نکات کلیدی
1. ظهور فناوریهای بزرگ، اقتصاد، سیاست و جامعه ما را دگرگون کرده است
تغییراتی که فناوریهای بزرگ به وجود آوردهاند، به یکی از مسائل اقتصادی مهم زمان ما تبدیل شده است.
قدرت بیسابقه. بزرگترین شرکتهای فناوری - بهویژه گوگل، فیسبوک، آمازون، اپل و مایکروسافت - بهسرعت سطحی از تأثیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به دست آوردهاند که در تاریخ بیسابقه است. این شرکتها اکنون بر بازارهای مربوطه خود تسلط دارند، گفتمان عمومی را شکل میدهند، بر انتخابات تأثیر میگذارند و تقریباً بر هر جنبهای از زندگی روزمره ما تأثیر میگذارند.
عواقب ناخواسته. در حالی که فناوریهای بزرگ نوآوریها و راحتیهای شگفتانگیزی را به ارمغان آوردهاند، همچنین عواقب منفی ناخواستهای را نیز به وجود آوردهاند:
- کاهش حریم خصوصی
- گسترش اطلاعات نادرست
- قطبیسازی سیاسی
- شیوههای ضد رقابتی
- جابجایی شغلی
- اعتیاد و مسائل بهداشت روانی
نیاز فوری به راهحلها. با نمایانتر شدن معایب تسلط فناوریهای بزرگ، نیاز به پرداختن به این مسائل از طریق تنظیمگری، مدلهای کسبوکار جدید و بازنگری در قرارداد اجتماعی برای عصر دیجیتال به شدت احساس میشود.
2. سرمایهداری نظارتی: دادههای ما نفت جدید هستند
اگر دادهها نفت جدید هستند، پس ایالات متحده عربستان سعودی عصر دیجیتال است.
تجارت دادههای شخصی. مدل کسبوکار اصلی بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوری حول جمعآوری مقادیر زیادی دادههای شخصی از کاربران و کسب درآمد از طریق تبلیغات هدفمند یا روشهای دیگر میچرخد. این "سرمایهداری نظارتی" دادههای کاربران را بهعنوان یک منبع رایگان برای بهرهبرداری میداند.
نگرانیهای ارزش و حریم خصوصی. ارزش اقتصاد دادههای شخصی به صدها میلیارد دلار در سال تخمین زده میشود. با این حال، کاربران اغلب از میزان کامل جمعآوری دادهها یا نحوه استفاده از آنها آگاه نیستند. این موضوع نگرانیهای قابل توجهی در مورد حریم خصوصی و سوالاتی درباره اینکه چه کسی باید از ارزش این دادهها بهرهمند شود، به وجود میآورد.
دینامیک قدرت نامتقارن. شرکتهایی که این دادهها را جمعآوری و کنترل میکنند، قدرت عظیمی دارند:
- آنها بیشتر از آنچه ما درباره خود میدانیم، درباره ما میدانند
- میتوانند رفتار ما را پیشبینی و تحت تأثیر قرار دهند
- در بازار اطلاعات زیادی در اختیار دارند
این موضوع یک دینامیک قدرت نامتقارن بین فناوریهای بزرگ و کاربران فردی ایجاد میکند که بسیاری بر این باورند که باید به آن پرداخته شود.
3. اقتصاد توجه: پلتفرمها بهگونهای طراحی شدهاند که اعتیادآور باشند
در تمام این شرکتها، ارتشی از مهندسان مشغول کار هستند تا شما را وادار کنند زمان و پول بیشتری را بهصورت آنلاین صرف کنید. اهداف آنها، اهداف شما نیستند.
ربودن ذهن ما. بسیاری از پلتفرمهای فناوری بهطور عمدی بهگونهای طراحی شدهاند که اعتیادآور باشند و از ترفندهای روانشناختی برای نگهداشتن کاربران بهمدت طولانی استفاده میکنند. این "اقتصاد توجه" زمان صرف شده و تعامل را بر رفاه کاربران اولویت میدهد.
عواقب منفی. ماهیت اعتیادآور این پلتفرمها میتواند منجر به:
- کاهش بهرهوری
- کاهش تمرکز
- اضطراب و افسردگی
- انزوا اجتماعی
- کمخوابی
خطر برای کودکان. جوانان بهویژه در برابر این طراحیهای اعتیادآور آسیبپذیر هستند. بسیاری از مدیران فناوری زمان استفاده از صفحهنمایش را برای فرزندان خود محدود میکنند و به خطرات آن آگاه هستند.
