانی. پیامرسانی مداوم روز قیامت میتواند منجر به:
- افزایش اضطراب و افسردگی، به ویژه در میان جوانان
- حس ناامیدی که اقدام را دلسرد میکند
- شک و بیتفاوتی زمانی که پیشبینیها به واقعیت نمیپیوندند
جایگزینهای مثبت. رویکردی سازندهتر به ارتباطات زیستمحیطی میتواند:
- پیشرفتها و داستانهای موفقیت را برجسته کند
- راهحلهای عملی و اقدامات فردی را تأکید کند
- حس توانمندی و خوشبینی درباره آینده را تقویت کند
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب پایان دنیا هرگز نقدهای متفاوتی دریافت کرد. بسیاری آن را به عنوان نگاهی دقیق و پژوهششده به تغییرات اقلیمی که روایتهای هشداردهنده را به چالش میکشد و راهحلهای منطقی ارائه میدهد، ستودند. حامیان، تأکید شلنبرگر بر انرژی هستهای و توسعه اقتصادی را تحسین کردند. منتقدان ادعا کردند که کتاب حاوی اشتباهات واقعی، اطلاعات گزینشی و تحریف علم اقلیم است. برخی آن را به عنوان نقطهنظری مهم در برابر افراطگرایی محیطزیستی دیدند، در حالی که دیگران آن را به عنوان کماهمیت جلوه دادن نگرانیهای مشروع اقلیمی تلقی کردند. این کتاب بحثهایی را درباره چگونگی پرداختن مؤثر به مسائل زیستمحیطی بدون توسل به لفاظیهای آخرالزمانی برانگیخت.