Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Good Economics for Hard Times

Good Economics for Hard Times

Better Answers to Our Biggest Problems
توسط Abhijit V. Banerjee 2019 417 صفحات
4.22
13k+ امتیازها
گوش دادن
گوش دادن

نکات کلیدی

1. سیاست‌های اقتصادی اغلب پیچیدگی‌های دنیای واقعی و رفتار انسانی را نادیده می‌گیرند

ما اقتصاددانان اغلب در مدل‌ها و روش‌های خود غرق می‌شویم و گاهی فراموش می‌کنیم که علم کجا به پایان می‌رسد و ایدئولوژی آغاز می‌شود.

مدل‌ها در مقابل واقعیت. مدل‌ها و نظریه‌های اقتصادی معمولاً بر فرضیات ساده‌سازی شده‌ای تکیه دارند که واقعیت را منعکس نمی‌کنند. به عنوان مثال، نظریه اقتصادی استاندارد فرض می‌کند که مردم همیشه تصمیمات منطقی برای حداکثر کردن منافع خود می‌گیرند. اما اقتصاد رفتاری نشان داده است که مردم اغلب غیرمنطقی هستند و تحت تأثیر سوگیری‌های شناختی، فشارهای اجتماعی و احساسات قرار می‌گیرند.

پیامدهای سیاستی. این فاصله بین نظریه و واقعیت می‌تواند منجر به سیاست‌های نادرست شود. به عنوان مثال:

  • کاهش مالیات برای ثروتمندان معمولاً بر اساس مدل‌هایی توجیه می‌شود که نشان می‌دهند این کار رشد اقتصادی را افزایش می‌دهد، اما شواهد دنیای واقعی این را تأیید نمی‌کند.
  • سیاست‌های مهاجرت معمولاً فرض می‌کنند که مهاجران شغل‌های بومی‌ها را می‌گیرند، در حالی که تحقیقات نشان می‌دهد که آن‌ها معمولاً به کارگران بومی کمک می‌کنند.
  • توافق‌های تجارت آزاد بر اساس مدل‌هایی که منافع متقابل را نشان می‌دهند، ترویج می‌شوند، در حالی که خسارات شغلی محلی و اختلالات اجتماعی را نادیده می‌گیرند.

نیاز به ظرافت. سیاست‌گذاران و اقتصاددانان باید:

  • بینش‌هایی از روانشناسی، جامعه‌شناسی و سایر حوزه‌ها را در نظر بگیرند.
  • از فرضیات واقعی‌تری در مدل‌های اقتصادی استفاده کنند.
  • به شواهد دنیای واقعی و پیامدهای ناخواسته توجه کنند.
  • اثرات توزیعی را در نظر بگیرند، نه فقط نتایج کلی.

2. مهاجرت به نفع کشورهای مبدأ و مقصد است، با وجود تصورات غلط رایج

هیچ شواهدی وجود ندارد که مهاجرت کم‌مهارت به کشورهای ثروتمند باعث کاهش دستمزد و اشتغال برای بومی‌ها شود؛ همچنین بازارهای کار مانند بازارهای میوه نیستند و قوانین عرضه و تقاضا در آن‌ها اعمال نمی‌شود.

تأثیرات اقتصادی. برخلاف باور عمومی، مهاجرت معمولاً تأثیرات اقتصادی مثبتی دارد:

  • مهاجران اغلب شغل‌هایی را می‌پذیرند که بومی‌ها نمی‌خواهند یا کسب و کارهای جدیدی ایجاد می‌کنند.
  • آن‌ها به رشد اقتصادی و نوآوری کمک می‌کنند.
  • مهاجران کم‌مهارت می‌توانند مکمل کارگران بومی باشند، نه جایگزین آن‌ها.
  • ارسال پول به خانه به کشورهای مبدأ کمک می‌کند.

