نکات کلیدی
۱. تحول سزار: از مربی سگ تا مربی انسانها
من سگها را بازپروری میکنم؛ انسانها را آموزش میدهم.
علاقهی اولیه. سزار در دوران کودکی در مناطق روستایی مکزیک، شیفته رفتار طبیعی گلهای سگهای مزرعه بود و نحوهی ارتباط و حل مسئلهی آنها را با سهولت مشاهده میکرد. دیدن برنامههای تلویزیونی مانند لاسی و رین تین تین، رویایش را برای کار با سگهای «جادویی» آمریکایی برانگیخت، در حالی که ابتدا تصور میکرد این تواناییها ذاتی است. تجربههای ناامیدکننده با مربیان اولیهای که از زور یا روشهای غیراخلاقی استفاده میکردند، عزم او را برای یافتن روشی بهتر و مبتنی بر درک طبیعت سگها جزم کرد.
تغییر تمرکز. کار در یک مرکز حرفهای آموزش در لسآنجلس نشان داد که آموزش اطاعت سنتی اغلب به مسائل رفتاری عمیقتر نمیپردازد، بهویژه برای سگهای ترسو یا پرخاشگر. او دریافت بسیاری از سگها آموزش دیدهاند اما متعادل نیستند و صاحبانشان اغلب نمیدانند رفتار خودشان در بروز مشکلات نقش دارد. این دیدگاه باعث شد نقش خود را بازتعریف کند و تمرکز خود را بر بازپروری سگها با توجه به وضعیت ذهنی و تأمین نیازهایشان بگذارد، در حالی که صاحبان را برای درک و ارتباط مؤثر با حیواناتشان آموزش میداد.
پر کردن خلأ. سزار نیاز به متخصصانی را دید که بر رابطه انسان و سگ و نیازهای اساسی سگ تمرکز دارند، نه فقط فرمانها. کار با مشتریان، از جمله چهرههای مشهور اولیه مانند جادا پینکت، نقش حیاتی صاحب سگ در رسیدن به سگ خوشرفتار را برجسته کرد. این امر مأموریت او را تثبیت کرد: آموزش انسانها برای تبدیل شدن به رهبرانی آرام و قاطع که روانشناسی سگ را میفهمند و میتوانند اعتماد و احترام را با سگهایشان بسازند.
۲. تعادل، پایهی کار است: ابتدا نیازهای سگ را برآورده کنید
من سگ متعادل را سگی میدانم که در پوست خود راحت است.
تعریف تعادل. سگ متعادل، از نظر ذهنی و جسمی سالم است، در محیط خود احساس راحتی میکند، با دیگران کنار میآید و تحت تأثیر ترس، اضطراب یا وسواس قرار ندارد. این وضعیت پیشنیاز هر آموزش رسمی مؤثر است. سگهای نامتعادل، حتی اگر آموزش دیده باشند، ممکن است رفتارهای مشکلساز ناشی از نیازهای برآورده نشده یا وضعیت ذهنی خود نشان دهند، مانند سگهای آموزش دیده اما ترسویی چون گاوین و وایپر.
فرمول برآورده کردن نیازها. رسیدن به تعادل مستلزم تأمین نیازهای سگ به ترتیب زیر است:
- ورزش: پیادهرویهای ساختارمند (۳۰ تا ۴۵ دقیقه یا بیشتر، یک تا دو بار در روز) که غریزه مهاجرت سگ را ارضا کرده و پیوند انسان و سگ را تقویت میکند.
- انضباط: قوانین، مرزها و محدودیتهای واضح که ساختار و امنیت فراهم میآورد و به سگ کمک میکند جایگاه خود را در گله بفهمد.
- محبت: پاداشی است بر پایه اعتماد و احترام که از طریق فعالیتهای مشترک، بازی و تماس فیزیکی آرام ابراز میشود، اما تنها پس از برآورده شدن نیازهای ورزش و انضباط.
