نکات کلیدی
1. سیاست خارجی ایالات متحده منافع شخصی را بر ایدهگرایی ترجیح میدهد
وظیفه واقعی ما در دوره آینده این است که الگوی روابطی را طراحی کنیم که به ما اجازه دهد این وضعیت نابرابری را حفظ کنیم.... برای انجام این کار، باید از تمام احساسات و خیالپردازیها دوری کنیم و توجهمان باید بهطور کامل بر اهداف ملی فوری متمرکز شود.
واقعگرایی کنن. جورج کنن، یکی از چهرههای کلیدی در شکلگیری سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، رویکردی عملیاتی را پیشنهاد کرد که منافع ملی ایالات متحده را بالاتر از ایدههای مبهمی مانند حقوق بشر و دموکراتیزاسیون قرار میدهد. این دیدگاه که در مطالعه برنامهریزی سیاست 23 (PPS 23) بیان شده، نشاندهنده این باور بود که ایالات متحده با سهم نامتناسب خود از ثروت جهانی، به ناچار با حسادت و کینه مواجه خواهد شد و بنابراین باید بر حفظ موقعیت غالب خود از طریق مفاهیم قدرت تمرکز کند نه شعارهای ایدهگرایانه.
حفاظت از مواد خام. سیاستهای کنن به آمریکای لاتین نیز گسترش یافت، جایی که او بر حفاظت از دسترسی ایالات متحده به مواد خام تأکید کرد. او هرگونه تصوری از مسئولیت مستقیم دولتها در قبال رفاه مردمشان را به عنوان یک هرزگی خطرناک تلقی کرد و آن را معادل کمونیسم دانست. این دیدگاه مداخلههایی را توجیه میکرد که به سرکوب جنبشهایی میپرداخت که منافع اقتصادی ایالات متحده را به چالش میکشیدند، حتی اگر به معنای حمایت از رژیمهای سرکوبگر باشد.
ریشههای تاریخی. این رویکرد جدید نبود. وزیر امور خارجه وودرو ویلسون پیشتر دکترین مونو را به عنوان اولویت منافع ایالات متحده بیان کرده بود، در حالی که تمامیت سایر کشورهای آمریکایی صرفاً تصادفی بود. خود ویلسون بر اساس این اصل با حمله به هایتی و جمهوری دومینیکن عمل کرد و الگوی دیرینهای از سیاست خارجی ایالات متحده را که به منافع شخصی متکی بود، نشان داد.
2. استراتژی منطقه بزرگ، جهان را به نیازهای اقتصادی ایالات متحده subordinated میکند
جهان سوم باید "عملکرد اصلی خود را به عنوان منبع مواد خام و بازاری" برای جوامع سرمایهداری صنعتی انجام دهد...
برنامهریزی پس از جنگ. در طول جنگ جهانی دوم، برنامهریزان ایالات متحده یک "منطقه بزرگ" را تصور کردند که به نیازهای اقتصاد آمریکایی subordinated شود. این منطقه شامل نیمکره غربی، غرب اروپا، شرق دور و خاورمیانه بود و جهان سوم به عنوان منبع مواد خام و بازاری برای جوامع صنعتی عمل میکرد. این استراتژی به دنبال تضمین تسلط ایالات متحده در جهان پس از جنگ بود.
تقسیم کار. این طرح وظایف خاصی را به مناطق مختلف اختصاص داد. آلمان و ژاپن به عنوان "کارگاههای بزرگ" تحت نظارت ایالات متحده تعیین شدند، در حالی که جهان سوم باید برای بازسازی اروپا و ژاپن "استفاده" میشد. این تقسیم کار، دیدگاه سلسلهمراتبی از نظم جهانی را منعکس میکرد که ایالات متحده در رأس آن قرار داشت.