تأثیرات اجتماعی. در حالی که ادغام فرهنگی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، تنوع اغلب جوامع را غنی می‌کند:

  • آشنایی با فرهنگ‌های مختلف می‌تواند پیش‌داوری را کاهش دهد.
  • مهاجران ایده‌ها، غذاها و شیوه‌های فرهنگی جدیدی را به ارمغان می‌آورند.
  • نسل دوم مهاجران معمولاً در زمینه‌های آموزشی و اقتصادی موفق می‌شوند.

توصیه‌های سیاستی. برای حداکثر کردن منافع و کاهش تنش‌ها:

  • در برنامه‌های ادغام و آموزش زبان سرمایه‌گذاری کنید.
  • دسترسی به آموزش و آموزش شغلی برای مهاجران را تضمین کنید.
  • با اطلاعات نادرست درباره تأثیرات مهاجرت مقابله کنید.
  • با توجه به منافع کلی، سیاست‌های مهاجرتی بازتری را در نظر بگیرید.

3. تجارت آزاد می‌تواند به کارگران آسیب برساند و نیاز به سیاست‌های جبران بهتر دارد

مشکل واقعی این است که مردم اغلب قادر یا مایل به جابجایی، درون و خارج از کشور زادگاه خود، برای بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی نیستند.

تأثیرات مختلط تجارت. در حالی که تجارت آزاد می‌تواند کارایی اقتصادی کلی را افزایش دهد، اغلب تأثیرات منفی محلی دارد:

  • کارگران در صنایعی که در معرض رقابت خارجی قرار دارند، ممکن است با از دست دادن شغل و کاهش دستمزد مواجه شوند.
  • جوامع کامل می‌توانند زمانی که کارفرمایان بزرگ تعطیل می‌شوند، ویران شوند.
  • منافع تجارت معمولاً به مالکان سرمایه می‌رسد، در حالی که هزینه‌ها بر دوش کارگران است.

سختی‌های بازار کار. نظریه اقتصادی استاندارد فرض می‌کند که کارگران به راحتی به شغل‌های جدید منتقل می‌شوند، اما واقعیت پیچیده‌تر است:

  • کارگران اغلب ارتباطات عمیقی با جوامع خود دارند و reluctant به جابجایی هستند.
  • مهارت‌ها ممکن است به صنایع در حال رشد منتقل نشوند.
  • کارگران مسن‌تر به ویژه در پیدا کردن شغل‌های جدید و بازآموزی با مشکل مواجه می‌شوند.

راه‌حل‌های سیاستی. برای رسیدگی به معایب تجارت در حالی که منافع آن حفظ می‌شود:

  • برنامه‌های کمک به تعدیل تجارت را گسترش و بهبود دهید.
  • در نظر بگیرید که یارانه‌های دستمزد برای حفظ کارگران مسن‌تر در صنایع در حال کاهش مفید باشد.
  • در برنامه‌های آموزشی و بازآموزی سرمایه‌گذاری کنید.
  • سیاست‌های مبتنی بر مکان را برای احیای جوامع آسیب‌دیده پیاده‌سازی کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که توافق‌های تجاری شامل استانداردهای قوی کار و محیط زیست باشد.

4. ترجیحات و تعصبات تحت تأثیر زمینه اجتماعی شکل می‌گیرند، نه ویژگی‌های ثابت

واقعاً هیچ چیز به عنوان ترجیحات به‌خوبی تعریف‌شده وجود ندارد. اگر مردم نمی‌دانند که درباره چیزی به‌روزمره مانند یک جعبه شکلات یا یک بطری شراب چه احساسی دارند، چرا انتظار داریم که درباره تغییرات اقلیمی ترجیحات واضحی داشته باشند؟

ترجیحات قابل تغییر. علایق، تنفرات و باورهای ما به شدت تحت تأثیر محیط ما قرار دارند:

  • هنجارهای اجتماعی و فشار همسالان انتخاب‌های ما را شکل می‌دهند.
  • آشنایی با تنوع می‌تواند پیش‌داوری را کاهش دهد.
  • بازاریابی و تأثیرات چارچوب‌بندی می‌توانند ترجیحات ما را تغییر دهند.

