نکات کلیدی
1. سیستم زندان نابرابریهای نژادی و اقتصادی را تداوم میبخشد
"زندان اشکال منجمد نژادپرستی ضدسیاه را که بهطور پنهانی عمل میکنند، آشکار میسازد."
تفاوتهای نژادی آشکار است. آمریکاییهای آفریقاییتبار و لاتینتبارها بهطور گستردهای در جمعیت زندانیان بیشنمایی دارند و اکثریت زندانیان را تشکیل میدهند. این وضعیت نژادپرستی گستردهتری را منعکس و تقویت میکند، زیرا سیستم عدالت کیفری بهطور نامتناسبی افراد رنگینپوست را هدف قرار داده و مجازات میکند.
عوامل اقتصادی نقش کلیدی دارند. فقر و کمبود فرصتهای اقتصادی بسیاری را به سیستم عدالت کیفری میکشاند. پس از زندانی شدن، افراد با موانع بزرگی در اشتغال و ثبات اقتصادی پس از آزادی مواجه میشوند که چرخه فقر و زندان را تداوم میبخشد.
زمینه تاریخی حیاتی است. سیستم زندان کنونی ریشه در بردهداری و قوانین جیم کرو دارد. استثنای متمم سیزدهم برای مجازات جرم، بهرهکشی از نیروی کار سیاهپوست را پس از لغو بردهداری از طریق اجاره محکومین و گروههای زنجیرهای ادامه داد.
2. زندانیسازی انبوه بهخاطر سود، نه امنیت عمومی
"مجتمع صنعتی زندان با الگوهای خصوصیسازی که به یاد میآید، بهطور چشمگیری مراقبتهای بهداشتی، آموزش و سایر حوزههای زندگی ما را نیز تغییر داده است، تغذیه میشود."
منافع شرکتی سیاست را شکل میدهند. شرکتهای زندان خصوصی، تأمینکنندگان و ارائهدهندگان خدمات از افزایش نرخ زندانیسازی سود میبرند. این وضعیت انگیزهای نادرست برای لابیگری بهمنظور قوانین مجازات سختتر و علیه جایگزینهای زندان ایجاد میکند.
بهرهکشی از نیروی کار گسترده است. زندانیان اغلب مجبور به کار با دستمزد کم یا بدون دستمزد میشوند و نیروی کار ارزان برای شرکتها فراهم میکنند. این وضعیت شبیه به روشهای تاریخی اجاره محکومین است و شکل مدرنی از بردهداری ایجاد میکند.
منابع عمومی منحرف میشوند. گسترش عظیم سیستم زندان منابع عمومی را مصرف کرده است که میتوانست در آموزش، مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی که از جرم جلوگیری و از جوامع حمایت میکنند، سرمایهگذاری شود.
3. زنان در زندان با چالشهای منحصر به فرد و سوءاستفاده سیستماتیک مواجهاند
"سوءاستفاده جنسی بهطور پنهانی در یکی از جنبههای عادی زندانی شدن زنان، یعنی بازرسی بدنی، گنجانده شده است."
مسائل خاص جنسیتی اغلب نادیده گرفته میشوند. زنان در زندان با چالشهایی مرتبط با بارداری، مادری و جدایی از فرزندان مواجهاند. نیازهای بهداشت روانی و تاریخچههای تروما اغلب نادیده گرفته میشوند یا توسط محیط زندان تشدید میشوند.
سوءاستفاده جنسی فراگیر است. زنان زندانی در معرض تجاوز و آزار جنسی توسط نگهبانان و کارکنان مرد قرار دارند. دینامیک قدرت و کمبود پاسخگویی در زندانها شرایطی را ایجاد میکند که در آن سوءاستفاده میتواند بدون مجازات شکوفا شود.
غفلت پزشکی رایج است. نیازهای بهداشتی زنان، از جمله مراقبتهای بهداشت باروری، اغلب در محیطهای زندانی که عمدتاً برای مردان طراحی شدهاند، بهخوبی مورد توجه قرار نمیگیرند.
4. مجتمع صنعتی زندان فراتر از دیوارهای زندان گسترش مییابد
"مجتمع صنعتی زندان بسیار بیشتر از مجموع تمام زندانها و بازداشتگاههای این کشور است."
تأثیر گسترده اجتماعی. اثرات زندانیسازی انبوه در خانوادهها و جوامع موج میزند، ساختارهای اجتماعی را بیثبات میکند و چرخههای فقر و جرمانگاری را تداوم میبخشد.
نظامیسازی فضاهای عمومی. منطق و فناوریهای زندان به مدارس، مرزها و مناطق شهری گسترش یافتهاند و فرهنگی از نظارت و کنترل ایجاد کردهاند.
گسترش جهانی. مدل زندانیسازی انبوه ایالات متحده بهطور جهانی صادر شده است، سیاستهای عدالت کیفری در کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار داده و از صنعت زندان جهانی حمایت میکند.
5. جایگزینهایی برای زندان وجود دارد اما بهخوبی استفاده نمیشوند
"مدارس را میتوان بهعنوان قویترین جایگزین برای زندانها و بازداشتگاهها در نظر گرفت."
