نکات کلیدی
1. تیمهای محصول توانمند نوآوری و موفقیت را به ارمغان میآورند
تیمهای بزرگ از افراد عادی تشکیل شدهاند که الهام گرفته و توانمند شدهاند.
توانمندسازی پتانسیل را آزاد میکند. تیمهای محصول توانمند با مشکلاتی برای حل کردن مواجه میشوند نه ویژگیهایی برای ساختن. آنها استقلال لازم برای اتخاذ تصمیمات و مسئولیت ارائه نتایج را دارند. این رویکرد نوآوری را پرورش میدهد و به شرکتها اجازه میدهد محصولاتی خلق کنند که مشتریان عاشق آنها هستند و در عین حال نیازهای کسبوکار را برآورده میسازند.
عناصر کلیدی تیمهای توانمند:
- ترکیب چندرشتهای (مدیر محصول، طراح، مهندسان)
- مالکیت یک حوزه خاص محصول یا مشکل مشتری
- اختیار اتخاذ تصمیمات در مورد چگونگی حل مشکلات
- پاسخگویی به نتایج، نه فقط خروجی
تیمهای توانمند به شدت با تیمهای ویژگیمحور که صرفاً موظف به پیادهسازی راهحلهای از پیش تعریف شده هستند، متفاوتند. با اعتماد به افراد عادی برای مسئولیتهای فوقالعاده، شرکتها میتوانند نتایج شگفتانگیزی کسب کنند و از رقبای خود پیشی بگیرند.
2. رهبری قوی محصول برای توانمندسازی ضروری است
رهبری به معنای شناسایی این است که در هر فردی عظمت وجود دارد و وظیفه شما ایجاد محیطی است که آن عظمت بتواند ظهور کند.
رهبران توانمندسازی را تسهیل میکنند. رهبری قوی محصول پایهگذار ایجاد و حفظ تیمهای توانمند است. رهبران محصول مسئول فراهم کردن زمینه استراتژیک، حذف موانع و آموزش اعضای تیم برای رسیدن به پتانسیل کامل خود هستند.
مسئولیتهای کلیدی رهبران محصول:
- توسعه و ارتباط دیدگاه و استراتژی محصول
- استخدام و آموزش مدیران محصول، طراحان و مهندسان
- مدیریت روابط و انتظارات ذینفعان
- اطمینان از همراستایی بین اهداف تیم و اهداف شرکت
- حمایت از منابع و پشتیبانی از مدیران ارشد
رهبران محصول مؤثر تعادل را بین ارائه راهنمایی و دادن فضای لازم به تیمها برای نوآوری برقرار میکنند. آنها محیطی ایجاد میکنند که در آن شکست به عنوان یک فرصت یادگیری دیده میشود و تیمها احساس امنیت میکنند تا ریسکهای محاسبه شده را بپذیرند.
3. هنگام استخدام بر شایستگی و شخصیت تمرکز کنید
اعتماد تابع دو چیز است: شایستگی و شخصیت. شایستگی شامل تواناییها، مهارتها و سوابق شماست. شخصیت شامل صداقت، انگیزه و نیت شما با مردم است. هر دو حیاتی هستند.
برای پتانسیل استخدام کنید، نه فقط تجربه. هنگام ساخت تیمهای محصول توانمند، تمرکز بر هر دو شایستگی و شخصیت بسیار مهم است. شایستگی اطمینان میدهد که اعضای تیم مهارتهای لازم برای موفقیت را دارند، در حالی که شخصیت تضمین میکند که آنها به خوبی در فرهنگ تیم و شرکت کار خواهند کرد.
ملاحظات کلیدی در استخدام:
- مهارتهای فنی و دانش حوزه
- توانایی حل مسئله و تفکر انتقادی
- مهارتهای همکاری و ارتباطی
- صداقت و همراستایی با ارزشهای شرکت
- ذهنیت رشد و تمایل به یادگیری
از دام استخدام تنها برای تناسب فرهنگی پرهیز کنید، زیرا این میتواند منجر به تیمهای همگن شود. در عوض، به دنبال تنوع در تفکر و تجربه باشید تا نوآوری را پرورش دهید. به یاد داشته باشید که مهارتها قابل آموزش هستند، اما تغییر شخصیت دشوارتر است.
4. مربیگری مؤثر تیمهای فوقالعاده را توسعه میدهد
مربیگری دیگر یک تخصص نیست؛ شما نمیتوانید یک مدیر خوب باشید بدون اینکه یک مربی خوب باشید.
بهبود مستمر از طریق مربیگری. مربیگری مؤثر کلید توسعه افراد عادی به تیمهای فوقالعاده است. مدیران باید جلسات مربیگری منظم و یک به یک با اعضای تیم خود را در اولویت قرار دهند تا به آنها در رشد و بهبود کمک کنند.