مثال جنگ ویتنام. جنگ ویتنام از نیاز به تحمیل این نقش خدماتی ناشی شد. تمایل ملیگرایان ویتنامی به استقلال به عنوان تهدیدی برای استراتژی منطقه بزرگ تلقی شد و نیاز به مداخله نظامی برای سرکوب آرزوهای آنها را ضروری ساخت. نقش دولت ایالات متحده تأمین امنیت منطقه بزرگ و یارانهدادن به صنعت فناوری بالا بود، اغلب از طریق هزینههای نظامی.
3. سرکوب دموکراسی در خارج از کشور حقوق سرمایهگذاران را تضمین میکند
ما بهطور مداوم با دموکراسی مخالفت کردهایم اگر نتایج آن قابل کنترل نباشد.
دموکراسی کنترلشده. برنامهریزان ایالات متحده بهطور مداوم منافع سرمایهگذاران آمریکایی را بر دموکراسی واقعی در جهان سوم ترجیح دادهاند. دموکراسی تنها در صورتی قابل قبول است که نتایج آن قابل کنترل باشد و دولتها به نیازهای سرمایهگذاران آمریکایی پاسخ دهند نه به جمعیت خود. این اغلب شامل حمایت از رژیمهای خودکامهای است که از سرمایهگذاری خصوصی محافظت میکنند.
ائتلافهای نظامی. ایالات متحده به نیروی نظامی و ائتلاف با نظامیان در کشورهای جهان سوم متکی است تا هرگونه گروه مردمی بومی که از کنترل خارج شود را سرکوب کند. اصلاحات اجتماعی تنها زمانی تحمل میشود که حقوق کارگران سرکوب شده و فضای سرمایهگذاری خارجی حفظ شود. لیبرالیسم بیش از حد، مانند پاسخگویی دولتها به خواستههای مردمی، به عنوان تهدیدی تلقی میشود.
روشهای خشن. سرکوب ملیگرایی مستقل و دموکراسی معنادار اغلب شامل تاکتیکهای خشن، از جمله شکنجه و خشونت علیه غیرنظامیان است. هدف این است که هرگونه مخالفتی که ممکن است بر تسلط سرمایهگذاران آمریکایی و متحدانشان چالش ایجاد کند، سرکوب شود. این رویکرد نشاندهنده تعهد به سرمایهگذاری خصوصی بالاتر از هر چیز دیگری است.
4. تهدید یک مثال خوب، مداخله ایالات متحده را تحریک میکند
هرچه یک کشور ضعیفتر و فقیرتر باشد، به عنوان یک مثال خطرناکتر است.
نظریه دومینو. حتی کوچکترین و فقیرترین کشورها نیز میتوانند تهدیدی باشند اگر موفق شوند زندگی بهتری برای مردم خود ایجاد کنند. این "مثال خوب" میتواند الهامبخش سایر کشورها برای درخواست بهبودهای مشابه باشد و ممکن است نظام جهانی تحت رهبری ایالات متحده را مختل کند. این ترس، مداخله ایالات متحده را حتی در کشورهای به ظاهر بیاهمیت مانند لائوس و گرنادا تحریک میکند.
شیلی به عنوان یک ویروس. نگرانی ایالات متحده در مورد شیلی تحت رهبری آلنده ناشی از ترس از این بود که دولت اجتماعیدموکراتیک آن ممکن است منطقه را "آلوده" کند و رأیدهندگان در کشورهایی مانند ایتالیا را به درخواست تغییرات مشابه ترغیب کند. این "نظریه سیب گندیده" مداخله را برای جلوگیری از گسترش توسعه اجتماعی و اقتصادی توجیه میکند.
اصلاحات ارضی گواتمالا. زمانی که دولت دموکراتیک گواتمالا اصلاحات ارضی را اجرا کرد و به کارگران و دهقانان کمک کرد، به عنوان تهدیدی برای ثبات کشورهای همسایه تلقی شد. ایالات متحده با مهندسی یک کودتا به این تهدید پاسخ داد تا منافع طبقات بالا و شرکتهای بزرگ خارجی را حفظ کند و تمایل خود را به تضعیف دموکراسی برای حفظ ثبات نشان داد.
