نکات کلیدی
1. معاملات با فرکانس بالا از ناکارآمدیهای ساختاری در بازار سهام بهرهبرداری میکنند
"بازارهای مالی به گونهای طراحی شدهاند که تعداد برخوردها بین سرمایهگذاران عادی و معاملهگران با فرکانس بالا را به حداکثر برسانند - به ضرر سرمایهگذاران عادی و به نفع معاملهگران با فرکانس بالا، بورسها، بانکهای وال استریت و شرکتهای کارگزاری آنلاین."
بهرهبرداری از بازار: شرکتهای معاملات با فرکانس بالا (HFT) از فناوری پیشرفته و الگوریتمهای پیچیده برای بهرهبرداری از اختلافات کوچک قیمتی و ناکارآمدیهای ساختاری در بازار سهام استفاده میکنند. این شرکتها:
- معاملات را در کسری از ثانیه انجام میدهند، سریعتر از واکنش معاملهگران انسانی
- از انواع سفارشهای پیچیده برای کسب مزیت بر سایر شرکتکنندگان در بازار استفاده میکنند
- از استراتژیهایی مانند "پیشدستی الکترونیکی" برای سود بردن از معاملات سایر سرمایهگذاران بهره میبرند
تأثیر بر سرمایهگذاران: این عمل به سرمایهگذاران عادی آسیب میزند با:
- افزایش نوسانات و بیثباتی بازار
- افزایش هزینههای تراکنش برای سرمایهگذاران بلندمدت
- کاهش اعتماد به انصاف و یکپارچگی بازارهای مالی
2. بازار سهام ایالات متحده به طور فزایندهای پیچیده و مبهم شد
"بازار سهام ایالات متحده اکنون در جعبههای سیاه معامله میشود، در ساختمانهای به شدت محافظت شده در نیوجرسی و شیکاگو. آنچه در داخل این جعبههای سیاه اتفاق میافتد، سخت است که بگوییم - نوار تیکری که در پایین صفحههای تلویزیون کابلی میچرخد، تنها بخش کوچکی از آنچه در بازارهای سهام رخ میدهد را به تصویر میکشد."
تکهتکه شدن بازار: بازار سهام ایالات متحده از یک سیستم متمرکز به یک شبکه تکهتکه از بورسها و استخرهای تاریک تکامل یافت:
- بیش از دوازده بورس عمومی و تعداد زیادی مکانهای معاملاتی خصوصی
- انواع سفارشهای پیچیده و مدلهای قیمتگذاری که برای اکثر سرمایهگذاران دشوار است که درک کنند
- عدم شفافیت در نحوه اجرای و مسیریابی معاملات
پیچیدگی فناوری: زیرساخت بازار به طور فزایندهای پیچیده شد:
- اتصالات داده با سرعت بالا بین بورسها
- خدمات هممکانی که به معاملهگران اجازه میدهد سرورهای خود را نزدیک به موتورهای تطبیق بورس قرار دهند
- الگوریتمهای پیشرفته که تصمیمات معاملاتی را در میلیثانیهها هدایت میکنند
این پیچیدگی باعث شد که برای ناظران، سرمایهگذاران و حتی بسیاری از شرکتکنندگان در بازار دشوار باشد که به طور کامل درک کنند که بازار واقعاً چگونه کار میکند.
3. برد کاتسویاما روشهای شکارچیانه در معاملات الکترونیکی را کشف میکند
"ویژگی متمایز برد کاتسویاما - تمایل او به توضیح چیزها نه به گونهای که او فهمیده شود بلکه به گونهای که دیگران بفهمند - بسیار تحریکآمیز بود. او سیستم مالی جدید خودکار را در هستهاش مورد حمله قرار داد: پولی که از عدم فهم آن به دست میآمد."
کشف مشکل: برد کاتسویاما، یک معاملهگر در بانک سلطنتی کانادا، کشف کرد که معاملات او توسط معاملهگران با فرکانس بالا پیشدستی میشود. او متوجه شد:
- سفارشهای او به بورسهای مختلف در زمانهای کمی متفاوت میرسند
- شرکتهای HFT از این مزیت سرعت برای معامله قبل از سفارشهای او استفاده میکنند
- بازاری که روی صفحه معاملاتی او نمایش داده میشود، بازار واقعی نیست
جستجوی راهحلها: سفر کاتسویاما برای درک و حل این مسئله او را به:
- توسعه "Thor"، ابزاری معاملاتی که ورود سفارشها به بورسهای مختلف را همگامسازی میکند
- آموزش سرمایهگذاران و شرکتکنندگان در بازار درباره روشهای ناعادلانه در معاملات الکترونیکی
- در نهایت ایجاد IEX، یک بورس سهام جدید که برای همسطح کردن میدان بازی طراحی شده است
4. مسابقه تسلیحاتی فناوری مزایای ناعادلانهای برای برخی معاملهگران ایجاد میکند
"هیچ چیز جدیدی در رفتارهایی که با آنها در جنگ بودند وجود نداشت: بازارهای مالی ایالات متحده همیشه یا فاسد بودند یا در شرف فاسد شدن."