اولویتبندی نیازها. نگاه کردن به سگ ابتدا به عنوان یک حیوان، سپس یک گونه (سگ)، بعد نژاد و در نهایت به عنوان یک فرد (با نام) به صاحبان کمک میکند تا برآورده کردن نیازها را اولویتبندی کنند. پرداختن به نیازهای ابتدایی سگ باعث آرامش او و پذیرش بهتر آموزش و درخواستهای انسانی میشود. سگی که نیازهای اساسیاش تأمین شده، به طور طبیعی تمایل بیشتری به راضی کردن صاحب خود دارد.
۳. عامل انسانی: انرژی آرام و قاطع و خودآگاهی
برای تأثیرگذاری بر رفتار سگتان، همیشه باید با انسانی مثبت، با اعتماد به نفس، آرام و قاطع شروع کنید.
انرژی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. سگها بسیار شهودی هستند و انرژی، زبان بدن و حتی تغییرات ظریف فیزیولوژیکی انسان را میخوانند. انتشار انرژی آرام و قاطع — حالتی از اعتماد به نفس آرام — کلید رهبری مؤثر است. این انرژی ریشه در تعادل بین سیستم عصبی سمپاتیک (قاطع) و پاراسمپاتیک (آرامبخش) دارد.
خودآگاهی حیاتی است. صاحبان باید از وضعیت عاطفی خود آگاه باشند، زیرا سگها احساسات انسان را بازتاب میدهند. ناامیدی، ترس یا خشم ارتباط و آموزش را مختل میکند. همانطور که مربی مارک هاردن توصیه میکند: «ابتدا خودت باش، اما بهترین خودت.» ثبات در رفتار بسیار مهم است؛ سگها به رهبری قابل پیشبینی نیاز دارند.
تقویت مثبت از شما آغاز میشود. تقویت مثبت واقعی فقط به تشویقیها محدود نمیشود؛ بلکه به وضعیت ذهنی مثبت صاحب و کیفیت پیوند انسان و سگ مربوط است. استفاده از انرژی آرام و مثبت رفتارهای مطلوب را مؤثرتر از هیجان بیش از حد یا منفیگرایی تقویت میکند. بهترین تقویت مثبت، پیوندی قوی است که در آن هر دو، انسان و سگ، از راضی کردن یکدیگر لذت میبرند.
۴. درک یادگیری: پاداش، تنبیه و ارتباط
من معتقدم کمترین روش مزاحم برای ایجاد یا متوقف کردن یک رفتار، بهترین روش برای مربی و حیوان است...
مبانی شرطیسازی عامل. یادگیری حیوانات اساساً بر پیامدها استوار است: رفتارهایی که با پیامدهای خوب دنبال میشوند افزایش مییابند (تقویت) و آنهایی که با پیامدهای بد همراهاند کاهش مییابند (تنبیه). این فرآیند به صورت طبیعی (خارهای جوجهتیغی = تنبیه) و عمدی (تشویقی برای نشستن = تقویت) رخ میدهد. فهم این موضوع به صاحبان کمک میکند از تقویت ناخواسته رفتارهای نامطلوب جلوگیری کنند.
فراتر از تنبیه آزاردهنده. اگرچه تنبیه به معنای کاهش رفتار است، لزوماً نباید دردناک یا ترسناک باشد. تنبیههای غیرآزاردهنده شامل موارد زیر است:
- توبیخ کلامی آرام و آموزنده (روش ایان دانبار)
- زبان بدن یا صداهای ظریف («تسست!»)
- لمس محکم اما غیرتهاجمی (روش سزار)
- محروم کردن از توجه یا پاداش (تنبیه منفی)
تنبیه آزاردهنده (ایجاد درد یا ترس) باید آخرین راهحل باشد و به ندرت و به درستی استفاده شود، زیرا استفاده نادرست آن آزار یا سوءاستفاده است.
