نکات کلیدی
1. شناسایی آشفتگی: شناسایی اطلاعات و افراد به عنوان اجزای کلیدی
اطلاعات یک چیز نیست. اطلاعات ذهنی است، نه عینی. هر چیزی است که کاربر از ترتیب یا توالی چیزهایی که با آنها مواجه میشود، تفسیر میکند.
اطلاعات تفسیری است. اطلاعات فقط داده یا محتوا نیست، بلکه نحوهای است که کاربران آنچه را که با آن مواجه میشوند، درک و تفسیر میکنند. این ماهیت ذهنی به این معناست که همان ترتیب میتواند بر اساس تجربیات و زمینههای فردی به تفسیرهای مختلفی منجر شود.
افراد پیچیده هستند. کاربران و ذینفعان تناقضات، رفتارها و انتظارات خود را به هر موقعیتی میآورند. درک این پیچیدگی برای معماری اطلاعات مؤثر ضروری است. در نظر بگیرید:
- انتظارات کاربران (مثلاً دیجیتال در مقابل فیزیکی، اتوماسیون در مقابل لمس انسانی)
- دیدگاهها و منافع ذینفعان
- تأثیر ترجیحات و نظرات شخصی
2. بیان نیت: استفاده از زبان برای تعریف اهداف و جهتگیری
کلماتی که انتخاب میکنیم مهم هستند. آنها نمایانگر ایدههایی هستند که میخواهیم به جهان بیاوریم.
زبان نیت را شکل میدهد. کلماتی که برای توصیف اهداف و جهتگیری خود استفاده میکنید، تأثیر عمیقی بر نتیجه دارند. آنها تأثیر میگذارند بر:
- آنچه ایجاد میکنید در مقابل آنچه نمیکنید
- نحوهای که کاربران محصول یا خدمات شما را درک و با آن تعامل میکنند
- روشها و رویکردهایی که برای دستیابی به اهداف خود استفاده خواهید کرد
تعادل بین خوب به نظر رسیدن و خوب بودن. در حالی که زیباییشناسی مهم است، نباید بر عملکرد و مفید بودن سایه بیندازد. در نظر بگیرید:
- چگونه انتخابهای شما نیت شما را منعکس میکند
- نیاز به وضوح در برقراری پیام شما
- تعادل بین زیبایی و کیفیت تفکر
3. مواجهه با واقعیت: مقابله با پیچیدگیهای کاربران، ذینفعان و زمینه
با مواجهه با واقعیت، میتوانیم راهحلهایی پیدا کنیم.
پذیرش پیچیدگی. شناخت ماهیت چندوجهی وضعیت شما اولین گام به سوی یافتن راهحلهای مؤثر است. این شامل:
- شناسایی ترسها و موانع احتمالی
- درک بازیگران مختلف درگیر (کاربران، ذینفعان، رقبا)
- در نظر گرفتن عوامل متعدد (زمان، منابع، مهارتها، محیط، سیاست، اخلاق)
نقشهبرداری از چشمانداز. از ابزارهای بصری برای درک بهتر و برقراری ارتباط با پیچیدگیهایی که با آنها سر و کار دارید استفاده کنید:
- ایجاد نمودارها و نقشهها برای نمایش روابط و ساختارها
- در نظر گرفتن کانالها و زمینههایی که کاربران با محصول یا خدمات شما تعامل دارند
- استفاده از این نمایشهای بصری برای تسهیل بحثها و کسب بینش
4. انتخاب جهت: ایجاد زبان و اولویتهای واضح
زبان ماده نیت است.
تعریف واژگان خود. ایجاد یک زبان مشترک برای ارتباط و تصمیمگیری مؤثر ضروری است. این شامل:
- توسعه یک واژگان کنترلشده از اصطلاحات و مفاهیم کلیدی
- روشن کردن اصطلاحات مبهم و سوءتفاهمهای احتمالی
- مستندسازی تاریخچه، جایگزینها و افسانههای مرتبط با اصطلاحات مهم
تعیین اولویتها. با ایجاد یک زبان واضح، بر تعیین مهمترین جنبههای پروژه خود تمرکز کنید:
- شناسایی اسامی کلیدی (اشیاء، افراد، مکانها) و افعال (اقدامات) مرتبط با کار شما
- ایجاد فهرستی از نیازها که این اسامی و افعال را ترکیب میکند
- اولویتبندی این نیازها بر اساس اهداف و نیازهای کاربر
5. اندازهگیری فاصله: تعیین اهداف و پیگیری پیشرفت با شاخصها
پیشرفت به اندازه موفقیت مهم است که اندازهگیری شود.