مزیت سرعت: مسابقه برای سرعتهای معاملاتی سریعتر یک میدان بازی نابرابر ایجاد کرد:
- شرکتها میلیونها دلار در اتصالات داده با سرعت بالا و خدمات هممکانی سرمایهگذاری کردند
- مزایای میکروثانیهای در اجرای معاملات ارزشمند شدند
- "آربیتراژ تأخیر" به عنوان یک استراتژی سودآور برای شرکتهای HFT ظهور کرد
عدم تقارن اطلاعاتی: برتری فناوری به مزایای اطلاعاتی منجر شد:
- شرکتهای HFT میتوانستند تغییرات بازار را سریعتر از سایر شرکتکنندگان ببینند و واکنش نشان دهند
- انواع سفارشهای پیچیده به برخی معاملهگران اجازه میداد تا به نیتهای سایر شرکتکنندگان در بازار پی ببرند
- "SIP" (پردازشگر اطلاعات اوراق بهادار) دادههای بازار کندتری را به اکثر سرمایهگذاران ارائه میداد در مقایسه با فیدهای مستقیم که توسط شرکتهای HFT استفاده میشد
5. استخرهای تاریک وال استریت روشهای معاملاتی بهرهبردارانه را ممکن میسازند
"به طرز شگفتآوری، از زمان اجرای Reg NMS، بازارهای مالی ایالات متحده به گونهای تکامل یافتهاند که به منافع محدود Scalpers Inc خدمت کنند."
تکثیر استخرهای تاریک: بانکهای بزرگ وال استریت مکانهای معاملاتی خصوصی به نام استخرهای تاریک ایجاد کردند:
- وعده دادند که سرمایهگذاران را از روشهای شکارچیانه HFT محافظت کنند
- در عملیات و اجرای سفارشهای خود شفافیت نداشتند
- اغلب منافع معاملاتی خود یا شرکتهای HFT را در اولویت قرار میدادند
تضاد منافع: استخرهای تاریک چندین نگرانی اخلاقی را مطرح کردند:
- بانکها میتوانستند در برابر سفارشهای مشتریان خود معامله کنند
- شرکتهای HFT دسترسی ترجیحی به استخرهای تاریک داشتند
- سفارشهای سرمایهگذاران اغلب به مکانهایی که بهترین قیمتها را ارائه میدادند هدایت نمیشدند
این روشها انصاف و کارایی بازار را تضعیف کردند، اغلب به ضرر سرمایهگذاران عادی.
6. IEX به عنوان یک راهحل بالقوه برای همسطح کردن میدان بازی ظهور میکند
"IEX نمایانگر یک انتخاب بود. IEX همچنین یک نکته را بیان کرد: که این بازاری که به عمد و بیش از حد پیچیده شده بود ممکن است فهمیده شود."
مدل بورس عادلانه: برد کاتسویاما و تیم او IEX (بورس سرمایهگذاران) را با هدف ایجاد یک محیط معاملاتی عادلانهتر ایجاد کردند:
- یک تأخیر 350 میکروثانیهای را برای خنثی کردن مزایای سرعت پیادهسازی کردند
- انواع سفارشهای ساده و شفاف ارائه دادند
- تخفیفها و سایر مشوقهایی که میتوانستند تضاد منافع ایجاد کنند را حذف کردند
چالشهای پذیرش: IEX با مقاومت از سوی بازیگران مستقر مواجه شد:
- بانکهای بزرگ تمایلی به هدایت سفارشها به IEX نداشتند
- بورسهای رقیب مدل IEX را مورد انتقاد قرار دادند
- موانع نظارتی در کسب وضعیت بورس
با وجود این موانع، IEX حمایت سرمایهگذاران و برخی از بازیگران پیشرو صنعت را به دست آورد، نشاندهنده تقاضا برای ساختار بازار عادلانهتر.
7. نگرانیهای اخلاقی به وجود میآیند زیرا مؤسسات مالی سود را بر انصاف اولویت میدهند
"چیز خندهدار این بود که سرژ واقعاً آدام شلسینگر و بیشتر افرادی که با آنها در گلدمن کار میکرد را دوست داشت. او کمتر محیطی را که شرکت برای آنها ایجاد کرده بود دوست داشت. 'همه برای عدد پایان سال زندگی میکردند،' او گفت."
