نکات کلیدی
1. نرمالیتی یک ساختار تاریخی مرتبط با سرمایهداری است
به معنای مهمی، آنچه میخواهم نشان دهم این است که تسلط سرمایهداری هر چه بیشتر شدت میگیرد، به سمت نرمالسازی عصبی تغییر میکند.
از هماهنگی به نرمالیتی. در تاریخ، سلامت به عنوان حالتی از تعادل یا هماهنگی درون بدن یا بین بدن و محیط آن در نظر گرفته میشد. این دیدگاه با ظهور سرمایهداری تغییر کرد، که مفهوم "نرمالیتی" را به عنوان معیاری برای ارزیابی سلامت و توانایی معرفی کرد. این تغییر تنها یک پیشرفت علمی نبود، بلکه بازتابی از تغییرات اقتصادی و ایدئولوژیک بود.
تأثیر سرمایهداری. شیوه تولید سرمایهداری، با تأکید بر رقابت و بهرهوری کارگران، نقش مهمی در شکلگیری مفهوم نرمالیتی ایفا کرد. با انتقال جوامع از فئودالیسم به سرمایهداری، ایدهی "شخص نرمال"، مغز و ذهن به طور فزایندهای با نیازهای اقتصادی و سلسلهمراتب اجتماعی در هم آمیخته شد. این استاندارد جدید برای رتبهبندی و کنترل جمعیتها استفاده میشد و اغلب به نتایج سرکوبگر منجر میشد.
امپراتوری نرمالیتی. مفهوم نرمالیتی به طور عمیق در آگاهی جمعی ریشه دواند و ریشه تاریخی و تصادفی آن را پنهان کرد. این منجر به ظهور آنچه نویسنده "امپراتوری نرمالیتی" مینامد، شد؛ دستگاهی از روابط مادی، شیوههای اجتماعی و برنامههای تحقیقاتی علمی که دامنهای محدود از بیانهای جسمی، شناختی و عاطفی را تحمیل میکند.
2. استعاره ماشین جایگزین هماهنگی در درک سلامت شد
زیرا تحت سرمایهداری، بیشتر جمعیت کارگرانی هستند که کنترل کمی بر آینده خود دارند.
تأثیر دکارت. فیلسوف فرانسوی رنه دکارت نقش محوری در تغییر درک بدن از یک موجود زنده پویا به یک ماشین ایفا کرد. دکارت بدن را به یک ماشین پیچیده تشبیه کرد که از اجزای مکانیکی کوچکتری تشکیل شده که با هم کار میکنند تا سلامت را حفظ کنند. این دیدگاه مکانیکی بدن راه را برای ظهور پزشکی مدرن هموار کرد.
در آغوش سرمایهداری. استعاره ماشین در دوران انقلاب صنعتی به طور گستردهای پذیرفته شد، زیرا با تأکید سرمایهداری بر بهرهوری کارگران همراستا بود. در این زمینه، افراد به طور فزایندهای به عنوان ماشینهایی که میتوانند کار کنند یا خراب شوند، دیده میشدند و ارزش آنها بر اساس پتانسیل تولیدیشان تعیین میشد. این تغییر در دیدگاه تنها یک توسعه علمی نبود، بلکه بازتابی از تغییرات اقتصادی و ایدئولوژیک آن زمان بود.
بهرهوری و بدن. با شدت گرفتن سرمایهداری صنعتی، بدن، از جمله مغز، بر اساس بهرهوری درک شدهاش قضاوت میشد. این منجر به استانداردسازی کارگران و ایجاد دستهبندیهای جدید "نرمال" و "غیرنرمال" بر اساس توانایی آنها در برآورده کردن نیازهای محیط کار صنعتی شد. این پارادایم جدید ایده بدن به عنوان یک ماشین، بهینهشده برای تولید را بیشتر تقویت کرد.
3. پارادایم گالتون سلسلهمراتب شناختی را طبیعی کرد
هدف گالتون از این کار، رسمیسازی و تقویت نرمالسازی و کنترل جمعیتها بود که اکنون به عنوان یک جستجوی علمی مشروعیت یافته بود.
