نکات کلیدی
1. خود را در کفشهای خود قرار دهید: از خودقضاوتی به خودفهمی
"مشاهده بدون ارزیابی بالاترین شکل هوش است."
خودمشاهده کلید است. به "بالکن" بروید، مکانی استعاری برای دیدگاه و آرامش، تا افکار، احساسات و حسهای خود را بدون قضاوت مشاهده کنید. این تمرین به خنثیسازی تأثیر آنها بر شما کمک میکند و در موقعیتهای چالشبرانگیز تعادل و وضوح را حفظ میکند.
با همدلی گوش دهید. با خودتان همانطور رفتار کنید که با یک دوست نزدیک رفتار میکنید. به جای انتقاد شدید از خود، با کنجکاوی و پذیرش به افکار و احساسات خود نزدیک شوید. این همدلی با خود فضای ذهنی را پاک میکند و شنیدن و درک دیدگاههای دیگران را آسانتر میکند.
نیازهای خود را کشف کنید. احساسات نارضایتی خود را بررسی کنید تا نیازها و انگیزههای زیرین را شناسایی کنید. چندین بار از خود بپرسید "چرا" تا به ریشه آنچه واقعاً میخواهید برسید. درک نیازهای عمیقتر شما امکانات جدیدی برای برآورده کردن آنها باز میکند و گزینههای بیشتری در مذاکرات ایجاد میکند.
2. توسعه BATNA درونی خود: از سرزنش به مسئولیتپذیری
"بزرگترین مانع در واقع خودمان هستیم. ما خودمان را در راه خود قرار میدهیم."
مسئولیتپذیری را بپذیرید. از سرزنش دیگران یا شرایط به مالکیت زندگی، روابط و نیازهای خود تغییر جهت دهید. این "پاسخپذیری" به شما قدرت میدهد تا به جای احساس قربانی بودن، وضعیتها را بهبود بخشید.
BATNA درونی خود را ایجاد کنید. در مذاکره، BATNA (بهترین جایگزین برای توافق مذاکرهشده) گزینه پشتیبان شماست. با تعهد بیقید و شرط به برآورده کردن نیازهای خود، صرفنظر از اقدامات دیگران، یک "BATNA درونی" ایجاد کنید. این تعهد داخلی به شما اعتماد به نفس میدهد و وابستگی به دیگران را کاهش میدهد.
مثالهایی از پذیرش مسئولیت:
- در اختلافات تجاری، سهم خود در مشکل را بپذیرید
- در روابط، نقش خود در ایجاد دینامیکهای منفی را بشناسید
- در رشد شخصی، به برآورده کردن نیازهای خود مستقل از اقدامات دیگران متعهد شوید
3. تصویر خود را بازنگری کنید: از غیر دوستانه به دوستانه
"آیا جهان مکانی دوستانه است؟"
دیدگاه خود را انتخاب کنید. نحوه پاسخ شما به سوال انیشتین درباره دوستانه بودن جهان تعاملات و نتایج شما را شکل میدهد. دیدن جهان به عنوان مکانی دوستانه شما را به سمت رفتار با دیگران به عنوان شرکای بالقوه به جای دشمنان سوق میدهد.
ارتباط را پرورش دهید. به ارتباط ذاتی خود با زندگی و دیگران یادآوری کنید. در فعالیتهایی شرکت کنید که سمت راست مغز شما را که بر شباهتها و ارتباطات تمرکز دارد، تمرین میدهد. این دیدگاه به حل "توهم نوری" جدایی کمک میکند.
خوشبختی خود را بسازید. قدرت خود را برای ایجاد رضایت درونی، صرفنظر از شرایط خارجی، بشناسید. این منبع داخلی رضایت ترس از کمبود را که اغلب تفکر برد-باخت در مذاکرات را تحریک میکند، کاهش میدهد.
راههایی برای بازنگری تصویر خود:
- تمرین ذهنآگاهی یا مدیتیشن برای پرورش آگاهی از لحظه حاضر
- شرکت در فعالیتهای خلاقانه که حس ارتباط را تقویت میکند
- تمرکز بر قدردانی برای تغییر دیدگاه از کمبود به فراوانی
4. در منطقه بمانید: از مقاومت به پذیرش
"درد ممکن است اجتنابناپذیر باشد اما رنج اختیاری است."
مقاومت را رها کنید. گذشته را بپذیرید، به آینده اعتماد کنید و حال را در آغوش بگیرید. مقاومت در برابر واقعیت اغلب رنج را طولانی میکند و از اقدام سازنده منحرف میکند. پذیرش به معنای تسلیم نیست، بلکه نقطه شروعی برای تغییر مثبت است.
بر فرصت حال تمرکز کنید. در مذاکرات، قدرت تغییر درگیری در لحظه حال نهفته است. به فرصتها و شانسهای ممکن برای هدایت گفتگوها به سمت توافق توجه کنید.
پذیرش را تمرین کنید. یاد بگیرید زندگی را همانطور که هست بپذیرید، نه آنطور که فکر میکنید باید باشد. این پذیرش انرژی و توجه را برای پرداختن به چالشها و فرصتهای فعلی آزاد میکند.
