نکات کلیدی
1. همکاری، ضروری اما چالشبرانگیز
چالش اصلی همکاری در تنش بین دو تعریف دیکشنری آن متبلور میشود. این واژه به سادگی به معنای "کار کردن بهطور مشترک" است، اما همچنین به معنای "همکاری خیانتآمیز با دشمن" نیز میباشد.
پیچیدگی و تنوع فزاینده همکاری را بیش از هر زمان دیگری ضروری میسازد. با افزایش ارتباطات و فردگرایی در جهان، اغلب خود را در موقعیتی مییابیم که نیاز به همکاری با افرادی داریم که با آنها توافق نداریم، دوستشان نداریم یا به آنها اعتماد نداریم. این چالش با موارد زیر تشدید میشود:
- فروپاشی سلسلهمراتبهای سنتی
- افزایش نوسانات، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام
- نیاز به پرداختن به مسائل پیچیدهای که شامل چندین بخش و ذینفع میشود
با این حال، همکاری همچنین خطراتی از جمله سازش، تصاحب و خیانت را به همراه دارد. کلید موفقیت در این است که راههایی برای همکاری مؤثر پیدا کنیم در حالی که یکپارچگی را حفظ کرده و به اهداف مشترک دست یابیم.
2. چهار گزینه برای مواجهه با موقعیتهای مشکلساز
همکاری فرصتی را فراهم میآورد تا در کنار دیگران—شاید رقبای خود و همچنین همکاران و دوستان—به دنبال راهی مؤثرتر برای پیشرفت باشیم و تأثیر بزرگتر و پایدارتری بر وضعیت خود بگذاریم.
زمانی که با یک موقعیت چالشبرانگیز مواجه میشویم، چهار گزینه اصلی داریم:
- تحمیل: تلاش برای تحمیل یکجانبه راهحل خود
- سازگاری: سازگاری با وضعیت بدون تلاش برای تغییر آن
- خروج: ترک کامل وضعیت
- همکاری: کار کردن با دیگران برای یافتن یک راهحل متقابل سودمند
همکاری معمولاً بهترین انتخاب است زمانی که:
- نمیتوانیم مشکل را به تنهایی حل کنیم
- تحمیل ممکن یا مطلوب نیست
- سازگاری یا خروج غیرقابل قبول است
با این حال، همکاری باید یک انتخاب آگاهانه باشد، نه یک گزینه پیشفرض. ما باید به دقت هزینهها و منافع هر رویکرد را در هر موقعیت خاص بررسی کنیم.
3. همکاری سنتی در حال منسوخ شدن است
رویکرد سنتی به همکاری که در بخش اول کارم یاد گرفتم، کاربرد محدودی دارد. این رویکرد تنها در شرایط ساده و کنترلشدهای که همه توافق دارند یا همراهی میکنند و جایی که اقدامات آنها نتایج مورد نظر را به بار میآورد، کار میکند.
مدلهای سنتی همکاری معمولاً بر سه فرضیه متکی هستند:
- یک پاسخ یا راهحل "درست" وجود دارد
- توافق بر سر مشکل، راهحل و برنامه ضروری است
- اجرا از یک فرآیند خطی و کنترلشده پیروی میکند
با این حال، در محیطهای پیچیده و پویا امروزی، این فرضیات به ندرت درست هستند. همکاری سنتی شکست میخورد زیرا:
- به دیدگاهها و منافع متنوع توجه نمیکند
- کنترل بر نتایجی که اغلب غیرقابل پیشبینی هستند را فرض میکند
- در سازگاری با شرایط به سرعت در حال تغییر مشکل دارد
در نتیجه، نیاز به رویکردهای جدیدی برای همکاری وجود دارد تا به چالشهای زمانه ما پاسخ دهد.
4. همکاری کششی: پذیرش تعارض و ارتباط
همکاری کششی از همه ما میخواهد که هم عشق و هم قدرت را در آغوش بگیریم. اگر ما خود را محدود کنیم—اگر قطب قویتر خود را تضعیف کنیم یا قطب ضعیفتر خود را به دیگران واگذار کنیم—در همکاری در شرایط دشوار موفق نخواهیم بود.
همکاری کششی شامل سه تغییر کلیدی است:
- پذیرش همزمان تعارض و ارتباط
- آزمایش یک راه پیش رو
- ورود به بازی
اولین تغییر نیاز به تعادل بین دو نیروی مکمل دارد:
- قدرت: نیروی خودتحققیابی که از طریق ابراز خود بیان میشود
- عشق: نیروی وحدت که از طریق درگیر شدن بیان میشود
برای همکاری مؤثر، ما باید:
- بین ابراز و درگیر شدن نوبتگیری کنیم
- تشخیص دهیم که چه زمانی از یک نیرو بیش از حد استفاده میکنیم و بهطور آگاهانه از دیگری استفاده کنیم
- تنش بین منافع فردی و جمعی را بپذیریم
این رویکرد اجازه میدهد تا شکل دینامیکتر و مقاومتری از همکاری ایجاد شود که میتواند با موقعیتهای پیچیده و تعارضی کنار بیاید.
5. آزمایش یک راه پیش رو در موقعیتهای پیچیده
ما نمیتوانیم مسیر خود را قبل از شروع تعیین کنیم؛ نمیتوانیم آن را پیشبینی یا کنترل کنیم؛ تنها میتوانیم در طول مسیر آن را کشف کنیم.