مشارکتهای گالتون. فرانسیس گالتون، یک دانشمند بریتانیایی، نقش مهمی در توسعه پارادایم پاتولوژی ایفا کرد که بر رتبهبندی انسانها بر اساس تواناییهای طبیعیشان تأکید داشت. گالتون نظریه انتخاب طبیعی داروین را با تحلیل آماری کتل ترکیب کرد تا سیستمی ایجاد کند که سلسلهمراتب شناختی سرمایهداری صنعتی را طبیعی میکرد. این سیستم افراد و گروهها را بر اساس "برتری" یا تناسب درک شدهشان رتبهبندی میکرد و اغلب نابرابریهای اجتماعی موجود را تقویت مینمود.
ژنزدایی و کنترل اجتماعی. کار گالتون پایهگذار جنبش ژنزدایی شد که به دنبال بهبود کیفیت ژنتیکی جمعیت انسانی از طریق پرورش انتخابی بود. این ایدئولوژی برای توجیه کنترل و حاشیهنشینی افراد و گروههایی که "غیرمناسب" یا "زیرنرمال" تلقی میشدند، استفاده میشد. پارادایم گالتون همچنین بر توسعه روانسنجی و سایر روشهای علمی که برای اندازهگیری و طبقهبندی تواناییهای انسانی استفاده میشد، تأثیر گذاشت.
تأثیر بر روانپزشکی. ایدههای گالتون تأثیر قابل توجهی بر روانپزشکی داشت، به ویژه از طریق کار امیل کراپلین. کراپلین پارادایم گالتون را گسترش داد تا دامنه وسیعتری از اختلالات روانی را در بر بگیرد و به دنبال طبقهبندی و دستهبندی آنها بر اساس علل زیستی زیرینشان بود. این رویکرد به تثبیت پارادایم پاتولوژی در روانپزشکی و زمینههای مرتبط کمک کرد.
4. ژنزدایی یک جنبش جهانی با عواقب ویرانگر بود
این امر مشروعیتساز گسترش انبوه این شیوهها در دهههای بعدی بود و همانطور که به آن خواهیم پرداخت، در زمان خود برای توجیه برخی از بدترین جنایات تاریخ استفاده شد.
پذیرش گسترده. جنبش ژنزدایی در سراسر جهان گسترش یافت و بر سیاستها و نگرشهای اجتماعی در کشورهای مختلف تأثیر گذاشت. در ایالات متحده، سیاستهای ژنزدایی منجر به استریلسازی اجباری افراد دارای ناتوانیهای ذهنی و محدودیتهای مهاجرت شد. حتی چهرههای برجستهای از جناح چپ، مانند سیدنی وب و برتراند راسل، ایدههای ژنزدایی را پذیرفتند.
آلمان نازی. شدیدترین تجلی ژنزدایی در آلمان نازی رخ داد، جایی که این ایدئولوژی برای توجیه قتلعام انبوه افرادی که "غیرمناسب" یا "ناخواسته" تلقی میشدند، استفاده شد. رژیم نازی سیاستهای استریلسازی اجباری و مرگخواهی را اجرا کرد و به افراد دارای ناتوانی، بیماریهای روانی و سایر نقصهای ژنتیکی حمله کرد. این امر به هولوکاست منجر شد، جایی که میلیونها یهودی و دیگر گروههای اقلیت به طور سیستماتیک exterminated شدند.
میراث و پیامدها. وحشتهای هولوکاست منجر به کاهش حمایت از سیاستهای ژنزدایی اقتدارگرا در جوامع لیبرال شد. با این حال، فرضیات زیرین پارادایم پاتولوژی ادامه یافت و بر تحقیقات علمی، عمل بالینی و نگرشهای اجتماعی نسبت به ناتوانی تأثیر گذاشت. میراث ژنزدایی همچنان به شکلگیری مباحث معاصر درباره مهندسی ژنتیک، حقوق باروری و ارزش زندگی انسانی ادامه میدهد.
5. نقد ضد روانپزشکی، هرچند تأثیرگذار، محدودیتهایی داشت
زیرا آنها کنترل اجتماعی بیماران را نه ناشی از سرمایه و دولت، بلکه از خود مفهوم بیماری روانی میدانستند.
چالش سزاس. توماس سزاس، یک چهره برجسته در جنبش ضد روانپزشکی، به چالش کشیدن خود مفهوم بیماری روانی پرداخت و ادعا کرد که این یک "افسانه" است که برای توجیه کنترل اجتماعی استفاده میشود. سزاس استدلال کرد که بیماری روانی یک وضعیت پزشکی واقعی نیست، بلکه یک "مسئله در زندگی" است که باید از طریق مسئولیت فردی و آزادی مورد توجه قرار گیرد. نقد او در دهههای 1960 و 1970 به محبوبیت رسید و بر نگرشهای فرهنگی و رویکردهای قانونی نسبت به بیماری روانی تأثیر گذاشت.