عناصر اساسی مربیگری مؤثر:
- جلسات هفتگی یک به یک
- گوش دادن فعال و پرسیدن سوالات عمیق
- ارائه بازخورد سازنده
- تعیین انتظارات و اهداف واضح
- شناسایی و پرداختن به شکافهای مهارتی
- جشن گرفتن موفقیتها و یادگیری از شکستها
مربیگری درباره میکرو مدیریت یا دادن دستورات نیست. بلکه کمک به اعضای تیم برای توسعه مهارتهایشان، غلبه بر چالشها و رسیدن به پتانسیل کاملشان است. مربیان خوب محیطی از اعتماد ایجاد میکنند که در آن اعضای تیم احساس امنیت میکنند تا ریسک کنند و از اشتباهات خود بیاموزند.
5. دیدگاه و استراتژی محصول تیمهای توانمند را راهنمایی میکند
دیدگاه محصول آیندهای را توصیف میکند که ما در تلاش برای ایجاد آن هستیم و مهمتر از همه، چگونه زندگی مشتریان ما را بهبود میبخشد.
تیمها را با یک دیدگاه جذاب همراستا کنید. یک دیدگاه و استراتژی محصول واضح زمینه لازم را برای تیمهای توانمند فراهم میکند تا تصمیمات خوبی بگیرند. دیدگاه وضعیت آیندهای را توصیف میکند که شرکت در حال کار بر روی آن است، در حالی که استراتژی نحوه دستیابی به آن دیدگاه را مشخص میکند.
اجزای دیدگاه و استراتژی محصول مؤثر:
- دیدگاه بلندمدت (۳-۱۰ سال آینده)
- تمرکز بر مشتری
- همراستایی با روندها و فناوریهای صنعت
- اصول واضح محصول برای راهنمایی در تصمیمگیری
- استراتژی متمرکز بر اساس بینشهای کلیدی
- اهداف قابل اندازهگیری و نتایج کلیدی (OKRs)
با فراهم کردن این زمینه استراتژیک، رهبران محصول به تیمها این امکان را میدهند که تصویر بزرگتر را درک کنند و تصمیماتی بگیرند که با اهداف شرکت همراستا باشد. این به تیمها قدرت میدهد تا در چارچوبی نوآوری کنند که اطمینان حاصل کند تلاشهای آنها به موفقیت کلی محصول و شرکت کمک میکند.
6. توپولوژی تیم بر توانمندسازی و نوآوری تأثیر میگذارد
یک توپولوژی که منجر به وابستگیهای زیاد شود، میتواند این کار را دشوار کند.
ساختار تیم را برای استقلال بهینه کنید. نحوه سازماندهی و ساختار تیمهای محصول، که به آن توپولوژی تیم گفته میشود، تأثیر زیادی بر توانایی آنها برای نوآوری و ارائه نتایج دارد. یک توپولوژی به خوبی طراحی شده وابستگیها بین تیمها را به حداقل میرساند و با معماری محصول و اهداف کسبوکار همراستا میشود.
ملاحظات برای توپولوژی تیم مؤثر:
- تعادل بین تیمهای پلتفرم و تجربه
- مرزهای مالکیت واضح برای هر تیم
- حداقل وابستگیها بین تیمها
- همراستایی با معماری محصول
- انعطافپذیری برای تکامل به محض رشد محصول و شرکت
از ایجاد سیلوها یا تیمهایی که بیش از حد متمرکز هستند، پرهیز کنید. در عوض، به دنبال توپولوژی باشید که به تیمها مسئولیت کامل برای بخشهای معنادار محصول را بدهد. این به توانمندسازی واقعی و پاسخگویی به نتایج منجر میشود.
7. بینشها را از طریق اهداف تیم به عمل تبدیل کنید
استراتژی محصول تماماً درباره تصمیمگیری در مورد اینکه کدام مشکلات را باید حل کنیم، است.
از استراتژی به اجرا. استراتژی محصول باید به اهداف قابل اقدام برای هر تیم محصول تبدیل شود. این فرآیند شامل شناسایی مهمترین مشکلاتی است که باید حل شوند بر اساس بینشهای مشتری و اهداف کسبوکار، و سپس اختصاص این مشکلات به تیمهای خاص است.
مراحل ایجاد اهداف مؤثر تیم:
- تمرکز بر تعداد کمی از مشکلات بحرانی
- استفاده از بینشهای کلیدی از دادهها و تحقیقات مشتری
- اختصاص مشکلات به تیمها بر اساس حوزههای مالکیت آنها
- اجازه دادن به تیمها برای پیشنهاد نتایج کلیدی خود
- اطمینان از اینکه اهداف بلندپروازانه اما قابل دستیابی هستند
- پیگیری منظم پیشرفت و تنظیم در صورت نیاز
با دادن مشکلات برای حل کردن به تیمها به جای ویژگیهایی برای ساختن، شما به آنها قدرت میدهید تا راهحلهای نوآورانه پیدا کنند. این رویکرد همچنین اطمینان میدهد که تیمها با استراتژی کلی محصول همراستا هستند و بر ارائه ارزش واقعی به مشتریان و کسبوکار تمرکز دارند.