پیامدها برای سیاست. درک شکل‌گیری ترجیحات برای سیاست‌گذاری مؤثر حیاتی است:

  • "نودها" می‌توانند انتخاب‌های بهتر را بدون محدود کردن آزادی تشویق کنند.
  • آموزش و رسانه می‌توانند هنجارهای اجتماعی را در طول زمان شکل دهند.
  • سیاست‌ها باید در نظر داشته باشند که چگونه ممکن است ترجیحات را تغییر دهند، نه فقط به پاسخ به آنچه که وجود دارد.

مقابله با تعصب. برای کاهش تبعیض و تقسیمات اجتماعی:

  • تماس بین گروه‌ها را در مدارس، محل‌های کار و جوامع ترویج دهید.
  • کلیشه‌ها را در رسانه‌ها و گفتمان عمومی به چالش بکشید.
  • سیاست‌هایی طراحی کنید که منافع مشترک را در میان گروه‌ها تأکید کند.
  • به یاد داشته باشید که تغییر قلب‌ها و ذهن‌ها یک فرآیند بلندمدت است.

5. رشد اقتصادی در کشورهای ثروتمند در حال کند شدن است و هیچ راه‌حل روشنی وجود ندارد

کلید در نهایت این است که فراموش نکنیم که تولید ناخالص داخلی یک وسیله است و نه هدف. بی‌شک وسیله‌ای مفید، به‌ویژه زمانی که شغل ایجاد می‌کند یا دستمزدها را افزایش می‌دهد یا بودجه دولت را تقویت می‌کند تا بتواند بیشتر توزیع کند. اما هدف نهایی همچنان افزایش کیفیت زندگی فرد متوسط و به‌ویژه فردی است که در بدترین وضعیت قرار دارد.

کاهش رشد. کشورهای ثروتمند از دهه 1970 شاهد کاهش نرخ رشد اقتصادی بوده‌اند:

  • رشد بهره‌وری با وجود پیشرفت‌های فناوری کند شده است.
  • برخی معتقدند که ما نوآوری‌های عمده‌ای را که رشد گذشته را به حرکت درآورده، به پایان رسانده‌ایم.
  • دیگران بر این باورند که اندازه‌گیری نادرست اقتصاد دیجیتال رشد واقعی را کم‌ارزش می‌کند.

علل نامشخص. هیچ توافقی در مورد اینکه چرا رشد در حال کند شدن است وجود ندارد:

  • تغییرات جمعیتی و افزایش سن جمعیت.
  • افزایش نابرابری و کاهش تقاضای مصرف‌کننده.
  • افزایش تمرکز بازار و کاهش رقابت.
  • محدودیت‌های زیست‌محیطی و کاهش منابع.

پیامدهای سیاستی. با توجه به عدم قطعیت در مورد افزایش رشد، تمرکز بر:

  • بهبود کیفیت زندگی و کاهش نابرابری، نه فقط تولید ناخالص داخلی.
  • سرمایه‌گذاری در آموزش، بهداشت و زیرساخت‌ها.
  • ترویج نوآوری در حالی که اطمینان حاصل شود که منافع آن به‌طور گسترده‌ای به اشتراک گذاشته می‌شود.
  • در نظر گرفتن معیارهای جایگزین پیشرفت فراتر از تولید ناخالص داخلی.

6. تغییرات اقلیمی نیاز به اقدام فوری و تغییرات سبک زندگی در سطح جهانی دارد

شهروندان کشورهای ثروتمند و به‌طور کلی ثروتمندان در سراسر جهان مسئولیت فوق‌العاده‌ای برای هرگونه تغییرات اقلیمی آینده دارند.

تأثیرات نابرابر. تغییرات اقلیمی به‌طور نامتناسبی بر کشورهای فقیر و جوامع تأثیر می‌گذارد:

  • وقوع حوادث آب و هوایی شدید و بلایای طبیعی بیشتر.
  • تهدیدات امنیت غذایی و آبی.
  • پتانسیل مهاجرت و درگیری‌های ناشی از تغییرات اقلیمی.