بستن آسایشگاهها. جنبش ضد روانپزشکی به بستن بسیاری از آسایشگاهها کمک کرد، با هدف آزاد کردن بیماران از محیطهای اجباری و کنترلکننده. با این حال، بستن آسایشگاهها اغلب به عواقب ناخواستهای منجر شد، مانند بیخانمانی، زندانی شدن و حمایت ناکافی از جامعه برای زندانیان سابق. بسیاری از افراد دارای بیماری روانی به سادگی از یک نوع کنترل اجتماعی به نوع دیگری منتقل شدند.
عواقب ناخواسته. با وجود وعدههای اولیهاش، جنبش ضد روانپزشکی محدودیتهای قابل توجهی داشت. ایدئولوژی لیبرترینی سزاس و انکار بیماری روانی اغلب به توجیه کاهش خدمات و رفاه منجر میشد و بسیاری از افراد دارای مشکلات روانی را بدون حمایت کافی رها میکرد. تمرکز جنبش بر مسئولیت فردی همچنین عوامل اجتماعی و اقتصادی گستردهتری را که به رنج روانی کمک میکنند، نادیده گرفت.
6. فوردیسم هنجارها را تنگتر و کنترل را گسترش داد
و همانطور که در فصلهای بعدی خواهیم دید، ایدئولوژی جدید فوردیستی و سپس نئولیبرالیستی نرمالیتی که در قرن بیستم غالب شد، با تکرارهای بعدی پارادایم پاتولوژی در علوم مختلف ترکیب شد.
تولید فوردیستی. ظهور فوردیسم، یک مدل اقتصادی مبتنی بر تولید انبوه و کار استاندارد، اشکال جدیدی از کنترل اجتماعی و نرمالسازی را به ارمغان آورد. محیطهای کاری فوردیستی بر کارایی و همراستایی تأکید داشتند و منجر به استانداردسازی کارگران و حاشیهنشینی کسانی شدند که در قالب نمیگنجیدند. این دوره همچنین شاهد ظهور مصرفگرایی بود، با فشار به افراد برای همراستایی با خواستهها و سبکهای زندگی استاندارد.
نرمالسازی رفتارگرایانه. رفتارگرایی، یک مکتب روانشناسی که بر اصلاح رفتار از طریق شرطیسازی تأکید داشت، در دوران فوردیستی به محبوبیت رسید. تکنیکهای رفتارگرایانه برای شکلدهی به افراد به منظور تطابق با نیازهای محیط کار و جامعه استفاده میشد، اغلب از طریق استفاده از پاداشها و تنبیهها. این رویکرد به تنگتر شدن هنجارهای اجتماعی و تأکید بیشتر بر همراستایی کمک کرد.
روانپزشکی و روانشناسی کودکان. دوران فوردیستی همچنین شاهد ظهور روانپزشکی و روانشناسی کودکان بود که بر شناسایی و درمان "نابهنجاریهای" توسعهای در کودکان تمرکز داشت. این منجر به ایجاد دستهبندیهای جدید اختلالات کودکی و اجرای مداخلاتی شد که به نرمالسازی رفتار و توسعه کودکان کمک میکرد. این مداخلات اغلب نابرابریهای اجتماعی موجود را تقویت کرده و به پاتولوژیزه کردن تفاوتها کمک میکرد.
7. نئولیبرالیسم تقاضاهای شناختی و بیگانگی را تشدید کرد
به هر حال، من استدلال میکنم که تمام ذهنها و خودهای انسانی از یکدیگر از طریق سلسلهمراتب روانی که این تولید میکند، بیگانه شدهاند.
انتقال به نئولیبرالیسم. انتقال از فوردیسم به نئولیبرالیسم در اواخر قرن بیستم چالشهای جدیدی برای سلامت روان و رفاه به ارمغان آورد. سیاستهای نئولیبرالی، مانند خصوصیسازی، مقرراتزدایی و ریاضت اقتصادی، منجر به افزایش نابرابری اقتصادی، ناامنی شغلی و تکهتکه شدن اجتماعی شد. این عوامل به افزایش استرس، اضطراب و افسردگی، به ویژه در میان گروههای حاشیهای کمک کرد.
