نکات کلیدی
1. ذهن از طریق پاسخهای دارونما و نوسبو تأثیرات قدرتمندی بر سلامت جسمانی دارد
در حالی که اثرات دارونما در بیماران پارکینسون مشاهده شده بود، هرگز به کسی خطور نکرد که دارونماها ممکن است واقعاً اثر بیولوژیکی درمان را تقلید کنند.
قدرت دارونما. دارونماها میتوانند تغییرات فیزیولوژیکی واقعی ایجاد کنند، نه فقط اثرات ذهنی. در بیماران پارکینسون، دارونماها تولید دوپامین در مغز را افزایش میدهند و اثر داروهای واقعی را تقلید میکنند. تسکین درد با دارونماها، اوپیوئیدهای طبیعی در مغز را فعال میکند. حتی زمانی که بیماران میدانند که دارونما دریافت میکنند، میتواند اثرات قابل اندازهگیری داشته باشد.
خطرات نوسبو. اثر نوسبو جنبه تاریک این ارتباط ذهن و بدن است. انتظارات منفی میتوانند علائم واقعی ایجاد کنند و نتایج سلامتی را بدتر کنند. برای مثال:
- دختران مدرسهای افغان از بیماری روانتنی جمعی ناشی از مسمومیت ادراک شده رنج بردند
- بیمارانی که درباره عوارض جانبی داروها هشدار داده میشوند، بیشتر احتمال دارد که آنها را تجربه کنند
- استرس و اضطراب میتوانند درد و سایر علائم را تشدید کنند
2. باور و انتظار میتوانند تغییرات فیزیولوژیکی واقعی در بدن ایجاد کنند
نمیتوانید فقط بنشینید و به بیمار بگویید، 'باید عضلاتت را شل کنی،' اما در این حالت فوقالعاده قابل تلقین، به نظر میرسد افراد میتوانند کارهایی با بدن خود انجام دهند که لزوماً در حالت هوشیار نمیتوانند انجام دهند.
اثرات هیپنوتیزم. هیپنوتیزم میتواند به افراد اجازه دهد فرآیندهای فیزیولوژیکی را که معمولاً تحت کنترل هوشیار نیستند، تحت تأثیر قرار دهند. مطالعات نشان دادهاند که افراد هیپنوتیزم شده میتوانند:
- جریان خون و دمای پوست را تغییر دهند
- درد و التهاب را کاهش دهند
- تولید اسید معده و حرکت روده را تحت تأثیر قرار دهند
قدرت شرطیسازی. شرطیسازی کلاسیک میتواند پاسخهای فیزیولوژیکی یادگرفته شده ایجاد کند. برای مثال:
- سگها با شنیدن صدای زنگ بزاق ترشح میکنند
- پاسخهای ایمنی با نوشیدنیهای طعمدار تحریک میشوند
- تهوع ناشی از دیدن/بوییدن چیزهایی که با شیمیدرمانی مرتبط هستند
این شرطیسازی به ذهن اجازه میدهد فرآیندهای فیزیکی مانند عملکرد ایمنی را تحت تأثیر قرار دهد و ممکن است راههای جدیدی برای بهبود درمانهای پزشکی ارائه دهد.
3. ارتباط اجتماعی و حمایت برای سلامت و طول عمر حیاتی هستند
همه چیزهایی که انجام میدهیم مقدماتی است، اما هر ساله، مطالعات نتایجی در جهت مشابه نشان میدهند. آنها نشان میدهند که اگر روانشناسی را تغییر دهیم، تغییرات فیزیولوژیکی نیز به موازات آن رخ میدهند.
خطرات تنهایی. تنهایی مزمن و فقدان ارتباط اجتماعی به اندازه سیگار کشیدن یا چاقی برای سلامت مضر هستند. مطالعات نشان میدهند افرادی که از نظر اجتماعی منزوی هستند:
- سطوح بالاتری از هورمونهای استرس و التهاب دارند
- خطر بیشتری برای بیماری قلبی، سکته و مرگ زودرس دارند
- تلومرهای کوتاهتری دارند که نشانگر پیری سلولی است
مزایای ارتباط. پیوندهای اجتماعی قوی و حمایت، نتایج سلامتی را بهبود میبخشند:
- حمایت مداوم در طول زایمان عوارض را کاهش میدهد
- بیماران HIV با معنویت/حمایت اجتماعی قویتر، پیشرفت بیماری کندتری دارند
- داوطلبان مسنتر بهبود عملکرد شناختی و طول عمر بیشتری نشان میدهند
به نظر میرسد ارتباط اجتماعی به عنوان یک سپر در برابر استرس عمل میکند و فرآیندهای ترمیم و رشد فیزیولوژیکی را فعال میکند. حتی درک خود به عنوان فردی که از نظر اجتماعی متصل است میتواند مزایای قابل اندازهگیری داشته باشد.
4. استرس مزمن مغز و بدن را تغییر شکل میدهد و خطر بیماری را افزایش میدهد
اگر این را نادیده بگیریم و فقط سعی کنیم بعداً با چسب زخم آن را بپوشانیم، هرگز به پیشگیری نخواهیم رسید و فقط در درمان شکست خواهیم خورد.
تغییرات مغزی. استرس مزمن به طور فیزیکی مغز را تغییر شکل میدهد، آمیگدالا (مرکز ترس) را بزرگ میکند و هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی (درگیر در حافظه و تفکر منطقی) را کوچک میکند. این باعث میشود افراد به استرس واکنشپذیرتر و کمتر قادر به تنظیم احساسات باشند.
اثرات بدنی. استرس طولانی مدت در سراسر بدن تأثیر میگذارد:
- عملکرد ایمنی را سرکوب میکند و حساسیت به عفونتها را افزایش میدهد
- التهاب مزمن را ترویج میکند که با بیماری قلبی، دیابت و سرطان مرتبط است
- تلومرها را کوتاه میکند و پیری سلولی را تسریع میکند
- بیان ژن در سلولهای ایمنی را تغییر میدهد
تأثیرات اولیه. ناملایمات دوران کودکی و فقر اثرات ماندگاری بر سلامت دارند، حتی اگر شرایط بعداً بهبود یابد. این اهمیت مداخلات اولیه برای کاهش استرس و حمایت از خانوادههای آسیبپذیر را برجسته میکند.
5. مدیتیشن ذهنآگاهی میتواند استرس را کاهش دهد و سلامت جسمانی را بهبود بخشد
محتوا مهم است، به نظر میرسد عبارت معنوی تأثیر مدیتیشن را تقویت میکند.
کاهش استرس. مدیتیشن ذهنآگاهی سیستم عصبی پاراسمپاتیک "استراحت و هضم" را فعال میکند و اثرات استرس مزمن را خنثی میکند. تمرین منظم با:
- کاهش اضطراب، افسردگی و درد
- کاهش فشار خون و التهاب
- بهبود عملکرد ایمنی مرتبط است
تغییرات مغزی. مدیتیشن ساختار و عملکرد مغز را به طور فیزیکی تغییر میدهد:
- ماده خاکستری را در نواحی درگیر در یادگیری، حافظه و تنظیم احساسات افزایش میدهد
- فعالیت در "شبکه حالت پیشفرض" مرتبط با سرگردانی ذهن و نشخوار فکری را کاهش میدهد
- ممکن است کاهش شناختی مرتبط با سن را کند کند
تأثیرات گسترده. ذهنآگاهی برای طیف وسیعی از شرایط از جمله:
- درد مزمن
- سندرم روده تحریکپذیر
- افسردگی و اضطراب
- اعتیاد
در حالی که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، شواهد اولیه نشان میدهد که ذهنآگاهی میتواند ابزاری قدرتمند برای بهبود سلامت روانی و جسمانی باشد.
6. سیستم عصبی نقش کلیدی در تنظیم التهاب و ایمنی دارد
فکر میکنم این صنعتی است که جایگزین صنعت داروسازی خواهد شد.
رفلکس التهابی. عصب واگ به عنوان ترمزی بر التهاب در سراسر بدن عمل میکند. هنگامی که فعال میشود، تولید مولکولهای التهابی توسط سلولهای ایمنی را سرکوب میکند. این "رفلکس التهابی" به جلوگیری از پاسخهای ایمنی بیش از حد و آسیبزا کمک میکند.
پزشکی بیوالکترونیک. محققان در حال توسعه روشهایی برای تحریک الکتریکی عصب واگ برای درمان شرایط التهابی مانند:
- آرتریت روماتوئید
- بیماری التهابی روده
- سپسیس
آزمایشهای اولیه امیدوارکننده هستند و برخی بیماران بهبودی از شرایط قبلاً غیرقابل درمان را تجربه میکنند.
ارتباط ذهن و بدن. سیستم عصبی پیوند مستقیمی بین حالات ذهنی و عملکرد ایمنی فراهم میکند. استرس پاسخهای ایمنی را سرکوب میکند، در حالی که آرامش و حالات ذهنی مثبت میتوانند آنها را تقویت کنند. این ممکن است به توضیح اثرات فیزیولوژیکی تمریناتی مانند مدیتیشن و هیپنوتیزم کمک کند.
7. باورهای دینی و معنویت ممکن است از طریق مسیرهای متعدد مزایای سلامتی ارائه دهند
اگر هر یک از این ساختمانها به لحظهای خوشایند یا تأملبرانگیز برای هر یک از کاربرانش، لحظهای با دوستان یا بستگان، یا لحظهای از امید و آرامش که در غیر این صورت نداشتند کمک کند، پس آنها قبلاً به چیزی شگفتانگیز دست یافتهاند.
کاهش استرس. تمرینات دینی مانند دعا و مدیتیشن پاسخ آرامش را فعال میکنند و اثرات فیزیولوژیکی استرس را خنثی میکنند. باور به قدرتی بالاتر ممکن است در شرایط دشوار حس معنا و کنترل فراهم کند.
حمایت اجتماعی. جوامع دینی پیوندهای اجتماعی قوی و حمایت عملی ارائه میدهند که با نتایج سلامتی بهتر مرتبط است. حتی حمایت ادراک شده از خدا میتواند اثرات قابل اندازهگیری بر فیزیولوژی استرس داشته باشد.
آیینها و معنا. آیینهای دینی ممکن است برای ترویج انسجام گروهی و رفاه فردی تکامل یافته باشند:
- ترشح هورمونهایی مانند اکسیتوسین که پیوند را ترویج میکنند
- ایجاد حس شگفتی و تعالی
- ارائه چارچوبی برای یافتن معنا در رنج
در حالی که مکانیسمها پیچیده هستند، شواهد فزایندهای نشان میدهد که معنویت میتواند تأثیرات واقعی بر سلامت جسمانی داشته باشد، به ویژه برای مقابله با بیماری و استرس.
8. رویکردی جامع که ذهن و بدن را یکپارچه میکند میتواند مراقبتهای پزشکی را متحول کند
ما به طور فزایندهای تحت فشار قرار میگیریم تا بیماران بیشتری را در زمان کمتری ببینیم.
محدودیتهای فعلی. پزشکی مدرن اغلب تنها بر مداخلات فیزیکی تمرکز میکند و عوامل روانی و اجتماعی که بر سلامت تأثیر میگذارند را نادیده میگیرد. این میتواند منجر به:
- اتکای بیش از حد به داروها با عوارض جانبی قابل توجه
- نادیده گرفتن علل ریشهای بیماریهای مزمن
- عدم استفاده از ظرفیتهای شفابخش خود بیماران
رویکرد یکپارچه. مدلی جامعتر میتواند:
- به باورها، احساسات و شرایط زندگی بیماران بپردازد
- تکنیکهای ذهن و بدن مانند مدیتیشن و هیپنوتیزم را در بر گیرد
- روابط قوی پزشک-بیمار و حمایت اجتماعی را تقویت کند
- بیماران را توانمند کند تا به طور فعال در شفای خود شرکت کنند
مزایای بالقوه. شواهد اولیه نشان میدهد که این رویکرد میتواند:
- نیاز به مسکنها و داروهای دیگر را کاهش دهد
- نتایج را برای شرایط مزمن بهبود بخشد
- کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای لاعلاج را افزایش دهد
- احتمالاً هزینههای مراقبتهای بهداشتی را کاهش دهد
در حالی که موانع فرهنگی و نهادی قابل توجهی باقی مانده است، شناخت نقش ذهن در سلامت امکانات هیجانانگیزی برای بهبود مراقبتهای پزشکی ارائه میدهد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب درمان بهخاطر رویکرد متعادل و علمیاش در بررسی ارتباطات ذهن و بدن در سلامت، عمدتاً نظرات مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از شکاکیت و تحلیل دقیق مارچنت در مورد درمانهای جایگزین، دارونماها و تأثیر افکار بر سلامت جسمی قدردانی میکنند. این کتاب به خاطر سبک نوشتاری جذاب، مطالعات موردی قانعکننده و تحقیقات روشنگرانهاش مورد تحسین قرار گرفته است. برخی از منتقدان به تکرار و تعصبهای گاهبهگاه اشاره میکنند، اما در کل، این کتاب را برای حرفهایهای پزشکی و خوانندگان عمومی که به رویکردهای سلامت جامع علاقهمندند، تفکر برانگیز و ارزشمند میدانند.