مسئولیت و اقدام. کشورهای ثروتمند و افراد باید پیشگام باشند:

  • اجرای قیمت‌گذاری کربن و مقررات برای کاهش انتشار گازها.
  • سرمایه‌گذاری گسترده در فناوری‌های انرژی پاک.
  • ارائه حمایت مالی و فناوری به کشورهای در حال توسعه.
  • تغییر به سمت الگوهای مصرف پایدارتر.

انتخاب‌های فردی مهم است. در حالی که تغییرات سیستمی حیاتی است، اقدامات شخصی نیز می‌تواند کمک کند:

  • کاهش مصرف گوشت و ضایعات غذایی.
  • انتخاب وسایل و حمل و نقل انرژی‌کارآمد.
  • حمایت از سیاستمداران و کسب‌وکارهایی که به اقدام اقلیمی متعهد هستند.
  • آموزش دیگران و ایجاد حرکت اجتماعی برای تغییر.

7. اتوماسیون ممکن است نابرابری را افزایش دهد بدون مداخلات سیاستی مناسب

هیچ شواهدی وجود ندارد که انتقال‌های نقدی باعث کاهش کار مردم شود.

جابه‌جایی شغلی. اتوماسیون و هوش مصنوعی تهدیدی برای بسیاری از شغل‌ها در سطوح مهارتی مختلف هستند:

  • وظایف روتین در تولید و خدمات در حال حاضر خودکار شده‌اند.
  • پیشرفت‌های هوش مصنوعی ممکن است مشاغل با مهارت بالا مانند حقوق و پزشکی را مختل کند.
  • شغل‌های جدید ایجاد خواهد شد، اما انتقال برای بسیاری از کارگران ممکن است دشوار باشد.

ریسک‌های نابرابری. بدون مداخله، اتوماسیون می‌تواند نابرابری را تشدید کند:

  • بازده سرمایه ممکن است نسبت به کار افزایش یابد.
  • کارگران با مهارت بالا که مکمل هوش مصنوعی هستند ممکن است افزایش دستمزد را تجربه کنند.
  • کارگران با مهارت‌های پایین و متوسط ممکن است با رکود دستمزد یا از دست دادن شغل مواجه شوند.

پاسخ‌های سیاستی. برای اطمینان از اینکه منافع اتوماسیون به‌طور گسترده‌ای به اشتراک گذاشته می‌شود:

  • در برنامه‌های آموزشی و یادگیری مادام‌العمر سرمایه‌گذاری کنید.
  • در نظر بگیرید که درآمد پایه جهانی یا گسترش شبکه‌های اجتماعی را بررسی کنید.
  • ایده‌هایی مانند مالیات بر روبات‌ها یا طرح‌های تقسیم سود را بررسی کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که قوانین ضد انحصار از تمرکز بیش از حد بازار جلوگیری کند.
  • از برنامه‌های بازآموزی و کمک به انتقال کارگران حمایت کنید.

8. دولت نقش حیاتی در رسیدگی به ناکامی‌های بازار و نابرابری دارد

مشکل این است که هیچ جایگزینی برای بسیاری از کارهایی که دولت انجام می‌دهد وجود ندارد (هرچند که البته بسیاری از دولت‌ها کارهای بیشتری از آنچه باید انجام می‌دهند، مانند اداره یک خط هوایی در هند یا یک کارخانه سیمان در چین).

محدودیت‌های بازار. بازارهای آزاد اغلب در پاسخ به نیازهای اجتماعی حیاتی ناکام می‌مانند:

  • ارائه کالاهای عمومی مانند زیرساخت و تحقیقات پایه.
  • رسیدگی به پیامدهای خارجی مانند آلودگی.
  • تضمین توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها.
  • تثبیت اقتصاد در زمان بحران‌ها.