5. جنگ سرد به عنوان ابزاری برای کنترل داخلی عمل کرد
هر ابرقدرت دشمن اصلی خود—جمعیت خود را—با ترساندن آن از جنایات (کاملاً واقعی) دیگری کنترل میکرد.
توجیه متقابل. جنگ سرد یک توافق ضمنی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود که در آن هر طرف از جنایات طرف دیگر برای توجیه سرکوب و خشونت در حوزههای خود استفاده میکرد. ایالات متحده از تهدید شوروی برای وادار کردن جمعیت خود به یارانهدادن به صنعت فناوری بالا استفاده کرد، در حالی که اتحاد شوروی از تهدید ایالات متحده برای حفظ حکومت خودکامهاش بهره میبرد.
رد راهحلهای صلحآمیز. ایالات متحده احتمالهای حل صلحآمیز درگیری جنگ سرد را رد کرد، که میتوانست "تهدید سیاسی" را دست نخورده باقی بگذارد. "تهدید سیاسی" به اصطلاح "کمونیسم" نگرانی اصلی بود.
دشمنان جدید. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده نیاز به اختراع دشمنان جدید برای حفظ کنترل داخلی داشت. "جنگ با مواد مخدر" و تهدید قاچاقچیان مواد مخدر از آمریکای لاتین به جایگزینی برای امپراتوری شیطانی در حال ناپدید شدن تبدیل شد و پوششی برای مداخله و افزایش سرکوب فراهم کرد.
6. رسانهها به منافع ثروت و قدرت خدمت میکنند
رسانهها تنها بخشی از یک سیستم دکترینال بزرگتر هستند؛ بخشهای دیگر شامل نشریات نظر، مدارس و دانشگاهها، پژوهشهای دانشگاهی و غیره میباشند.
مالکیت شرکتی. رسانههای اصلی شرکتهای بزرگی هستند که متعلق به کنسرسیومهای بزرگتر هستند و مخاطبان را به تبلیغکنندگان میفروشند. این ساختار بهطور ذاتی به تصویر رسانهها از جهان سوگیری میکند و منافع و ارزشهای فروشندگان، خریداران و خود محصول را منعکس میکند.
مدیران فرهنگی. سردبیران و ستوننویسان برجسته منافع و ارتباطات طبقاتی مشترکی با مدیران دولتی و تجاری دارند که همچنان همراستایی رسانهها با قدرت را تقویت میکند. جریان افراد سطح بالا بین شرکتها، دولت و رسانهها، دیدگاه ثابتی را تضمین میکند.
سیستم دکترینال. رسانهها بخشی از یک سیستم دکترینال بزرگتر هستند که شامل نشریات نظر، مدارس، دانشگاهها و پژوهشهای دانشگاهی میشود. این سیستم به دنبال کنترل هر دو "طبقه سیاسی" (20% تحصیلکرده) و "گله گیج" (80% باقیمانده) است و تودهها را منحرف کرده و ارزشهای اجتماعی اساسی مانند انفعال و تسلیم در برابر اقتدار را تقویت میکند.
7. ایالات متحده مدلی سرمایهداری را صادر میکند که خود آن را دنبال نمیکند
ما آن را برای خود نمیپذیریم—اما برای جهان سوم، بر آن اصرار داریم.
سیستم صندوق بینالمللی پول. ایالات متحده بر اعمال مدلی سرمایهداری بر جهان سوم که خود آن را نمیپذیرد، اصرار دارد. این شامل لیبرالسازی، باز کردن اقتصادها به نفوذ خارجی و کاهش خدمات به جمعیت عمومی است. این اقدامات به نفع طبقات ثروتمند و سرمایهگذاران خارجی است و نابرابری را تقویت میکند.
سیستم پنتاگون. ایالات متحده بهطور تاریخی به سیستم پنتاگون برای یارانهدادن به صنعت فناوری بالا و حفظ قدرت اقتصادی خود متکی بوده است. این شامل تأمین مالی عمومی برای تحقیق و توسعه و بازار تضمینشده دولتی برای تولید زباله است، سیستمی از یارانه عمومی و سود خصوصی که به آن کارآفرینی آزاد گفته میشود.