تعیین اهداف واضح. نیت کلی خود را به اهداف خاص و قابل اندازهگیری تقسیم کنید. برای هر هدف، در نظر بگیرید:
- نیت: چه نتایج خاصی میخواهید ببینید؟
- مبنا: وضعیت فعلی که در برابر آن اندازهگیری میکنید چیست؟
- پیشرفت: چگونه حرکت به سمت یا دور از هدف را پیگیری خواهید کرد؟
انتخاب شاخصهای مرتبط. معیارهایی را انتخاب کنید که واقعاً پیشرفت به سوی اهداف شما را منعکس کنند. شاخصهای رایج شامل:
- معیارهای رضایت، وفاداری و ادراک
- معیارهای ترافیک، تبدیل و تعامل
- معیارهای مالی (سود، هزینهها، ارزش)
- معیارهای کارایی (زمان صرفهجویی شده، کاهش ضایعات)
ایجاد یک سیستم اندازهگیری. فرآیندی برای پیگیری و بررسی منظم شاخصهای انتخابی خود ایجاد کنید:
- تعیین ریتمهای اندازهگیری مناسب (روزانه، هفتگی، ماهانه و غیره)
- ایجاد پرچمها یا هشدارها برای تغییرات قابل توجه
- استفاده از برگهها یا ابزارهای دیگر برای جمعآوری دادهها از ذینفعان و کاربران
6. بازی با ساختار: بررسی طبقهبندیها و دستهبندیهای مختلف
راههای زیادی برای ساختاردهی چیزها وجود دارد.
درک طبقهبندیها. طبقهبندیها روشهایی هستند که ما برای سازماندهی و دستهبندی اطلاعات استفاده میکنیم. مفاهیم کلیدی شامل:
- ساختارهای سلسلهمراتبی در مقابل ساختارهای غیرسلسلهمراتبی
- ترتیبهای متوالی
- استفاده از ابرمتن برای اتصال عناصر پراکنده
در نظر گرفتن جنبهها و دستهبندی. به روشهای مختلفی که محتوای شما میتواند سازماندهی شود فکر کنید:
- شناسایی جنبههای مرتبط (قطعات مجزا از دانش برای دستهبندی)
- تعادل بین دستهبندیهای دقیق و مبهم بر اساس زمینه شما
- در نظر گرفتن اینکه چگونه انتخابهای دستهبندی شما نیت و مخاطب شما را منعکس میکند
آزمایش با ساختارها. به اولین ترتیبی که ایجاد میکنید بسنده نکنید:
- رویکردهای متعدد را امتحان کنید (سلسلهمراتب، توالیها، شبکهها)
- از ابزارهای ساده مانند جعبهها و پیکانها برای تکرار سریع استفاده کنید
- ساختارهای خود را با کاربران و ذینفعان برای بازخورد آزمایش کنید
7. آماده برای تنظیم: پذیرش همکاری و پالایش مداوم
تنظیمات بخشی از واقعیت هستند.
همکاری کلیدی است. درگیر کردن ذینفعان و کاربران در طول فرآیند به نتایج بهتری منجر میشود:
- کار خود را زود و اغلب به اشتراک بگذارید
- بحثها را برای رفع تنشها و سوءتفاهمها تسهیل کنید
- به بازخورد باز باشید و آماده تغییر باشید
حفظ انعطافپذیری. تشخیص دهید که کار شما با کسب بینشهای جدید تکامل خواهد یافت:
- به دنبال نهاییسازی نباشید؛ پذیرای پالایش مداوم باشید
- آماده باشید تا با در دسترس قرار گرفتن اطلاعات جدید مسیر خود را تنظیم کنید
- بر پیشرفت تمرکز کنید نه کمال
به تصویر بزرگتر توجه کنید. در حالی که جزئیات مهم هستند، همیشه در نظر بگیرید که چگونه عناصر فردی به کل کمک میکنند:
- به طور منظم به عقب برگردید تا تجربه کلی کاربر را ارزیابی کنید
- در نظر بگیرید که چگونه تغییرات در یک منطقه ممکن است بر دیگران تأثیر بگذارد
- برای سازگاری و هماهنگی در تمام جنبههای کار خود تلاش کنید
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چگونه از هر آشفتگی سر در بیاوریم نقدهای متفاوتی دریافت کرده و بهطور کلی امتیاز 3.85 از 5 را کسب کرده است. خوانندگان از معرفی مختصر آن به معماری اطلاعات قدردانی کرده و سادگی و دسترسیپذیری آن را تحسین میکنند. برخی آن را برای مبتدیان ارزشمند و برای حرفهایهای با تجربه بهعنوان یک مرور خوب میدانند. منتقدان معتقدند که کتاب فاقد عمق و مثالهای ملموس است و برای کاربرد عملی بیش از حد کلی است. قالب کتاب که شامل درسهای کوتاه و یکصفحهای است، هم بهخاطر خواناییاش تحسین شده و هم بهخاطر کمبود محتوا مورد انتقاد قرار گرفته است. بسیاری از خوانندگان آن را بهعنوان نقطه شروعی برای درک مفاهیم معماری اطلاعات توصیه میکنند.