سرمایهداری شناختی. ظهور سرمایهداری شناختی، که با اهمیت فزاینده دانش و اطلاعات در اقتصاد مشخص میشود، تقاضاهای جدیدی بر تواناییهای شناختی کارگران تحمیل کرد. این منجر به تنگتر شدن هنجارهای شناختی و حاشیهنشینی افرادی شد که در برآورده کردن این تقاضاها مشکل داشتند. بمباران مداوم اطلاعات و محرکها در عصر دیجیتال همچنین به بار اضافی حسی و خستگی شناختی کمک کرد.
اشکال جدید بیگانگی. نئولیبرالیسم اشکال جدیدی از بیگانگی را به ارمغان آورد، زیرا افراد به طور فزایندهای کالا شده و تحت تأثیر نیروهای بازار قرار گرفتند. تأکید بر مسئولیت فردی و خودمدیریتی بارهای اضافی بر دوش افراد گذاشت، در حالی که سیستمهای حمایتی اجتماعی تضعیف شدند. این منجر به احساس انزوا و قطع ارتباط شد و مشکلات سلامت روان را تشدید کرد.
8. جنبش تنوع عصبی چالشهایی برای پارادایم پاتولوژی ایجاد میکند
برای آنها، این شامل یک جنبش جدید خواهد بود که بر اساس جنبشهای حقوق مدنی قبلی که به دنبال پایان دادن به جداسازی و سرکوب نژادی، جنسیتی و جنسی در داخل و فراتر از مرزها بودند، مدلسازی خواهد شد.
ظهور تنوع عصبی. جنبش تنوع عصبی در دهه 1990 به عنوان پاسخی به پاتولوژیزه کردن و حاشیهنشینی افراد دارای تفاوتهای عصبی ظهور کرد. این جنبش به چالش کشیدن دیدگاه غالب درباره تفاوتهای عصبی به عنوان نقصها یا اختلالات پرداخت و به جای آن ایدهای را ترویج کرد که تنوع عصبی بخشی طبیعی و ارزشمند از تنوع انسانی است. حامیان تنوع عصبی خواستار پذیرش و گنجاندن افراد دارای تفاوتهای عصبی در تمام جنبههای جامعه شدند.
مدل اجتماعی ناتوانی. جنبش تنوع عصبی از مدل اجتماعی ناتوانی استفاده کرد که بر نقش عوامل اجتماعی و محیطی در ایجاد ناتوانی تأکید دارد. این دیدگاه تمرکز را از ناتوانیهای فردی به موانع و تعصباتی که مانع از مشارکت کامل افراد دارای تفاوتهای عصبی در جامعه میشود، منتقل کرد. این جنبش به دنبال از بین بردن این موانع و ایجاد جهانی فراگیرتر و سازگارتر بود.
تغییر پارادایم. جنبش تنوع عصبی خواستار تغییر پارادایم در نحوه درک و پاسخ به تفاوتهای عصبی است. این تغییر شامل دور شدن از پارادایم پاتولوژی، که بر تشخیص و درمان تأکید دارد، و به سمت پارادایم تنوع عصبی، که بر پذیرش، حمایت و توانمندسازی تأکید دارد، میشود. این جنبش به دنبال ایجاد جهانی است که در آن افراد دارای تفاوتهای عصبی به خاطر نقاط قوت و مشارکتهای منحصر به فردشان ارزشمند باشند.
9. مارکسیسم تنوع عصبی راهی رادیکال برای رهایی ارائه میدهد
بلکه هدف آن نشان دادن این است که حتی زمانی که اشکال سنتی تسلط به طور جزئی کاهش مییابد، تنها با تسلط نرمالسازی عصبی افزایش مییابد.
فراتر از لیبرالیسم. در حالی که جنبش تنوع عصبی پیشرفتهای قابل توجهی در افزایش آگاهی و ترویج گنجاندن داشته است، نویسنده استدلال میکند که رویکردی رادیکالتر برای دستیابی به رهایی واقعی مورد نیاز است. این رویکرد که "مارکسیسم تنوع عصبی" نامیده میشود، بینشهای نظریه تنوع عصبی را با تحلیل مارکسیستی از سرمایهداری و تسلط اجتماعی ترکیب میکند. مارکسیسم تنوع عصبی به دنبال پرداختن به عوامل اقتصادی و سیستمی است که به سرکوب افراد دارای تفاوتهای عصبی کمک میکند.