حفاظتگرایی برای ثروتمندان. در حالی که برای دیگران از تجارت آزاد حمایت میکند، ایالات متحده اغلب از تدابیر حمایتگرایانه برای نفع صنایع خود استفاده میکند. این ریاکاری در اقدامات دولت ایالات متحده برای تحمیل تنباکو به مصرفکنندگان در کشورهای دیگر در حالی که بهطور همزمان با تجارت مواد مخدر مبارزه میکند، مشهود است.
8. جهان سوم بهای رفاه غرب را میپردازد
در یک اقتصاد جهانی طراحیشده برای منافع و نیازهای شرکتهای بینالمللی و مالی و بخشهایی که به آنها خدمت میکنند، بیشتر مردم اضافی میشوند.
استثمار منابع. اقتصاد جهانی بهگونهای طراحی شده است که به نفع شرکتهای بینالمللی و مالی باشد و اغلب به قیمت جهان سوم تمام میشود. این شامل استثمار منابع، نیروی کار ارزان و بازارها در کشورهای در حال توسعه است که منجر به تخریب محیط زیست و نابرابری اجتماعی میشود.
بدهی و ریاضت اقتصادی. صندوق بینالمللی پول "لیبرالسازی" را بر کشورهای جهان سوم در ازای وامها تحمیل میکند که منجر به کاهش شدید خدمات به جمعیت عمومی و افزایش فقر میشود. این بدهی و آشفتگی اقتصادی تضمین میکند که قوانین صندوق بینالمللی پول رعایت شود و چرخه استثمار را ادامه دهد.
هزینه انسانی. هزینه انسانی این سیستم بسیار زیاد است، بهطوری که میلیونها کودک هر ساله به دلیل بیماریهای قابل درمان به راحتی جان خود را از دست میدهند و تعداد زیادی از مردم در فقر و بدبختی زندگی میکنند. نسلکشی خاموش نتیجه مستقیم اولویت دادن به سود بر نیازهای انسانی است.
9. توهم انتخاب، نابرابری سیستماتیک را پنهان میکند
برای درک گفتمان سیاسی، لازم است ترجمهای پیوسته به انگلیسی ارائه شود که زبان دوگانه رسانهها، دانشمندان اجتماعی دانشگاهی و روحانیون سکولار را رمزگشایی کند.
معنای دکترینال. گفتمان سیاسی اغلب دو معنا دارد: معنای دیکشنری و معنای دکترینالی که به قدرت خدمت میکند. اصطلاحاتی مانند "دموکراسی"، "کارآفرینی آزاد" و "دفاع در برابر تهاجم" اغلب به معنای مخالف تعاریف لغوی خود استفاده میشوند.
منافع خاص. اصطلاح "منافع خاص" برای تحقیر گروههایی مانند زنان، کارگران و سالمندان استفاده میشود، در حالی که شرکتها هرگز به عنوان چنین شناخته نمیشوند. این دیدگاه نشاندهنده این است که منافع شرکتی "منافع ملی" هستند که همه باید به آنها تسلیم شوند.
زبان دوگانه. عملکرد این زبان دوگانه این است که صحبت کردن درباره مسائل انسانی را بهطور منطقی غیرممکن میسازد و اطمینان میدهد که درک کمی از نحوه کار جامعه و آنچه در جهان در حال وقوع است وجود دارد. این به "دموکراسی" کمک میکند که در آن عموم مردم تنها تماشاگر هستند.
10. مبارزه برای آزادی نیاز به مقاومت مداوم دارد
مبارزه برای آزادی هرگز به پایان نمیرسد.
اختلال داخلی. مردم جهان سوم به درک همدلانه ما و، بسیار بیشتر از آن، به کمک ما نیاز دارند. ما میتوانیم با اختلال داخلی در ایالات متحده، حاشیهای برای بقا به آنها ارائه دهیم.