در همکاری کششی، ما از طریق آزمایش به جلو حرکت میکنیم نه از طریق برنامهریزی سخت. این رویکرد شامل:
- برداشتن گامهای کوچک و یادگیری از نتایج
- باز بودن به نتایج و فرصتهای غیرمنتظره
- پذیرش عدم قطعیت و ابهام
عملکردهای کلیدی برای آزمایش یک راه پیش رو:
- پروتوتایپسازی سریع و طراحی تکراری
- بیان و آزمایش فرضیات
- دیدن اشتباهات به عنوان فرصتهای یادگیری ارزشمند
این ذهنیت آزمایشی به همکاران اجازه میدهد تا بهطور مؤثرتری در موقعیتهای پیچیده حرکت کنند و به شرایط در حال تغییر سازگار شوند و در طول مسیر امکانات جدیدی را کشف کنند.
6. ورود به بازی: پذیرش مسئولیت
اگر شما بخشی از مشکل نیستید، نمیتوانید بخشی از راهحل باشید.
مسئولیت شخصی در همکاری کششی بسیار مهم است. به جای تمرکز صرف بر تغییر دیگران، ما باید:
- نقش خود را در ایجاد و حفظ وضعیت کنونی شناسایی کنیم
- آماده تغییر خود و اقداماتمان باشیم
- بهطور کامل در فرآیند همکاری شرکت کنیم، حتی زمانی که این کار ناراحتکننده است
این تغییر نیاز به:
- حرکت از ذهنیت تماشاگر یا کارگردان به ذهنیت یک شرکتکننده فعال
- غلبه بر تمایل به سرزنش دیگران برای مشکلات
- پذیرش آسیبپذیری و امکان تغییر شخصی
با ورود به بازی، توانایی خود را برای تأثیرگذاری بر نتایج و ایجاد تغییرات معنادار افزایش میدهیم.
7. تعادل بین قدرت و عشق در تلاشهای همکاری
قدرت بدون عشق بیپروا و آزاردهنده است و عشق بدون قدرت احساسی و ضعیف است.
همکاری مؤثر نیاز به تعادل بین دو نیروی مکمل دارد:
- قدرت: نیروی خودتحققیابی و ابراز منافع خود
- عشق: نیروی وحدت و ارتباط با دیگران
اصول کلیدی برای تعادل بین قدرت و عشق:
- شناسایی اینکه هر دو نیرو ضروری و ارزشمند هستند
- نوبتگیری بین ابراز و درگیر شدن، به جای تلاش برای انجام هر دو بهطور همزمان
- توجه به بازخوردهایی که عدم تعادل را نشان میدهد و انجام حرکات اصلاحی
با بهکارگیری آگاهانه هر دو نیرو، همکاران میتوانند راهحلهای قویتر و پایدارتری برای چالشهای پیچیده ایجاد کنند.
8. تغییر از دانلود به حضور
در ذهن مبتدی، امکانات زیادی وجود دارد، اما در ذهن کارشناس، امکانات کمی وجود دارد.
چهار روش صحبت و گوش دادن در محیطهای همکاری:
- دانلود: تأیید قضاوتهای عادی
- بحث: تبادل ایدهها و استدلالها
- گفتگو: گوش دادن همدلانه و خوداندیشی
- حضور: گوش دادن مولد از کل در حال ظهور
برای همکاری مؤثر در موقعیتهای پیچیده، ما باید:
- از دانلود و بحث فراتر برویم
- ظرفیت گفتگو و حضور را پرورش دهیم
- به امکانات و دیدگاههای جدید باز باشیم
این تغییر اجازه میدهد تا همکاریهای خلاقانه و تحولآفرینتری شکل بگیرد و گروهها بتوانند راهحلهایی را کشف کنند که قبلاً غیرقابل تصور بودهاند.
9. یادگیری کشش: تمرینات عملی برای بهبود
راه یادگیری رفتارهای جدید، تمرین مکرر آنهاست.
توسعه مهارتهای همکاری کششی نیاز به تمرین عمدی و خوداندیشی دارد. یک برنامه ششهفتهای از تمرینات میتواند به ساخت این قابلیتها کمک کند:
هفته 1-2: تعیین یک خط پایه برای استفاده از قدرت و عشق، سپس تمرین تعادل آنها
هفته 3-4: مشاهده الگوهای صحبت و گوش دادن خود، سپس تغییر به سمت گفتگو و حضور
هفته 5-6: شناسایی یک پروژه همکاری که در آن گیر کردهاید و تمرین ورود به بازی
عناصر کلیدی این تمرین:
- یادداشتبرداری روزانه و خوداندیشی
- بازخورد از یک همکار یا دوست مورد اعتماد
- تمایل به آزمایش رفتارهای جدید و یادگیری از اشتباهات
با تمرین مداوم این رویکردهای جدید، افراد میتوانند مهارتهای لازم برای همکاری مؤثر در موقعیتهای پیچیده و چالشبرانگیز را توسعه دهند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب همکاری با دشمن نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. برخی از خوانندگان به بینشهای آن در زمینه همکاریهای پیچیده و حل تعارضات اشاره کرده و از تجربیات متنوع کاهانه بهرهمند میشوند. منتقدان اما بر این باورند که کتاب از عمق کافی برخوردار نیست، بیش از حد بر دستاوردهای نویسنده تمرکز دارد و کمتر به موقعیتهای روزمره در محیط کار قابل تطبیق است. خوانندگان از نوشتار مختصر و دیدگاه منحصر به فرد آن قدردانی میکنند، اما به محدودیتهای مشاورههای عملی کتاب نیز اشاره میکنند. چارچوب قدرت-عشق و مفهوم همکاری کششی به عنوان مشارکتهای ارزشمند در این اثر مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی، نظرات در مورد مفید بودن این کتاب متفاوت است؛ برخی آن را روشنگر میدانند و برخی دیگر از محتوا و رویکرد آن ناامید شدهاند.