سرمایهداری و نرمالسازی عصبی. نویسنده معتقد است که سرمایهداری به طور ذاتی نرمالسازی عصبی است، به این معنی که برخی سبکهای شناختی و عاطفی را ترجیح میدهد و دیگران را حاشیهنشین میکند. این منجر به ایجاد سلسلهمراتب شناختی و استثمار افراد دارای تفاوتهای عصبی به خاطر کارشان میشود. مارکسیسم تنوع عصبی به دنبال به چالش کشیدن این سلسلهمراتب و ایجاد جامعهای عادلانهتر و برابرتر است.
بیگانگی و تسلط. مارکسیسم تنوع عصبی همچنین به مسئله بیگانگی میپردازد، که به بیگانگی افراد از پتانسیل خلاقانه خود و یکدیگر اشاره دارد. نویسنده استدلال میکند که سرمایهداری بیگانگی را تشدید
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What is Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman about?
- Historical analysis of normality: The book explores how the concept of the “normal” mind was invented and weaponized within capitalist societies, using neurodiversity theory as a lens.
- Capitalism and neurodiversity: Chapman argues that capitalism intensifies neuronormative domination, restricting cognitive and emotional diversity to fit economic needs.
- Call for systemic change: The book advocates for a Marxian, anti-capitalist approach to neurodivergent liberation, situating neurodiversity struggles within broader movements for collective emancipation.
- Materialist perspective: It links worsening mental health and disablement to neoliberal capitalism and social alienation, emphasizing the need for a materialist and Marxist analysis.
Why should I read Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Groundbreaking perspective: The book fills a crucial gap by connecting neurodiversity with capitalism, providing a materialist history of “normality” as a tool of oppression.
- Challenges dominant models: It critically examines both biomedical psychiatry and anti-psychiatry, showing how both have failed neurodivergent people and reinforced capitalist neuronormativity.
- Practical implications: Readers gain insight into why current rights-based reforms are insufficient and why deep systemic change is necessary for true neurodivergent liberation.
- Relevance to current issues: The book addresses contemporary topics like neoliberalism, neurodiversity activism, and the politics of mental health and disability.
What are the key takeaways from Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Normality is constructed: The idea of a “normal” mind is not natural but historically and economically contingent, shaped by capitalist needs.
- Pathology paradigm critique: The dominant psychiatric model pathologizes difference, while the neurodiversity paradigm sees neurological variation as natural and valuable.
- Capitalism’s role in disablement: Neoliberal and post-Fordist capitalism intensify cognitive and emotional demands, worsening mental health and expanding diagnoses.
- Need for collective action: True liberation requires organizing neurodivergent people as a class and transforming economic and social systems, not just changing attitudes.
What is the "Empire of Normality" concept in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- System of control: The Empire of Normality is a pervasive apparatus of social practices, scientific research, and economic compulsions enforcing narrow standards of normality.
- Rooted in capitalism: It emerged alongside capitalist development, linking health and productivity, and framing deviation as dysfunction or pathology.
- Maintains hierarchies: The Empire uses medical, psychiatric, and social institutions to pathologize and control neurodivergent people, reinforcing social and economic hierarchies.
- Suppresses diversity: It naturalizes narrow definitions of ability and health, limiting human diversity and contributing to widespread mental distress.
How does Robert Chapman link capitalism with neurodivergent oppression in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism?
- Intensification of neuronormativity: Capitalism demands cognitive conformity and productivity, tightening norms of “normal” mental functioning.
- Alienation and mental health: Economic systems cause alienation not just through labor exploitation but also through cognitive and emotional demands, leading to widespread mental health issues.
- Shift in domination: As traditional class domination shifts, neuronormative domination creates new hierarchies based on cognitive conformity.
- Material roots of oppression: The book emphasizes that neurodivergent oppression is rooted in capitalist economic structures and social relations.
What is the historical origin of the concept of "normality" according to Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- From harmony to normality: Ancient traditions saw health as balance, but with capitalism and industrialization, health became defined by mechanistic functioning and statistical norms.
- Adolphe Quetelet’s influence: Quetelet introduced the “average man” concept, naturalizing social hierarchies and framing deviation as monstrosity.
- Material and ideological roots: The invention of normality reflected bourgeois ideology and capitalist economic needs, not neutral scientific discovery.
- Statistical and racial implications: The concept of normality was used to justify racial nationalism and social stratification.
Who was Francis Galton and what is "Galton’s paradigm" in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Galton’s background: A Victorian polymath and half-cousin of Darwin, Galton fused evolutionary theory with statistics to rank humans by mental abilities.