8. با ذینفعان به عنوان شرکای همکاری کنید، نه مشتریان
به جای اینکه ذینفع به عنوان "مشتری" باشد که به ما میگوید چه چیزی بسازیم و بنابراین نیاز به "مدیریت" دارد، اکنون ما یک شریک داریم که باید به او کمک کنیم تا محدودیتها را درک کند تا بتوانیم راهحلی پیدا کنیم که کار کند.
شراکتهای همکاری بسازید. در سازمانهای محصول توانمند، ذینفعان مشتریانی نیستند که باید مدیریت شوند، بلکه شرکایی هستند که باید با آنها همکاری کرد. این تغییر در ذهنیت برای ایجاد محصولاتی که نیازهای مشتری و اهداف کسبوکار را برآورده میکند، حیاتی است.
کلیدهای همکاری مؤثر با ذینفعان:
- ایجاد اعتماد و احترام متقابل
- به اشتراکگذاری بینشها و یادگیریها به طور منظم
- درگیر کردن ذینفعان در بحثهای حل مسئله
- ارتباط واضح استراتژی و دیدگاه محصول
- پرداختن به نگرانیهای ذینفعان به صورت پیشگیرانه
- تعادل بین نیازهای ذینفعان و نیازهای مشتری
با رفتار کردن با ذینفعان به عنوان شرکا، تیمهای محصول میتوانند از تخصص و بینشهای آنها بهرهبرداری کنند در حالی که استقلال لازم برای اتخاذ تصمیمات محصول را حفظ میکنند. این رویکرد همکاری منجر به راهحلهای بهتر و همراستایی قویتر در سراسر سازمان میشود.
9. به طور مداوم دیدگاه و استراتژی محصول را ترویج کنید
ترویج باید یک فرآیند مداوم باشد.
ارتباط مداوم حیاتی است. رهبران محصول باید به طور مداوم دیدگاه و استراتژی محصول را در سراسر سازمان ترویج کنند. این ارتباط مداوم اطمینان میدهد که همه درک کنند که جهتگیری محصول چیست و نقش آنها در دستیابی به آن چیست.
تکنیکهای مؤثر ترویج:
- استفاده از پروتوتایپها برای نمایش ایدهها به صورت بصری
- به اشتراکگذاری نقاط درد مشتری و داستانهای موفقیت
- بهروزرسانی منظم در مورد پیشرفت و یادگیریها
- به اعضای تیم و ذینفعان به طور سخاوتمندانه اعتبار بدهید
- نشان دادن اشتیاق واقعی برای محصول و دیدگاه
- تطبیق ارتباطات با مخاطبان مختلف (مدیران، تیمها، شرکا)
به یاد داشته باشید که ترویج یک رویداد یکباره نیست بلکه یک فرآیند مداوم است. مردم نیاز دارند که پیام را چندین بار و به روشهای مختلف بشنوند تا واقعاً درک کنند و الهام بگیرند.
10. تحول معنادار نیازمند تعهد رهبری است
پیشنیاز این تحول این است که رهبران ارشد شما - معمولاً با شروع از CEO - نقش ضروری فناوری به عنوان تسهیلکننده کلیدی کسبوکار را درک کنند و نه فقط یک هزینه ضروری برای انجام کسبوکار.
تحول از بالا آغاز میشود. حرکت از تیمهای ویژگیمحور به تیمهای محصول توانمند نیازمند تغییر قابل توجهی در ذهنیت و شیوهها در سراسر سازمان است. این تحول تنها با تعهد کامل از رهبری ارشد موفق خواهد بود.
مراحل کلیدی برای تحول معنادار:
- تأمین حمایت از CEO و تیم اجرایی
- ایجاد رهبری قوی محصول
- سرمایهگذاری در استخدام و توسعه استعدادهای مناسب
- بازتعریف روابط با ذینفعان و واحدهای کسبوکار
- پیادهسازی فرآیندها و شیوههای جدید کار
- تقویت مداوم فرهنگ و ذهنیت جدید
تحول آسان یا سریع نیست، اما مزایای آن از نظر نوآوری، چابکی و نتایج کسبوکار ارزشمند است. رهبران باید آماده باشند تا رفتارهای جدید را مدلسازی کنند و به طور مداوم از تغییرات حمایت کنند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب EMPOWERED عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت میکند و خوانندگان از بینشهای آن در زمینهی رهبری محصول و تیمهای توانمند تمجید میکنند. بسیاری از افراد آن را برای درک روشهای موفق شرکتهای فناوری ارزشمند میدانند. منتقدان به تکرار مطالب از کتاب قبلی کاگان و کمبود عمق در برخی بخشها اشاره میکنند. این کتاب به شدت برای مدیران محصول، طراحان و مهندسان، به ویژه کسانی که در نقشهای رهبری هستند، توصیه میشود. برخی از خوانندگان آن را بیش از حد ساده یا طولانی یافتند، در حالی که دیگران از مشاورههای عملی و مطالعات موردی آن قدردانی کردند. به طور کلی، این کتاب به عنوان یک منبع ضروری برای رهبران محصول در شرکتهای فناوری محسوب میشود.