شجاعت و الهام. شجاعت نشاندادهشده توسط کسانی که برای آزادی در جهان سوم میجنگند، تجربهای تحرکآور و الهامبخش است. این ما را به اهمیت حفظ استقلال خود و مقاومت در برابر سرکوب یادآوری میکند.
وظیفه مداوم. وظیفهای که در پیش داریم شامل پرداختن به جهان سوم در خانه، به چالش کشیدن اقتدار غیرقانونی و حفاظت از محیط زیست است. در حالی که موفقیت تضمینشده نیست، عدم تلاش به فاجعه منجر خواهد شد.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What is "How the World Works" by Noam Chomsky about?
- Comprehensive critique of power: The book analyzes global political and economic power structures, focusing on US hegemony, corporate influence, and the decline of social contracts since the 1970s.
- Historical and contemporary analysis: Chomsky traces US actions from World War II through the 1990s, examining interventions, trade agreements, and the evolution of global capitalism.
- Media and propaganda: It explores how mainstream media shape public opinion and manufacture consent for elite-driven policies.
- Case studies and examples: The book uses detailed examples from Latin America, Southeast Asia, the Middle East, and more to illustrate its arguments.
Why should I read "How the World Works" by Noam Chomsky?
- Unveils hidden power dynamics: The book exposes mechanisms of global capitalism, US foreign policy, and corporate dominance often obscured in mainstream discourse.
- Challenges conventional wisdom: Chomsky questions accepted ideas about free trade, democracy, and media objectivity, encouraging critical thinking.
- Empowers activism: It provides historical context and practical advice for those interested in social change and grassroots resistance.
- Evidence-based analysis: The book is well-documented, with extensive references and case studies to support its claims.
What are the key takeaways from "How the World Works" by Noam Chomsky?
- US dominance and decline: The US sought global dominance post-WWII, but since the 1970s, its economic hegemony has waned, leading to increased corporate power and inequality.
- Trade agreements favor elites: Deals like NAFTA and GATT primarily benefit investors and corporations, often at the expense of workers and social welfare.
- Media as a control tool: Mainstream media serve elite interests, manufacturing consent and limiting dissent.
- Grassroots resistance is essential: Real change requires organized, sustained activism rather than reliance on charismatic leaders or quick fixes.
How does Noam Chomsky define the main goals of US foreign policy in "How the World Works"?
- Maintaining global dominance: US policy aims to preserve control over global wealth and security, shaping the world to serve American economic interests.
- Suppressing independent nationalism: The US opposes countries pursuing independent development or social reform, often labeling them as threats.
- Supporting authoritarian regimes: Democracy is supported only when it aligns with US interests; otherwise, the US backs coups and dictatorships.
- Economic exploitation: US interventions often prioritize corporate profits and resource access over human rights or democracy.
How does "How the World Works" by Noam Chomsky explain the role of media in society?
- Media as corporate product: Major media outlets are owned by large corporations and serve the interests of advertisers and elites.
- Propaganda and consent: The media system manufactures consent, keeping the public passive and reinforcing elite values.
- Five filters of news: News is filtered through ownership, advertising, sourcing, flak, and anti-ideologies, narrowing the range of acceptable discourse.
- Marginalization of dissent: Alternative and grassroots media are often ignored or suppressed, limiting the impact of critical perspectives.
What is the "threat of a good example" in US foreign policy according to Noam Chomsky?
- Fear of inspiring independence: The US fears that successful social and economic reforms in small countries could inspire similar movements elsewhere.
- Crushing small nations: Even tiny countries like Grenada or Nicaragua face military invasions and economic warfare to prevent independent development.
- Domino theory reinterpreted: The real concern is not military conquest but the spread of successful models of national independence and social justice.
- Suppressing alternatives: The US acts to prevent any example that might challenge its preferred global order.
How does Noam Chomsky describe the impact of trade agreements like NAFTA and GATT in "How the World Works"?
- Benefits for the privileged: These agreements mainly help investors, professionals, and capital-intensive industries, while most workers face wage declines and job losses.