قابلیت‌های دولت. در حالی که ناکارآمدی دولت واقعی است، اغلب بزرگ‌نمایی می‌شود:

  • بسیاری از برنامه‌های عمومی ارزش قابل توجهی را ارائه می‌دهند (مانند تأمین اجتماعی، آموزش عمومی).
  • تحقیقات تأمین مالی شده توسط دولت نوآوری را به حرکت در می‌آورد (مانند اینترنت، GPS).
  • مشارکت‌های عمومی-خصوصی می‌توانند کارایی را با هدف عمومی ترکیب کنند.

پیامدهای سیاستی. برای بهبود کارایی دولت:

  • بر سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و ارزیابی‌های دقیق تمرکز کنید.
  • بوروکراسی را ساده کنید در حالی که مسئولیت‌پذیری را حفظ می‌کنید.
  • در جذب کارمندان با استعداد دولتی سرمایه‌گذاری کنید.
  • با فساد و تسلط نظارتی منافع خاص مقابله کنید.
  • به آموزش عمومی درباره نقش‌های مثبت دولت برای ایجاد اعتماد بپردازید.

9. درآمد پایه جهانی امیدوارکننده است اما به تنهایی کافی نیست

درآمد پایه جهانی (UBI) تصور می‌کند که دولت به همه یک درآمد پایه تضمینی قابل توجه (مقدار 1000 دلار در ماه برای ایالات متحده مطرح شده است) پرداخت می‌کند، صرف‌نظر از نیازهای آن‌ها.

مزایای بالقوه. درآمد پایه جهانی می‌تواند:

  • شبکه‌ای ایمنی در برابر از دست دادن شغل و شوک‌های اقتصادی فراهم کند.
  • فقر و نابرابری درآمد را کاهش دهد.
  • به کارگران قدرت چانه‌زنی بیشتری بدهد و آزادی بیشتری برای پیگیری آموزش یا راه‌اندازی کسب‌وکارها فراهم کند.
  • سیستم‌های رفاهی را ساده کند و هزینه‌های اداری را کاهش دهد.

محدودیت‌ها و چالش‌ها. UBI به تنهایی یک درمان همه‌جانبه نیست:

  • اجرای آن در سطوح معنادار بسیار پرهزینه است.
  • ممکن است به علل بنیادی نابرابری و از دست دادن شغل رسیدگی نکند.
  • ممکن است به طور بالقوه انگیزه‌های کاری را کاهش دهد (هرچند شواهد نشان می‌دهد که این اثر کوچک است).
  • احساس هدف و ارتباط اجتماعی که کار اغلب فراهم می‌کند را ارائه نمی‌دهد.

سیاست‌های مکمل. UBI باید در کنار سایر مداخلات در نظر گرفته شود:

  • برنامه‌های آموزشی و استخدامی.
  • سرمایه‌گذاری در آموزش و توسعه مهارت‌ها.
  • سیاست‌هایی برای تضمین دستمزدهای عادلانه و شرایط کاری.
  • ابتکاراتی برای ایجاد جامعه به منظور فراهم کردن ارتباطات اجتماعی.

10. کرامت و معنا، نه فقط درآمد، برای رفاه اجتماعی ضروری است

ما اقتصاددانان، در وفاداری به ترجیحات استاندارد، تلاش کرده‌ایم که همه این‌ها را کنار بگذاریم، اما به طور فزاینده‌ای واضح است که این یک تلاش بیهوده است.

فراتر از درآمد. مردم از کار ارزش بیشتری فراتر از یک چک حقوقی به دست می‌آورند:

  • حس هدف و هویت.
  • ارتباطات اجتماعی و وضعیت.
  • احساس مشارکت در جامعه.
  • ساختار و روال در زندگی روزمره.