استراتژیهایی برای ماندن در منطقه:
- استفاده از سوالات واقعیتسنجی برای به چالش کشیدن ترسهای غیرضروری
- تمرین ذهنآگاهی برای پرورش آگاهی از لحظه حاضر
- تمرکز بر آنچه میتوانید کنترل کنید، به جای مقاومت در برابر شرایط غیرقابل تغییر
5. به آنها احترام بگذارید حتی اگر: از طرد به شمول
"اگر میتوانستیم تاریخچه مخفی دشمنان خود را بخوانیم، در زندگی هر مردی غم و رنجی کافی برای خلع سلاح تمام خصومتها پیدا میکردیم."
احترام بیقید و شرط ارائه دهید. با دیگران با کرامت رفتار کنید، صرفنظر از رفتار آنها. این به معنای تأیید اقدامات آنها نیست، بلکه به رسمیت شناختن انسانیت اساسی آنهاست. احترام میتواند احترام ایجاد کند و چرخهای مثبت ایجاد کند.
خود را در کفشهای آنها قرار دهید. تلاش واقعی برای درک دیدگاهها، احساسات و انگیزههای دیگران کنید. این همدلی اغلب زمینههای مشترک را آشکار میکند و امکان توافق را باز میکند.
دایره احترام خود را گسترش دهید. آگاهانه کسانی را که ممکن است ابتدا طرد یا قضاوت کنید، شامل کنید. این گسترش احترام میتواند زخمهای طرد و انزوایی را که اغلب به درگیریها دامن میزند، التیام بخشد.
راههایی برای پرورش احترام:
- گوش دادن برای درک، نه برای قضاوت یا پاسخ
- جستجوی تجربیات یا احساسات مشترک، حتی با کسانی که به نظر متفاوت میآیند
- تمرین زبان و اقدامات فراگیر در تعاملات روزانه
6. بدهید و دریافت کنید: از برد-باخت به برد-برد-برد
"موفقترین افراد در زندگی، شاید به طور شگفتانگیزی، 'بخشندگان' هستند، نه 'گیرندگان'."
از گرفتن به دادن تغییر جهت دهید. بر ایجاد ارزش برای دیگران و همچنین خودتان تمرکز کنید. این رویکرد اغلب به توافقات بهتر و روابط رضایتبخشتر از استراتژیهای صرفاً خودمحور منجر میشود.
برای سود متقابل بدهید. به دنبال راههایی برای برآورده کردن نیازهای دیگران در حالی که نیازهای خود را برآورده میکنید، باشید. این رویکرد برد-برد امکانات را گسترش میدهد و توافقات پایدارتر ایجاد میکند.
در دادن هدف پیدا کنید. شادی و معنایی را که از کمک به دیگران و کل بزرگتر ناشی میشود، کشف کنید. این دادن هدفمحور میتواند به منبعی پایدار از رضایت و موفقیت تبدیل شود.
سطوح دادن:
- دادن برای دریافت (معاملهای)
- دادن بدون انتظار بازگشت مستقیم (شادی و معنا)
- دادن به عنوان بیان هدف (رضایت)
7. سه برد: درون، با دیگران و برای کل
"انتخاب بین بله و نه در هر لحظه به ما بستگی دارد."
یک بله درونی پرورش دهید. به طور منظم شش مرحله را تمرین کنید تا نگرش مثبت درونی را توسعه دهید. این همراستایی داخلی پایهای برای موفقیت در روابط و مذاکرات ایجاد میکند.
بله را به دیگران گسترش دهید. با یک بله درونی قوی، نزدیک شدن به دیگران به عنوان شرکای بالقوه به جای دشمنان آسانتر میشود. این نگرش توافقات متقابل رضایتبخش و روابط سالمتر را تسهیل میکند.
به دنبال نتایج برد-برد-برد باشید. فراتر از سود شخصی نگاه کنید تا در نظر بگیرید که چگونه توافقات میتوانند به کل بزرگتر - خواه خانواده، سازمان یا جامعه - سود برسانند. این دیدگاه گسترشیافته اغلب راهحلهای خلاقانهتر و پایدارتر را آشکار میکند.
سه برد:
- برد درون: رضایت و خشنودی درونی
- برد با دیگران: توافقات و روابط متقابل سودمند
- برد برای کل: تأثیر مثبت بر سیستمها و جوامع بزرگتر
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب رسیدن به بله با خود عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت میکند و خوانندگان از توصیههای عملی آن در زمینهی مذاکره با خود و رشد شخصی تمجید میکنند. بسیاری تمرکز کتاب بر درک نیازهای خود پیش از مذاکره با دیگران را بینشافزا میدانند. خوانندگان از حکایات یوری و سبک نوشتاری شفاف او قدردانی میکنند، اگرچه برخی معتقدند که محتوا میتوانست مختصرتر باشد. تأکید کتاب بر تغییر از ذهنیت برد-باخت به برد-برد-برد با بسیاری همخوانی دارد. برخی آن را بیش از حد سادهانگارانه میدانند، در حالی که دیگران آن را مکمل ارزشمندی برای آثار قبلی یوری در زمینهی مذاکره میبینند.