قدرت تقویت. تقویت مثبت (افزودن چیزی مطلوب) انسانیترین و مؤثرترین روش آموزش رفتارهای جدید است. این شامل:
- خوراکیهای تشویقی (بهویژه با ارزش بالا برای انگیزه)
- تحسین (با آرامش بیان شده)
- بازی (کشیدن، آوردن، بو کردن)
- محبت (لمس آرام)
- دسترسی به فعالیتهای دلخواه («پاداشهای زندگی»)
ارتباط کلید است. آموزش مؤثر نیازمند ارتباط واضح و مداوم است. سگها زبان بدن، انرژی و بو را قبل از صدا میخوانند. در حالی که فرمانهای کلامی مفیدند، بهویژه در حالت بدون قلاده، باید به طور مداوم با نشانههای دیگر همراه شوند. هدف این است که سگ بفهمد چه میخواهید و ترجیحاً مایل به انجام آن باشد.
۵. احترام به غریزه: یادگیری از رفتارهای طبیعی سگها
فراتر از یافتن راهی بهتر برای نشاندن سگ یا غلتاندن یا جلوگیری از پریدن روی مهمانان، باور من این است که آینده آموزش سگ بیشتر شبیه به آغاز این هنر و علم خواهد بود — با سگهایمان، با استفاده از استعدادهای ذاتی شگفتانگیزشان، که به ما آموزش میدهند.
ریشههای غریزی. بسیاری از رفتارهایی که انسانها به سگها آموزش میدهند ریشه در غریزههای طبیعی آنها دارد، مانند گلهداری (رفتار گلهای شکار اصلاح شده)، شکار (بوکشی، ردگیری، آوردن)، و محافظت (هشدار، دفاع). این غریزهها عمیقاً درونی شده و برای سگها رضایتبخش است. مشکلات اغلب زمانی بروز میکند که این انگیزههای طبیعی سرکوب یا به شکل نامناسبی در محیطهای انسانی مدرن هدایت شوند.
برآورده کردن غریزهها. به جای تلاش صرف برای حذف رفتارهای غریزی، صاحبان باید راههایی برای ارضای سازنده آنها بیابند. این کار به طبیعت سگ احترام میگذارد و از ناامیدی جلوگیری میکند. نمونهها عبارتند از:
- سگهای گلهدار: شرکت در کلاسهای گلهداری، فلابال، چابکی یا فریزبی.
- سگهای شکاری: شرکت در بازیهای بوکشی، ردگیری یا آوردن.
- سگهای محافظ: فراهم کردن فعالیتهای ساختارمند که به آنها اجازه میدهد هوشیاری و وفاداری خود را به شکل مثبت به کار گیرند.
سگها به عنوان آموزگار. سگها تواناییهایی فراتر از ظرفیت انسان دارند، بهویژه حس بویاییشان. این استعداد ذاتی میتواند برای منافع انسانی به کار گرفته شود، به گونهای که تازه در حال درک کامل آن هستیم، مانند تشخیص سرطان یا مواد منفجره. آینده همکاری انسان و سگ در یادگیری از سگها و یافتن راههای بهتر برای انتقال دانش طبیعی آنها به ما نهفته است.
۶. پیشگیری کلید است: شروع زودهنگام و پایبندی به روش
پیشگیری میلیونها بار آسانتر از درمان است.
دوران حیاتی تولگی. دوره اجتماعی شدن (۳ تا ۱۲ هفته) برای شکلدهی رفتار آینده سگ حیاتی است. مواجهه زودهنگام با افراد مختلف، محیطها و سگهای متعادل دیگر، همراه با مراقبت ملایم و انضباط پایه از سوی مادر یا رهبر انسانی، پایهای برای سگ بالغ خوشرفتار میسازد. کلاسهای تولهسگ، مانند آنچه ایان دانبار پایهگذاری کرد، باید بر اجتماعی شدن، مهار گاز گرفتن و آموزش اولیه بدون قلاده تمرکز کنند.
ایجاد عادتهای خوب از ابتدا. ایجاد رفتارهای مطلوب از ابتدا بسیار آسانتر از اصلاح عادتهای بد ریشهدار است. ثبات از روز اول حیاتی است. هر تعامل فرصتی برای یادگیری سگ است. صاحبان باید مراقب پیامهایی که ارسال میکنند باشند و اطمینان حاصل کنند که با قوانین و انتظارات سازگار است.