پیامدهای سیاستی. برنامه‌های اجتماعی باید نیازهای روان‌شناختی را در نظر بگیرند:

  • برنامه‌های تضمین شغل ممکن است برای برخی از انتقال‌های نقدی ساده ترجیح داده شوند.
  • در زیرساخت‌های اجتماعی و ایجاد جامعه سرمایه‌گذاری کنید.
  • فرصت‌های داوطلبانه معنادار را برای کسانی که قادر به کار نیستند، حمایت کنید.
  • برنامه‌های رفاهی را به گونه‌ای طراحی کنید که انگ را به حداقل برساند و کرامت را به حداکثر برساند.

بازنگری در پیشرفت. سیاست اقتصادی باید به رفاه کلی اولویت دهد:

  • معیارهایی فراتر از تولید ناخالص داخلی، مانند شادی و رضایت از زندگی را در نظر بگیرید.
  • ارزش فعالیت‌های غیر بازاری مانند مراقبت از دیگران را شناسایی کنید.
  • از ترتیبات کاری انعطاف‌پذیر و تعادل کار و زندگی حمایت کنید.
  • در خدمات بهداشت روان و سیستم‌های حمایتی اجتماعی سرمایه‌گذاری کنید.

آخرین به‌روزرسانی::

FAQ

What's Good Economics for Hard Times about?

  • Explores economic challenges: The book addresses global issues like inequality, trade, migration, and climate change, offering a nuanced understanding of these topics.
  • Focus on policy implications: Authors Abhijit V. Banerjee and Esther Duflo emphasize the importance of effective policy design to tackle these challenges.
  • Combines theory and practice: The book blends theoretical insights with real-world examples, making it accessible to both economists and general readers.

Why should I read Good Economics for Hard Times?

  • Informed by research: The book is grounded in extensive empirical research and experiments, providing reliable insights into complex economic issues.
  • Addresses contemporary issues: It tackles relevant topics like rising inequality and globalization, crucial for informed citizenship.
  • Engaging writing style: Banerjee and Duflo present ideas clearly and engagingly, making complex concepts accessible and enjoyable.

What are the key takeaways of Good Economics for Hard Times?

  • Importance of government intervention: Markets alone cannot ensure just outcomes; thoughtful policies are needed to address market failures.
  • Need for empathy in policy design: Policies should empower individuals, respecting their dignity and fostering a sense of agency.
  • Focus on evidence-based solutions: Using data and experiments to inform policy decisions leads to more effective interventions.

What are the best quotes from Good Economics for Hard Times and what do they mean?

  • "Democracy can live with dissent, as long as there is respect on both sides." Highlights the necessity of mutual respect in political discourse.
  • "Good economics starts with troubling facts." Emphasizes acknowledging real-world issues rather than relying on idealized models.
  • "Restoring human dignity to its central place... sets off a profound rethinking of economic priorities." Advocates for policies designed with empathy and understanding.

How do Banerjee and Duflo address migration in Good Economics for Hard Times?

  • Migration as a complex issue: The book discusses migration as influenced by various factors, including fear and misinformation.
  • Economic benefits of migration: Argues that migration benefits both migrants and host countries, challenging the notion of immigrants as burdens.
  • Need for better policies: Advocates for policies that facilitate integration and support for migrants, emphasizing the human aspect of migration.

What is the Stolper-Samuelson theorem in Good Economics for Hard Times?

  • Trade impacts wages: The theorem posits that trade liberalization can lead to wage changes based on labor and capital abundance.
  • Winners and losers: Suggests trade can create disparities, with low-skilled workers in rich countries often losing out.
  • Need for redistribution: Authors argue for effective redistribution policies to support those adversely affected by trade.

How do Banerjee and Duflo suggest addressing inequality in Good Economics for Hard Times?

  • Focus on inclusive policies: Advocate for economic policies prioritizing the needs of the poorest citizens for sustainable development.
  • Education and health investments: Emphasize investing in education and healthcare to improve opportunities for disadvantaged populations.
  • Strengthening institutions: Highlight the need for strong institutions ensuring accountability and good governance.

What role does technology play in Good Economics for Hard Times?

  • Technological change and jobs: Discusses how advancements can lead to job displacement, especially for low-skilled workers.
  • Innovation for development: Argues technology can address issues like poverty and climate change, advocating for clean tech investments.
  • Balancing automation and employment: Calls for policies promoting job creation while managing automation impacts.