- Founder of pathology paradigm: Chapman identifies Galton as the founder of the pathology paradigm, which naturalizes cognitive hierarchies and justifies oppression through scientific methods.
- Legacy in psychiatry and eugenics: Galton’s ideas shaped the development of psychometrics, eugenics, and the medicalization of neurological disability.
- Enduring influence: His paradigm continues to inform scientific and cultural understandings of normality and disability.
What is the pathology paradigm and how does it differ from the neurodiversity paradigm in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Pathology paradigm defined: This model views cognitive or behavioral differences as deficits or disorders caused by individual dysfunction, dividing people into “normal” and “abnormal.”
- Neurodiversity paradigm explained: The neurodiversity paradigm sees neurological differences as natural human variation, emphasizing social and ecological factors in disablement.
- Implications for treatment: The pathology paradigm justifies medicalization and control, while the neurodiversity paradigm supports acceptance, accommodation, and collective liberation.
- Chapman’s emphasis: Replacing the pathology paradigm requires transforming material conditions and economic structures, not just changing ideas.
How does neoliberalism and post-Fordism contribute to neurodivergent disablement in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Neoliberal policies: Privatization, austerity, and deregulation increase inequality, job insecurity, and stress, worsening mental health outcomes.
- Post-Fordism and cognitive capitalism: The shift to a service and knowledge economy intensifies emotional and cognitive labor, increasing anxiety and depression.
- Sensory and cognitive overload: Modern environments bombard individuals with stimuli, making it harder for neurodivergent people to function and expanding diagnoses.
- Normalization and exclusion: Neoliberalism enforces normalization through behavioral therapies and surveillance, deepening disablement and marginalization.
What is Neurodivergent Marxism as proposed by Robert Chapman in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism?
- Materialist framework: Neurodivergent Marxism combines neurodiversity theory with Marxist analysis, rooting neurodivergent oppression in capitalist structures.
- Collective power: It recognizes neurodivergent people as a class with shared experiences, advocating for organizing within the working class and surplus populations.
- Affirms reality of illness: Unlike some anti-psychiatry traditions, it acknowledges mental illness and disability while opposing pathologization and eugenics.
- Systemic change required: Liberation demands transforming economic and social systems, not just changing attitudes or policies.
What role does the neurodiversity movement play according to Robert Chapman’s analysis in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism?
- Origins and key figures: The movement began in the late 1990s with figures like Judy Singer and Harvey Blume, reframing neurological differences as natural diversity.
- Grounded in disability studies: It applies the social model of disability to neurological conditions, focusing on societal barriers rather than individual deficits.
- Expanding scope: The movement now includes various diagnoses and identities, promoting acceptance and accommodation.
- Limitations and future directions: Chapman argues the movement often remains within liberal frameworks and calls for integrating political economy and Marxist analysis for deeper liberation.
What are the prospects and challenges for a post-capitalist future beyond the Empire of Normality in Empire of Normality: Neurodiversity and Capitalism by Robert Chapman?
- Historical lessons: Past attempts like Soviet state capitalism reduced inequality but failed to overcome neuronormative domination.
- Need for new paradigms: A future society must reject productivity as the sole value and embrace pluralistic, open-ended human development aligned with neurodiversity.
- Organizing for change: Neurodivergent workers and surplus populations must build collective power through unions, cooperatives, and political movements.
- Interconnected liberation: Neurodivergent emancipation is linked to broader struggles against racism, patriarchy, and environmental destruction, requiring intersectional and internationalist approaches.
نقد و بررسی
کتاب امپراتوری نرمالیته به خاطر تحلیل تاریخی جامع خود از نودیواری و سرمایهداری مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از سبک نوشتاری قابل دسترس، محتوای تفکر برانگیز و توانایی آن در به چالش کشیدن دیدگاهها درباره سلامت روان و هنجارهای اجتماعی قدردانی میکنند. این کتاب به خاطر بررسی چگونگی شکلگیری سرمایهداری در ادراک نرمالیته و تأثیر آن بر افراد نودیواری ستایش میشود. در حالی که برخی بخشها برای برخی خوانندگان سنگین یا تکراری به نظر میرسد، بیشتر منتقدان آن را کتابی ضروری برای درک تقاطع نودیواری، سلامت روان و سیستمهای اقتصادی میدانند. رویکرد مارکسیستی به طور کلی مورد استقبال قرار گرفته است، هرچند که برخی خوانندگان درباره این چارچوب ابراز تردید کردهاند.
Similar Books