سگهای مسنتر هم میتوانند یاد بگیرند. اگرچه تولگی بهترین زمان است، سگهای مسنتر نیز قادر به یادگیری و تغییر رفتار هستند. ممکن است عادتها یا ترسهای تثبیت شدهای داشته باشند که نیازمند صبر و درک برای غلبه بر آنهاست. سگهای پناهگاه به ویژه از آموزش ساختارمند و تجربیات مثبت بهرهمند میشوند تا اعتماد به نفس پیدا کنند و بر تروما یا استرس محیطی گذشته غلبه کنند. کلید موفقیت، تطبیق روشها با تاریخچه و خلقوخوی هر سگ است.
۷. تسلط بر پیادهروی: پیوند نخستین و مهارتهای عملی
برای من، پیادهروی کنار هم همچنین فعالیتی است که عمیقترین نوع پیوند بین انسان و سگ را میسازد.
بیش از ورزش. پیادهروی فعالیتی بنیادی است که انسان و سگ را به تاریخچه مشترک مهاجرت و همکاریشان متصل میکند. این روش اصلی برای تأمین نیاز ورزش سگ است و فرصتی حیاتی برای تقویت رهبری و ساخت اعتماد فراهم میآورد. پیادهروی ساختارمند، با سگ در کنار یا پشت صاحب، ضروری است.
پیادهروی با قلاده. آموزش سگ به پیادهروی آرام با قلاده مهارتی حیاتی در جامعه مدرن است. این آموزش با شرطیسازی مثبت برای ایجاد ارتباط خوشایند با قلاده آغاز میشود، بهویژه برای تولهها یا سگهای ترسو. تکنیکهای جلوگیری از کشیدن شامل:
- توقف هنگام کشیدن سگ به جلو
- تغییر مکرر جهت حرکت
- استفاده از «پاپ» یا لمس ملایم برای اصلاح (در صورت راحتی با این روش)
- استفاده صحیح از ابزارهایی مانند قلادههای لغزنده، مارتینگل یا هدلدر
هدف بدون قلاده. اگرچه همیشه ممکن نیست، هدف رسیدن به قابلیت پاسخگویی بدون قلاده است. روش ایان دانبار بر استفاده از فرمانهای کلامی و «پاداشهای زندگی» (مانند بوکشی یا بازی) برای تقویت پاسخگویی بدون قلاده تمرکز دارد. هدف این است که سگ انتخاب کند نزدیک بماند و با صاحب خود ارتباط برقرار کند، زیرا صاحب منبع چیزهای خوب و امنیت است.
۸. اطاعت پایه: بنشین، بخواب و بمان
همه سگها میتوانند بنشینند و البته این کار را همیشه به طور طبیعی انجام میدهند.
ثبت رفتار طبیعی. آموزش فرمانهای پایه مانند بنشین، بخواب و بمان شامل ثبت رفتارهایی است که سگها به طور طبیعی انجام میدهند و مرتبط کردن آنها با نشانهای (کلمه، صدا یا علامت). این کار میتواند از طریق:
- ثبت طبیعی: پاداش دادن به رفتار هنگام انجام خودبهخود آن
- فریب دادن: استفاده از خوراکی یا اسباببازی برای هدایت سگ به موقعیت مطلوب
- راهنمایی فیزیکی: استفاده ملایم از دست یا قلاده برای تحریک حرکت (نیازمند اعتماد و دقت)
- آموزش کلیکر: علامتگذاری دقیق لحظه رفتار مطلوب با کلیک و سپس پاداش
فرمان «بنشین». اغلب آسانترین فرمان برای آموزش است و میتوان آن را با فریب خوراکی، راهنمایی فیزیکی یا ثبت رفتار در فعالیتهای روزمره مانند زمان غذا دادن یا انتظار در در آموزش داد. ثبات و ارتباط مثبت کلید موفقیت است.