فرهنگ سودمحور: تمرکز بر سودهای کوتاهمدت اغلب ملاحظات اخلاقی را تحتالشعاع قرار میداد:
- معاملهگران و مدیران اجرایی پاداشهای شخصی را بر یکپارچگی بازار اولویت میدادند
- بانکها محصولات مالی پیچیدهای را توسعه دادند که برای مشتریان دشوار بود که درک کنند
- شرکتها از شکافهای نظارتی برای کسب مزیت استفاده کردند
عدم پاسخگویی: ساختار پیچیده بازار مسئولیتپذیری برای روشهای ناعادلانه را دشوار میکرد:
- اغلب تقصیر به "اشکالات فنی" یا پیچیدگی بازار منتقل میشد
- ناظران در همگام شدن با تغییرات سریع فناوری مشکل داشتند
- افشاگران با خطرات شغلی قابل توجهی برای افشای تخلفات مواجه بودند
8. چالشهای نظارتی در رسیدگی به مسائل معاملات با فرکانس بالا
"SEC، مانند بورسهای عمومی، نوعی سهام در آینده درآمدهای معاملهگران با فرکانس بالا داشت."
تأخیر نظارتی: آژانسهای دولتی در همگام شدن با فناوریهای بازار در حال تکامل سریع مشکل داشتند:
- مقررات موجود، مانند Reg NMS، عواقب ناخواستهای داشتند که به نفع شرکتهای HFT بود
- ناظران فاقد تخصص فنی برای درک کامل استراتژیهای معاملاتی جدید بودند
- درب گردان بین ناظران و صنعت تضاد منافع بالقوهای ایجاد کرد
دشواریهای اجرایی: اثبات و پیگرد قانونی دستکاری بازار به طور فزایندهای چالشبرانگیز شد:
- الگوریتمهای معاملاتی پیچیده اثبات قصد را دشوار میکردند
- حجم زیاد دادههای بازار سیستمهای نظارتی را تحتالشعاع قرار میداد
- مسائل قضایی به وجود آمد زیرا معاملات جهانیتر و تکهتکهتر شدند
9. قدرت اقدام فردی در اصلاح بازارهای مالی
"خود معاملات با فرکانس بالا مضر نبودند؛ بلکه شکارگریهای آنها مضر بود. لازم نبود که معاملهگران با فرکانس بالا حذف شوند؛ تنها لازم بود که مزایای ناعادلانهای که از سرعت و پیچیدگی به دست آورده بودند، حذف شوند."
کاتالیزور برای تغییر: سفر برد کاتسویاما نشان میدهد که چگونه افراد میتوانند اصلاحات معناداری را به پیش ببرند:
- شناسایی و افشای روشهای ناعادلانه در بازار
- آموزش سرمایهگذاران و شرکتکنندگان در صنعت درباره مسائل پیچیده
- توسعه راهحلهای نوآورانه برای رسیدگی به مشکلات سیستماتیک
ساخت ائتلافها: اصلاحات مؤثر نیاز به همکاری در سراسر صنعت داشت:
- جمعآوری حمایت از افراد همفکر در مؤسسات مالی
- همکاری با سرمایهگذاران برای ایجاد تقاضا برای ساختارهای بازار عادلانهتر
- تعامل با ناظران و سیاستگذاران برای پیشبرد تغییرات نظارتی
داستان IEX نشان میدهد که حتی در یک سیستم بسیار پیچیده و تثبیت شده، افراد متعهد میتوانند با پیگیری راهحلهای اخلاقی و ساختن حمایت برای اصلاحات، تأثیر قابل توجهی داشته باشند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب پسران فلش به بررسی تجارت با فرکانس بالا در وال استریت میپردازد و نشان میدهد که چگونه این نوع تجارت از سرمایهگذاران سوءاستفاده میکند. لوئیس داستانی جذاب را حول تلاشهای برد کاتسویاما و تیمش برای ایجاد یک بورس سهام عادلانه بافته است. این کتاب به خاطر قابلیت خواندن و توضیح مفاهیم پیچیده مالی مورد تحسین قرار گرفته است، هرچند برخی به دیدگاه یکسویه آن انتقاد کردهاند. خوانندگان از داستانگویی و توسعه شخصیتهای لوئیس قدردانی میکنند و کتاب را هم آموزنده و هم سرگرمکننده مییابند. در حالی که برخی به سطح خشم و اعتراض مطرح شده در کتاب شک دارند، بیشتر افراد بر این باورند که این کتاب کاوشی مهم در زمینهی دستکاری بازار و مبارزه برای عدالت در امور مالی است.