- Negative effects in Mexico: NAFTA led to a significant loss of manufacturing capacity and jobs in Mexico, with rural populations displaced by cheap US agricultural exports.
- Suppression of labor resistance: Corporations operate globally, but unions cannot, making it difficult for workers to resist downward pressure on wages.
- Media misrepresentation: Media and government present these agreements as universally beneficial, despite strong public opposition and negative outcomes for many.
What does "How the World Works" by Noam Chomsky say about corporate power and capitalism?
- Corporations as totalitarian entities: Corporations are hierarchical, unaccountable, and prioritize profit over social welfare and democracy.
- Dependence on state support: Despite the myth of free markets, corporations rely heavily on government subsidies, protection, and legal privileges.
- Corporate welfare vs. social welfare: There is massive public support for corporations, while social programs for the poor are attacked and reduced.
- Global exploitation: Corporations exploit cheap labor, avoid regulations, and use offshore operations to deepen global inequality.
How does Noam Chomsky define "free enterprise" and "democracy" in "How the World Works"?
- Free enterprise as public subsidy: Chomsky argues that so-called free enterprise involves significant government intervention and public funding, with private profit as the goal.
- Democracy as limited participation: In practice, democracy means decisions are made by business elites, with the public relegated to passive spectatorship.
- Doublespeak in politics: Terms like democracy and free enterprise are often used to obscure real power structures and limit public understanding.
- Manipulation of language: Political discourse is shaped to serve elite interests, often meaning the opposite of what is publicly claimed.
What are some key examples of US interventions and their consequences discussed in "How the World Works" by Noam Chomsky?
- Latin America: US-backed coups and terror in countries like Guatemala, El Salvador, and Nicaragua led to mass killings and economic devastation.
- Southeast Asia: The Vietnam War and support for regimes like Indonesia’s Suharto resulted in destroyed development and widespread suffering.
- Middle East and Gulf War: US support for Israel’s occupation and the Gulf War reveal power interests overriding principles and humanitarian claims.
- Global pattern: Interventions often serve economic and political interests, with humanitarian justifications masking strategic goals.
How does "How the World Works" by Noam Chomsky address the concept of democracy and its challenges?
- Democracy requires equality: Extreme wealth inequality undermines genuine democracy, as power becomes concentrated among the wealthy.
- US democracy as limited: The US system is structured to protect elite interests, with real participation and influence restricted for most citizens.
- Threats from corporate power: The rise of unaccountable corporations erodes public control and weakens democratic institutions.
- Need for participatory democracy: Chomsky advocates for expanding democratic participation and building grassroots movements to reclaim power.
What practical advice does Noam Chomsky offer in "How the World Works" for individuals seeking social change?
- Organize collectively: Individual efforts are limited; meaningful change requires joining unions, political parties, or grassroots organizations.
- Engage locally and globally: Participation in local activism and international solidarity movements helps build alternative institutions and networks.
- Educate and inform: Understanding power structures and sharing truthful information are crucial for effective resistance.
- Be patient and persistent: Social change is a long-term process, requiring sustained effort, learning, and incremental progress.
نقد و بررسی
کتاب چگونه جهان کار میکند مجموعهای از مصاحبهها و نوشتههای نوام چامسکی است که نقدهای تند و تیزی به سیاست خارجی ایالات متحده، سرمایهداری و تأثیرات شرکتی ارائه میدهد. خوانندگان تحلیلهای او را عمیق و روشنگر مییابند و توانایی او در توضیح مسائل پیچیده بهوضوح ستایش میکنند. بسیاری این کتاب را برای درک سیاست و اقتصاد جهانی ضروری میدانند. در حالی که برخی به تکرار و مثالهای قدیمی اشاره میکنند، بیشتر افراد از رویکرد صریح و ایدههای چالشبرانگیز چامسکی قدردانی میکنند. این کتاب بهعنوان اثری قابل دسترس و مهم شناخته میشود، هرچند ممکن است در توصیف ساختارهای قدرت و مسائل اجتماعی، اندکی ناامیدکننده باشد.