فرمان «بخواب». این فرمان سگ را در وضعیتی آرام و تسلیمکننده قرار میدهد. میتوان آن را با فریب، فشار ملایم یا ثبت رفتار در زمان استراحت آموزش داد. معمولاً سختتر از «بنشین» است چون کمتر شهودی است. صبر و یافتن انگیزه مناسب (خوراکی، اسباببازی) ضروری است.
فرمان «بمان». آموزش ماندن در موقعیت (بنشین یا بخواب) تا زمان رهاسازی نیازمند ساخت اعتماد و فهم این است که صاحب بازخواهد گشت. با مدت و فاصله کوتاه شروع کنید و به تدریج افزایش دهید. تکنیکها شامل استفاده از قلاده، خط بلند یا تمرین ناپدید شدن از دید است. فرمان رهاسازی واضح ضروری است.
۹. بازخوانی مطمئن: ساخت اعتماد و پاداش بازگشت
بازخوانی مداوم بر پایه رابطهای است که با سگ دارید، ویژگیهای رهبری شما، لذتها و پاداشهایی که فراهم میکنید، محدودیتها و مرزهایی که تعیین کردهاید، پیامدهای عدم اطاعت سگ و مهمتر از همه، تمایل ذاتی سگ به بودن با شما — بخشی از تیم و گله شما بودن.
پایه اعتماد. سگی که هنگام فراخواندن بازمیگردد، به این دلیل است که به صاحب خود اعتماد دارد، او را رهبر قابل اعتماد میداند و بودن در کنار او را از سرگردانی ترجیح میدهد. این از تولگی آغاز میشود، زمانی که صاحب منبع امنیت و شادی است و از غریزه طبیعی توله برای پیروی بهره میبرد.
بازگشت را پاداش دهید. هرگز سگ را به خاطر دیر بازگشتن تنبیه نکنید؛ این باعث ایجاد ارتباط منفی با بازگشت میشود. در عوض، بازگشت به شما را همیشه تجربهای مثبت کنید. تکنیکها شامل:
- استفاده از خوراکیهای با ارزش بالا یا اسباببازیهای محبوب به عنوان پاداش
- بازیهای قایمموشک که یافتن شما پاداش است
- استفاده از «پاداشهای زندگی» مانند بازی یا بوکشی پس از بازگشت
- تمرین در محیطهای کمحواسپرتی ابتدا و افزودن تدریجی چالشها
تمرین مداوم. بازخوانی باید به طور مکرر در مکانها و شرایط مختلف تمرین شود. استفاده از خط بلند در ابتدا کنترل را فراهم میکند و امکان تمرین در فاصله را میدهد. روش ایان دانبار بر بازخوانی کلامی بدون قلاده تأکید دارد و از فرمان «بنشین» به عنوان توقف اضطراری در صورت عدم بازگشت فوری استفاده میکند. هدف این است که سگ به نام و فرمان بازخوانی به طور قابل اعتماد پاسخ دهد، صرفنظر از حواسپرتیها.
۱۰.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «قوانین سزار» با نظرات متفاوتی روبهرو شده و میانگین امتیاز آن ۳.۷۰ است. خوانندگان از بهکارگیری روشهای متنوع آموزش و دیدگاههای کارشناسان دیگر توسط میلان استقبال میکنند. برخی این کتاب را آموزنده و کاربردی میدانند و رویکرد جامع و تکنیکهای دقیق آموزش آن را ستایش میکنند. در مقابل، عدهای از پرداختن بیش از حد به داستانهای پسزمینه و خودستایی انتقاد دارند. بسیاری از مخاطبان به بینشهای روانشناسی سگ و نکات آموزشی خاص آن اهمیت میدهند، در حالی که برخی سازماندهی مطالب را گیجکننده یا فاقد توصیههای عملی کافی میدانند. به طور کلی، این کتاب با وجود برخی کاستیها، منبعی مفید برای درک رفتار و آموزش سگ به شمار میآید.