How do Banerjee and Duflo propose improving social mobility in Good Economics for Hard Times?

  • Investing in education: Access to quality education is key for social mobility, ensuring opportunities for all children.
  • Addressing systemic barriers: Emphasize identifying and addressing barriers like discrimination and unequal resource access.
  • Community engagement: Suggest engaging communities in program design for more relevant and impactful solutions.

What is the "50-10 rule" in Good Economics for Hard Times?

  • Definition of the 50-10 Rule: States the top 10% of the population contributes 50% of CO2 emissions, while the bottom 50% contributes just over 10%.
  • Implications for policy: Highlights the need for wealthier nations to take greater responsibility for reducing emissions.
  • Equity in climate action: Calls for a fair approach to climate action, considering the disproportionate impact on poorer countries.

How do Banerjee and Duflo address the impact of globalization in Good Economics for Hard Times?

  • Mixed effects of globalization: Acknowledge growth and poverty reduction in some regions, but job losses and inequality in others.
  • Need for policy responses: Stress implementing policies to mitigate globalization's negative effects on vulnerable populations.
  • Scapegoating and social tensions: Highlight how economic dislocation can lead to scapegoating, requiring nuanced policy measures.

How do Banerjee and Duflo propose to restore legitimacy in government in Good Economics for Hard Times?

  • Enhancing transparency and accountability: Argue for increasing transparency in government operations to restore public trust.
  • Engaging citizens in decision-making: Emphasize involving citizens in policymaking to foster ownership and accountability.
  • Designing effective social policies: Advocate for evidence-based policies focused on improving well-being, especially for the vulnerable.

نقد و بررسی

4.22 از 5
میانگین از 13k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب اقتصاد خوب برای دوران سخت رویکردهای مبتنی بر شواهد را به مسائل اقتصادی مهمی مانند مهاجرت، تجارت و نابرابری ارائه می‌دهد. نویسندگان با به چالش کشیدن حکمت متعارف اقتصادی، از سیاست‌هایی حمایت می‌کنند که کرامت و رفاه را ترویج می‌دهند. در حالی که برخی از منتقدان به دسترسی‌پذیری و تحلیل دقیق آن تحسین کرده‌اند، دیگران به سوگیری سیاسی آن انتقاد کرده‌اند. بسیاری از تواضع نویسندگان در اذعان به عدم قطعیت‌های اقتصادی قدردانی کرده‌اند. این کتاب با ترکیب تحقیقات گسترده، توصیه‌های سیاستی ارائه می‌دهد و بر اهمیت شواهد تجربی بر فرضیات ایدئولوژیک تأکید می‌کند. به طور کلی، این کتاب بینش‌های تحریک‌کننده‌ای در مورد چالش‌های پیچیده اقتصادی ارائه می‌دهد.

درباره نویسنده

آبجیت وینایک بانرجی یک اقتصاددان هندی و استاد در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) است. او یکی از بنیان‌گذاران آزمایشگاه اقدام علیه فقر عبداللطیف جمیل است و با نوآوری‌ها برای اقدام علیه فقر همکاری دارد. کار بانرجی بر کاهش فقر جهانی از طریق رویکردهای تجربی متمرکز است. او به خاطر مشارکت‌هایش در اقتصاد توسعه، جایزه نوبل علوم اقتصادی در سال ۲۰۱۹ را دریافت کرد. بانرجی همچنین جایزه اینفوسیس در علوم اجتماعی را کسب کرده است. تحقیقات او بر راه‌حل‌های مبتنی بر شواهد برای مشکلات اجتماعی و اقتصادی، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه تأکید دارد. کارهای مشترک بانرجی با دیگر اقتصاددانان تأثیر قابل‌توجهی بر استراتژی‌های کاهش فقر در سراسر جهان داشته است.

Other books by Abhijit V. Banerjee

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
50,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →