نکات کلیدی
1. احساسات ساختارهای فرهنگی هستند، نه تجربیات جهانی
احساسات تنها مجموعهای از احساسات هستند که انگلیسیزبانان غربی حدود دویست سال پیش در یک چارچوب قرار دادند.
تنوع فرهنگی احساسات. آنچه ما به عنوان "احساسات" در نظر میگیریم، در فرهنگها و دورههای زمانی مختلف به شدت متفاوت است. جوامع مختلف واژگان و مفاهیم منحصر به فردی برای توصیف تجربیات درونی دارند. به عنوان مثال:
- یونانیان باستان از "پاته" (اختلالات روح) صحبت میکردند.
- مسیحیان قرون وسطی به بحث دربارهی احساسات و عواطف میپرداختند.
- مردم ایفالوک دارای "فاگو" هستند، احساسی پیچیده از عشق، همدلی و غم.
تجربیات بدنی. نحوهی احساس و ابراز احساسات به صورت فیزیکی نیز متفاوت است:
- برخی فرهنگها احساسات را با اعضای خاصی از بدن مرتبط میدانند (مانند قلب و کبد).
- بیانهای چهرهای برای احساسات به طور جهانی شناخته شده نیستند.
- احساسات بدنی مرتبط با احساسات در جوامع مختلف متفاوت است.
2. تمدنهای باستانی درک ما از احساسات را شکل دادند
برای افلاطون، روحها بیشتر از بخشی از ما بودند که گوشت نیست.
پایههای فلسفی یونان. اندیشمندان یونانی باستان زمینهسازیهای مهمی برای ایدههای غربی دربارهی احساسات انجام دادند:
- افلاطون روح را به سه بخش (عقل، روح، اشتها) تقسیم کرد.
- ارسطو احساسات را دستهبندی کرده و آنها را به اخلاق مرتبط کرد.
- استوئیها کنترل احساسات را از طریق عقل توصیه کردند.
دیدگاههای شرقی. سایر تمدنهای باستانی چارچوبهای متفاوتی را توسعه دادند:
- سنتهای هندی مفاهیمی مانند "دارما" و "کارما" را بررسی کردند.
- فلسفهی چینی بر تعادل "چی" (نیروی حیات) تأکید داشت.
- آموزههای بودایی بر غلبه بر خواسته و وابستگی تمرکز داشتند.
این دیدگاههای متنوع باستانی همچنان بر نحوهی مفهومسازی احساسات در فرهنگهای مختلف تأثیر میگذارد.
3. باورهای مذهبی به شدت بر رژیمهای احساسی تأثیر گذاشتند
آگوستین معتقد بود که جستجوی خدا یک جستجوی احساسی است که توسط نوع صحیحی از عشق هدایت میشود.
تبدیل احساسات در مسیحیت. اندیشمندان مسیحی اولیه ایدههای کلاسیک دربارهی احساسات را تغییر دادند:
- سنت پل مفاهیم یهودی و یونانی را ترکیب کرد.
- سنت آگوستین بر عشق الهی (کاریتاس) در مقابل خواستههای دنیوی (کودیداس) تأکید کرد.
- دانشمندان قرون وسطی مانند آکویناس آموزههای احساسی مسیحی را بیشتر نظاممند کردند.
دیدگاههای اسلامی. قرآن و دانشمندان اسلامی دیدگاههای متمایزی را توسعه دادند:
- بر ترس از خدا به عنوان نیروی محرکه مثبت تأکید کردند.
- احساسات را به حالات روحانی و رفتار اخلاقی مرتبط کردند.
این چارچوبهای مذهبی رژیمهای احساسی قدرتمندی را ایجاد کردند که نحوهی احساس و ابراز خود را در زمینههای مختلف تعیین میکردند.
4. خواسته و تنفر محرک رویدادهای تاریخی بزرگ بودند
خواسته رقابت را به وجود آورد، فروشگاههای تقلبی اروپایی را ساخت و تحرک اجتماعی را آغاز کرد.
خواسته به عنوان نیروی تاریخی. احساس خواسته لحظات مهمی در تاریخ را شکل داد:
- به اکتشاف و استعمار (مانند جستجوی ادویه) دامن زد.
- پیشرفتهای علمی و فناوری را تسریع کرد.
- پایهگذار ظهور سرمایهداری مصرفی بود.
تنفر به عنوان ابزار اجتماعی. تنفر در طول تاریخ به سلاح تبدیل شده است:
- برای توجیه سرکوب و تبعیض استفاده شده است.
- کدهای اخلاقی و قانونی را شکل داده است.
- بر جنبشها و ایدئولوژیهای سیاسی تأثیر گذاشته است.
تداخل خواسته و تنفر همچنان بر ارزشهای اجتماعی، سیستمهای اقتصادی و ساختارهای قدرت تأثیر میگذارد.
5. مفهوم "احساس" اختراعی مدرن از غرب است
تعریف براون از احساس به نظر میرسد که مورد توجه قرار گرفته است. به نظر میرسد که همهی مردم تنها به این ایده نیاز داشتند که وقتی احساسی را احساس میکنند، آن احساس "احساس" نامیده میشود.
تولد یک دسته. ایدهی "احساسات" به عنوان یک پدیده روانشناختی متمایز در قرن نوزدهم ظهور کرد:
- توماس براون استفاده مدرن را در اوایل دهه 1800 ابداع کرد.