4. اثرات شبکهای و دینامیکهای برندهبردار، قدرت را متمرکز میکنند
کسبوکارهای شبکهای نمونههایی از این هستند که چگونه آنچه بزرگ میشود، بزرگتر میشود.
رشد خودتقویتکننده. ماهیت پلتفرمهای دیجیتال اثرات شبکهای قدرتمندی ایجاد میکند - هرچه یک پلتفرم کاربران بیشتری داشته باشد، ارزش آن بیشتر میشود و کاربران بیشتری را جذب میکند. این منجر به دینامیکهای برندهبردار میشود که در آن تعداد کمی از شرکتها بر کل بازارها تسلط دارند.
موانع ورود. پس از تأسیس، این پلتفرمهای غالب تقریباً غیرممکن است که با آنها رقابت کرد:
- پایگاههای کاربری عظیم
- ذخایر دادههای وسیع
- منابع مالی برای کپیبرداری یا خرید رقبای بالقوه
تمرکز قدرت. نتیجه این است که قدرت اقتصادی بهطرز بیسابقهای در دستان چند غول فناوری متمرکز میشود. این موضوع نگرانیهایی را درباره:
- کمبود رقابت و نوآوری
- تأثیر سیاسی
- کنترل بر جریانهای اطلاعاتی به وجود میآورد.
5. قدرت انحصاری فناوریهای بزرگ، نوآوری و رقابت را خفه میکند
گوگل برای سرمایهداری نظارتی همانند شرکت فورد و جنرال موتورز برای سرمایهداری مدیریتی مبتنی بر تولید انبوه است.
خنثیسازی رقابت. پلتفرمهای غالب فناوری از قدرت بازار خود برای خنثیسازی رقابت از طریق روشهای مختلف استفاده میکنند:
- خرید رقبای بالقوه
- کپیبرداری از ویژگیهای نوآورانه
- بهرهبرداری از کنترل فروشگاههای اپلیکیشن و نتایج جستجو
- استفاده از منابع مالی وسیع برای کاهش قیمت رقبای خود
کاهش پویایی. این موضوع منجر به کاهش کارآفرینی و تشکیل کسبوکارهای جدید، بهویژه در بخش فناوری شده است. تعداد استارتاپهای فناوری با رشد بالا از زمان ظهور فناوریهای بزرگ بهطرز چشمگیری کاهش یافته است.
نیاز به اقدام ضد انحصاری. بسیاری بر این باورند که بهروزرسانی و اجرای قوانین ضد انحصاری برای بازگرداندن رقابت و نوآوری در اقتصاد دیجیتال ضروری است. پیشنهادات شامل:
- شکستن بزرگترین شرکتهای فناوری
- ممنوعیت برخی خریدها
- الزام به تعاملپذیری و قابلیت جابجایی دادهها
6. اقتصاد گیگ و هوش مصنوعی تهدیدی برای مشاغل و حمایت از کارگران هستند
ما احتمالاً در بزرگترین نقطه عطف ژئوپلیتیکی از زمان جنگ جهانی دوم هستیم. فناوریهای بزرگ در مرکز آن خواهند بود.
اختلال در بازار کار. ظهور اقتصاد گیگ، که با شرکتهایی مانند اوبر نمایان میشود، طبقه جدیدی از کارگران را بدون حمایتها یا مزایای شغلی سنتی ایجاد کرده است. در عین حال، پیشرفتهای هوش مصنوعی و اتوماسیون تهدیدی برای جابجایی بسیاری از مشاغل موجود در صنایع مختلف به شمار میرود.
برندگان و بازندگان. در حالی که این تغییرات فرصتهای جدیدی برای برخی ایجاد میکند، همچنین منجر به افزایش ناامنی اقتصادی برای بسیاری از کارگران میشود. مزایای پیشرفت فناوری بهطور یکنواخت توزیع نمیشود.
بازنگری در کار و آموزش. پرداختن به این چالشها نیازمند:
- بهروزرسانی قوانین کار و شبکههای ایمنی اجتماعی
- سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی و بازآموزی
- احتمالاً بررسی ایدههایی مانند درآمد پایه جهانی است.
7. صعود فناوری چین چالشهای ژئوپلیتیکی جدیدی را به وجود میآورد
خود اینترنت میدان نبرد خواهد بود.