آموزش بهعنوان پیشگیری. سرمایهگذاری در آموزش با کیفیت، بهویژه در جوامع محروم، میتواند بهطور قابل توجهی نرخ جرم و زندانیسازی را کاهش دهد.
درمان بهداشت روان و اعتیاد. بسیاری از افراد در زندان با بیماریهای روانی یا سوءمصرف مواد دست و پنجه نرم میکنند. برنامههای درمانی مبتنی بر جامعه جایگزینهای مؤثرتر و انسانیتری برای زندان هستند.
برنامههای عدالت ترمیمی. این رویکردها بر ترمیم آسیب و بازسازی روابط بهجای مجازات تمرکز دارند و نتایج امیدوارکنندهای در کاهش تکرار جرم و بهبود نتایج برای هر دو قربانیان و مجرمان نشان میدهند.
6. اصلاح زندان کافی نیست؛ لغو ضروری است
"خود واگذاری حقوق و آزادیها نشان میدهد که با تأمل درونی، مطالعه دینی و کار، محکومان مرد میتوانند به رستگاری برسند و این حقوق و آزادیها را بازیابند."
اصلاح سیستم را تداوم میبخشد. در حالی که نیت خوبی دارد، تلاشهای اصلاح زندان اغلب سیستم کیفری را مشروعیت میبخشد و گسترش میدهد بهجای اینکه به نقصهای اساسی آن بپردازد.
لغو عدالت را بازتصور میکند. لغو زندان خواستار بازاندیشی کامل در مورد چگونگی برخورد جامعه با آسیب و تعارض است، با تمرکز بر پیشگیری، پاسخگویی و بهبود بهجای مجازات.
کاهش تدریجی زندانیسازی. لغوگرایان برای فرآیند کاهش تدریجی جمعیت زندانها در حالی که پاسخهای مبتنی بر جامعه به مشکلات اجتماعی را تقویت میکنند، حمایت میکنند.
7. جرمزدایی و سرمایهگذاری در جامعه میتواند زندانیسازی را کاهش دهد
"جرمزدایی بهسادگی نیازمند لغو تمام قوانینی است که افراد را بهخاطر استفاده از مواد مخدر و کار در صنعت جنسی مجازات میکنند."
اصلاح سیاستهای مواد مخدر. برخورد با مصرف مواد مخدر بهعنوان یک مسئله بهداشت عمومی بهجای یک مسئله کیفری میتواند بهطور قابل توجهی نرخ زندانیسازی را کاهش دهد و نتایج بهداشتی را بهبود بخشد.
اصلاح مهاجرت. جرمزدایی از مهاجرت غیرقانونی و ارائه مسیرهایی به سوی شهروندی میتواند از بازداشت و اخراج غیرضروری جلوگیری کند.
منابع جامعه. سرمایهگذاری در آموزش شغلی، مسکن مقرونبهصرفه و خدمات اجتماعی میتواند به علل ریشهای جرم بپردازد و وابستگی به سیستم عدالت کیفری را کاهش دهد.
8. عدالت ترمیمی جایگزینی انسانیتر برای عدالت تنبیهی ارائه میدهد
"بدنهای رو به رشد از ادبیات در حال شکلگیری سیستمهای عدالت حول استراتژیهای جبران، بهجای تلافی، و همچنین بدنهای رو به رشد از شواهد تجربی از مزایای این رویکردها به عدالت و امکانات دموکراتیکی که وعده میدهند، وجود دارد."
تمرکز بر بهبود. برنامههای عدالت ترمیمی قربانیان، مجرمان و اعضای جامعه را گرد هم میآورد تا به آسیب بپردازند و به سوی بهبود و آشتی کار کنند.
پاسخگویی بدون مجازات. مجرمان مسئولیت اعمال خود را میپذیرند و جبران میکنند، اما بدون اثرات مخرب زندان.
توانمندسازی جامعه. رویکردهای ترمیمی به جوامع کنترل بیشتری بر برخورد با تعارض و آسیب میدهند و وابستگی به مجازاتهای تحمیلی دولتی را کاهش میدهند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب آیا زندانها منسوخ شدهاند؟ بهعنوان یک بررسی عمیق و قابلفهم از نواقص سیستم زندان و دلایل ضرورت حذف آن، بهطور گستردهای مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از تحلیل تاریخی دیویس، بررسی نابرابریهای نژادی و جنسیتی و نقد او بر پیچیدگی صنعتی زندان استقبال میکنند. بسیاری استدلالهای او را قانعکننده مییابند، هرچند برخی خواستار ارائهی گزینههای مشخصتری هستند. این کتاب بهعنوان یک مقدمهی ضروری بر حذف زندانها در نظر گرفته میشود و خوانندگان را به چالش میکشد تا عدالت و ساختارهای اجتماعی را دوباره تصور کنند. برخی به استمرار اهمیت آن اشاره میکنند، با وجود اینکه در سال 1382 منتشر شده است.