- ویلیام جیمز و کارل لانگه نظریههای تأثیرگذاری را توسعه دادند.
- این مفهوم از طریق روانشناسی و فرهنگ عامه به محبوبیت رسید.
محدودیتهای این ساختار. مفهوم غربی "احساس" دارای مشکلاتی است:
- به طور دقیق با مفاهیم دیگر فرهنگها همخوانی ندارد.
- به طور مصنوعی فکر، احساس و حس بدنی را جدا میکند.
- تجربیات پیچیده و وابسته به زمینه را سادهسازی میکند.
این اختراع نسبتاً جدید به طور غالب در گفتمان جهانی تسلط یافته است و اغلب دیگر راههای درک تجربیات درونی را پنهان میکند.
6. جنگ و درگیریها چشماندازهای احساسی را تغییر دادند
شوک ناشی از بمباران باید درمان میشد تا مردان بتوانند دوباره به درگیری برگردند. این موضوع جنگ و صلح را برای همیشه تغییر داد.
تروما و اختلالات احساسی. درگیریهای بزرگ باعث بازنگری در تجربیات احساسی شدند:
- "شوک ناشی از بمباران" در جنگ جهانی اول ایدههای موجود دربارهی مردانگی و سلامت روان را به چالش کشید.
- PTSD به عنوان یک تشخیص پس از جنگ ویتنام ظهور کرد.
- جنگهای مدرن همچنان محدودیتهای درک ما از تروماهای احساسی را نمایان میسازد.
ملیگرایی و احساسات گروهی. جنگها همچنین تجربیات احساسی جمعی را تغییر دادند:
- شور و شوق میهنپرستانه و نفرت از دشمنان را تقویت کردند.
- خاطرات تراژیک مشترکی را ایجاد کردند که بر هویتهای ملی تأثیر میگذارد.
- منجر به تلاشهایی برای دستکاری احساسات عمومی به نفع اهداف سیاسی شد.
این تغییرات ناشی از جنگ در چشماندازهای احساسی تأثیرات ماندگاری بر جوامع و افراد داشته است.
7. تلاشهای علمی برای دستهبندی احساسات ناقص هستند
اکرمن و فریسن فکر میکردند که آن را به درستی شناسایی کردهاند: همهی انسانها، در هر کجا و هر زمان، آن شش احساس پایهای را احساس میکنند: شادی، خشم، غم، تنفر، شگفتی و ترس.
نظریه احساسات پایهای. کار تأثیرگذار پل اکرمن ادعا کرد که دستههای احساسی جهانی وجود دارد:
- بر اساس مطالعات بینفرهنگی از بیانهای چهرهای.
- شش احساس پایهای را پیشنهاد کرد: شادی، غم، خشم، ترس، تنفر، شگفتی.
- به طور گستردهای در روانشناسی و فرهنگ عامه پذیرفته شد.
انتقادات و جایگزینها. رویکرد احساسات پایهای دارای محدودیتهای قابل توجهی است:
- تنوع فرهنگی و فردی را در نظر نمیگیرد.
- زمینه و پیچیدگی تجربیات احساسی را نادیده میگیرد.
- جنبههای بدنی و اجتماعی احساس را نادیده میگیرد.
نظریههای جدیدتر، مانند نظریه احساسات ساختهشدهی لیزا فلدمن بارت، دیدگاههای دقیقتری را ارائه میدهند که بهتر با شواهد بینفرهنگی همخوانی دارند.
8. فناوری در حال همگنسازی بیان احساسی جهانی است
تا سال 2084، احتمالاً کل جهان احساسات پایهای خود را به صورت 😀، 😢، 😠، 😨 و 🤢 ابراز خواهد کرد.
احساس دیجیتال. فناوری مدرن در حال تغییر نحوهی ابراز و درک احساسات است:
- ایموجیها زبان احساسی جدیدی را ایجاد میکنند.
- سیستمهای شناسایی احساسات هوش مصنوعی بر اساس مدلهای محدود غربی.
- پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نمایشهای احساسی استاندارد را تشویق میکنند.
ریسکهای همگنسازی. این روند تهدیدی برای تنوع احساسی است:
- ممکن است مفاهیم و ابرازهای احساسی منحصر به فرد فرهنگی را تضعیف کند.
- میتواند منجر به سوءتفاهم و تشخیص نادرست در فرهنگهای مختلف شود.
- خطر تحمیل هنجارهای احساسی غربی به طور جهانی وجود دارد.
با پیشرفت فناوری، حفظ و ارزشگذاری واژگان و تجربیات احساسی متنوع به طور فزایندهای مهم میشود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تاریخچهای انسانی از احساسات به بررسی احساسات در فرهنگها و تاریخهای مختلف میپردازد و ایدهی احساسات جهانی را به چالش میکشد. خوانندگان از رویکرد جامع آن که فلسفه، دین و علم را پوشش میدهد، تمجید میکنند. بسیاری آن را جذاب و چشمگشا یافتند و از سبک نوشتاری قابلفهم نویسنده قدردانی کردند. برخی از منتقدان برخی فصلها را بیش از حد فنی یا بیتمرکز دانستند. بررسی کتاب از چگونگی تأثیر احساسات بر رویدادهای تاریخی و تفاوتهای فرهنگی بهویژه مورد استقبال قرار گرفت. بهطور کلی، منتقدان آن را تفکر برانگیز یافتند و دیدگاهی تازه دربارهی ماهیت پیچیدهی احساسات انسانی ارائه میدهد.