رقابت جدید ابرقدرتها. پیشرفت سریع فناوری چین، بهویژه در زمینههایی مانند هوش مصنوعی و شبکههای 5G، بعد جدیدی از رقابت ژئوپلیتیکی با ایالات متحده و سایر کشورهای غربی ایجاد میکند.
مدلهای رقیب. این رقابت فناوری منعکسکننده تفاوتهای ایدئولوژیک وسیعتری است:
- رویکرد دولتی و نظارتی چین
- مدل بازار محور و بهظاهر حریم خصوصیمدار غرب
پیامدهای جهانی. نتیجه این رقابت فناوری پیامدهای گستردهای برای:
- تسلط اقتصادی
- قابلیتهای نظامی
- تأثیر سیاسی
- هنجارهای حقوق بشر و حریم خصوصی خواهد داشت.
8. تنظیمگری برای محدود کردن قدرت فناوریهای بزرگ و حفاظت از شهروندان ضروری است
خودتنظیمی صنعت بهندرت مؤثر است.
نظارت ناکافی. چارچوب تنظیمگری کنونی نتوانسته است با رشد و تحول سریع فناوریهای بزرگ همگام شود. بسیاری بر این باورند که تنظیمگری قویتری برای پرداختن به مسائلی مانند:
- حریم خصوصی و امنیت دادهها
- تعدیل محتوا و اطلاعات نادرست
- شیوههای ضد رقابتی
- تعصب و شفافیت الگوریتمی ضروری است.
رویکردهای ممکن. اقدامات تنظیمگری پیشنهادی شامل:
- بهروزرسانی قوانین ضد انحصاری
- ایجاد یک نهاد تنظیمگری فناوری اختصاصی
- الزام به قابلیت جابجایی دادهها و تعاملپذیری
- تحمیل وظایف امانتداری بر جمعآورندگان داده
- تقویت حمایتهای حریم خصوصی
تعادل بین نوآوری و حفاظت. چالش این است که تنظیماتی طراحی شود که از شهروندان محافظت کند و رقابت را ترویج دهد بدون اینکه نوآوری یا مزایای فناوری را خفه کند.
9. نیاز به یک قرارداد اجتماعی جدید برای عصر دیجیتال
ما باید اکنون این سوال را درباره فناوریهای جدیدی که در اطراف ما در حال گسترش هستند، بپرسیم.
بازنگری در قرارداد اجتماعی. انقلاب دیجیتال بهطور بنیادی رابطه بین افراد، شرکتها و دولتها را تغییر داده است. یک قرارداد اجتماعی جدید برای پرداختن به مسائلی مانند:
- حقوق و مالکیت دادهها
- سواد دیجیتال و آموزش
- توزیع عادلانه مزایای فناوری
- توسعه اخلاقی هوش مصنوعی
- پاسخگویی پلتفرمها ضروری است.
راهحلهای ممکن. برخی از ایدههای پیشنهادی شامل:
- "میثاق دیجیتال" برای شهروندان
- اعتمادهای داده عمومی برای مدیریت دادههای جمعی
- سودهای دیجیتال برای به اشتراکگذاری ارزش دادههای شخصی
- حمایتهای قویتر برای کارگران گیگ
- دستورالعملهای اخلاقی برای توسعه و استقرار هوش مصنوعی
رویکرد همکاری. پرداختن به این چالشهای پیچیده نیازمند همکاری بین دولتها، شرکتهای فناوری، جامعه مدنی و شهروندان برای ایجاد آینده دیجیتال عادلانهتر و پایدارتر است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بد نباشید به بررسی انتقادی شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، فیسبوک و آمازون میپردازد. فرحفر در این اثر استدلال میکند که این شرکتها ریشههای ایدهآلگرایانه خود را رها کرده و به جای آن به دنبال رشد در هزینهی حریم خصوصی، رقابت عادلانه و رفاه اجتماعی هستند. این کتاب به بررسی چگونگی سوءاستفاده غولهای فناوری از دادههای کاربران، ایجاد محصولات اعتیادآور و اعمال قدرت انحصاری میپردازد. در حالی که این اثر به خاطر بینشها و تحلیلهای جامع خود مورد تحسین قرار گرفته، برخی از منتقدان آن را تکراری دانستهاند. فرحفر پیشنهاد میکند که افزایش نظارت و مقررات به عنوان راهحلهای ممکن برای کاهش تأثیرات منفی شرکتهای بزرگ فناوری و حفاظت از مصرفکنندگان در نظر گرفته شود.